به گزارش «شیعه نیوز»، معاون امور جوانان اداره کل ورزش و جوانان استان یزد، در ادامه سخنان خود پیرامون ازدواج جوانان میگوید: ازدواج، علاوه بر پاسخگویی به نیازهای عاطفی جوانان، نیازهای اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی آنان را نیز تنظیم میکند و یک هنجار پذیرفته، در همه کشورهای دنیا است.
زمان و میزان احساس نیاز به همدم و ازدواج در میان جوانان متفاوت و از شدت و ضعفهای نامساوی برخوردار است. جوانان در سنینهای گوناگون، مبادرت به ازدواج میکنند، کسانی پس از سپریِ دوران جوانی به سمت ازدواج میروند؛ البته باید اشاره کرد که در جوامع سنتی، قبل از اینکه هریک از این نیازها خودنمایی کند، والدین یا اطرافیان، برای فرزندان خود همسر انتخاب میکنند.
اگر به تعویق افتادن سن ازدواج، به افزایش سرمایههای انسانی جوان منجر شود و وی با دیدی بازتر و اندیشمندانهتر همسر خود را انتخاب کند، میتوان گفت، این تأخیر نقش مثبتی در زندگی آیندهِ زنوشوهری خواهد داشت؛ ولی در بسیاری از مواقع، بالارفتن بیش از حد سن ازدواج، باعث سرخوردگیهای عاطفی و روانی در جوان میشود؛ که حتی افزایش توانمندیهای وی هم نمیتواند این سرخوردگیها را درمان کند. به طور کلی میتوان گفت که ازدواج میباید در سن مناسب انجام شود، نه آنقدر زود که صرفاً مبتنی بر غرایز جنسی یا اجبارهای اقتصادی باشد و نه آنقدر دیر که منجر به بروز اختلالات روانی ـ اجتماعی یا حتی به آسیبهای اجتماعی بینجامد.
چالشهای گوناگون
مهدیه جمشیدی، باور دارد که ضرورت ازدواج، بهعنوان مقولهای اجتماعی، بهرغم ثبات زیادی که همواره در نفس آن است، اینک بسیار تحتتأثیر شرایط جامعه نو قرار گرفته است. هرچند تحولات در ازدواج جوانان، امری ضروری و اجتنابناپذیر است اما آنچه ازدواج در روزگار ما را از گذشته متفاوت ساخته است، گستردگی دامنه تحولات در ازدواج است؛ به سخن دیگر، همان دگرگونی در بنیانها و ساختارهای اجتماعی امروز.
تردیدی وجود ندارد که ساختارهای اجتماعی نو، شرایط و ضرورتهای نو را برای ازدواج رقم زده است و سبب شده است تمایزات آشکاری، میان شیوهها و ساختارهای ازدواج در جامعه سنتی و نو پدید آید. مهمترین پیامد این تحولات، تأخیر در سن ازدواج جوانان ـ دختر و پسر ـ و همچنین وقوع ازدواجهایی که چندان موفق نیست و در نهایت به جدایی میانجامد.
به گفته جمشیدی، با دیرکرد ازدواجها، یکی از نیازهای فطری نسل جوان بیپاسخ میماند و تبعات ناخوشایند فردی و اجتماعی بهدنبال میآورد. پیدایش ناامیدی و افسردگی، بیپاسخی احساسات، تنهایی و همچنین گسترش کژرویها، از شمار این پیامدها است که اکنون به یک هشدار جدی اجتماعی تبدیل شده است. پیش از آن که این هشدارها به بحرانی غیرقابل راهکار تبدیل شود، میباید برای کاهش آن برنامه داشت.
اهمیت و فواید ازدواج
به گفتهِ مهدیه جمشیدی، ازدواج موجب مسئولیتپذیری انسان نسبت به خود و دیگران است و نقش اساسی در سالمسازی فرد و اجتماع دارد. ریشه بسیاری از مفاسد و ناهنجاریهای اخلاقی، بیهمسری است. بخشی از نابسامانیهای اجتماعی و آمارهای کژروی و جرایم، برآمده از کاهش ازدواج در جامعه است.
