به گزارش «شیعه نیوز»، العربی الجدید مینویسد: هفت استان قبیلهای پاکستان یعنی همند، باجور، کورام، اورکزی، خیبر، وزیرستان جنوبی و وزیرستان شمالی به دلیل حضور گروههای جهادی طی چهار دهه گذشته به دور از تحولات افغانستان نبودهاند. این استانها پیش از انتقال مراکز گروه القاعده به آنجا و تبدیل شدن به منطقه اصلی نیروگیری طالبان پس از حمله امریکا در سال 2001 به افغانستان، حامی اساسی مجاهدان افغان در برابر حمله ارتش سرخ شوروی (1979-1989 میلادی) بودند.
منطقه قبایلی که به اختصار FATA یا «منطقه به لحاظ اداری خودمختار» خوانده میشود، با خط دیوراند (خط مرزی افغانستان و پاکستان که هیچگاه مورد قبول افغانستان واقع نشده است) از افغانستان جدا میشود.
به لحاظ جغرافیایی، منطقه قبایلی از غرب با افغانستان همسایه است، از شرق با دو ایالت سرحد و پنجاب پاکستان و از جنوب با ایالت بلوچستان پاکستان هممرز است.
بر اساس آمارهای سال 2000 جمعیت این منطقه 3 میلیون و 341 هزار و 70 نفر است (یعنی کمتر از 2 درصد جمعیت پاکستان). اکثر جمعیت این منطقه روستایی و قبیلهای هستند و فقط 1/3 درصد آنها در شهر زندگی میکنند. مهمترین شهرهای این منطقه عبارتند از: میرانشاه، رازمک، دارا بازار و وانا.
اگرچه ساکنان این منطقه همگی پشتون هستند اما خود به گروههای قومی کوچکتر تقسیم میشوند که با نام همان نواحی قبیلهای خوانده میشوند. این منطقه بهصورت خودمختار اداره میشود و اگرچه در خاک پاکستان قرار دارد اما دولت مرکزی پاکستان و یا دولتهای ایالتی حق مداخله در امور داخلی این منطقه را ندارند.
در این میان، تسلط طالبان بر افغانستان در ماه اوت گذشته منجر به افزایش تاثیرگذار این گروه بر مناطق قبیلهای پاکستان شده و بر نگرانی مقامات اسلام آباد افزوده است که تلاش میکنند با گسترش اندیشه «طالبان افغانستان» به این مناطق پشتوننشین مقابله کند به خصوص که مناطق یاد شده از لحاظ فکری، نژادی، اجتماعی و جغرافیایی کاملا آماده تاثیرپذیری از افغانستان است.
ممانعت از ورود زنان به مناطق تفریحی
از جمله نشانههای این تاثیرپذیری، نشست رهبران قبایل و روحانیون در هفدهم ماه جاری در منطقه باجور واقع در شمال غرب پاکستان و تصمیم به ممانعت از ورود زنان به مناطق تفریحی و پارکها و بوستانها بود چرا که به ادعای آنها، این امر «منجر به سیئات اخلاقی میشود.»
این تصمیم به نارضایتی بسیاری از افراد؛ گروهها و نهادها از جمله مسئولان دولتی و نسل درسخوانده و فرهیخته و خواهان تغییر وضعیت اجتماعی در مناطق قبیلهای دامن زد. رهبران قبیلهای یک هفته به دولت مهلت دادند تا این تصمیم را اجرایی کند و مانع از ورود زنان پاکستانی از مناطق مختلف و حتی غیر قبیلهای (چه با همراهی مردان یا به تنهایی) به تفرجگاه و منطقه گردشگری باجور شود همچنین رهبران قبیلهای از قبایل خواستند مانع از رفتن زنان به مناطق گردشگری شوند زیرا نشست قبیلهای آن را ممنوع اعلام کرده است.
با وجود اینکه این تصمیم به معیشت ساکنان استان باجور که گردشگران بسیاری به آنجا سفر میکنند، آسیب وارد میکند اما رهبران قبایل تاکید کردند که قبایل در برابر نابودی آنچه که «فساد اخلاقی» توصیف کردهاند، حاضر به تحمل و پرداخت هزینههای اقتصادی هستند.
در همین رابطه، «المولوی عبدالرشید»، رهبر قبیلهای و روحانیون اهل سنت که ریاست نشست مذکور را برعهده داشت، گفت: «مناطق قبیلهای بر سر آداب و رسوم و عُرف معمول خود با کسی تعارف ندارند، ورود زنان به مناطق گردشگری، ارزشها و هنجارهای ما را به بازی میگیرد.»
عبدالرشید افزود: «ما قبایل از قدیم الایام برای حفاظت از ارزشها و اخلاق و هنجارهایمان همه داشته و نداشتههایمان را فدا کردیم، از همین روی، مانع از ورود زنان از مناطق مختلف پاکستان به استان قبیلهای باجور میشویم ما قبایل همچنین متعهد میشویم که همچنین به زنانمان هم اجازه ندهیم وارد مناطق گردشگری شوند، این امری قطعی است.»
