به گزارش «شیعه نیوز»، آیا تا به حال از خودتان پرسیده اید، چرا از شغلتان متنفرید؟ به خاطر همکارانتان، کاری که انجام می دهید، یا دلیل دیگری دارد؟ مطالعات نشان می دهد که افراد از شغل و زندگی شخصی خود کم تر راضی می شوند، براساس نظرسنجی اجتماعی عمومی سروی، در مقیاس 1 به 3، 1 به معنای "خیلی خوشحال نبودن" و 3 به معنای "بسیار خوشحال بودن" است، که اکثریت به طور میانگین به خودشان نمره 2.18 را می دهند، در حالی که ممکن است برای برخی خیلی بد هم نباشد.
اما این یک کاهش قابل توجه از سطح شادی در اوایل دهه 1990 در نظر گرفته می شود، هنگامی که شما زمان زیادی را در اینترنت هستید، وقت خود را در اینترنت سپری می کنید، به تنهایی موزیک گوش می دهید، و از رسانه های اجتماعی استفاده می کنید، و همه این فعالیت ها مرتبط با نارضایتی هستند، جالب است، این ها تمام فعالیت هایی هستند که بر روی کامپیوتر یا موبایل شما یافت می شوند،
نکته جالب دیگر این است که این فعالیت ها چیزهایی هستند که اغلب مردم در حین کار انجام می دهند، در این بخش از نمناک سه سوال وجود دارد که به شما کمک می کند تا بفهمید که چرا از شغل خود متنفر هستید و در این باره چه کاری می توانید انجام دهید با دقت بخوانید و پاسختان را در ذهن خود بررسی کنید.
1. آیا تنها بر روی منفی ها تمرکز می کنید؟
من شخصاً می توانم بگویم، به پادکست هایی که گوش می دهم باعث می شوند که از شغلم متنفر شوم، همچنان که به حرف های دیگران درباره سفر و موفقیتشان گوش می دادم، شروع به سوال کردن از خودم می کردم، که آیا به زندگی رویایی خود علاقه مند بودم یا اینکه فقط می خواستم درباره اش حرف بزنم؟
همین مساله می تواند برای کسی که در رسانه های اجتماعی جستجو می کند و یا به موسیقی برای گذر زمانش گوش می دهد صدق کند، همان طور که موفقیت ها و احساسات دیگران را تجربه می کنید، سریعاً شروع به مقایسه خودتان با آن ها خواهید کرد،
زمانی که یک نفر را می بینید که در حال گذراندن تعطیلات، خرید یک وسیله نقلیه جدید و یا رشد خانواده است، احساس کمبود می کنید، چیزی که ممکن است به آن توجه داشته باشید این است که این فعالیت ها معمولاً باعث می شوند که شما بر آنچه که دوست ندارید تمرکز کنید، در مورد من، از این حقیقت که مرا از شروع کسب وکار خودم منع کرده بودم خوشم نیامد.
برای شما، ممکن است همان باشد، یا ممکن است چیزی کاملاً متفاوت باشد، با این حال، اگر می خواهید دوباره کار خود را دوست داشته باشید، باید بر چیزهایی که دوست دارید تمرکز کنید،
با تمرکز بر روی مثبت ها، به خودتان اجازه دهید تا به خاطر بیاورید که چرا این کار را در وهله اول انجام دادید، مثلا حقوقش 10 درصد بیشتر از حقوق شغل قبلی شما بود، پس آن چیزی است که باید در وضعیت های دشوارتان با آن روبرو می شدید،
اگر این کار را به خاطر نزدیکی به خانه یا تعادل کار انجام دادید، بعد روی آن جنبه از شغل خود تمرکز کنید، با یادآوری مداوم در مورد آنچه که از شغل خود دوست دارید، از کار کردنتان بیشتر لذت خواهید برد.
-چرا من در این شغل مانده ام؟
-چرا شغل من راکد است؟
- چرا بدترین افراد در این کار ترفیع می گیرند؟
- آیا واقعاً نیاز دارم با این مزخرفات کار کنم؟
پاسخ معمولاً این است که احساس می کنید به نوعی گیر افتاده اید، هرچقدر که از کارتان متنفر باشید، از ایده کار نکردن حتی بیشتر نفرت پیدا می کنید، ترس از شکست چیزی است که هر یک از ما با آن مواجه می شویم، با این حال، اجتناب از شکست همیشه منجر به پشیمانی خواهد شد.
2. آیا شما با کارفرمای خود بی تفاوت کار می کنید؟
این که شما برای چه کسی کار می کنید و فرهنگی که دارند، نقشی تعیین کننده ای در این ایفا می کند که از کار کردنتان لذت می برید و یا از آن متنفر هستید، مطالعات نشان می دهد که 92 % از کارکنان به احتمال زیاد با یک کارفرمای همدل می مانند، اکنون در مورد این موضوع فکر کنید، 92 % از مردم از شغل خود لذت نمی برند، 92 % از مردم از پیشرفت شغلی یا حقوق خود راضی نیستند، اما آن ها تمایل بیشتری به ماندن در سر کار خود دارند.
همدلی چیزی بیش از توانایی فرد برای درک و به اشتراک گذاشتن احساسات یک فرد دیگر نیست، با این حال، دلیل آن این است که همدلی به قدری حیاتی است که از کار کردن متنفر باشید، زیرا همه می خواهند احساس پذیرفته شدن داشته باشند و از آنها قدر دانی شود ،
توصیه می شود که زمانی که به سرپرست خود درمورد رویا ها و جاه طلبی های تان حرف می زنید, خوب است کسی را داشته باشید که بخواهد به شما در رسیدن به آن ها کمک کند، حتی اگر آن ها همیشه در تلاش های خود موفق نباشند, داشتن شان خوب و ضروری است، نظرسنجی اخیر نشان داد که 37% کارمندان اگر می توانستند شغل جدید پاره وقتی داشته باشند، از شغل فعلیشان خارج می شدند.