جمشیدی همچنین میگوید: جامعهای که دختران و پسران و زنان و مردان آن در آرامش و سلامتنسبی زندگی میکنند و نیازهای فکری، روحی و جسمی، آنان را نمیآزارد، میتوانند انرژی خود در انجام کارها را به کار گیرند و استعداد خود را بپرورند و در راه خودسازی و جامعهسازی پیش روند. در جامعهای که جوانان امکانات ازدواج دارند، همسر خود را مییابند و در کنار وی آرام میگیرند؛ بدینگونه، بزهکاری نیز تا اندازهای کاهش مییابد و کژرویهای اخلاقی کم میشود.
ویژگی ازدواجهای موفق این است که برخی نیازها تا اندازهای از میان میرود، تن و جان در مسیر تندرستی قرار میگیرد، شدت افسردگیها فرو میکاهد، راه اعتیاد تا اندازهای بسته میشود، خودزنی از رواج میافتد، ارتباطات اجتماعی میگسترد و دختر و پسر متأهل، راحتتر در تفریحات و مجامع خانوادگی و دوستانه حضور مییابند.
اما این که چیستیِ برخی گریزها چیست و چرا جوانان از ازدواج فراریاند، هزینههای سرسامآور پیش و پس از ازدواج است.
کسی نیست که باور نداشته باشد که به طور طبیعی، برای ازدواج کمی مراسم لازم است؛ اما آنچه که سبب میشود جوانان تن به ازدواج ندهند و تنهازیستی را ترجیح دهند، بخشی از آن، هزینههای سنگین و تجملاتی پیش از ازدواج است که بر اساس آداب و رسوم، دامنگیر جامعه شده است و اینک پارهای از فرهنگ جامعه بهشمار میرود.
زمان طلایی سنی
به گفته مهدیه جمشیدی، انسان در زندگی، دارای مقاطع گوناگون سنی است، در میان این بازههای سنی، دوران جوانی بهترین زمان برای ازدواج و شروع یک زندگی مشترک برای جوان محسوب میشود. جوانی دارای ویژگیهایی است که وقتی انسان از آن میگذرد، آن ویژگیها دیگر کمتر پدیدار میشود؛ از جمله انعطافپذیری و سازگاری در برابر روحیات همسر در یک زندگی مشترک؛ این یک نکته بسیار با اهمیت است برای این که یک ازدواج، موفق باشد.
بیگمان، سختگیریها در مورد نوع موقعیت شغلی و میزان درآمد یا برپایی مراسم سنگین، جوانان را از شانس ازدواج دور میسازد و موجب میشود آنان سن طلایی ازدواج را از دست بدهند.باید توجه داشت که امکانات مالی و درآمد در همه جوانان یکسان نیست؛ همه جوانان نمیتوانند در یک سطح ازدواج کنند یا زندگی پرهزینه داشته باشند. هر کس ناچار است بر اساس دخل خود خرج کند. شناخت دختر و پسر از هم، تا اندازهای به درک موقعیت مالی یکدیگر میانجامد.
پایه و اساس هر زندگی، بر محور اعتماد شکل میگیرد؛ هنگامی که پسر از موقعیت مالی خود میگوید، باید به وی اعتماد کرد. هنگامی که می گوید از پس هزنیههای بالا بر نمیآید، باید به حساب درستی و راستی او گذاشت و واقعیتها را پذیرفت.
