به گزارش «شیعه نیوز»، با این که نوۀ دختری مرجع فقید شیعیان سنت برگزاری مراسم سالگرد درگذشت نیای پرآوازۀ خود -آیتالله سید حسین طباطبایی بروجردی- را همهساله پاس میدارد و برپایۀ تقویم هجری قمری سیزدهم شوال را به این امر اختصاص میدهد و امری مرتب و مکرر است امسال اما نواهای مخالفی هم شنیده شد که پرسیدند: مگر شصتوچهارمین سالگرد هم نیاز به مراسم دارد؟
این در حالی است که طرح چنین ابهاماتی وقتی موضوعیت دارد که از بودجۀ عمومی صرف شده باشد و گرنه در خانواده شهروندان عادی نیز چه بسا هر سال بخواهند به یاد عزیز فقید خود مراسم برگزار کنند و در این فقره حساب مرجع تام شیعیان را تازه میتوان جدا دانست.
آیت الله سید حسین طباطبایی بروجردی مرجع تام شیعیان در ۱۰ فروردین 1340 از دنیا رفت. با این وصف مراسم شصتودومین سالروز باید در این روز برگزار میشد اما سنت برگزاری سالگرد بر پایه تقویم هجری قمری در میان بیوت مراجع مرسوم است و به همین سبب و بر اساس این تاریخ، شصتوچهارمین سالگرد را برگزار کردند و در روزگاری که بزرگان حوزه از فاصله میان مردم با روحانیت و مراجع شکوه میکنند و عملکرد نهاد قدرت با صبغه روحانیت به حساب کل پوشندگان این لباس گذاشته میشود استقبال از مراسم در قم به نسبت قابل توجه بوده است.
علوی بروجردی؛ ناخرسندانِ استقبال و استقلال
استقبالی که بیشتر به محبوبیت آیتالله علوی بروجردی به سبب سلوک شخصی و نقد پارهای رفتارها و اصطلاحا همسویی با مردم نسبت داده شده زیرا در پی 62 سال اندکاند کسانی که دوران مرجع فقید را درک کرده باشند.
سید مهدی حسینی دورود - دینپژوه و فعال حوزوی- از «جمعیت انبوه در مسجد اعظم قم» گفته که «هر چند اکثریت آنان مرجع بزرگ - پدر بزرگ آقای علوی- را ندیده و آن دوران را درک نکردهاند اما شکوه مرجعیت را به تصویر کشیدند».
وی یادآور شده «در فاصله سالهای 1340 تا 1357 مراسم سالگرد آیتالله بروجردی سه شب متوالی برگزار میشده است. یکشب به دعوت و میزبانی آیتالله گلپایگانی، شب دیگر از جانب آیتالله سید کاظم شریعتمداری و شب سوم از طرف بیت خود مرحوم». سید مهدی حسینیدورد همچنین از برگزاری مراسم در بروجرد نیز خبر میدهد.
وی به نقل از آیتالله علوی بروجردی دربارۀ دلیل غیبت امام خمینی در مراسم تشییع پیکر مرجع فقید هم میگوید:
«ایشان به تب مالت مبتلا شده بود و به این خاطر نتوانست در تشییع شرکت کند. غروب همان روز به اتفاق پدرم به عیادت امام رفتیم و همسرشان تا در را گشودند، بلافاصله به ما گفتند از لحظهای که خبر را شنیدهاند مدام گریه میکنند. شما با ایشان صحبت کنید تا آرام گیرند. وارد اتاق شدیم و پدرم با این که میدانست و میدید امام تب دارد یکدیگر را در آغوش گرفتند و با هم گریستند. دلیل غیبت امام این بود و تا از بستر بیماری برخاستند در مسجد اعظم مراسمی برگزار کردند.»
بدین ترتیب ناخرسندی برخی از یادکرد مرحوم بروجردی نمیتواند به خاطر تفاوت مشرب سیاسی آن دو باشد. ضمن اینکه این افراد که در خفا و گاه در علن نوۀ مرجع فقید را متهم میکنند گرایش ملی هم ندارند تا به موضع در قبال دولت دکتر مصدق نسبت دهیم.
دربارۀ رابطه امام با آقای بروجردی نیز باز سید مهدی حسینی دورود خاطرهای از آیتالله سید مصطفی محققداماد نقل میکند: «چنانچه قرار بود نشستی با موضوعی سیاسی برگزار شود آقای بروجردی شخصی را میفرستاد تا امام را هم دعوت کند و حضور داشته باشد و در یکی از این موارد محققداماد جوان هم حضور داشته و شاهد بوده است».
با این اوصاف اگر به خاطر انقلاب و امام نیست زمزمههای نارضایتی که گاه علنی و گاهی آرام شنیده میشود به خاطر چیست و چرا باید برخی به حضور جمعیت در مراسم ۶۲ مین سالگرد درگذشت مرجع فقید روی خوش نشان ندهند؟
این همان نکته است که با چهره حوزوی در میان گذاشتیم. او بیش از «استقبال»، «استقلال» را موثر میداند و این که علوی بروجردی پرچم استقلال حوزه را برافراشته است.
استقبال مردمی را هم می توان به همین استقلال نسبت داد. مهمترین میراثی که نواده برای پاسداشتِ آن میکوشد.