به گزارش «شیعه نیوز»، مدیر دفتر آیت الله سیستانی، مرجعیت عالیقدر جهان تشیع در لبنان در ششمین جشنواره شعری الصادقین (علیهم السلام) که با عنوان «خداوند فساد را دوست ندارد»، به ایراد سخنرانی پرداخت.
متن سخنرانی وی بدین شرح است:
«صلوات و درود بر محمد و خاندان پاک و مطهر ایشان و اصحاب برگزیدهشان
حاضران بزرگوار، سلام و رحمت و برکات خداوند بر شما باد.
در ابتدا، تبریک فراوان عرض مینمایم به مناسبت میلاد دو صادق که سلام و درود بر آنها باد: رسول اکرم صادق امین، محمد بن عبدالله صلی الله علیه و آله و امام جعفر صادق علیه السلام. به تک تک شما در بیت مرجعیت عالیقدر دینی خوشآمد عرض میکنم، خوشآمدهاید.
همچنین با اندوه و بزرگداشت، یاد دو برادر عزیز را گرامی میدارم که حضور برجستهای در این جشنواره در گذشته داشتند و ما آنها را مانند ابر تابستانی که آرام گذشت و پر از باران بود که هنوز از بارانش سیراب نشده بودیم، از دست دادیم… آن دو علامه ادیب شیخ فضل مخدر و استاد ادیب بلال شراره هستند. خداوند رحمتشان کند.
مهمانان ارجمند
پس از چهار سال وقفه به دلیل حوادثی که در لبنان رخ داد و همچنین بیماری همهگیر کرونا، مجمع خیریه آل البیت (علیهم السلام) با برگزاری ششمین نشست از جشنواره شعری الصادقین (علیهم السلام) با عنوان «خداوند فساد را دوست ندارد»، بازگشته است که این تلاشی برای پیوستن فریاد ادبیات مسئولانه – از طریق شعر – به فریاد محرومان و نخبگان پاکدستی است که خواستار مبارزه با فساد هستند؛ فسادی که کشورها، نهادها و جوامع ما را دچار خرابی و ویرانی کرده و پتانسیلها، توانمندیها، امیدها و فرصتها را پراکنده کرده است. شایسته است که رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و یاد ایشان بستری برای مبارزه با فساد باشد. شعر احمد محرم، شاعر فقید مصر را تکرار میکنم:
إملإِ الأرضَ يا مُحمّدُ نُورا وَاغْمرِ النّاسَ حِكمةً والدُّهورا
عَبَّ سيلُ الفسادِ في كلّ وادٍ فتدفَّقْ عليه حتّى يغورا
ای محمد، زمین را از نور آکنده کن و مردم و روزگاران را از حکمت فرابگیر
سیل فساد همه وادیها را در نوردیده است پس تو بر آن جاری شو تا آن سیل فروبرود
حاضرین محترم:
عنوان جشنواره امسال ما برگرفته و الهام گرفته شده از آیه 205 سوره بقره است: بسم الله الرحمن الرحیم ﴿وَإِذَا تَوَلَّى سَعَى فِي الأَرْضِ لِيُفْسِدَ فِيهَا وَيُهْلِكَ الْحَرْثَ وَالنَّسْلَ وَاللَّهُ لا يُحِبُّ الْفَسَادَ﴾ (و چون از حضور تو دور شود کارش فتنه و فساد در زمین است و بکوشد تا حاصل خلق به باد فنا دهد و نسل (بشر) را قطع کند؛ و خدا فساد را دوست ندارد.) من درصدد تفسیر و شرح این آیه نیستم، زیرا هر سخن جای و هر نکته مکانی دارد، بلکه پس از بررسی تعداد قابل توجهی از کتب تفسیری، حدیثی، ادبی، تاریخی و پژوهشهای معاصر، نکاتی را درخصوص معنای فساد مطرح خواهم کرد، پس با توکل بر خدا میگویم:
نخست: اینکه کلمه فساد و مشتقات آن حدود 50 بار در قرآن کریم آمده است و اصطلاح فساد با آغاز خلقت وجود داشته است: ﴿ أَتَجْعَلُ فِيهَا مَنْ يُفْسِدُ فِيهَا وَيَسْفِكُ الدِّمَاءَ …﴾ (بقره -30) (آیا کسانی در زمین خواهی گماشت که در آن فساد کنند و خونها بریزند) و شدت جرم فساد در سطح کشتن همه انسانها است ﴿مَن قَتَلَ نَفْساً بِغَيْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسَادٍ فِي الأَرْضِ فَكَأَنَّمَا قَتَلَ النَّاسَ جَمِيعاً ﴾ (مائده- 32) (هر کس نفسی را بدون حق و یا بیآنکه فساد و فتنهای در زمین کرده، بکشد مثل آن باشد که همه مردم را کشته).
فساد و نفاق نیز همراه یکدیگر هستند، پیش از آیه جشنواره ما خداوند متعال فرموده است: ﴿ وَمِنَ النَّاسِ مَن يُعْجِبُكَ قَوْلُهُ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَيُشْهِدُ اللّهَ عَلَى مَا فِي قَلْبِهِ وَهُوَ أَلَدُّ الْخِصَامِ ﴾ (204- بقره) (و از مردم کس هست که تو را از گفتار دلفریب خود به شگفت آرد (تا از دروغ به متاع دنیا رسد) و خدا را به راستی نیّت خود گواه گیرد حال آنکه این کس بدترین دشمن (اسلام) است.) این آیه درخصوص یکی از منافقان نازل شده است (التهذيب في التفسير للجشمي ج 1 ص 834). حقیقت این است که فاسدان در سرشتشان افرادی منافق هستند، چراکه آنها برخلاف آنچه در درون دارند، نشان میدهند، خود را خوب و چه بسا قهرمانی در مبارزه با فساد و نمادی از اصلاح و پاکدستی نشان میدهند، در حالی که در رفتار کاملاً عکس آن عمل میکنند و این عین نفاق است.
همچنین، فرد فاسد نصیحت پذیر نیست، چراکه بعد از آیه جشنواره ما، خداوند متعال فرمونده است: ﴿وَإِذَا قِيلَ لَهُ اتَّقِ اللّهَ أَخَذَتْهُ الْعِزَّةُ بِالإِثْمِ﴾ (بقره -206) (و چون او را (به نصیحت) گویند: از خدا بترس، خود پسندی او را به بدکاری برانگیزد (و پند نشنود)). پس نه مشاور امینی نزد فاسد باقی میماند و نه نصیحتکننده درستکاری. چنانکه امام صادق (علیه السلام) به ظالم زمان خود میفرماید: «کسی که دنیا را بخواهد تو را نصیحت نمیکند و هر که آخرت را میخواهد با تو مصاحبت نمیکند» (كشف الغمة للإربلي، ج 2، ص 208).
دوم: اینکه شرک نسبت به خداوند با وجود بزرگ بودن خطر آن ﴿إِنَّ اللَّهَ لَا يَغْفِرُ أَن يُشْرَكَ بِهِ وَيَغْفِرُ مَا دُونَ ذَٰلِكَ لِمَن يَشَاءُ﴾ (نساء- 48) (محققاً خدا گناه شرک را نخواهد بخشید و سوای شرک را برای هر که خواهد، میبخشد)، پس آن به تنهایی، یعنی شرک، علتی برای هلاکت مردم اگر فاسد نباشند، نیست. خداوند متعال فرموده است: ﴿وَمَا كَانَ رَبُّكَ لِيُهْلِكَ الْقُرَى بِظُلْمٍ وَأَهْلُهَا مُصْلِحُونَ﴾ (هود- 117) (و خدا بر آن نیست که هیچ قومی و هیچ اهل دیاری را در صورتی که آنها مصلح و نیکوکار باشند، به ظلم هلاک کند). الشوکانی میگوید: مقصود این است که آنها را صرفاً به خاطر شرک هلاک نمیکند تا زمانی که فساد در زمین به شرک ملحق شود، همانطور که قوم شعیب را به دلیل کم کردن وزنها و ترازوها و کم فروشی به مردم هلاک کرد. همچنین قوم لوط را به دلیل ارتکاب فحشا هلاک کرد. (أسامة كبارة: الفساد في الأرض ص 32، فتح القدير للشوكاني ج 2 ص 534).