زمانی میتوان توقع یک زندگی آرام پس از ازدواج را داشته باشیم که ارتباط خانوادهها با هم بر اساس اعتماد و اطمینان تنظیم شده باشد. هرچه در زندگی و ارتباط، رنگ اعتماد پررنگتر باشد، به همان نسبت، صمیمیت نیز بیشتر خواهد بود. در مقابلش بدگمانی قرار دارد؛ اگر در میان خانوادهها اعتماد و اطمینان جای خود را به سوءظن بدهد، سرانجامِ ارتباطات، تیره خواهد شد.
صداقت و درستکاری در ارتباطات خانوادهها با هم از عوامل خوشبختی میان زن و شوهر جوان خواهد بود. اگر ارتباطات بر محور صداقت و راستی باشد و رابطه زن و شوهر و نیز اعضاء خانوادهها، بر اساس درستکاری تنظیم شود، ادامه زندگی توأم با صفا خواهد بود.
اگر خانوادهها همیشه منتظر یک مورد و یک موقعیت عالی برای ازدواج پسر و دختر خود باشند یا بخواهند طبق ساختههای ذهنی خود با یک جوان ارمانی خود، ازدواج کنند یا اگر دختر یا پسر گمان میکنند که شریک زندگی آنان باید از هر نظر، عالی باشد، رؤیا است.
شرط امکانات مالی عالی جوانان، اگر باعث منتفىشدن ازدواج جوانان نشود، لااقل آن را سالها به تأخیر میاندازد. مراسم پرخرج و لازم دانستن زندگى تجملاتى و پرزرق و برق که از دیگران دیدهایم، متعلق به همان دهک دارنده است، نه یک جوان با درآمد کم.متأسفانه یکى از موانع مهم ازدواج، ضعف یا از میان رفتن انگیزه ازدواج در جوانان است؛ که این هم علل گوناگون دارد.
عدهاى از جوانان هم که انگیزه براى ازدواج دارند، از اقدام به ازدواج میترسند؛ یا بهتر است گفته شود که این ترس، نه بازدارندهای طبیعی، بلکه پدیدهایست که در آنان به وجود آمده است؛ وجود هزینههاى سنگین و تجملاتى و مشکلات مالى در زندگى، انتظارهاى نابهجا در زمان ازدواج و بعد از آن، احتمال انتخاب نادرست، امکان نبود تفاهم با همسر، از شمارِ این ترسها است.
بررسیها نشان داده است افرادی که در ازدواج، بیشترین سختگیری را دارند، در صورت ازدواج نیز مشغلههای ذهنی گهگاهی، آنان را آزار میدهد؛ و از خود می پرسند: «آیا این همان همسری است که میخواستم، آیا شایستگی من بیش از این نبود؟»
گروهی از مردان جوان معتقدند که ازدواج، جوانان را مقید و محدود میسازد؛ و تصور نمیکنند که ازدواج نیز میتواند به نوبه خود، نوعی رفاه، آرامش و آسایش به همراه داشته باشد. این گروه از جوانان باید بدانند که ازدواج درست، باعث رشد و تکامل آنان؛ و در مقابل، بیقیدی و بیهدفی، باعث شکست خواهد شد.
مهدیه جمشیدی، پدیدههایی را برمیشمرد که میتواند سدهای ازدواج به شمار آید، مانند: به تأخیرافتادن استقلال اجتماعی و اقتصادی جوانان، کاهش نقش مسئولیتپذیری خانوادهها در مورد ازدواج جوانان، تضعیف نقش و کارکرد حمایتی نهادهای سنتی از جوانان، نبود جایگزینی حمایت اجتماعی مناسب در این مورد، ضعف مهارتهای ارتباطی و اجتماعی جوانان، پایینبودن آگاهیهای مربوط به ازدواج در میان جوانان و موانع اقتصادی در زمینه ازدواج.
مهدیه جمشیدی میگوید: در شرایط فعلی جامعه، افزایش آمارهای طلاق، دختران و خانواده آنان را به شدت بیمناک کرده است و برای همین، مهریه را تضمینی در برابر آن میدانند؛ به طور کلی، نسیهبودن مهریه، چشم وهمچشمی و گسترش مادیگرایی، در افزایش مهریه تأثیر زیادی داشته است؛ اینها هم به نوبه خود، مانع ازدواج جوانان میشود.
