به گزارش «شیعه نیوز»، مضاوی الرشید در «میدل ایست آی» نوشت: بار دیگر محمد بن سلمان ولیعهد عربستان سعودی توجه رسانه های غربی بالاخص در ایالات متحده را به خود جلب کرده است.
در ادامه ی این مطلب آمده است: شادی برخی از روزنامه نگارانی که برای دیدار و مصاحبه با شاهزاده به ریاض رفته بودند، دارد از روی صورتشان پاک می شود و جای خود را به تصویر جدیدی از بن سلمان می دهد. بعد از اینکه به او لقب اصلاح طلب بزرگ را دادند، اکنون بیشتر به عنوان یک شرور و یک دیکتاتور شناخته می شود.
بن سلمان با نادیده گرفتن درخواست رئیس جمهور جو بایدن برای افزایش تولید نفت و نجات ایالات متحده و جهان از یک بحران اقتصادی قریب الوقوع، حامیان خود در واشنگتن را به چالش کشیده است. در حالی که جهان همچنان تحت تاثیر افزایش شدید قیمت انرژی است، شرکای غربی بن سلمان که گاهی به عنوان متحدان شناخته می شوند، بار دیگر نتوانستند او را درک کنند.
با بیش از نیم دوجین کتاب نوشته شده درباره او توسط روزنامه نگاران مشهور، سیاست گذاران ترجیح دادند بارزترین ویژگی او - یعنی خیانت - را نادیده بگیرند.
پشت پرده
تهاجم روسیه به اوکراین، نه جمال خاشقجی روزنامهنگار عربستانی در سال 2018 توسط عوامل سعودی، در پشت پرده ی انتقادات اخیر از بن سلمان است.
در سال 2018 او توسط یک گزارش سیا به عنوان بالاترین مقامی که دستور قتل خاشقجی را صادر کرد تأیید شد، اما ایالات متحده و متحدان غربی آن، از اعمال تحریمها علیه پادشاه آینده عربستان سعودی خودداری کردند و امیدوار بودند که تعامل با حاکم در حال ظهور بهتر از طرد کردن او باشد.
اما اکنون ولیعهد سعودی یک شرور است، دیکتاتوری غیرقابل اعتماد که از پایبندی به توافق قدیمی که در آن ایالات متحده در ازای اطاعت، از آن محافظت می کرد، خودداری می کند.
اشتباه بن سلمان این است که به دنبال منافع ملی خود است، یعنی پر کردن خزانه عربستان با درآمدهای نفتی بسیار مورد نیاز و بهره مندی از افزایش قیمت انرژی، آن هم در حالی که همچنان در معرض تورم جهانی است، زیرا همچنان به طیف گسترده ای از کالاهای ضروری وارداتی متکی است.
ولیعهد سعودی کسی نیست که به موازنه بین ضرر و سود فکر کند. او مصمم است که به هر قیمتی به هدف خود برسد، حتی به هزینه اربابانش در واشنگتن.
در همین راستا، اخیرا پس از مقاله ای تند علیه بن سلمان در وال استریت ژورنال، در شیکاگو تریبون نیز مطلبی مبنی بر "سپردن عربستان به گرگ ها" منتشر شد.
من تعجب می کنم که گرگ ها چه کسانی هستند!
بعلاوه، الیزابت شاکلفورد، دیپلمات سابق و عضو یک اندیشکده، معتقد است که حمایت از ولیعهد سعودی باید قطع شود تا با آینده ای مبهم روبرو شود. او با استناد به نارضایتی های معمول ایالات متحده، گذشته سیاه عربستان را به سیاست گذاران آمریکایی یادآوری کرد. نویسنده، از رادیکالیسم مذهبی گرفته تا تبعیض علیه زنان، تمام دیپلماسی را کنار گذاشت و کشورش را تشویق کرد که از بن سلمان دوری کند.
گناه اصلی بن سلمان نادیده گرفتن منافع ایالات متحده و خودداری از محکومیت آشکار حمله پوتین به اوکراین است. اگر رهبری وجود داشته باشد که بن سلمان، آن را محترم بداند و آن را الگوی خود تعریف کند، آن شخص، پوتین رئیس جمهور روسیه است، البته پس از دونالد ترامپ.
تاریخ فراموش شده
فراموش نکنیم که افراط و تفریط های قبلی عربستان سعودی - که اکنون در رسانه ها و محافل اتاق فکر ایالات متحده غیرقابل قبول تلقی می شود - نه تنها از سوی سیاست خارجی ایالات متحده تحمل می شد، بلکه مورد تشویق و ترغیب هم قرار می گرفت.
فراتر از همه، افراط گرایی مذهبی، سرمایه ای بود که ایالات متحده اجازه داد تا برای شکست شری بزرگتر، یعنی اتحاد جماهیر شوروی، و احساسات ضد امپریالیستی در سراسر جهان اسلام، شکوفا شود.
این تاریخی است که اکنون به راحتی فراموش شده است.
ایالات متحده تا همین اواخر به خرد نادرست استفاده از حاکمان مستبد برای شکست دیکتاتورها معتقد بود.
بن سلمان قبلاً به عنوان یک حاکم مستبد شناخته می شد که نه تنها مورد تحمل قرار می گرفت، بلکه به دلیل اصلاحات به اصطلاح لیبرال خود مورد تحسین قرار می گرفت. روزنامهنگارانی که با او ملاقات میکردند مدام به ما یادآوری میکردند که بن سلمان را نباید با معیارهای دموکرات ها یا دموکراسی قضاوت کرد.
او نیاز داشت تا بهعنوان یک اصلاحطلب جوان که تلاش میکند کشوری محافظهکار و رادیکال را مدرنسازی کند، شناخته شود. آن هم درحالیکه صدها فعال را بازداشت و بسیاری دیگر را اعدام کرد.
شاهزاده ماکیاولی
اما خطی که حاکمان مستبد را از دیکتاتورها جدا می کند، اغلب مبهم است. تنها شش سال پس از اینکه بن سلمان، نفر اول آل سعود شد، او اکنون به عنوان دیکتاتور سعودی دارد محکوم می شود، دیکتاتوری که از پشت به آمریکا خنجر زد و نتوانست به توافق قدیمی - نفت نامحدود در ازای امنیت - احترام بگذارد.
تاریخ دوباره تکرار می شود. تا زمانی که دیکتاتورها مطیع منافع ایالات متحده هستند، نه تنها آنها تحمل می شوند، بلکه قدرت بیشتری هم می گیرند، مخصوصا با سلاح هایی که دریافت می کنند.
بن سلمان جدیدترین نام اضافه شده به لیست طولانی دیکتاتورهایی است که ایالات متحده و متحدان غربی اش، برای چندین دهه از آنها حمایت کرده اند و تا به امروز نیز از آنها محافظت می کنند. اما غیرقابل اعتماد بودن در ذات دیکتاتورهاست و اطاعت آنها از محافظت کنندگانشان معمولاً گذراست.
وفاداری این دیکتاتورها هرگز نباید جدی نگریسته شود زیرا آنها فقط به خودشان وفادار هستند. آیا ایالات متحده واقعا نتوانسته ماکیاولی را در بن سلمان ببیند؟
انتهای پیام