آنچه در مطالب فوق مورد توجه است این است که فساد اقتصادی و اخلاقی عامل نابودی اقوام پیشین بودهاند و به این نتیجه میرسیم که شرک میتواند با عدم فساد جمع شود؛ همانطور که دینداری دروغین میتواند با فساد جمع شود!! بر این اساس، باید صلاح و فساد ملاک ارزیابی باشد نه معیارهای دیگری که ممکن است صوری باشند!!
سوم: تعریف فساد بسته به تفاوت موضوعات آن متفاوت است، فساد اخلاقی، دینی، اداری، اقتصادی، اجتماعی، حقوقی، سیاسی، فرهنگی، قضایی، رسانهای و غیره وجود دارد که دهها منبع و پژوهش تعاریفی از این موضوعات ذکر کردهاند. به شکلی که نمیتوان آن را در یک کلمه در یک جشنواره ادبی که زمان محدودی نیز دارد، خلاصه کرد. ارائه یک تعریف جامع و یکپارچه از فساد دشوار است و حتی سازمان ملل متحد «با توجه به اینکه چنین تعریفی ناممکن و غیر ضروری است، از ارائه تعریف آن اجتناب کرد» (الفساد كظاهرة عالمية ص 415/ داود خيرالله). شاید جامعترین تعریفی که من از فساد دیدم این باشد که «هر رفتاری که با هر چیز (اخلاقی، ارزشی، عقلانی) در زنجیره روابط انسانی همخوانی نداشته باشد». (الاصلاح ومكافحة الفساد في دولة الامام علي ص 27/ الشيخ خليل رزق).
میتوان گفت که فساد اقتصادی و مالی زیربنای همه مفاسد است و آن چیزی است که راه را برای انواع فسادها هموار میکند و وقتی بحث فساد و مبارزه با آن مطرح میشود، فساد اقتصادی و مالی چیزی است که به ذهن متبادر میشود.
بیشتر متفکران و نوابغ تاریخ از فساد سخن گفتهاند، مانند کنفوسیوس در کتاب آموزش بزرگ، افلاطون در کتاب جمهوری و قوانین، ارسطو در کتاب اخلاقیات (دور السلطات العامة في مكافحة ظاهرة الفساد الاداري في العراق ص 28/ الدكتور صباح عبد الكاظم شبيب الساعدي/الدار العربية للعلوم، بيروت) و ابن خلدون در مقدمه معروف خود (مفهوم الفساد ومعاييره/ همایش الفساد والحكم الصالح في البلاد العربية/محمود عبد الفيصل/ص 80.)
فساد پدیدهای است که همه جوامع در همه زمانها و اعصار آن را میشناسند و پدیدهای جهانی و مداوم است زیرا به یک جامعه خاص یا مرحله تاریخی خاص مربوط نمیشود (همایش الفساد والحكم الصالح ص 531/ حسن نافعة). همچنین فساد را همه نظامهای سیاسی و فرهنگهای مذهبی با وجود تنوعشان شناختهاند، حتی اگر میزان آن بسته به تفاوت نظامها و شرایط متفاوت باشد.
چهارم: کتب روایی قدیم مملوء از ذکر نمودهای فساد، مقابله با آن و هشداردهی نسبت به آن است و اگر این موارد گردآوری شوند، از بیش از چند جلد قطور فراتر خواهند رفت؛ لذا آنچه باعث حیرت انسان میشود این است که از کجا آغاز کند؟ و چه چیزی را ذکر کند؟ از جمله این موارد، حدیث شریف پیامبر اکرم (صلى الله عليه وآله وسلم) که فرمودند: «… ما بَالُ عَامِلٍ أَبْعَثُهُ، فيَقولُ: هذا لَكُمْ، وَهذا أُهْدِيَ لِي، أَفلا قَعَدَ في بَيْتِ أَبِيهِ، أَوْ في بَيْتِ أُمِّهِ، حتَّى يَنْظُرَ أَيُهْدَى إلَيْهِ أَمْ لَا ؟(صحيح البخاري رقم 2457، صحيح مسلم رقم 1832)»… (آن کارگزاری را که من گسیل داشتهام را چه شده است که میگوید: این برای شماست و این به من هدیه داده شده است، آیا اگر در خانه پدر یا مادرش نشسته بود هم انتظار دریافت هدیه داشت یا خیر؟) تا آخر حدیث. لذا هدیه به فرد مسئول طبق این حدیث پیامبر به منزله رشوهای آشکار و باب فساد است.