دلایل فراوانی برای کار از خانه برای بسیاری از افراد حرفه ای وجود دارد، اگر شما در شهری با ترافیک زیاد زندگی می کنید, آنگاه کار کردن در خانه می تواند به شما در اجتناب از ماندن هر روز در ساعات شلوغی صبح و عصر کمک کند، اگر هر روز در ترافیک عجله نکنید, از کارتان کم تر متنفر نخواهید شد؟
همدلی به کارمندان کمک می کند احساس ارزشمندی کنند، وقتی نگرانی ها و مشکلات را بیان می کنید و کسی به شما کمک می کند تا درد را کم کنید, احساس خوبی خواهد داشت، بار دیگر, نتیجه نهایی همیشه به اندازه دانستن این که کسی به اندازه کافی به شما اهمیت می دهد مهم نیست،
احساس ارزش در کار یک روش مطمئن است که شما می توانید مطمئن شوید کسی از کارتان لذت می برد, اگرچه ممکن است با سیاست اداری مشابه در جنبه های دیگر سر و کار داشته باشند.
اگر خودتان را در موقعیتی قرار دهید که در آن همدلی وجود ندارد, من شما را تشویق می کنم که داوطلب شوید و به دیگران کمک کنید، کمک به دیگران راهی خوب برای جلوگیری از نفرت از کار است، زیرا شما را مجبور می کند بر نیازهای دیگران تمرکز کنید و اگر شما از طریق کار داوطلبی که در دفتر تان اتفاق می افتد این کار را انجام دهید, می توانید با همکاران خود ارتباط برقرار کنید، این روابط می توانند یک بعد را به زندگی کاری شما اضافه کنند که کمک خواهد کرد تا از کارتان لذت ببرید .
اگر شرکت شما هیچ فرصت کار داوطلبانه ای را ندارد, این می تواند موقعیت خوبی برای شما باشد،علاوه بر اینکه برای رهبری پروژه ای که مشتاق هستید, این یک فرصت عالی برای نشان دادن توانایی های رهبری خود به شرکت است، با ایجاد ارتباط از طریق این فرصت ها , شما می توانید خود را برای فرصت های جدیدی در سازمان آماده کنید .
3. آیا شما کاری که واقعا دوستش دارید را انجام نمی دهید؟
این تغیر معادله را از" من از شغلم متنفرم" به "من عاشق شغلم هستم" انجام دهید, و بر پایه انجام کارهایی بدانید که شما دوست دارید و کم تر از آن تنفر دارید، پیدا کردن چیزی که دوست دارید کار آسانی نیست، شما احتمالاً اولین عشق خود را در دوران نوجوانی رها کرده اید، وقتی بزرگ سال شدید, متوجه می شوید که تمام تصمیماتی که می گیرید باید براساس یک بزرگ سال مسئولیت پذیر باشد،
در حالی که این برای بسیاری از افراد خوب به نظر می رسد, اما در نهایت چیزی است که باعث می شود افراد زیادی از کار کردن متنفر باشند، آن ها آنچه را که فکر می کنند دیگران انجام می دهند را انجام خواهند داد، مشکل اینجاست که نتایجی را می گیرند که همه دارند بدست می آورند و تفاوتی نخواهد داشت ، اگر می خواهید نتایج خود را تغییر دهید, یک لحظه صبر کنید و به شغل رویایی خود فکر کنید.
درباره هر چیزی که می تواند شغل شما را شغلی رویایی کند بنویسید، این می تواند هر چیزی از محل, حقوق, مسئولیت ها و یا صنعت باشد، سپس, چند دقیقه وقت بگذارید و هر چیز مشترک بین شغل فعلی با شغل رویایی تان را لیست کنید، در حالی که می تواند ممکن نباشد, اما متوجه خواهید شد که شغل فعلیتان با شغل رویایی شما مشترک هایی دارد، وقتی نقاط مشترک را لیست می کنید, ببینید آیا فرصت هایی برای انجام کارهای بیشتر در موقعیت فعلی تان وجود دارد یا خیر، این می تواند شامل هر چیزی از سایه اندازی گروه های دیگر, تغییر واحدها یا تغییر تمرکز شما در نقش فعلی تان باشد.
اگر شغل تان 60٪ تعامل با مشتری و 40٪ کار اداری باشد، اما شما از تعامل با مشتریان لذت نمی برید - ببینید آیا می توانید برنامه خود را جوری تنظیم کنید تا 60٪ کار اداری و 40٪ کار با مشتری شود، مهم است که با سرپرست خود در مورد شغل رویایی خود صحبت کنید و ببینید آیا می توانید در واقعیت برای رسیدن به شغل رویایی خود کاری انجام دهید.
اگر متوجه شدید که برای برخی از مسئولیت هایی که می خواهید واجد شرایط نیستید, با سرپرست خود کار کنید تا برنامه ای تهیه کنید که این شکاف را ببندد، اگر احساس می کنید که سرپرست شما لزوماً بهترین فرد برای کمک به رشد مهارت های تان نیست.
با کسی دیگر در شبکه خود صحبت کنید، این فرد می تواند یک هم کار یا یک دوست از کارفرمای قبلی باشد، هدف نهایی این است که شغل فعلی خود را به شغل رویایی خود پرورش دهید تا بتوانید از کار دوباره لذت ببرید، در حالی که این کار ممکن است یک شبه انجام نشود, اما با انجام این تغییرات کوچک در طرز فکر و عمل خودتان, متوجه خواهید شد که به کارتان به جای تنفر حس خوبی دارید.
انتهای پیام