به گزارش «شیعه نیوز»، ۲۰ شهریور ماه سال ۱۴۰۲ دختر ۲۲ سالهای به نام سارا به پلیس آگاهی رفت و از پسری که وی را بیهوش کرده و آزار داده بود، شکایت کرد. دختر جوان در تشریح شکایتش توضیح داد که چطور به تله شیطانی پسری BMW سوار افتاده است.
وی گفت: از محل کارم به خانه برمیگشتم که تصمیم گرفتم به مطب متخصص پوست در خیابان اندرزگو بروم. مقابل مطب ایستاده بودم که پسر جوانی که سوار بر BMW بود مقابل پایم توقف کرد. او به من ابراز علاقه کرد و شماره تلفنش را به من داد اما من گفتم شارژ گوشی موبایلم در حال تمام شدن است. من به مطب رفتم و پس از ویزیت از مطب خارج شدم که دوباره پسر جوان را دیدم. او خودش را آرتین معرفی کرد و از من خواست تا سوار ماشین او بشوم تا با هم بیشتر آشنا شویم.
وی ادامه داد: من به او گفتم شارژ گوشی موبایلم تمام شده و میخواهم اسنپ بگیرم. اما او با اصرار از من خواست تا سوار ماشینش شوم تا به من شارژر گوشی بدهد. او مرا مقابل خانهشان برد و چندین سیم شارژر گوشی برایم آورد. اما هیچ کدام از آنها به گوشی موبایل من نخورد.او از من خواست داخل خانه بروم تا برایم اسنپ بگیرد و همان موقع یک آبمیوه برایم آورد و گفت تا آبمیوه را بنوشی برایت اسنپ میگیرم. اما وقتی آبمیوه را خوردم بیحال شدم. او مرا به اتاق خواب برد تا آزارم دهد. من که نیمه بیهوش بودم التماس کردم دست از سرم بردارد. اما او که عصبانی بود، سرم را به تخت کوبید و بیرحمانه بدون توجه به التماسهایم مرا آزار داد.
دختر جوان که اشک میریخت، گفت: او بعد از اینکه نقشه شومش را اجرا کرد مرا سوار ماشین کرد و در نزدیکی خانهمان در شرق تهران رساند اما تهدیدم کرد در این باره به کسی حرفی نزنم.
با شکایت دختر جوان، وی به پزشکی قانونی معرفی شد و کارشناسان آزار و اذیت وی را تأیید کردند.
ادعای عجیب بعد از دستگیری
مأموران پلیس به ردیابی پسر جوان پرداختند و با اطلاعاتی که سارا به مأموران داده بود، پسر جوان را ۷ آبان ماه در خانهاش دستگیر کردند.
وی که منکر آزار و اذیت دختر جوان بود، گفت: ما در یک مرکز خرید با هم آشنا شدیم. او مدام به من لبخند میزد تا اینکه شماره تماسم را به او دادم و تلفنی با هم رابطه دوستانه داشتیم. او دروغ میگوید که من او را به خانهمان کشانده و به زور آزار دادهام. او با میل خودش سه بار به پنتهاوس من در محله زعفرانیه آمد و یک بار هم در خانه مادریام با او رابطه برقرار کردم اما او با میل خودش به آنجا آمده بود.
در حالی که پسر جوان منکر تجاوز به عنف شده بود، برایش کیفرخواست صادر شد و وی در شعبه ۱۱ دادگاه کیفری یک استان تهران پای میز محاکمه ایستاد.
در دادگاه
در جلسه دادگاه دختر جوان برای آرتین حکم اعدام خواست و در حالی که اشک میریخت، گفت: باور کنید من هیچ رابطه دوستانهای با متهم نداشتم و او در اولین ملاقات با خوراندن آبمیوه مسموم مرا نیمه بیهوش کرد و آزارم داد. او حتی مرا کتک زد و بدون توجه به التماسهایم زندگیام را سیاه کرد.
اما وقتی پسر جوان روبه روی قضات ایستاد جرمش را گردن نگرفت.
وی گفت: من و سارا با هم رابطه دوستانه داشتیم و او با میل خودش چندبار به خانهام آمده بود.اما او آخرین بار گفت گوشوارهاش به ارزش ۱۰۰ میلیون تومان در خانهام گم شده و از من خواست تا پول آن را بپردازم اما چون قبول نکردم از من شکایت کرد تا آبرویم را ببرد. من قبول دارم با او رابطه داشته ام اما رابطه با میل او برقرار شد و اجباری در کار نبود. من اتهام تجاوز به عنف را قبول ندارم.
در پایان جلسه، قضات وارد شور شدند و با توجه به مدرکهای موجود در پرونده و اظهارنظر کارشناسان پزشکی قانونی، پسر جوان را به اعدام محکوم کردند اما وی به حکم صادره اعتراض کرد.
با اعتراض آرتین، پرونده در دیوان عالی کشور تحت رسیدگی قرار گرفت و قضات عالی رتبه با توجه به انکار متهم، حکم اعدام وی را شکستند و پرونده را به شعبه همعرض ارسال کردند.
همچنین قرار شد با تحقیقات دوباره درباره ادعای دختر جوان، آرتین بار دیگر در دادگاه کیفری یک استان تهران از خود دفاع کند. این در حالی است که سارا همچنان بر صدور حکم اعدام اصرار دارد.
منبع: ایران