SHIA-NEWS شیعه نیوز:
اول ذیالقعده سالروز ولادت باسعادت کریمه اهلبیت حضرت فاطمه معصومه(سلام الله علیها) است، ضمن تبریک این میلاد فرخنده گوشهای از عظمتهای دختر حضرت امام موسی کاظم(علیه السام) را در گفتوگو با حجتالاسلام والمسلمین حسن رمضانی از شاگردان علامه حسنزاده آملی تقدیم میکنیم.
نگاه به شخصیت با عظمت حضرت معصومه مطلبی نیست که با ساعتها گفتگو قابل درک باشد و تنها درک شعاعی کوتاه از عظمت خورشید این بانوی بزرگ عالم اسلام در لابلای این مباحث امکان دارد. آنچه میخوانید گفتگویی است کوتاه با استاد حجتالاسلام والمسلمین حسن رمضانی از شاگردان علامه حسن زاده آملی با موضوع نگاهی به زیارت نامه حضرت معصومه سلام الله علیها که به مناسبت دهه کرامت و میلاد حضرت معصومه (سلام الله علیها) تقدیم میشود.
* به عنوان نخستین سؤال بفرمائید، تسبیحاتی که در ابتدای برخی زیارتنامهها دیده میشود از جمله زیارت جامعه کبیره و زیارت حضرت معصومه (سلام الله علیها) چه سری دارد ؟
بزرگان درباره «زیارت جامعه کبیره» گفتهاند، چون در این زیارت، مقامات بلندی برای ائمه (علیهم السلام) بیان شده است، مثل اینکه معرفت به این ائمه، معرفت به خداست و عصیان این خاندان عصیان خداست و محبت این خاندان محبت خداست و....مقامات بسیار عالیه برای ایشان ذکر شده است و چون ممکن است در اذهان متوسط و عامه مردم شائبه غلو به وجود بیاید، لذا این اذکار، افراد را واکسینه نموده اند و با گفتن " الله اکبر " میگوید خدا بزرگتر از اینهاست که تشبیه به خلقش گردد و خلقش تشبیه به او شوند، اما درباره زیارت فاطمه معصومه (سلام اله علیها)، چونکه آن حضرت منتسب به نام فاطمه میباشد و از طرفی هم مرقد خانم حضرت زهراء ( سلام الله علیها ) مخفی میباشد و جایی برای زیارت حضرت نیست و ما را به مرقد حضرت معصومه (سلام الله علیها) هدایت کردهاند، لذا شاید از این باب در ابتدا تسبیحی شبیه تسبیحات فاطمه زهرا سلام الله علیها گفته میشود و زیارت به جای زیارت فاطمه زهرا سلام الله علیها نیز صورت بگیرد.
* چرا تقدم و تاخر اذکار و تسبیحات ابتدای زیارت به ترتیب مشهوری که برای تسبیحات حضرت زهرا سلام الله علیها شمرده شده است متفاوت است ؟
در خود تسبیح حضرت فاطمه زهرا هم اختلاف وجود دارد و آنچه الآن گفته میشود مشهور است در حالیکه در ترتیب این تسبیحات، طرق دیگری هم نقل شده است و ترتیب منطبق با زیارت نامه حضرت معصومه سلام الله علیها در تسبیحات حضرت زهرا نیز آمده است، لذا در روایات، این ترتیب به طرق مختلفی آمده است.
