«شیعه نیوز»: خداوند در آیه ۱۱ سوره جمعه به عنوان «خَیْرُ الرّازِقین» توصیف شده است.
یاخَیْر الرَّازِقینَ
دلیل : المائده : ۱۱۴
قالَ عیسَى ابْنُ مَرْیَمَ اللَّهُمَّ رَبَّنا أَنْزِلْ عَلَیْنا مائِدَهً مِنَ السَّماءِ تَکُونُ لَنا عیداً لِأَوَّلِنا وَ آخِرِنا وَ آیَهً مِنْکَ وَ ارْزُقْنا وَ أَنْتَ خَیْرُ الرَّازِقینَ
عیسى بن مریم گفت: خداوندا، اى پروردگار ما، براى ما از آسمان مائدهاى پر از غذا فرو فرست که براى ما، براى اولین و آخرین ما، عیدى باشد و نشانه و معجزهاى از جانب تو و ما را روزى ده، که تو بهترین روزى دهندگانى.
روزى هایی که دیگران به یکدیگر مى دهند اگر بتوان نام روزى بر آن نهاد، آمیخته با نقایص فراوانى است؛ چرا که محدود و زودگذر است، امیدى به آینده آن نیست، گاه توأم با منّت و آزار جسمى یا روحى است و گاه همراه با تحقیر یا انتظار مقابله به مثل؛ در حالى که روزىِ خداوند نه حد و مرزى مى شناسد، نه بیمى از آینده آن مى رود نه کمترین منت و آزار و انتظار مقابله اى در آن است، بلکه از آن لحظه اى که انسان به صورت نطفه اى در رحم مادر قرار مى گیرد شامل حال او مى شود و تا آخرین لحظه حیات ادامه دارد و حتّى در قیامت نیز براى افرادى که مستحق و لایقند، در سطحى بالاتر و والاتر موجود است.
بعضى از مفسّران داستانى از یکى از خلفاى بغداد با بهلول نقل کرده اند که مباحث فوق در آن به صورت جالبى منعکس است. مى گوید: «خلیفه بغداد به بهلول گفت: بیا تا روزى هر روز تو را معیّن کنم تا در فکر روزى خود نباشى! بهلول در پاسخ گفت: اگر چند عیب در کار تو نبود، مى پذیرفتم! نخست این که تو نمى دانى چه چیز مورد نیاز من است، دوم وقت نیازم را نمى شناسى، سوم از مقدار آن بى خبرى، چهارم ممکن است یک روز بر من غضب کنى و آن را بازگیرى، ولى خدائى که روزى دهنده من است هیچ یک از این نقایص را ندارد و حتّى آن روز که گناه مى کنم باز روزى مرا قطع نمى کند!».
خدائى که او ساخت از نیست هست *** به عصیان درِ رزق بر کس نبست
از او خواه روزى، که بخشنده او است *** بر آرنده کار هر بنده او است!
و چه خوب بود بهلول این جمله را هم مى افزود که: چه کسى تضمین مى کند تا فردا تو بر مسند قدرت باشى و بتوانى به من یا دیگرى روزى دهى؟
این سخن را با کلام مبارکى از امیرمؤمنان على(علیه السلام) پایان مى دهیم که در آغاز خطبه معروف به اشباح مى فرماید:
«اَلْحَمدُللهِ الَّذى لایَفِرهُ الْمَنْعُ وَ الْجُمُوْدَ وَ لایُکْدِیْهِ الاعْطاءُ وَ الْجُوْدُ، اِذْ کُلُّ مُعْط مُنْتَقِصٌ سِواهُ وَ کُلُّ مانِع مَذْمُوْمٌ ما خَلاهُ وَ هُو الْمَنّانُ بِفَوائد النِّعَمِ وَ عَوائِدِ الْمَزِیْدِ وَ القِسَمْ، عِیالُهُ الْخَلایِقُ، ضَمِنَ اَرْزاقَهُمْ وَ قَدَّرَ اَقْواتَهُمْ وَ نَهَجَ سَبِیْلَ الرّاغِبیْنَ اِلَیْهِ وَ الطّالِبیْنَ ما لَدَیِهِ وَ لَیْسَ بِما سُئِلَ بِاَجْوَدَ مِنْهُ بِما لَمْیُسْئَلْ»
(ستایش مخصوص خداوندى است که بخل و جمود، چیزى بر او نمى افزاید و سخاوت و جود او را فقیر نمى کند؛ چرا که هر بخشنده اى غیر از او نقصان مى پذیرد و هرکس دست عطاى خویش را باز دارد جز او نکوهش مى شود، او است بخشنده انواع نعمت ها و بهره ها؛ تمامى خلق روزى خوار اویند، ارزاق آنها را تضمین کرده و قوّت آنها را معیّن ساخته و راه علاقه مندان و خواستاران آنچه نزد او است را روشن ساخته است. او چنان است که سخایش در آنجا که از وى بخواهند بیش از آنجا که از او نخواهند نیست!)
انتهای پیام