به گزارش «شیعه نیوز»، خبرگزاری الجزیره با اشاره به این که «پاکستان، چین و ایران به عنوان همسایگان قدرتمند طالبان دولت جدید افغانستان را به رسمیت نشناختهاند» دست به پیشبینی آینده روابط این سه کشور با طالبان زده است. تحلیلگر این خبرگزاری در این زمینه ادعا میکند که «این سه همسایه طالبان علاقهمند هستند طالبان را مورد شناسایی قرار دهند، اما هر کدام مشکلاتی با طالبها دارند- و به انتظار حل و رفع این مسایل و مشکلاتند».
گزارش الجزیره با اشاره به «خروج آمریکا و ناتو از افغانستان» آغاز میشود- که «باعث ایجاد یک خلاء سیاسی در آسیای جنوبی و مرکزی شده است». خلائی که دنیا را با این پرسش مواجه کرده که چه کسی برای پر کردن آن وارد عمل خواهد شد. الجزیره در ادامه با اشاره به این که «همسایگان افغانستان، از جمله پاکستان، ایران و چین هر کدام دارای منافع خاصی در این کشور هستند» مینویسد که «این سه کشور احتمالاً با قوت تمام به دنبال رسیدن به این هدف خواهند بود».
نویسنده در سطور بعدی با یادآوری این که «البته هیچ کدام از این همسایگان به احتمال زیاد قادر به ایفای همان نقش مهمی نخواهند بود که آمریکا در شکلگیری آینده افغانستان داشت»؛ میافزاید که «ولی به هر حال هر سه میخواهند شاهد یک دولت باثبات در کابل باشند، دولتی که بتواند امنیت را در سراسر کشور حاکم کرده و منافع امنیتی کشورهای همسایه را نیز در این میان مد نظر قرار دهد».
در ادامه نویسنده با اشاره به این که «طالبان نیز در این میان به نوبه خود برای کسب مشروعیت بینالمللی و جذب سرمایه خارجی مورد نیاز برای توسعه اقتصادی، به ایجاد روابط مثبت با همسایگانش نیاز دارد»؛ پرسیده: «این میل مشترک در زمینه روابط پاکستان، چین و ایران با طالبان چه معنایی میتواند داشته باشد»؟
پاکستان
پاکستان که ۲۶۷۰ کیلومتر مرز با افغانستان دارد، در چهار دهه آشوبزده اخیر متحمل آسیبهای زیادی شده. پس از حمله شوروی به افغانستان در سال ۱۹۷۹، پاکستان مجبور شده بهای سنگینی برای حضور در خط مقدم «جهاد واشنگتنفرموده افغانستان» علیه اتحاد جماهیر شوروی بپردازد. در این میان حملات ۱۱ سپتامبر و «جنگ علیه تروریسم» نیز اوضاع امنیتی پاکستان را بدتر و بیثباتتر کرده است.
بیثباتی باعث قدرت گرفتن گروههای مسلح در امتداد مرز پاکستان و افغانستان شده- که در قالب عملیاتهای چندین و چند ساله، گروههایی مانند طالبان پاکستان و شورشیان بلوچ بیش از ۸۳۰۰۰ نفر تلفات انسانی و البته میلیاردها دلار خسارت اقتصادی به اقتصاد پاکستان وارد آوردهاند. در این میان نهادهای اطلاعاتی و امنیتی اسلامآباد که بارها مدعی شدهاند حملات خشن علیه پاکستان با حمایت و هدایت اطلاعاتی هند برنامهریزی و اجرا میشوند، در عین حال خود نیز متهم به حمایت از طالبان افغانستان به ویژه شبکه حقانی شده است.
اما در زمینه روابط طالبان و پاکستان باید گفت که تصرف طالبان بر کابل و خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان تاکنون از سوی محافل نظامی و سیاسی اسلامآباد به عنوان یک تحول مثبت ارزیابی شده است. در واقع پاکستان عقیده دارد که با قدرت گرفتن طالبان، هند از بازی خارج شده و مرزهای غربی این کشور ایمن میشوند».
این خوشبینی ریشه در این واقعیت دارد که طالبان هرگز در قبال همراهی پاکستان با عملیات نظامی تحت رهبری آمریکا- که در سال ۲۰۰۱ طالبان را از قدرت دور کرد- موضع انتقامی و خشونتبار نشان نداده است. به خصوص پس از انتشار خبر سفر فرمانده اطلاعات پاکستان به کابل در ۴ سپتامبر، و به ویژه مشاهده تلاشهای بینالمللی اسلامآباد برای کسب یاری و مشارکت جهانی و شناسایی طالبان این خوشبینیها بیشتر هم شده است.