* آیا میتواند ترتیب اذکار سرّی داشته باشد ؟
اگر بخواهیم یکی از نظرات را در این مورد بگوییم، مخصوصا در مورد تسبیحات حضرت زهرا سلام الله علیها که بعد از نمازها صورت میگیرد، میتوان گفت؛ انسان نماز گزار اگر اهل حضور قلب و مراقبه در نماز باشد تصویری از حق متعال برای خود میسازد و از نماز که فارغ میشود باید بداند خدا بزرگتر از آن چیزی است که در ذهن خود آن را تصور کرده است، لذا باید خود را تطهیر کند، در روایت آمده است، آنچه شما درباره حق تعالی تصور میکنید مخلوق و ساخته ذهن شماست و خدا منزه از آن میباشد « كلما ميزتموه بأوهامكم في أدق معانيه مخلوق مصنوع مثلكم مردود إليكم »، (بحارالأنوار ج : 66 ص : 293)، لذا در ابتدا تکبیر میگوید که خدا بزرگتر از آن است که شما تصویر کرده اید اما نمازگزار اهل حضور با این تکبیر ممکن است دچار آفت دیگری شود چرا که با گفتن «الله اکبر» ممکن است آنقدر خدا را بالا ببریم که موجب شود خدا را از خلقش جدا و منعزل کنیم، لذا بلافاصله بعد از این تکبیرات باید حمد الهی را بجا بیاوریم و بگوییم« الحمدلله » یعنی درست است که خدا از آنکه به وصف آید بزرگتر است، اما هر چه از محامد و کمالات و جمال در عالم وجود دارد، لمعه و شعاعی از خدای متعال است و خدا بریده از خلقش نیست و خلق بریده از حق نیست، لذا این آفت را با ذکر شریفه « الحمد لله » دفع میکنیم، مخصوصا اگر الف و لام ابتدای الحمد لله، «الف و لام استغراق» باشد، یعنی همه حمدها برای خداست " لا یقع الحمد الا علی الله " حمد فقط بر خدا واقع میشود.
با این گستره معنا، دیگر حمدی برای غیر خدا باقی نمی گذارد و با گفتن « الحمد الله » ممکن است بار دیگر آفتی به وجود بیاید. اگر با توجه به «الحمد لله»، خداوند متعال را در همه جا در نظر گرفتید و همه کمالاتی که در عالم میبینید به خدا نسبت دادید، در این صورت نقصها و محدودیتها چه میشود؟ کمالاتی که در علم دیده میشد، کمال مطلق نیستند و اگر گل، زیبایی دارد بخشی از زیبایی است و همه آنچه مورد تمجید و حمد قرار میگیرند، محدودیتهایی دارند، لذا برای اینکه این محدودیتها به خدا استناد پیدا نکند، بلافاصله بعد از « الحمد لله » میگوییم « سبحانالله»، یعنی خدا منزه است از اینکه این محدودیتها به او برگردد .
* علت اینکه در زیارت نامه حضرت معصومه سلام الله علیها «سلام» بر پیامبران به صورت غائب، اما نسبت به پیامبر اکرم (ص) و سایر ائمه (ع) به صورت مخاطب است چیست ؟
این مطلب اختصاص به زیارت حضرت معصومه (سلام الله علیها) ندارد، اما ممکن است علت این مطلب سعه وجودی و سریان روح نبوی در همه مظاهر خلقیه خاتم الانبیا باشد که در همه جا ظهور و حضور دارد و انسان آگاه میتواند در همه جا او را مخاطب خود ببیند و رو در رو با او سخن بگوید و سلام بگوید و این سعه برای سایر انبیا نیست « تِلْكَ الرُّسُلُ فَضَّلْنا بَعْضَهُمْ عَلى بَعْض» ( بقره آیه 253 ) چون این سعه وجودی و حضور برای آنها نیست، لذا خطاب نسبت به آنان خطاب غائب میباشد.
نکته زیبایی که در اینجا وجود دارد، این است خطاب نسبت به سایر ائمه (علیهم السلام) و معصومین که خلیفه رسولالله(ص) میباشند، مخاطب به همین حضور میباشند و مشافهتا به آنها سلام میکنیم و علت آن، همان خلافت واقعی ایشان از رسول الله و سعه وجودی این ذوات مقدسه است.
* در فرازی از زیارت نامه حضرت میخوانیم « السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا بِنْتَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْن » چگونگی انتساب ایشان به امام حسن مجتبی علیه السلام را توضیح دهید ؟
ظاهرا انتساب ایشان به امام حسن مجتبی علیه السلام از طرف امام محمد باقر علیه السلام میباشد، چرا که امام باقر علیه السلام از طرف مادری به امام حسن مجتبی علیه السلام بر میگردد، از این رو بعد از امام باقر (علیه السلام) اولاد ایشان از جمله حضرت معصومه (سلام الله علیها) هم بنت الحسن (علیها السلام) و هم بنت الحسین (علیها السلام) میباشد.
* در فرازی از زیارت نامه حضرت عبارت « ِ فَإِنَّ لَكِ عِنْدَ اللَّهِ شَأْناً مِنَ الشَّأْن » است راجع به شأن و جایگاه آن حضرت توضیح دهید ؟
اگر به فراز قبل این زیارت توجه کنیم، مقام شفاعت آن حضرت را مشاهده میکنیم و طلب شفاعت از او مینماییم «يَا فَاطِمَةُ اشْفَعِي لِي فِي الْجَنَّةِ فَإِنَّ لَكِ عِنْدَ اللَّهِ شَأْناً مِنَ الشَّأْن » و بعد از طلب شفاعت، میگویم برای تو شأن بزرگی است، میتواند این دو با هم ارتباط داشته باشد و ارتباط آن هم به اینصورت است که میپرسیم؛ چه کسی میتواند دارای مقام شفاعت باشد؟ در جواب میگوییم: کسی که دارای مقام ولایت هست، میتواند این جایگاه را به دست آورد.
ولایت به معنی «قرب به حق تبارک و تعالی» است؛ « ولایت » مشتق از " ولّی " است و " ولّی " یعنی برطرف شدن فاصله و حجاب بین دو چیز به نحوی که بین آن دو هیچ فاصله و حجابی وجود نداشته باشد و ما از " ولّی " میتوانیم " ولایت " «به کسر واو» را مشتق بگیریم. در این صورت ولایت، شأنی از شئون انسان کامل میباشد که بر اساس آن میتواند دست تصرف در ماسوی الله داشته باشد و " ولایت " « به فتح واو » نیز میتوان از ولّی مشتق شود، که به معنای عشق و محبت خواهد بود و در هر دوی اینها عدم حجاب و فاصله بین آنها و حق تبارک و تعالی وجود دارد، کسی که حجابهای بین او و حق از بین رفته است، ولایت و دست تصرف دارد و میتواند ماسوی الله را هدایت و ارشاد کند و از قوه، به فعل و کمال برساند و آن کسی که عشق به خدای متعال دارد و " ولایت " – به فتح واو – دارد نسبت به او هم فاصله بین او و خدا بر طرف شده است.
میان عاشق و معشوق هیچ چیز حائل نیست **** تو خود حجاب خودی حافظ از میان بر خیز
این مقام ولایت حضرت معصومه (سلام الله علیها) هست که موجب رسیدن ایشان به مقام شفاعت میشود و هر کسی که دارای مقام " ولایت – به کسر واو – و مقام «ولایت» - به فتح واو – میباشد میتواند شفیع باشد و دستگیری از خلق کند و موجب وصال خلق به حق قرار بگیرد و فاطمه معصومه سلام الله علیها با توجه به این مطلب واسطه اتصال خلق به حق هستند و عجیب است که امام صادق علیه السلام میفرمایند: شیعیان ما با شفاعت ایشان به بهشت وارد میشوند و قید " اجمعین " را در ادامه میآورند و این مطلب بسیار عجیبی است « قَالَ إِنَّ لِلَّهِ حَرَماً وَ هُوَ مَكَّةُ أَلَا إِنَّ لِرَسُولِ اللَّهِ حَرَماً وَ هُوَ الْمَدِينَةُ أَلَا وَ إِنَّ لِأَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ حَرَماً وَ هُوَ الْكُوفَةُ أَلَا وَ إِنَّ قُمَّ الْكُوفَةُ الصَّغِيرَةُ أَلَا إِنَّ لِلْجَنَّةِ ثَمَانِيَةَ أَبْوَابٍ ثَلَاثَةٌ مِنْهَا إِلَى قُمَّ تُقْبَضُ فِيهَا امْرَأَةٌ مِنْ وُلْدِي اسْمُهَا فَاطِمَةُ بِنْتُ مُوسَى وَ تُدْخَلُ بِشَفَاعَتِهَا شِيعَتِي الْجَنَّةَ بِأَجْمَعِهِمْ. «بحارالأنوار ج : 57 ص : 228»
* سئوالی اینجا مطرح میشود که با این وجود، دیگر جایی برای شفاعت غیر باقی نمی ماند، با اینکه مقام شفاعت برای دیگران هم هست ؟