ایشان (صلى الله عليه وآله وسلم) فرمودند: «من استعملناه على عمل فرزقناه رزقاً، فما أخذ بعد ذلك فهو غلول» (مستدرك الحاكم ج 1 ص 563، ج 2 ص 147) «هر کسی را که به کاری گماردیم، رزق و روزی برای وی تعیین کردیم، هر آنچه بیش از این اخذ کند، پس خیانت است.» بنابراین مسئول، کارمندی است که حقوق خود را اموال مردم دریافت میکند و غیر آن هر آنچه به خاطر منصبش دریافت کند، فساد است.
رسول بزرگوار اسلام در حدیثی دیگر فرمودهاند: «من ولي من أمر المسلمين شيئاً فأمَّر عليهم أحداً محاباة له… فعليه لعنة الله.» أَوْ قَالَ: “بَرَأَتْ مِنْهُ ذِمَّةُ اللَّه». (كتاب فضيلة العادلين من الولاة/ أبو نعيم الأصبهاني/ ص 101 الحديث رقم 9).«هرکسی مسئولیتی از امور مسلمانان را برعهده گیرد و وی فردی را به خاطر آشنایی و نه لیاقت بر آنها مامور کند، پس لعنت خداوند بر او باد» یا فرمودهاند «به خاطر خداوند از او برائت جستم».
امام علی (علیه السلام) در نامهای به مالک اشتر فرمودند: «ثم انظر في أمور عمالك فاستعملهم اختباراً، ولا تولهم محاباة وأثرة، فإنهما جماع من شعب الجور والخيانة». «سپس در امور کارگزاران خود بينديش، و پس از آزمودن به كارشان بگمار، و به ميل خود و بى مشورت ديگران به كارى مخصوصشان مدار، كه به هواى خود رفتن و براى ديگران ننگريستن، ستمگرى بود و خيانت».
هر مسئولی که بر اساس پارتیبازی و واسطهگری و خویشاوندی کسی را به کاری گمارد، بیگمان آن مسئول فاسد است.
رسول اکرم (صلى الله عليه وآله وسلم) فرمودهاند: «العبادة مع أكل الحرام كالبناء على الرمل» (سفينة البحار ج 1 ص 299) «عبادت همراه خوردن مال حرام مانند ساختن بنایی بر شنزار است».
مولای متقیان به هنگام قبول مسئولیت خلافت فهرست دارایی خود را به مردم اعلام میکنند و میگویند: «دخلت بلادكم بأسمالي هذه، ورحلي وراحلتي ها هي، فإن أنا خرجت من بلادكم بغير ما دخلت، فإنني من الخائنين» (المناقب ج 2 ص 98، و شرح نهج البلاغة ج 2 ص 200). « با این لباسی که بر دوش دارم و این مرکبی که بر آن سوار هستم، داخل شهر شما شدم. پس اگر از شهرتان خارج شدم و به غیر از چیزهایی که با آن وارد شدم، چیز دیگری داشتم، همانا من از خیانتکاران هستم».
ایشان همچنین مفهوم «از کجا این را آوردهای» را پایهگذاری کردهاند؛ هنگامی که به یکی از اصحابشان گفتند: «پس، اى شريح، بنگر، نكند كه اين خانه را از دارايى خود نخريده باشى، يا نقدى كه بر شمردهاى از حلال به دست نيامده باشد؛ كه اگر چنين باشد هم در دنيا زيان كردهاى و هم در آخرت».(نهج البلاغه، نامه 3)
مفهوم اعلام دارایی یا «از کجا این را آوردهای» و غیره، اکنون در جهان معاصر به عنوان قوانین تصویب شدهاند؛ اما اغلب به عنوان قوانین روی کاغذ مانده و راه به جایی نبرده است و در اکثر کشورهای ما اجرایی نشده است؛ هر چند که از مهمترین مطالبات همیشگی مردم بوده است.
سنگینی خسارت فساد مالی و اقتصادی منتج به نبود عدالت اجتماعی که به همه جوامع خسارت وارد میکند، باعث شد که امام علی (علیه السلام) در زمینه خویشاوندگرایی در اعطای مناصب سختگیری کرده و با نیروهای سیاسی موثر آن زمان در حفظ بیت المال و استرداد هر آنچه به ناحق از آن ستانده بودند، مدارایی نداشته باشد.
