«شیعه نیوز»: استاد مطهری در کتاب «ولاء ها و ولایت ها» توضیحاتی درباره آیات قرآنی مرتبط با حضرت علی (ع) بیان میکنند.
در این کتاب امده است: آیه کریمه: «انَّما وَلِیکمُ اللهُ وَ رَسولُهُ وَ الَّذینَ امَنُوا الَّذینَ یقیمونَ الصَّلاهَ وَ یؤْتونَ الزَّکاهَ وَ هُمْ راکعونَ» (ولی تان خداست و فرستادهاش و آنان که ایمان آوردهاند که نماز را به پا میدارند و زکات را در حال رکوع ادا میکنند) به اتّفاق فریقین در مورد علی (علیه السّلام) نازل گشته.
طبری روایات متعدّدی را در این باره نقل میکند و زمخشری که از اکابر علمای اهل تسنّن است به طور جزم میگوید: «این آیه در شأن علی نازل شده و سرّ اینکه لفظ جمع آمده با اینکه مورد نزول آن یک مرد بیش نبوده این است که مردم را به اینچنین فعلی ترغیب کند و بیان دارد که مؤمنان باید اینچنین سیرت و سجیهای را کسب کنند و اینچنین برخیر و احسان و دستگیری از فقیران ساعی و حریص باشند و حتّی با نمازی نیزتأخیر نیندازند (یعنی با اینکه در نمازند و موضوع زکات پیدا میشود تأخیر نکرده و در حال نماز انجام وظیفه میکنند).»
فخر رازی نیز که همچون زمخشری از اکابر اهل سنّت و جماعت است میگوید:
«این آیه در شأن علی نازل گشته و علما نیز اتّفاق کردهاند که ادای زکات در حال رکوع واقع نشده جز از علی.»
منتها در معنای «ولی» مناقشاتی دارد و در آینده در مورد مقصود آیه بحث خواهیم کرد.
علی بن حمّاد عدوی بصری بغدادی معروف به ابن حمّاد، از اکابر شعرای امامیه در قرن چهارم هجری است، در اشعار
ذیل به این معنی اشاره میکند:
قرن الاله ولائه بولائه
ممّا تزکی و هو حان یرکع
سمّاه ربّ العرش نفس محمّد
یوم البهال و ذاک ما لا یدفع
خداوند ولاء علی را با ولاء خودش، در اثر اینکه علی در حال رکوع زکات بخشید، مقرون ساخت. پروردگار عرش، علی را در روز مباهله «جان محمّد» خواند و این حقیقتی غیر قابل انکار است.
همچنانکه قبلًا گفتیم، در اسلام به نوعی ولاء توصیه شده است که اثباتی و عامّ است و آیه کریمه «الْمُؤْمِنونَ وَ الْمُؤْمِناتُ بَعْضُهُمْ اوْلیاءُ بَعْض» ناظر به آن نوع از ولاء است.
اکنون میگوییم آیه کریمه «انَّما وَلِیکمُ اللهُ…» مطلب را به شکلی بیان میکند که عمومیت بردار نیست و به هیچ وجه
نمیتوان احتمال داد که این آیه نیز در صدد بیان ولاء اثباتی عامّ است؛ زیرا قرآن در اینجا در صدد بیان یک قانون کلّی نیست، نمیخواهد استحباب یا وجوب ادای زکات در حال رکوع را بیان کند و به عنوان تشریع یک مندوب یا یک فریضه اسلامی، جعل قانون کند، بلکه اشاره است به عمل واقع شدهای که فردی در خارج انجام داده و اکنون قرآن عمل را معرّف آن فرد قرار داده و به نحو کنایه، حکمی را که همان ولایت خاصّ است اثبات میکند. این سبک سخن که یک حادثه شخصی مربوط به فرد معین به لفظ جمع بیان شود در قرآن بینظیر نیست، مثلًا میفرماید: یقولونَ لَئِنْ رَجَعْنا الَی الْمَدینَهِ لَیخْرِجَنَّ الْأعَزُّ مِنْهَا الاذَلَ .
میگویند اگر به مدینه برگشتیم، عزیزتر خوارتر را بیرون میکند.
انتهای پیام