شیعه نیوز | علامه جعفری در وصف امام علی(ع) میگوید: علم از موجودیت علی (ع) منتشر میشد و حکمت از زبان علی (ع) برای بشریت سخن میگفت، حکمت، سخنش را با هر زبانی نمیتواند بگوید و حکیم مطلقی میخواهد که آن علی بود.
به گزارش «شیعه نیوز»، علامه جعفری دریک سخنرانی مربوط به شخصیت حضرت علی (ع)، ماجرای ملاقات ضرار بن ضمره با معاویه بن ابی سفیان را برای بیان عظمت شخصیت حضرت علی (ع) به تصویر میکشد. به مناسبت میلاد امام علی(ع) و روز پدر سخنان ایشان را در ادامه آورده ایم:
به گفته ایشان در ماجرای ملاقات ضرار بن ضمره با معاویه بن ابی سفیان امده است:
در این ملاقات معاویه از ضرار خواست تا علی(ع) را توصیف کند. مسئلهای که بعضی، آن را از حیلههای معاویه برای به دست آوردن نکتهای از علی(ع) در خلال سخنان یاران او و برای تخریب چهره ایشان دانستهاند.
ضرار در ابتدا از توصیف امیرالمؤمنین(ع) خودداری کرد؛اما با اصرار معاویه، به مدح علی(ع) پردخت. سخنان او در منابع با عبارات مختلفی گزارش شده است.میرزا حبیبالله هاشمی خوئی در کتاب منهاج البراعة به نقل از ابن ابی الحدید گفتۀ ضرار به معاویه را چنین آورده است:
«به خدا، والا همت بود. شدید القوی بود. صریح و قاطع سخن میگفت. به دادگری حکومت میکرد. دانش از همه سویش فرو میریخت و در پیرامونش حکمت، گویا بود. از دنیا و شکوفاییش (جلوههایش) گریزان بود. به شبِ پُر هراس انس داشت. اشکش فراوان، اندیشهاش طولانی بود. جامه کوتاه درویشانه را خوش میداشت و خوراک ناهموار را. در میان جمع ما چون یکی از ما بود. هر پرسشی داشتیم جواب میداد و چون از او فتوا میخواستیم ما را آگاه میکرد. به خدا با اینکه ما را به خود بسیار نزدیک میکرد و با او همنشین بودیم، بسا که از هیبت الهی او جرئت سخن با او را نداشتیم. اهل دین را بزرگ میداشت و مساکین را به خود نزدیک میکرد. هیچ نیرومندی طمع نداشت که ناحقی به سود خود از او بخواهد و هیچ بینوایی از دادگری او نومید نبود.
من خود گواهم که در یکی از مواقفش وی را دیدم درحالیکه شب از نیمه گذشته و پردههای تاریکی خود را بر جهان گسترده بود و اخترانش در چاه مغرب فرو شده بودند، دست بر ریش داشت و چون مارگزیده بر خود پیچ و تاب میخورد و به مانند مصیبتزدهای میگریست و میگفت:ای دنیا دیگری را فریب بده! خود را به من عرضه میداری؟ برای من زیور نمایی و کرشمه میکنی؟! هیهات هیهات، من تو را سهطلاقه کردم که رجوع ندارد. عمرت کوتاه است و قَدرت اندک. آه و افسوس از توشه کم و دوری سفر و راه پر خطر.»(برگرفته از ویکی شیعه)
معاویه بعد از شنیدن سخنان ضرار گریست؛ به گونهای که اشک بر صورتش جاری شدو حاضران نیز اندوهگین شدند. علامه جعفری دربیان جمله شدید القوی توضیح میدهد که مالک جهان بودن مهم نیست بلکه مالک خویشتن بودن مهم است و علی (ع) مالک خود بود. علامه در تشریح جملات ضرار بن ضمره ادامه میدهد: علم از موجودیت علی (ع) منتشر میشد ، حکمت از زبان علی (ع) برای بشریت سخن میگفت، حکمت سخنی داشت و سخنش را با هرزبانی نمیتواند بگوید و حکیم مطلقی میخواهد که آن علی بود.