«شیعه نیوز»: «فاطمه بنت حِزام» معروف به اُمّ البَنین است که بعد از شهادت حضرت زهرا(سلام الله علیها) به همسری امام علی (علیه السلام) درمی آید و فرزندان فاطمه زهرا(سلام الله علیها) را پرورش می دهد. او از شخصیتهای محترم نزد شیعیان محسوب می شود.
رفتار ام البنین با فرزندان علی و زهرا(علیهماالسلام)
آنچه در زندگانی ام البنین با نام مهر و عاطفه جلوه می کند تنها مهر مادری نیست که این مهر در سینه هر مادری نسبت به فرزندان و دلبندانش شعله می کشد. ام البنین در زندگیش همواره بر آن بود تا جای مادر را در دل نوادگان پیامبر اکرم و ریحانه رسول خدا و آقایان جوانان بهشت، امام حسن علیه السلام و امام حسین علیه السلام پر کند؛ مادری که در اوج شکوفایی پژمرده شد و آتش به جان فرزندان نوپای خود زد.
فرزندان رسول خدا در وجود این بانوی پارسا، مادر خود را می دیدند و از فقدان مادر، کمتر رنج می بردند. ام البنین با مهربانی با آنان سخن می گفت و از صمیم قلب آنان را پرستاری می کرد و درست همانند مادری حقیقی با آنها برخورد می نمود. آنان نیز او را بسیار دوست می داشتند. ام البنین فرزندان دخت گرامی پیامبر اکرم (ص) را بر فرزندان خود که نمونه های والای کمال بودند مقدم می دانست و عمده محبت و علاقه خود را متوجه آنان می کرد، لیکن، ام البنین توجه به فرزندان پیامبر را فریضه ای دینی می شمرد؛ زیرا خداوند متعال در کتاب خود به محبت آنان دستور داده بود و آنان امانت و ریحانه پیامبر بودند؛ ام البنین با درک عظمت آنان به خدمتشان قیام و حق آنان را ادا کرد. محبت بی شائبه ام البنین در حق فرزندان پیامبر و فداکاری های فرزندان او در راه سید الشهدا علیه السلام بی پاسخ نماند، بلکه اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام در احترام و بزرگداشت آنان کوشیدند و از قدردانی نسبت به آنان چیزی فرو گذار نکردند.
رفتن نواده پیامبر اکرم، شریک نهضت حسینی و قلب تپنده قیام حسین، زینب کبری، نزد ام البنین و تسلیت گفتن شهادت فرزندان برومندش، نشان دهنده منزلت والای ام البنین نزد اهل بیت علیهم السلام است.
یکی از نتیجه های عاطفه و محبت، حس وفاداری به عزیزان است. انسانهایی که سراسر سرزمین وجودشان و قلبشان را محبت پر کرده است همواره نسبت به بستگان خود وفادار می مانند و در زندگی ام البنین این وفادار در سخنان او پس از شهادت مولای متقیان علی علیه السلام مشهود است. وفاداری ام البنین به همسر بزرگوار خویش به حدی است که پس از شهادت حضرت علی علیه السلام با آنکه جوان بوده و از زیبایی ویژه نیز برخوردار می باشد به احترام آن حضرت و برای حفظ حرمت او، تا پایان عمر ازدواج نکرده و همسر دیگری را اختیار نمی کند. با آن که مدّتی نسبتاً طولانی (بیش از بیست سال) پس از آن حضرت زنده بود. آنگاه که «امامه» یکی از همسران آن حضرت علیه السلام توسط «مغیره بن نوفل» که یکی از مشاهیر عرب است خواستگاری می شود با ام البنین در مورد ازدواج مشورت می کند، او در جواب می گوید: «سزاوار نیست پس از علی، ما در خانه دیگری باشیم و با مرد دیگر پیمان همسری بندیم».
