۰

نفوذ شایعه در مسئولان و تصمیم‌گیران

برخی از جامعه‌شناسان باور دارند خلق‌وخوی ایرانیان اساسا به این شکل است که عادت به بزرگنمایی برخی مسائل دارند و بر همین اساس به‌طور خودکار برخی شایعه‌ها را رواج می‌دهند، اما اگر تاثیر این باور را در فراگیری سرطان شایعات در ایران، حداقل بدانیم باید به تاثیر حداکثری این چالش هم اشاره کنیم و آن هم شفاف نبودن تصمیم‌گیران با شهروندان است، چراکه عموما نهاد‌ها و سازمان‌هایی برای پاسخگویی به انبوه مشکلات و مسائل مردم وجود ندارند و همان نهاد‌های پاسخگو هم در اعلام نظرات‌شان شفافیت لازم را ندارند. مصداق نزدیک این موضوع به مرگ توله‌یوز‌های متولد شده مربوط است، نبود اطلاع‌رسانی مناسب در این مورد باعث شد حجم ناباورانه‌ای از شایعات پیرامون این موضوع شکل بگیرد.
کد خبر: ۲۷۰۶۵۰
۱۶:۴۸ - ۲۵ خرداد ۱۴۰۱



به گزارش «شیعه نیوز»، رواج شایعه اتفاق تازه‌ای نیست، اما اگر پیش از این، میزان شایعات صدای کارشناسان ارتباطات و اهالی رسانه را درآورده بود، کار حالا به مسئولان و تصمیم‌گیران کشیده است.

دیروز علی بهادری جهرمی، سخنگوی دولت اعلام کرد: «تقریبا دو روز یک‌بار شایعه گرانی بنزین را تکذیب می‌کنیم.» این قصه چند روز پیش هم به نوعی دیگر از زبان وزیر بهداشت و درمان اعلام شد. او هم با گلایه از حجم شایعات اعلام کرد هر روز درباره موارد ابتلا به آبله میمون، اطلاعیه صادر می‌کنیم، اما هزینه انتشار شایعات به همین اضافه‌کاری نهاد‌ها محدود نمی‌شود و بار‌ها بوده مواردی که این شایعات پیامد‌های امنیتی بسیاری به همراه داشته‌است. از همه این مصادیق که بگذریم باید به پاسخ این پرسش فکر کنیم که چرا شایعه در فضای کنونی جامعه ایرانی این‌قدر افزایش یافته‌است؟ رسانه‌های معتبر مرجعیت خود را از دست داده‌اند یا گسترش شبکه‌های اجتماعی بستر مناسبی برای رواج شایعات مهیا کرده‌است؟ هرکدام باشد باید به این چالش به نوع دیگری هم نگاه کرد و آن هم این‌که چه بلایی بر سر اعتماد عمومی آمده که هر شایعه‌ای را (هر قدر هم عجیب) خبر فرض می‌کند و بدتر این‌که به آن پر و بال می‌دهد.

برخی از جامعه‌شناسان باور دارند خلق‌وخوی ایرانیان اساسا به این شکل است که عادت به بزرگنمایی برخی مسائل دارند و بر همین اساس به‌طور خودکار برخی شایعه‌ها را رواج می‌دهند، اما اگر تاثیر این باور را در فراگیری سرطان شایعات در ایران، حداقل بدانیم باید به تاثیر حداکثری این چالش هم اشاره کنیم و آن هم شفاف نبودن تصمیم‌گیران با شهروندان است، چراکه عموما نهاد‌ها و سازمان‌هایی برای پاسخگویی به انبوه مشکلات و مسائل مردم وجود ندارند و همان نهاد‌های پاسخگو هم در اعلام نظرات‌شان شفافیت لازم را ندارند. مصداق نزدیک این موضوع به مرگ توله‌یوز‌های متولد شده مربوط است، نبود اطلاع‌رسانی مناسب در این مورد باعث شد حجم ناباورانه‌ای از شایعات پیرامون این موضوع شکل بگیرد.

این در حالی است که بدانیم موضوع توله‌یوز‌های متولد شده به‌نوعی به مشکلات مردم مربوط نبوده و حالا فکر کنید این شفاف‌نبودن در پاسخگویی در رابطه با مشکلات مردم و با فراگیری تعداد بالای آن‌ها صورت بگیرد. همین شکاف باعث سوءاستفاده بدخواهان می‌شود، به این معنا که آن‌ها نخستین افرادی خواهند بود که با ترویج و نشر شایعه سعی می‌کنند در میان جامعه شکاف ایجاد کنند. آن‌ها هم بین مردم و حکومت به‌دنبال تفرقه‌اندازی هستند و هم در تلاشند تا وحدت داخلی کشور را از بین بروند. مهم‌ترین قربانی رواج شایعات در جامعه ایران از بین رفتن همدلی و وفاق است، اتفاقی که می‌تواند پیامد‌های ناگوار بسیاری به همراه داشته‌باشد.

منبع: جام جم

ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: