به گزارش «شیعه نیوز»، استاد سید باقر موسوی اصفهانی در یادداشتی به موضوع ضرورت خواندن صیغه لفظی در ازدواج پرداخته است.
متن یادداشت به این شرح است:
بسم الله الرحمن الرحیم
آیا در صحت ازدواج حتما خواندن صیغه لفظی لازم است؟
به دنبال مطالب نامربوطی که اخیرا در رابطه با عدم اعتبار صیغه نکاح در ازدواج مطرح شده است و گویا این شبهه برای عده ای ایجاد شده است که ما دلیل مستحكم در این مساله نداریم !! و لازم نیست در صحت ازدواج حتما صیغه لفظی خوانده شود !! و این سوال مطرح است که چرا ازدواج مثل بقیه عقود نباشد که فعلی که دلالت بر اعتبار آن معامله کند کافی در صحت آن عقد است ، در ازدواج هم فعل و کاری که دلالت بر اعتبار زوجیت کند کافی باشد! و چرا ما صیغه لفظی بخواهیم ؟
هر چند این مباحث تخصصی است و جایگاه آن مجامع علمی است ،ولي سکوت از جواب به این سوال در فضای غیر تخصصی ،شاید برای بعضی این خیال را ایجاد کند که فقه ما جواب نداردا!
لذا با ساده کردن مطالب سعی می شود مطلب کمی روشن شود.
قبل از ذکر ادله ،به مقدماتي کلیدی اشاره می کنم:
مقدمه اول: ما معتقد هستیم که شرع و احکام آن باید از آورنده دین گرفته شود و عمده ترین منبع ما قرآن و روایات و اجماع است و در مواردی هم عقل ، البته شرائط بسیار سخت .
و لذا بدست آوردن احکام یک امر تخصصی با زحمت فراوان شده است که به اصطلاح در محدوده تخصص مجتهدين است و اظهار نظر کسانی که مقدمات این علوم را طی نکردند و به مرحله ي اجتهاد نرسيدند ناروا است و نظريات أنها برای هیچ کس، حتی برای خودشان اعتبار ندارد و این مختص به فقه نیست ،در علم پزشکی و مهندسی هم حکم همین است واگر فرضا کسی به هر دلیل در امور تخصصی دیگر نظر بدهد و خیال کند عقلش می رسد! ولی در محدوده شرع که تعبدی و توقیفی است خطر تشریع و دین سازی است که گناه بزرگی است
مقدمه دوم این است که مساله ازدواج از امور مهم است که نسل انسان از ازدواج است ولذا باید در احکام آن ، دقت بیشتری کرد هر چند فقه شیعه و اهل بیت علیهم السلام در ازدواج تسهیلاتی قائل شده است و برای صحت ازدواج شاهد را لازم ندانسته است بر خلاف طلاق که شاهدین را لازم دانسته است بر خلاف مذهب عامه که در ازدواج شاهد را لازم دانسته ولی در طلاق شاهد را لازم ندانستند
مقدمه سوم : هر قوم و ملتی برای ازدواج خود رسوم و ادابی دارند و اسلام روش ادیان و اقوام دیگر را برای ازدواج پذیرفته است و مباشرت آنها را محکوم به سفاح نکرده است و شعار دین اسلام ( لکل قوم نکاح ) است
مقدمه چهارم : فرق اساسی و جوهری بین ازدواج و سفاح (زنا)در این است که در ازدواج اعتبار زوجیت از طرفین می شود که خود این اعتبار ؛ به دنبال خود آثار و احکام تعهداتی را دارد ولی در سفاح چنین اعتباری نیست و هیچ تعهدی به هم ندارند و هر لحظه هم تصمیم به جدایی بگیرند آزاد هستند و به عبارت دقیق تر اصلا پیوندی نبوده است که بخواهند جدا شوند!
و تمام ادیان الهی بلا استثنا ، ازدواج را پذیرفته اند و سفاح را به تمام اقسام آن مردود دانسته اند و با اسم های جدید حقیقت آن عوض نمی شود چنانچه در اینجا جمعی اسم آن را ازدواج سفید و در آن طرف داعشی ها اسم آن را جهاد نکاح! نامیدند،
مقدمه پنجم: در فقه شیعه ما در معاملات اعتبار و انشا می خواهیم و مجرد راضی بودن کافی در تحقق عنوان معامله نیست، مثلا اگر دو طرف فقط راضی باشند که مالی مبادله شود ، این کافی در تحقق بیع و خرید نیست بلکه باید با لفظ یا فعل ( که اصطلاحا به آن معاطاة گفته می شود) آن عنوان معامله انشا شود و فقه معاطاة را در معاملات پذیرفته است و الان هم مردم نوعا خرید و فروش را با فعل انجام می دهند
اما در ازدواج معاطاة پذیرفته نشده است یعنی اگر فرضا دو نفر قصد انشای زوجیت با فعل داشته باشند( ولو آن فعل ، مباح باشد) این ازدواج واقع نمی شود و این نظر کل مسلمانان است نه فقط فقه شیعه و اهل بیت علیهم السلام ،البته بعضی گفته اند که حقیقت ازدواج معاطاتی همان سفاح است
ولی این حرف صحیح نیست چون در سفاح اصلا اعتبار زوجیت نمی شود ولی در ازدواج معاطاتی اعتبار زوجیت با فعل محقق می شود
با مقدمات فوق حالا وارد اصل بحث می شویم که آیا در فقه که بر گرفته از کتاب و سنت است حتما صیغه لفظی لازم است یا به غیر لفظ هم می شود زوجیت محقق بشود؟
و جایی که اصلا اعتبار زوجیت نیست و فقط زندگی مشترک با علاقه است، اصلا قابل بحث در فقه نیست و این همان سفاح و زنا است و شبیه ترین نوع، به زندگی حیوانات است ، ما بیشتر بحث را در لزوم صیغه می بریم که ممکن است کسی خیال کند که دو نفر به قصد زوجیت با هم زندگی کنند ولی صیغه نمی خوانند!!
اما اقوال فقها: مهم ترین کتاب فقهی فتوایی سنگین که الان در حوزه مطرح است و تمام مراجع تقلید نظر خود را با حاشیه در ذیل آن ذکر می کنند کتاب عروة الوثقي ، نوشته مرحوم سید کاظم یزدی ره است و اخیرا با حاشیه ۴۰ نفر از مراجع چاپ شده است ایشان در آنجا فتوی می دهد که ما حتما برای تحقق زوجیت نیاز به صیغه لفظی داریم و معاطا ة كافی نیست و تمام مراجع بلا استثنا نظر ایشان را تایید کردند و کسی حاشیه نزده است و عبارت ایشان این چنین است
(مسألة ۱): یشترط فی النکاح: الصیغة، بمعنی الإیجاب والقبول اللفظیَّین، فلا یکفی التراضی الباطنیّ، ولا الإیجاب والقبول الفعلیَّین.
ترجمه:در صحیح بودن ازدواج صیغه خواندن لازم است و باید ایجاب و قبول لفظی باشد و صرف راضی بودن طرفین کافی نیست و هم چنین انشای زوجیت با فعل ( معاطات) کافی نیست
البته در مساله بعد بحث لزوم عربی بودن را مطرح می کند و می فرمائید بنا بر احتیاط واجب اگر کسی قدرت دارد عربی بخواند و لو با وکیل گرفتن ، باید عربی بخواند که اینجا حواشی و انظار زیاد است که فعلا محل بحث ما نیست
اما ادله ی اینکه حتما باید در ازدواج صیغه لفظی خوانده شود
۱- اجماع تمام مسلمین، همه مذاهب اسلامی آن را معتبر دانسته اند و کسانی که در فقه تحقیق کردند، می دانند مسائلی که در تمام مذاهب مورد اتفاق باشد مسائل مسلم و ضروری است و معلوم می شود از صدر اسلام حکم روشن بوده است و خود این دلیل برای مساله کافی است
۲- روایاتی که در باره لزوم صیغه آمده است و بعضی از آنها در مورد ازدواج موقت است که مرحوم آیه الله خویی به اولویت برای ازدواج دائم به آنها استدلال کرده است مثل این روایت
قَالَ قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع کَیْفَ أَقُولُ لَهَا إِذَا خَلَوْتُ بِهَا قَالَ تَقُولُ أَتَزَوَّجُکِ مُتْعَةً عَلَی کِتَابِ اللَّهِ وَ سُنَّةِ نَبِیِّهِ لَا وَارِثَةً وَ لَا مَوْرُوثَةً کَذَا وَ کَذَا یَوْماً وَ إِنْ شِئْتَ کَذَا وَ کَذَا سَنَةً بِکَذَا وَ کَذَا دِرْهَماً وَ تُسَمِّی (مِنَ الْأَجْرِ) مَا تَرَاضَیْتُمَا عَلَیْهِ قَلِیلًا کَانَ أَوْ کَثِیراً فَإِذَا قَالَتْ نَعَمْ
ترجمه : راوی از امام صادق علیه السلام کیفیت ازدواج متعه را می پرسد و حضرت صیغه آن را به سائل تعلیم می کنند و اگر رضایت کافی بود حضرت می فرمود رضایت کافی است! و صیغه نمی خواهد و اصلا لزوم خواندن صیغه نزد سائل مفروغ عنه بوده است و سوال از کیفیت آن است و باز هم روایت هست که در وسائل الشیعه آمده است
۳- روایتی در ذیل آیه شریفه اخذن منکم میثاقا غلیظا آمده است روایت این است
ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ أَبِی أَیُّوبَ عَنْ بُرَیْدٍ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَرٍ ع عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ أَخَذْنَ مِنْکُمْ مِیثاقاً غَلِیظاً فَقَالَ الْمِیثَاقُ هُوَ الْکَلِمَةُ الَّتِی عُقِدَ بِهَا النِّکَاحُ وَ أَمَّا قَوْلُهُ غَلِیظاً فَهُوَ مَاءُ الرَّجُلِ یُفْضِیهِ إِلَیْهَا
آیه شریفه می فرماید زنانتان از شما میثاق و عهد غلیظ گرفتند ، راوی از امام صادق علیه السلام سوال می کند مراد آیه چیست؟ حضرت در این روایت معتبر می فرماید میثاق کلمه ای ( دقت کنید لفظ کلمه بکار برند) است که ازدواج با آن محقق شده است.
پس طبق تفسیر این روایت خود قرآن هم کلمه و صیغه را در ازدواج معتبر می داند
این اجمالی بود از ادله ی فقها و مراجع برای اعتبار لفظ و صیغه در تحقق زوجیت .
و روشن شد که تعویض اسم، حقیقت سفاح را عوض نمی کند و اگر کسی آگاهانه ، صیغه نخواند و مباشرت کند مرتکب سفاح شده است، ولی اگر کسی نا آگاه بوده است حکم آن با شرائط آن فرق می کند.
والسلام
انتهای پیام