آیا این تصمیم خواسته همه قبایل است؟
«محمد هارون خان»، رهبر یکی از قبایل در منطقه دیر در نزدیکی باجور به العربی الجدید گفت: آنچه که در نشست سران قبایل تصمیم گرفته شد، خواسته همه قبایل است، ما از گذشته ارزشهای مشترکی داریم و گرفتاریها و مشکلات مناطق قبیلهای به دلیل تن دادن به مطالبات خارجی و به دور از چهارچوب قبایل بوده است لذا تصمیم نشست باجور ریشه در تاریخ قبایل دارد و همه از آن استقبال می کنند و امیدواریم این تصمیم در همه اراضی قبیلهای اجرایی شود.
هارون خان گفت: احیای میراثی که پس از ورود ارتش پاکستان به مناطق قبیلهای نابود شده، از دلایل برگزاری نشست باجور بوده است همانطور که حمله امریکا به افغانستان به نابودی میراث و ارزشهای افغانستان منتهی شد.
در این همین راستا، نداهایی در مناطق قبیلهای پاکستان برای ممانعت از خروج زنان از منزل بدون مردان و جداسازی دختران و پسران در مدارس برخاسته است، «عبدالفتاح یوسفزای»، فعال پاکستانی به العربی الجدید گفت: با به قدرت رسیدن طالبان در افغانستان که اکثرا پشتون هستند، انتظار می رفت که مناطق قبیلهای پاکستان از آن تاثیر پذیرند.
یوسفزای افزود: بدون شک، تغییرات مثبت در راه است زیرا ما فرزندان قبایل واحد هستیم و در طول تاریخ قبایل از یکدیگر تاثیر پذیرفتهاند. سیم خاردار موجود در مرزهای پاکستان و افغانستان حائل و مانعی میان عموزادگان و قبایل نخواهد بود البته به این شرط که ثبات در افغانستان تداوم یابد.
ترور برنامهریزی شده طرفداران دولت مرکزی پاکستان
اینها در شرایطی است که مناطق قبیلهای اخیرا شاهد ترور برنامهریزی شده فعالان سیاسی و به خصوص فعالان در احزاب سیاسی و دینی است که از مدافعان نفوذ پاکستان در این مناطق هستند.
طی 10 روز گذشته (11 ژوئیه تا 21 ژوئیه) 10 تن از رهبران «مجمع علمای اسلامی» به عنوان یکی از بزرگترین احزاب دینی در پاکستان ترور شدهاند از جمله قاری سمیع الدین و قاری محمد نعمان که در انتخابات سراسری و شهرداری شرکت کردند و با قدرت از مساله الحاق مناطق قبیلهای به اقلیم خیبربختونخوا در شمال غرب پاکستان دفاع میکنند همچنین طرفهای نامعلوم همه نمادها و چهرههای قبیلهای مدافع سیاستهای دولت مرکزی پاکستان را در معرض تهدید ترور قرار داده اند.
مولوی فصل الرحمن، رهبر جمعیت علمای اسلامی پیش از این در سخنانی در شهر بنو واقع در همسایگی استان وزیرستان گفته بود: نهاد نظامی باید به پدیده ترور برنامهریزی شده رهبران و قبایل قبیلهای پایان دهد و مردم برای مخالفت با این پدیده بسیار خطرناک دست به تظاهرات بزنند. از آن زمان مناطق شمال غربی این کشور هر جمعه شاهد تظاهراتی در محکومیت ترور رهبران سیاسی و قبیلهای است.
تلاشهای بینتیجه دولت پاکستان
در مقابل، دولت اسلام آباد به تلاشهای خود برای اقناع «طالبان پاکستان» در صرفنظر از برخی مطالبات خود نظیر استقلال مناطق قبیلهای و پایان دادن به الحاق این مناطق به اقلیم خیبربختونخوا و خروج نیروهای ارتش پاکستان از مناطق قبیلهای ادامه میدهد چرا که موافقت با این مطالبان به معنای از بین رفتن همه تلاشهای ارتش برای قرار دادن این مناطق تحت سلطه دولت مرکزی است.
سه شنبه هفته گذشته هیاتی از علمای دینی به رهبری شیخ محمد تقی عثمانی برای مذاکره با نمایندگان طالبان پاکستان و مسئولان دولتی در کابل به پایتخت افغانستان سفر کرد تا طالبان پاکستان را به دست برداشتن از مواضع خود تشویق کند اما به نظر میرسد طالبان بر مواضع خود به خصوص استقلال مناطق قبیلهای اصرار دارد.
در این میان، طالبان افغانستان نیز ترجیح میدهد مناطق قبیلهای پاکستان مستقل بماند به خصوص که اغلب عناصر و رهبران این گروه مخالف موانع و سیم خاردارهای موجود در مرز دو کشور است که پیوند قبایل پشتون را قطع می کند.
انتهای پیام