گرانیِ جهیزیه و مخارجِ زیاد جشن ازدواج، فضای همسرگزینی را سنگین ساخته است. جهیزیه، متضمن پرداختها توسط خانواده عروس است، از اینرو تهیه آن به عنوان یک چالش بزرگ در ازدواج مطرح است.
برخی معتقد به برگزاری ساده و بدون تشریفات عروسی هستند، گروهی نیز بر تأمین شکوه و هرچه درخشان برگزارکردنش. صرفاً به این علت که انسان یکبار در عمرش عروسی میکند، نباید بر ولخرجی اصرار میورزید؛ هیچ ضرورتی برای جشنهای آنچنانی نیست.
ازدواج دانشجویی
فخرالسادات خامسی ـ عضو شورای اسلامی یزد، در مورد ازدواج جوانان میگوید: در اینباره که آیا دختر و پسر در زمان دانشجویی میتوانند، ازدواج کنند، افراد گوناگون، دیدگاههای گوناگون دارند و طبیعی هم هست، چون موقعیتها متفاوت است.
نمیشود اینگونه از ازدواج را به همه دانشجویان سفارش کرد؛ هم خانواده و هم شخصیت خود جوانان و نوع نگرش و تواناییها آنان در تصمیمگیریها مؤثر است.
همه شاید نپذیرند که ازدواج مانع دانشجو بودن نیست؛ شاید نسل جوان این دوران، توان جوان دوران گذشته را نداشته باشد؛ تفاوت نسلی، نه در همه جوانان، اما در دهکهایی وجود دارد.
دیدگاههای گوناگون
حمیده رسولی یزدی ـ مسئول شورای امور زنان و خانواده دانشگاه آزاد اسلامی نیز در مورد ازدواج جوانان میگوید: دختر و پسر جوانی که با فراهمشدن مقدمات اولیه، ازدواج میکنند، بهراحتی میتوانند از آثار و برکات آن بهرهمند شوند؛ اما متأسفانه، امروز در واقع، سدهای گوناگونی را میبینیم که سبب تأخیر در ازدواج میشود. از جمله اینکه سطح توقعات مادی و غیرمادی خود جوان و خانواده آنان افزایش پیدا کرده است. اکنون، یکسری آداب و رسوم دستوپاگیر نادرستی را مشاهده میکنیم.
برخی به سبب نگرانیها و ترسهایی که در ذهنشان است، ازدواج را به تاخیر می اندازند؛ مانند مشاهده ازدواجهای ناموفق، تغییر معیارها، نداشتن خواستگار مناسب (به گفته خود) ، سربازی، ادامه تحصیل و…
حدود سال ۱۳۹۰ بود که یک پژوهش در میان دانشجویان متأهل دانشگاههای گوناگون انجام شده بود که از نگاه دانشجویان، موانع ازدواج، اولی چشم و همچشمی بود و دیگری نداشتن شغل و سومی اولویتیافتن ملاکهای ظاهری یا انتخاب همسر تحمیلی از سوی جامعه و خانواده؛ اینها به جوان تأکید و تحمیل میکند که ازدواج را به تأخیر بیندازد.
بدون شک، برخورداری یک پسر جوان از تجربه در یک حرفه و شغل تولیدی یا خدماتی مفید، از تحصیلات نظری صرف، ارزشمندتر است. اگر پسر جوانی در چنین شرایطی باشد، میتواند همسر شایسته و مناسبی برای یک دختر جوان باشد؛ در کنار این نیز، فهم و درک لازم برای پذیرش مدیریت خانواده نیز مهم است و اینکه مانع ادامه تحصیل یکدیگر نشوند.