چرا «ام البنین» نامیده شد؟
فاطمه بنت حزام مادر ۴ پسر به نام های عباس (علیه السلام)، عبدالله، جعفر و عثمان است که همگی آنها روز عاشورا در رکاب امام حسین (علیه السلام) به شهادت رسیدند. به همین دلیل او را ام البنین یعنی مادر پسران نامیدند.
پس از واقعه کربلا، ام البنین هرروز به بقیع می رفت و برای شهدای عاشورا عزاداری می کرد و این واقعه جانسوز را برای کسانی که از انجا می گذشتند تعریف می کرد. مدفن ام البنین در قبرستان بقیع است.
جایگاه ام البنین در میان شیعیان
این بانوی بزرگوار، جایگاهی ویژه نزد مسلمانان دارد و بسیاری معتقدند او را نزد خداوند، منزلتی والاست و اگر دردمندی او را واسطه خود نزد حضرت باری تعالی قرار دهد، غم و اندوهش برطرف خواهد شد، لذا به هنگام سختی ها و درماندگی این مادر فداکار را شفیع خود قرار می دهند، البته بسیار طبیعی است که ام البنین نزد پروردگار مقرب باشد؛ زیرا در راه خدا و استواری دین حق، فرزندان و پاره های جگر خود را خالصانه تقدیم داشت. علاقه به فرزندانی که از آنِ او نبود، به خاطر مقام و عظمت مادر و پدرشان، و همچنین پرستاری از آنان و ترجیح آنها بر فرزندان خود از صفات خاص ام البنین بود.
عالمان شیعه شجاعت، فصاحت و علاقه ام البنین به اهل بیت به ویژه امام حسین (علیه السلام) را ستوده و از او به نیکی و بزرگی یاد کردهاند.
به گفته شهید ثانی و مقرم ام البنین نسبت به خاندان پیامبر، محبت شدیدی داشت و خود را وقف خدمت به آنان کرده بود و اهل بیت نیز برای او احترام ویژه قائل بودند و در روزهای عید، نزد او میرفتند.
ام البنین چگونه از شهادت فرزندانش اگاه شد؟
روایت شده : وقتی که اهل بیت (علیهم السلام ) وارد مدینه شدند، ام البنین مادر حضرت عباس (علیه السلام) در کنار قبر رسول خدا (ص ) با زینب (سلام الله علیها) ملاقات کرد. ام البنین گفت: «ای دختر امیرمؤ منان ! از پسرانم چه خبر؟» زینب فرمود: «همه کشته شدند». ام البنین پرسید: «جان همه به فدای حسین ! بگو از حسین چه خبر؟». زینب فرمود: «حسین را با لب تشنه کشتند». ام البنین تا این سخن را شنید ، دستهای خود را بر سرش زد و با صدای بلند و گریان می گفت: «ای وای حسین جان». زینب فرمود: «ای ام البنین! از پسرت عباس یادگاری آورده ام». ام البنین گفت: آن چیست ؟ زینب (سلام الله علیها) سپر خون آلود عباس (علیه السلام) را از زیر چادر بیرون آورد. ام البنین تا آن را دید ، چنان دلش سوخت که نتوانست تحمل کند و از شدت ناراحتی بی هوش شده و به زمین افتاد.
شعر مشهور ام البنین در رثای فرزندانش
از دیگر صفات والای ام البنین فصاحت و بلاغت اوست که نمود آن در اشعار زیبا و جاودانه وی متجلی است. شعر تصویر زیبایی از احساس آدمی است که برای بیان آن و انتقال به دیگران سراینده باید در افق وسیعی از هستی قرار گیرد و خود را از زنجیر تعلقات برهاند. در خاندان بنی کلاب شاعران برجسته ای وجود داشتند که عرب همواره به اشعار آنان استناد می کرد آنان در اوج فصاحت و بلاغت قرار داشتند و دقت بادیه نشینان در استفاده از واژه های اصیل و دقیق و درعین حال لطیف نیز زبانزد عام وخاص است. ام البنین در این خانواده ها و در بادیه، آنجا که نهایتی و دیواری برای زندانی کردن احساسات نیست زندگی کرد و با شعر و ادب و فصاحت بیان و صراحت لهجه به رشد و بالندگی رسید.