ایشان فرمودند: «به خدا سوگند، اگر چيزى را بخشيده، نزد كسى بيابم، آن را به صاحبش باز میگردانم، هر چند، آن را كابين زنان كرده باشند يا بهاى كنيزكان» (نهج البلاغة ج 1 ص 46/الخطب 15).
حاضران محترم
فساد نه دین، نه طائفه، نه مذهب و نه نژاد نمیشناسد، چراکه دین واقعی از فساد و مفسدان برائت میجوید. «حسین العماد»، شاعر یمنی به درستی سروده است:
أنا ثائر ضد الفساد وإن يكن في معشر الأنصار أو في الناصري
«من علیه فساد شوریدهام، اگر حتی در میان أنصار یا ناصری باشد.»
«ولید الاعظمی»، شاعر عراقی هم گفته است:
إسلامنا لا يرى فينا له تبعاً إذا رآنا لأهل الظلم ننقادُ
صلاتنا لا يراها اللهُ قائمةً ويحكمُ الناسَ فسّاقٌ وفسّادُ
اگر اسلام ما را اینگونه ببیند که تسلیم اهل ظلم و جور باشیم، اسلاممان ما را وابسته به خود نمیبیند.
در حالی که فاسقان و فاسدان بر مردم حکمرانی میکنند، خداوند نماز ما را برپای شده نمیبیند.
علیرغم اینکه فاسدان -غالبا- لباس دین و طائفیگری و قومیت را با هدف پیش بردن طرحهایشان و یا فرار از مجازات به تن میکنند و متاسفانه دیر زمانی است که در آن موفق هم شدهاند، علت آن هم، قدرت تاثیرگذاری طائفیگری و قومیتطلبی از یک سو و ضعف آگاهی عمومی از طرف دیگر است.
چه کسی فاسدتر از شخصی است که دین را مورد استفاده خود قرار میدهد و از دین روزی میخورد. از امام علی (علیه السلام) نقل شده است: كساني كه از دين روزي میخورند و دنياي خود را ميگذرانند، بهرهاي اخروي ندارند». (نحن العقول/ 160)
امام سجاد (علیه السلام) هم در این باره فرمودهاند: «مبادا با سوء استفاده از نام و یاد ما روزی بخوری که خداوند فقرت را افزون خواهد کرد». (رجال الكشي، ص 124)
ظاهر این متون این است که کارگزاران عرصه دینی و کسانی که در چارچوب شعارهای دینی فعالیت دارند را مورد خطاب قرار میدهد چراکه لذت فساد و منافع ظاهری آن، از خطرناکترین حیلههای شیطان است که با آن، افراد مذکور را مورد آزمون قرار میدهد، از همین روی امام علی (علیه السلام) فرمودند: «پالایش نیّت از فساد، سختتر است بر کارگزاران از طولانی بودن اجتهاد (و در روایت دیگری) جهاد.» (عيون الحكم والمواعظ ج 1 ص 202- غرر الحكم ج 1 ص 320 / الكافي ج 8 ص 18). بر اساس دو روایت، معنا خطیر و شایسته تدبیر و تفکر است، چراکه کثرت عبادت و اجتهاد اگر همراه با فساد باشد، سودی ندارد؛ همچنین تاریخی از مبارزه و جهاد در صورت آلوده بودن به فساد، فایدهای در برندارد.
حضار گرانقدر
از مهمترین خطرات فساد، فروپاشی ارزش وابستگی به وطن است. زیرا افزایش احساس فردی عدم رضایت موجب کاهش فزاینده احساس وابستگی به وطن میشود و آن فرد، وطنی را که در آن زندگی میکند، وطن خود قلمداد نمیکند بلکه آن را وطن فاسدان و سارقان میبیند!! این امر منجر به مفاسد عظیمی خواهد شد که حد و مرزی برای آن متصور نیست و شاید کمترین آن، سستی و تنبلی، بیانضباطی، کاهش انگیزه کار، ضعف نوآوری، استثمار شغلی، مهاجرت مغزها، اختلاس از بیت المال، اتلاف آن به خاطر سوء استفاده عامدانه، به تاخیر انداختن منافع مردم، تضییع حقوق کشور، تخریب عامدانه تاسیسات دولتی و غیره است (أخلاقيات العمل بين الدين والمجتمع ص 234-236/أحمد جابر حسنين علي/ نشر المنظمة العربية للتنمية الادارية القاهرة) که در چندین کشور که شهروندانش با این احساس سرخوردگی زندگی میکردند، شاهد آن بودیم.