فاطمه زارع، نیز باور دارد: با مراجعه جوانان به مشاور خانواده، میتوان با بررسی مشکلات خانوادگی، راهکارهایی را برای ازدواج و کاهش چالشهایی در این ارتباط ارائه داد. یکی از هدفهای مشاور خانواده، ارائه راهکارهای متناسب برای ازدواج جوانان و تشکیل خانواده است.
محمد فکر نیز در این مورد میگوید: با توجه به کارکرد سازمان فرهنگی و…، در سه بخش قبل از ازدواج و حین ازدواج و بعد از ازدواج، برنامهریزی داشتهایم. در مورد تسهیل در امر ازدواج، دستگاههایی در حال انجام وظیفه هستند اما با توجه به آسیبهاییکه اکنون هست، باید به برنامهریزی بیشتر در این مورد پرداخت.
فاطمه مرادقلی نیز میگوید: شاید اکنون یکی از دلایل بسیار مهم کاهش رغبت جوانان برای ازدواج، هزینههای عقد و عروسی است. بار مالی که پیش از شروع زندگی زنومرد جوان، بر گردهشان بار میشود و آنان را ناچار میسازد در آغاز زندگی خود، وامدار بانک باشند و هرماه از درآمد اندک خود قسط بدهند؛ زمانی این کار برای زنومرد جوان توانفرسا میشود که میبینند در دوران کوتاهی، هزینهها چندین برابر شده است. به گمان من، راهکار در برگزاری مراسم ازدواج با یک مهمانی ساده و بدون تجملات غیرضروری، برای شروع زندگی زنومرد جوان است.
چیستی و چرایی ازدواج
کسرا فر ابراهیمی ـ روانکاو مقیم ماینز، در مورد ازدواج میگوید: اگر تنها هدف ما این باشد که پیوندی در آمار یکسال کشور ثبت شود، به گمانم به بنبست خواهد رسید؛ به باور من آمار ازدواجهای موفق با اهمیتتر
است.
در جامعه ایرانی ما، هنگامیکه مردی به اراده خودش، همینجور شانسی ازدواج میکند، چشمداشتها این است که برای تأمین خوراکوپوشاک و… سخت کار کند؛ این البتهْ خیلی از خودگذشتگی نیست، چون در این مورد، مرد، زن را برگزیده است.
اما زمانی که ما چشمداشت۵۰ درصد سازگاری از سوی زن را داریم، طبیعی است که دشوارپسندی پیش میآید و سختگیریها، پرچم آمار ازدواج را پایین میکشد.
برای رسیدن به ازدواج، زنومرد جوان باید راهی ویژهْ بجویند و سازگار و ناسازگارهای خود را روی میز قرار دهند و ببینند آیا میتوانند در زندگی مشترک آینده، به تفاهم برسند.
با همه برنامهریزی، بازهم پیش میآید که با کسی ازدواج میکنید که ویژگیهای ماسوای پسند شما دارد و هر بار آواهای ناساز در خانه بلند میشود؛ در این مورد، یکی از ایدهها این است که از پویاییهای زندگی خود آگاه شوید و آنها را روی کاغذ بیاورید و هماهنگها را کنار هم بگذارید و دیگر ماندهها را دور
بریزید.ازدواج معجزه نمیکند؛ نمیتواند هم نیازهایمان را برآورده کند و هم مانند یک بالن، ما را مدام در رؤیاها و دشت و دمن به گردش ببرد. در دوران باستان، چشمداشت انسانها از ازدواج، دوستداشتهشدن، غذا، پوشاک و سرپناه و ایمنی بود؛ اینک اما بالندهشدن مطرح است؛ دستکم در جامعه غربی که من زندگی میکنم و زنومرد استقلال مالی دارند، اینگونه است؛ یکی از دوتن، اگر احساس کند فهمیده نمیشود، یکشبه و بیگریه، و بدون اندوه شکست، جدا میشود.
انتهای پیام