از جمله اشعار جاودانه وی که مورد تجلیل و تحسین بزرگان ادب قرار گرفته است شعر جانسوز وی پس از شهادت پسرش که پدر فضایل بود می باشد:
لا تدعونی ویک ام البنین
تذکرینی بلیوث العرین
کانت بنون لی ادعی بهم
و الیوم اصبحتُ و لا من بنین
اربعه مثل نسور الرّبی
قد واصلوا الموت بقطع الوتین
«مرا ام البنین نخوانید که به یاد شیران دلاور می افکنیدم. مرا فرزندانی بود که به نام آنها خوانده می شدم ولی امروز فرزندی ندارم. چهار فرزند داشتم همچون بازهای شکاری و همگی به شهادت رسیدند.» مورخان می نویسند: ام البنین آنچنان جانسوز برای شهادت فرزندان و بویژه برای امام حسین علیهالسلام نوحه و گریه می کرد که حتی دشمن اهل بیت، مروان بن حکم، نیز از شنیدن مراثی وی گریه می کرد. از دیگر اشعار وی در مورد عباس، تندیس بزرگ شجاعت، است که می گوید:
یا من رَاَی العباس کرّ علی جماهیر النقد
و وراه من ابناء حیدر
کل لیث ذی لبد نبئّت
اَنّ ابنی اصیب براسه مقطوع ید
ویلی علی شبلی امال براسه ضرب العمل
لو کان سیفک فی یدیک لما دنامنه احد(
«ای کسی که عباس را دیدی که بر دشمن حمله می کرد و فرزندان حیدر پشت سر او بودند. می گویند دست فرزندم قطع شده و بر سرش عمود فروده آمده. اگر شمشیرت را در دست داشتی کسی به تو نزدیک نمی شد
چگونه به ام البنین متوسل شویم؟
آنچه به تجربه به اثبات رسیده است و در کتبی که مربوط به کرامات این بزرگوار ثبت است۱ آمده است: نذر زیارت کربلا به نیابت از حضرت ام البنین به این نحو که هرگاه حاجت مهمی تو را روی داد به نیابت ایشان به کربلا برو و ثواب زیارت را به روح این علیا مخدره هدیه کن و از ایشان بخواه که در درگاه الهی شفیع شده تا مشکلت بر طرف گردد. حتی اگر خودت نمیتوانی به کربلا بروی، خرج سفر کسی را تامین نما تا وی به کربلا رفته و به نیابت از ایشان زیارت به جا آورد. امید است که جاجت روا گردی چرا که به تجربه ثابت شده است که کسانیکه از این طریق به حضرت متوسل شده اند به حاجت خود رسیده اند.
ختم سوره یاسین
به این صورت که؛ از شب جمعه ما بین نماز و مغرب و عشا تا هشت شب (به تعداد فرزندان حضرت ام البنین و نیز فرزندان حضرت زهرا) مشغول به تلاوت سوره یاسین گردد به نحوی که؛ اولین شب جمعه به نیابت از حضرت عباس سوره یاسین را خوانده و به روح مطهر حضرت ام البنین هدیه نماید و ما بین نماز مغرب و عشاء، زیارت حضرت ام البنین را هم خوانده و سپس به تعداد ۱۳۵ صلوات هدیه به روح حضرت ام البنین نماید.
در روز دوم که شب شنبه میشود به عبدالله، دیگر فرزند حضرت ام البنین، سوره یاسین را خوانده و به روح مطهر حضرت ام البنین هدیه نماید و ما بین نماز مغرب و عشاء، زیارت حضرت ام البنین را هم خوانده و سپس به تعداد ۱۳۵ صلوات هدیه به روح حضرت ام البنین نماید.