جوابی که من میتوانم در اینجا بدهم این است «اجمعین» در اینجا «نسبی» است، یعنی در برهه ای از زمان و در مقطعی از زمان کار به جایی منتهی میشود که حضرت معصومه سلام الله علیها حجت بر همه جهانیان میشود و مایه هدایت همه شیعیان است و آن موقعی هست که بی بی فاطمه معصومه سلام الله علیها چراغ هدایت همه عالم و از جمله همه شیعیان میشوند و آن زمانی است که در گرد شمع وجودی ایشان علما یی اجتماع کنند و تشکیل حوزه علمیه بدهند و حوزه علمیه قم سر آمد همه حوزههای علمی در سراسر عالم شود، یعنی همان فرمایش بسیار زیبایی که در روایت آمده است :« بزودى كوفه از مؤمنان تهى شود و دانش از او نهان گردد چنانچه مار در سوراخش نهان شود، سپس دانش در شهرى پديد شود كه قمش گويند، و معدن علم و فضل گردد» (آسمان و جهان-ترجمه كتاب السماء و العالم بحار، ج4، ص: 185) از زمانی که قم، مرکز حوزه علمیه شد و رونق پیدا کرد، مخصوصا با ظهور شخصیتی مانند امام خمینی (ره) در این حوزه و اعتلای کلمه حق بدست ایشان این مسئله فعلیت پیدا کرد و یگانه مرجع هدایت در سراسر عالم شد و الان روز بروز این قضیه در حال شکوفایی بیشتر است و این بیداری اسلامی هم الان به شمع وجودی حضرت معصومه سلام الله علیها بر میگردد. امروزه اگر کسی راه هدایت را میخواهد و در طلب رسیدن به جنت میباشد با یک لمحه ای با قم ارتباط پیدا میکند و آن شعاعی است که از قم به عالم منتشر میشود و این شعاع و نور به فاطمه معصومه سلام الله علیها برمی گردد و اگر این حضرت در این پایگاه نبود و اگر این حوزهها در گرد وجود ایشان تشکیل نمی شد، آیا این قضایا رقم میخورد؟ لذا در روایت آمده است: "اجمعین "
* اگراز بزرگان حکایتی درباره حضرت معصومه سلام الله علیها بخاطر دارید بیان کنید ؟
چندین سال قبل دانشگاه قم برای تجلیل از مقام حضرت معصومه سلام الله علیها گرد همایی تشکیل دادند و از من خواستند که واسطه شوم از حضرت استاد علامه حسن زاده آملی را برای این مجمع دعوت کنم و معمولا حضرت استاد بخاطر کسالت و اشتغالات فراوانشان جواب نمی دهند، اما وقتی این را مطرح کردم در این مورد با کمال صفا و صمیمیت و تمام وجود، سریع قبول کردند و حتی به مسئولین آنجا تماسی نگرفتیم که وسیله ای بفرستند و خود ایشان به محل جلسه تشریف آوردند و شخصیت ایشان نیاز به تعریف ندارد و به محض حضور در مجلس جلسه منقلب شد و قرار نبود ایشان سخنی بگوید، اما اصرار مسئولین و دیگران ایشان را به حرف آورد و جمله ای که با تمام وجود فرمودند و ابراز کردند و همه را منقلب کرد این جمله بود: « اگر برای من ممکن بود و مواجه با مشکل نمی شدم برای تجلیل از شخصیتی مانند فاطمه معصومه سلام الله علیها این مسیر را سینه خیز میآمدم » و این سخن خیلی جای تامل دارد علامه حسن زاده آملی، شخصیتی است که فانی در ولایت و فانی در مقام انسان کامل میباشد و این معنا قابل تردید نیست و از آنجایی که فاطمه معصومه سلام الله علیها شعبه ای از مقام ولایت را دارا هستند ایشان میفرمودند : ما امام زاده زیاد داریم و خود موسی بن جعفر علیه السلام فرزندان زیادی داشتند، اما کدام یک از ایشان مانند فاطمه معصومه (سلام الله علیها) درخشید و منشأ خیرات و برکات شد و باید یک مقام ثبوتی باشد که این مقام اثبات رقم خورده باشد و ای کاش من میتوانستم در این مسیر اینطور به محضر شما تشرف پیدا کنم.
این کاشف از مقام حضرت معصومه و فنای این شخصیت بزرگ حوزوی در ایشان بود.
منبع : حوزهنیوز