شیعه نیوز | روزنامه نیویورکتایمز در یادداشتی به قلم مگان استاک ستوننویس سیاسی به این موضوع پرداخته- که ادامه روند فعلی جنگ اسرائیل و حماس باعث قحطی و گرسنگی گسترده در غزه خواهد شد.
به گزارش «شیعه نیوز»، مگان استاک در این یادداشت که با تیتر «گرسنگی کودکان غزه را تعقیب میکند» منتشر شده؛ نوشته: ماههاست رویدادهای غزه را چنان از نزدیک دنبال کردهام که انگار بخشی از من آنجا اقامت دارد. موضوعی که باعث شده ذهن و فکرم پر از صحنهها و داستانهایی شود که اگر چه خودم به چشم خود شاهد آنها نبودهام، اما غیرواقعی و اجتنابناپذیر بودنشان آنها را شبیه کابوسهایی کرده که از سر بیرون نمیروند و به این سادگی تمام نمیشوند- و به عبارتی همواره در من و با من میمانند.
ذهنم پر است از جزئیات و تصاویری که به طرز وحشتناکی در لحظه لحظه زندگیام جاری هستند و به طرزی باورنکردنی نشان از این دارند که فاجعهای که در جریان است، حتی از آن چیزهایی هم که میفهمیم، خشنتر و گستردهترند. صدای هند رجب ۶ ساله را به یاد میآورم که قبل از مرگش التماس میکرد کمکش کنیم- و بعد حتی اینها هم در یک رشته تصاویر طولانی تو درهم گم میشوند و سلسله تصاویر از دستم به در میشود.
با این حال و با وجود این همه مرگ و ویرانی؛ اما، شنیدن این خبر که شماری از کودکان غزه دارند از گرسنگی میمیرند، تکاندهنده است و نفس را در سینه آدم حبس میکند. اتفاقی که اگر واقعاً روی دهد، یک نقطه عطف وحشتناک در روند جنگ خواهد بود- و میخواهم با روایت چنین داستانی خوانندگان سنگینی چنین اتفاقی را بهتر درک و احساس کنند.
قطعاً برای روایت این داستان به چیزهایی بسیار بیشتر از پستهای رسانههای اجتماعی نیاز است- که البته از این نظر، به خصوص از نظر تصویری هم چندان کمبودی وجود ندارد. در واقع در این زمینه همهجا پر است از انواع و اقسام ویدیوهای دلخراش: فیلمهایی اشکدرآور از نوزادان لاغر و کبود، تصاویری آزارنده از گریههای دلخراش پدرها و مادرهای این نوزادان، عکسها و فیلمهای بچههای زار و نزاری که برای جمع کردن مشتی آرد که روی زمین ریخته، دست و پا میزنند. با این حال برای روایت این داستان، من بیشتر از این چیزها به نوعی زمینه مستند نیاز داشتم، به کانتکس روایت، به جزئیات داستان، به کس یا کسانی که اسم داشته باشند و اسمشان را جلوی دوربین بگویند و به جرات و صراحت ماجرا را تعریف کنند- که ای مردم، در اینجا این اتفاق افتاده است. بله؛ برای روایت این داستان به کارشناسان و شاهدان عینی نیاز داشتم.
گرفتن شهادت این شاهدان عینی حتی از آن چیزی هم که انتظار داشتم سختتر بود. در این راستا هر قدر که با فعالان مدنی- که برای رسانههای اجتماعی در مورد گرسنگی و قحطی در غزه تولید محتوا کرده بودند- تماس میگرفتم؛ پاسخی نمیدادند. نکته آزاردهنده این که سازمانهای حامی و به عبارت بهتر کمکرسانان بینالمللی نیز بهطور شگفتآوری بیتفاوت بودند. برخی به پیامها پاسخ نمیدادند و بعضی هم میخواستند بدون ذکر نامشان صحبت کنند. مردم غزه هم در این میان مانند سایههایی در دوردست بودند، پیدا و ناپیدا پشت موانع و دیوارهایی چون قطع برق و خاموشی مخابرات و کاهش سرعت اینترنت و البته بمبهایی که دسترسی به آنها را دشوارتر میکرد. آنها فقط برای پیدا کردن غذا بیرون میرفتند، تلفنهاشان در دسترس نبودند و وقتی بالاخره تلفنهاشان در نقطهای آنتن میداد و پیامی از من میدیدند، پیش از این که پاسخی بدهند و یا اینکه بتوانم سؤال بعدی را بپرسم، دوباره ناپدید میشدند.
مردم غزه در شرایطی مانند فیلم Catch-22 گرفتار شدهاند و بهترین راه برای کمک به آنها این است که به دیگران گفته شود که چه اتفاقی در آنجا دارد رخ میدهد. اما بمباران اسرائیل باعث شده بسیاری از روزنامهنگارانی که میتوانستند داستانهای آنجا را تعریف کنند، ارتباطی با بقیه دنیا نداشته باشند- و زندگی روزمره را به نبردی برای بقا تبدیل کرده است. خبرنگاران خارجی نیز در این میان جز سفر به همراه اسکورت ارتش اسرائیل، راه دیگر یا اجازه ورود به غزه را ندارند. این در حالی است که در حال حاضر این فقط مردم غزه هستند که میتوانند داستان غزه را تعریف کنند، اما آنها گرسنه و خسته و شوکهاند و مهمتر از آن این که بسیاری در غرب هنوز آنها را با شک و تردید نگاه میکنند.
مگان استاک در بخش دیگری از یادداشت خود نوشته:یک روز صبح با یک پیام صوتی دلخراش هفت دقیقهای از یک مادر جوان اهل غزه از خواب بیدار شدم. او در آن پیام گفته بود که نشاسته ذرت را ریخته توی آب- تا شبیه پودینگ شود و بتواند با آن گرسنگی فرزندانش را برطرف کند و به نحوی سیر شوند.
او در ادامه گفت که مردم در غزه فقط به این دلیل از نزدیک شدن به کامیونهای کمکهای غذایی خودداری میکنند- که میترسند سربازان اسرائیلی بهشان شلیک کنند. برای همین هم به صراحت بر این نکته تاکید داشت که با ادامه این روند او و همسایههایش و فرزندانش و تقریباً تمام مردم شهر غزه همگی از گرسنگی خواهند مرد و هر کسی که هنوز زنده است، تصادفاً زنده مانده است.
به گفته آن مادر ناراحت؛ «بچههای غزه دارند میمیرند». و این ناراحتکنندهترین اتفاقی است که این روزها دارد در غزه روی میدهد- و نهادهای حقوق بشری چشم خود را بر آن بستهاند.