الجزیره البته این احتمال را هم- که ممکن است پاکستان از اقتدار و نفوذ گذشته بر طالبان برخوردار نباشد- از نظر دور نکرده. از نگاه این خبرگزاری این که اسلامآباد مانند دهه ۱۹۹۰ با سرعت و عجله دولت طالبان را به رسمیت نشناخته است، ناشی از همین احتمال و احتیاط میداند.
در پایان درباره آینده رابطه پاکستان و طالبان میخوانیم: گرچه طالبان هنوز به رسمیت شناخته نشده، اما پاکستان امید زیادی برای مشارکت اقتصادی با آنها دارد. در شرایطی که در سالهای آخر اشرف غنی، جریان تبادل کالایی افغانستان با بنادر پاکستان ۸۰ درصد کاهش داشت و تجارت دوجانبه نیز از ۲.۸ میلیارد دلار در سال ۲۰۱۱ به ۱.۸ میلیارد دلار کاهش یافته بود؛ اسلامآباد حالا امیدوار است جریان واردات و صادرات به افغانستان طالبان احیا شده و علاوه بر افزایش تجارت دوجانبه با افغانستان، از این امکان برای افزایش تجارت با آسیای مرکزی نیز استفاده کند. به خصوص که تکمیل خط لوله ترکمنستان- افغانستان- پاکستان- هند در سالهای اخیر تحت تاثیر عدم امنیت افغانستان عملا تعطیل بوده و حالا پاکستان امیدوار است امنیت ایجاد شده توسط طالبان باعث ادامه ساخت این خط لوله شود.
چین
خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان موجب افزایش نگرانیهای چین در مورد امنیت مرزهایش شد. به خصوص که این کشور ۹۲ کیلومتر مرز مشترک با افغانستان دارد- و همین هم بود که دولت چین را تشویق به انجام یک سری مذاکرات اولیه با طالبان کرد.
در حال حاضر پکن نگران است که خشونت و هرج و مرج افغانستان باعث گسترش خشونت در استان سینکیانگ شده و سرمایهگذاری استراتژیک چین در ابتکار کمربند و جاده را به خطر اندازد. در حقیقت چین همانقدر که تسلط طالبان را به مثابه باز شدن دری راهبردی به سوی افغانستان میبیند، از این موضوع و خطرات احتمالیاش نگران نیز هست.
با این حال اینکه ملاغنی برادر و دیگر اعضای هیئت ۹ نفره طالبان در روز ۲۸ جولای به وزیر امور خارجه چین قول دادند که در صورت حمایت و سرمایهگذاری چین در بازسازی افغانستان جنگزده اجازه نخواهند داد از خاک افغانستان برای هر گونه حملاتی علیه چین استفاده شود؛ بیش از این که برای چین راضیکننده باشد، برای طالبان میتواند یک نقطه عطف تاریخی قلمداد شود- که توانسته حمایت یکی از ابرقدرتهای دنیا را که میتواند نقش مهمی در بازسازی و توسعه افغانستان داشته باشد، به دست آورد.
سخنگوی وزارت خارجه چین در اوایل تسلط طالبان بر افغانستان گفت که چین آماده توسعه روابطش با افغانستان است- و البته خیلی زود هم به قول خود عمل کرد و ۳۱ میلیون دلار کمکهای بشردوستانه به افغانستان اختصاص داد.
چین همچنین به دنبال تسلط بر منابع معدنی بکر افغانستان است که تخمین زده میشود ارزشی بین ۱ تا ۳ تریلیون دلار داشته باشند. افغانستان علاوه بر عناصر کمیاب معدنی، دارای ذخایر وسیعی از طلا، پلاتین، نقره، مس، آهن، کرومیت، لیتیوم، اورانیوم، آلومینیوم و سنگهای قیمتی است. به نظر میرسد طالبان میخواهد از این منابع برای تحکیم حکومت خود استفاده کند.
با این حال تسلط طالبان بر افغانستان نگرانیهایی را نیز برای چین به وجود آورده است. این کشور نگران است ناتوانی طالبان در کنترل جنبش اسلامی ترکستان شرقی به انتقال بیثباتی از خاک افغانستان به استان سینجیانگ منجر شود. علاوه بر این، یک افغانستان ناپایدار آسیبهای بسیاری برای طرحهای منطقهای چین موجب خواهد شد.
دیگر بازیگران منطقهای و جهانی نیز چشم به منابع افغانستان دارند و ممکن است در نهایت از گروههای شبه نظامی نیابتی و محلی یا جنگسالاران افغان برای تأمین منافع خود استفاده کنند. اتفاقی که میتواند منافع اقتصادی چین را تضعیف کند.
بنابراین پکن احتمالاً با احتیاط به ایجاد رابطه با دولت طالبان و سرمایهگذاری در افغانستان نزدیک خواهد شد.