در روز سوم که شب یکشنبه میگردد به نیابت عثمان، دیگر فرزند حضرت ام البنین سوره یاسین را خوانده و به روح مطهر حضرت ام البنین هدیه نماید و ما بین نماز مغرب و عشاء، زیارت حضرت ام البنین را هم خوانده و سپس به تعداد ۱۳۵ صلوات هدیه به روح حضرت ام البنین نماید.
در روز چهارم که شب دوشنبه میگردد به نیابت از جعفر، دیگر فرزند حضرت ام البنین سوره یاسین را خوانده و به روح مطهر حضرت ام البنین هدیه نماید و ما بین نماز مغرب و عشاء، زیارت حضرت ام البنین را هم خوانده و سپس به تعداد ۱۳۵ صلوات هدیه به روح حضرت ام البنین نماید.
در روز پنجم که شب سه شنبه میگردد به نیابت از حضرت زینب (س) سوره یاسین را خوانده و به روح مطهر حضرت ام البنین هدیه نماید و ما بین نماز مغرب و عشاء، زیارت حضرت ام البنین را هم خوانده و سپس به تعداد ۱۳۵ صلوات هدیه به روح حضرت ام البنین نماید.
در روز ششم که شب جهارشنبه میشود به نیابت از حضرت ام کلثوم (س) سوره یاسین را خوانده و به روح مطهر حضرت ام البنین هدیه نماید و ما بین نماز مغرب و عشاء، زیارت حضرت ام البنین را هم خوانده و سپس به تعداد ۱۳۵ صلوات هدیه به روح حضرت ام البنین نماید.
در روز هفتم که شب پنج شنبه میگردد به نیابت از امام حسن علیه السلام سوره یاسین را خوانده و به روح مطهر حضرت ام البنین هدیه نماید و ما بین نماز مغرب و عشاء، زیارت حضرت ام البنین را هم خوانده و سپس به تعداد ۱۳۵ صلوات هدیه به روح حضرت ام البنین نماید.
در روز هشتم که شب جمعه میگردد به نیابت از اباعبد الله الحسین سوره یاسین را خوانده و به روح مطهر حضرت ام البنین هدیه نماید و ما بین نماز مغرب و عشاء، زیارت حضرت ام البنین را هم خوانده و سپس به تعداد ۱۳۵ صلوات هدیه به روح حضرت ام البنین نماید.
سپس با ذکر مصائب حضرت ابا عبد الله به حضرت ام البنین متوسل شده و از ایشان طلب حاجت نماید ان شاء الله برآورده میگردد.
ختم صلوات
بدین صورت که؛ روز چهارشنبه شروع نماید تا چهل روز، هر روز پس از نماز صبح به تعداد ۱۳۵ مرتبه به نام فاطمه صلوات فرستاده و به روح حضرت فاطمه کلابیه، خانم ام البنین سلام الله علیها هدیه نماید. ان شاء الله در روز چهلم حاجت روا گردد.
در این ختم شرط است که اهل منزل از شروع این ختم مطلع نباشند و در طول این چهل روز مراقبه شدید نفس نماید که به گناهی مبتلا نگردد.
حفظ چشم، زبان و گوش شدیدا در این ختم چهل روزه توصیه میگردد. ان شاء الله امید است که پس از روز چهلم به زودی زود به حاجت برسد.
ختم چهارده هزار صلوات
اول وضو گرفته و دهان را با گلاب خوشبو نمایید. سپس سه مرتبه صلوات اسرار آمیز که ذکر میگردد را بفرستید و پس از آن به نیابت از حضرت ام البنین برای هر معصوم ۱۰۰۰ صلوات فرستاده و به روح پاک ائمه معصومین هدیه نمایید. سپس از حضرت ام البنین بخواهید که شفیع در درگاه الهی قرار گیرد و حاجت شما را از حضرت حق طلب نماید.
منابع:
دویست داستان از فضایل ، مصایب و کرامات حضرت زینب سلام الله علیها
زندگینامه مادر مهتاب حضرت ام البنین ( علیها السلام )
ستاره درخشان مدینه نوشته شیخ علی ربّانی خلخالی
انتهای پیام