حضار گرامی
آیتالله سیستانی بارها و بارها بر لزوم مبارزه با فساد و مقابله جدی با همه کسانی که به دنبال دستاندازی به بیتالمال هستند، تاکید کردهاند و درمورد وجوب احترام به قوانین جاری و ساری و حرام بودن زیر پای گذاشتن آن فتوا دادهاند. ایشان فتوا دادهاند اموالی که کارمند یا مسئولی برخلاف قانون به دست میآورد «حرام اندر حرام است» همچنین اتلاف بیتالمال و چنگ انداختن بدان بلکه مطلق تصرف غیر قانونی در آن، حرام است. (النصوص الصادرة عن سماحة السيد السيستاني دام ظله في المسألة العراقية، حامد الخفاف، دار المؤرخ للنشر،ص 137، وثيقة رقم (77).) ایشان همچنین سوء استفاده از قدرت از سوی بسیاری از منتخبان یا متصدیان پستهای عالی دولتی و نقشآفرینی آنها در گسترش فساد و تضییع بیسابقه بیت المال و اختصاص حقوق و امتیازات بزرگ به خودشان و ناکامی در انجام مسئولیتهایشان در خدمترسانی به مردم و فراهمسازی زندگی عزتمندانه برای مردم محکوم کردند. (منبع قبلی، ص 229، وثيقة رقم (128)). ایشان به صورت آشکارا جانبدار تحرکات مردمی مطالبهگر برای اصلاح در تمامی مراحل با مواضع علنی و آشکار بودهاند. مرجعیت عالیقدر دینی مردم را در انتخابات به تفاوت نهادن میان اهل و نااهل تشویق کردند؛ یعنی بین کسانی که تمام توان خود را برای خدمت به مردم و مبارزه با فساد صرف میکنند و کسانی که تنها به فکر منافع خود و همگروهیهایشان هستند.( منبع قبلی، ص 208، وثيقة رقم (116)).
آیتالله العظمی سیستانی (دام ظله) به مسئولان نسبت به خطر فساد قانونمند هشدار دادند؛ یعنی تصویب قوانینی که امتیازات نابهجا و غیرموجه به گروههایی مشخص اعطا میکند یا درهای فساد را میگشاید و یا آن را برای فاسدان تسهیل میکند؛ این بدترین انواع فساد است، ایشان بارها خواهان تلاش برای تصویب قوانینی شدهاند که اصل عدالت اجتماعی را تقویت کرده و با درد و رنج و آرزوهای مردم سروکار دارد.
مبارزه با فساد از بیشترین اولویت نزد مرجعیت عالیقدر دینی در نجف اشرف برخوردار است و این موضوع فصل الخطاب ایشان در ارزیابی عملکرد مسئولان خرد و کلان است حال چه ادعای وابستگی یا پایبندی به رویکرد ایشان را دارند یا ندارند، چرا که به عمل کار برآید به سخندانی نیست.
حاضران عزیز
به خاطر اینکه شعر، القای وجدان و زمزمه بلند وجدان انسان است، و زبانی از قاموس احساسات است و به این دلیل که ما هر روز از درون مردم، وجدان زنده و زبان احساساتشان در رد فساد و فاسدان میشنویم، امیدواریم قصائد شاعران این جشنواره به برکت ولادت پیامبر مکرم اسلام و امام صادق علیهما السلام پژواک انسانهای خوب و خروش و غرش آرزوهایشان باشد. این پیام جشنواره امسال است…
در پایان، سخنم را با فرمایش امام علی (علیه السلام) خطاب به فاسدان به پایان میبرم: «نگون بخت باد کسی که خصمش نزد خداوند، فقرا، بیچارگان، گدایان، بدهکاران و در راه ماندگان باشد.» (نهج البلاغة ج 3 ص 26)
انتهای پیام