ایران
ایران با ۹۲۱ کیلومتر مرز مشترک با افغانستان، چند دهه متمادی است از بیثباتی ویرانگر کشور همسایه خود رنج میبرد. با این حال تهران که در دهه ۱۹۹۰ از نیروهای ضد طالبان حمایت میکرد، به دلیل نارضایتی از حضور گسترده ارتش آمریکا در منطقه، از سال ۲۰۰۱ به این سو به تدریج به این گروه نزدیک شد و سعی کرد با حمایت مخفیانه از این گروه به منافع آمریکا در افغانستان لطمه وارد کند.
در کل میتوان گفت که ایران از خروج آمریکا از افغانستان خوشحال است. خروجی که رئیس جمهور جدید ایران در بیانیهای آن را «یک شکست بزرگ نظامی» نامیده. با این حال تهران نگرانیهایی نیز در مورد تحولات امنیتی و سیاسی افغانستان احساس میکند.
ایران که اوایل سپتامبر انتقادات تندی از عملیات طالبان علیه مخالفانی که در پنجشیر مستقر بودند به عمل آورده بود، درباره مواردی مانند عدم حضور اقلیتها در دولت نیز از طالبان انتقاد کرده است. یکی از اصلیترین دغدغههای ایران در افغانستان، اما، حفاظت از جامعه شیعه هزاره است که در حکومت بیست سال پیش طالبان با آزار و اذیت شدید روبرو بودند.
جمهوری اسلامی ایران علاوه بر منافع سیاسی، در افغانستان به دنبال فرصتهای اقتصادی نیز هست. تحریمهای آمریکا به تجارت جهانی ایران ضررهای زیادی زده، و این کشور میداند که دولت طالبان یکی از دولتهایی است که به خاطر جلب رضایت آمریکا از تعامل اقتصادی با ایران خودداری نخواهد کرد. در حقیقت ایران در تلاش است بازار افغانستان را که در سالهای اخیر مملو از کالاهای ایرانی بوده، حفظ کند. این کشور که در سال ۲۰۱۸ به بزرگترین شریک تجاری افغانستان تبدیل شد، سعی دارد صادرات بیش از ۲ میلیارد دلاری خود به افغانستان را در زمان طالبان نیز تکرار کند.
جلوگیری از قاچاق مواد مخدر و رعایت مسایل امنیت ملی دیگر مسایلی هستند که ایران علاوه بر حفظ حجم بالای تجارت از طالبان میخواهد.
ایران به دنبال جلوگیری از ورود مواد مخدر از طریق مرز افغانستان است. این کشور که بازار عمده تریاک افغانستان و راهروی مهم انتقال مواد مخدر به اروپا و کشورهای ساحل جنوبی خلیج فارس است، از طالبان- که بارها متهم به بهرهمندی از تجارت مواد مخدر شده- میخواهد با ایجاد مکانیسمهای موثر در حل چالش بزرگ ایران درباره مواد مخدر افغانستان کمک کند.
یکی دیگر از موضوعات بحثبرانگیز بین کابل و تهران، شبهنظامیانی هستند که ایران آنها را به عنوان تهدیدی بر امنیت ملیاش میشناسد. مناطق مرزی ایران در خراسان و سیستان و بلوچستان در سالهای اخیر شاهد حملات تروریستی متعددی از سوی گروههای افراطی بودهاند- که در دو سوی مرزهای افغانستان با ایران و پاکستان با ایران فعالیت دارند. طالبان به ایران اطمینان داده که به گروههای مسلح اجازه نخواهد داد از خاک افغانستان دست به تهدید و عملیات علیه ایران بزنند. ایران اما بیش از حرف و وعده انتظار دارد.
حضور بیش از دو میلیون مهاجر افغان در خاک ایران عامل دیگری است که باعث نگرانی تهران شده. ایران که خود با نابسامانی و تنشهای اجتماعی و اقتصادی پرشماری درگیر است، در موقعیتی نیست که بتواند برای این مهاجران هزینه کرده یا از تازهواردان بیشتری میزبانی کند. برای همین هم هست که ایران خواهان یک افغانستان باثبات است. کشوری که حداقل برخی از پناهندگان را وسوسه کند که به بازگشت فکر کنند.
پس میبینیم که همسایگان افغانستان همگی دنبال یک دولت باثبات در کابل هستند- که بتواند مرزها و فعالیتهای اقتصادی افغانستان را ایمن نگه دارد. برای رسیدن به این خواسته، آنها احتمالا باهم و البته با روسیه نیز همکاری خواهند کرد. روندی که باعث خواهد شد طالبان تحت تأثیر یک محور ضدآمریکا قرار گیرد- که به دنبال حذف آمریکا و تعیین زیرساختهای امنیتی جدید برای منطقه هستند.
انتهای پیام