به گزارش «شیعه نیوز»، ابوالقاسم قاسم زاده در مطلبی با عنوان «تبدیل افغانستان به مرکز بحران منطقه!» در روزنامه اطلاعات این گونه آورده است:
با گذشت چند ماه از استقرار سران طالبان در کابل و بهدست گرفتن قدرت در افغانستان، هنوز این کشور در ناآرامی و تنشهای گوناگون بهسر میبرد. عملیات تروریستی و انفجارها در مساجد و مراسم مذهبی که کشتار شهروندان افغانی و ایجاد رعب و وحشت اجتماعی را در پی دارد، موجب هجوم مردم برای فرار از کشور شده است.
پوتین رئیس جمهوری روسیه در سخنرانی اخیر خود به دولتها در جهان و بخصوص در اروپا و به همسایگان کشور افغانستان هشدار داد که عملکرد طالبان موجب خواهد شد افغانستان به زودی مرکز بحران آفرینی در منطقه شود و بیش از ۳ میلیون آواره افغانی به کشورهای همسایه بخصوص ایران و پاکستان و دیگر کشورها هجوم ببرند. رئیس جمهوری روسیه این شرایط را ناشی از سیاستهای «فاجعهبار» آمریکا در منطقه و بخصوص در افغانستان دانست. پوتین گفت: «تا دیر نشده است باید کاری کرد. کشورهای اروپایی در آستانه بحران جدید ناشی از هجوم آوارگان افغانی قرار دارند.»
سازمان پیمان امنیت جمعی که بلوک امنیتی تحت رهبری روسیه است اعلام کرده است: «بیش از سه میلیون پناهنده از افغانستان در تلاش برای رسیدن به ایران و پاکستان هستند. آوارگی اقلیتهای قومی و مذهبی در افغانستان ممکن است تنشهایی را به سطح بحران فراگیر برساند.» در حالی که بعد از سرنگونی دولت در افغانستان و استقرار طالبان در کابل، شمار زیادی از اعضای القاعده و داعش از زندانهای افغانستان رها شدند و طالبان پیوستن این افراد به تشکلهای تروریستی خود را تسهیل کرد.
رئیس جمهوری تاجیکستان که به دعوت رئیس جمهوری فرانسه به این کشور سفر رسمی داشت، بعد از ملاقات با «ماکرون» به خبرنگاران گفت: «تأسیس هرگونه حکومت بدون در نظر داشت منافع همه اقوام افغانستان، پیامدهای فلاکتبار خواهد داشت. هر دو کشور فرانسه و تاجیکستان تشکیل دولت ائتلافی در افغانستان از مسیر انتخابات آزاد در این کشور را میخواهند.» هر دو کشور، کمکهای دلاری به طالبان را تا زمانی که حقوق شهروندان بخصوص حقوق اجتماعی زنان را نپذیرد، رد میکنند. تاکنون هیچ کشوری به صورت رسمی و علنی دولت مستقر طالبان در کابل را به رسمیت نشناخته است.
سفر «متقی» وزیر خارجه طالبان به همراه هیأتی از مقامهای دولت طالبان به ترکیه و دیدار با «چاووش اوغلو» وزیر خارجه ترکیه هم نتیجه چندانی نداشت. وزیر خارجه ترکیه بعد از این دیدار گفت احتمال دارد با چند وزیر خارجه دیگر از کشورهای منطقه به کابل سفر کنند، اما او تاریخی برای این سفر مشخص نکرد.
نمایندگان طالبان در همه دیدارها با نمایندگان دولتهای خارجی، خبر از خزانه خالی دولت که در آستانه ورشکستگی است میدهند و میگویند: «اولویت ما پرداخت حقوق چند ماه گذشته به نیم میلیون کارمندان دولت است.»
مجموعه اخبار و گزارشها از افغانستان نشان میدهد:
۱ـ طالبان به همه دولتها و بخصوص در منطقه و همسایگان خود این پیام و تصور را میدهد که اگر به رسمیت شناخته نشود در حالیکه همچنان قدرت حاکمیت را با نیروهای مسلح خود حفظ و در اختیار خواهد داشت، اما بحران افغانستان بخصوص امواج آوارگی به همه کشور، بخصوص به کشورهای همسایهاش را سرایت میدهد. هر کشوری به زودی به نسبتهای گوناگون لاجرم شریک و همراه بحرانزدگی افغانستان و پیامدهای آن خواهد شد.
۲ـ تصور پذیرش استقرار دولتی فراگیر از مسیر یک انتخابات آزاد و مردمی در افغانستان تا اینجای کار زمینه پذیرشی از سوی طالبان ندارد. طالبان بهطور رسمی اعلام کرد: همکاری یا ائتلاف تنها با پذیرش «بیعت» با «امیرالمؤمنین» ما، رئیس دولت طالبان امکانپذیر است. انتخاباتی نیز در دستور کار و شیوه حکومتی ما قرار ندارد. همزمان در آخرین دیدار و گفتگو با نمایندگان کشورهای اروپایی و دولت آمریکا اعلام کردهاند که دولت آمریکا باید ۱۰ میلیارد دلار از سپرده دولت افغانستان که در بانکهای این کشور «مسدود» شده است را آزاد کند تا موارد پیشنهادی آنها را بررسی کنند. طالبان رسماً هشدار میدهد که به خاطر محاصره مالی و به رسمیت نشناختن آنها از سوی دولتها، افغانستان در آستانه فاجعه بزرگ انسانی و ورشکستگی مالی کامل قرار گرفته است. تصور سران طالبان این است که دولتها و بخصوص اروپاییان، آمریکا، روسیه و چین باید به خواست آنها تمکین کنند و استقرار دولت مرکزی طالبان در افغانستان را به رسمیت بشناسند.
۳ـ سران طالبان که حاکمیت در کابل را بهدست گرفتهاند، به خوبی میدانند که اغلب دولتها بهخصوص چین، روسیه، آمریکا و البته سه دولت اروپایی فرانسه، انگلیس و آلمان نیز، براساس منافع و در دایره ارزیابی اقتصادی، سیاسی و امنیتی خود از افغانستان اعلام مواضع میکنند و تصمیم میگیرند. افغانستان کشوری است که اکنون همه این کشورها میخواهند سهم خود را از آن داشته باشند؛ بنابراین میشود وارد معامله طرفینی با آنها شد. طالبان خود را قدرت مسلط حاکم در افغانستان میبیند و میداند که اغلب دولتها میدانند اشاعه بحران افغانستان در دایره مرزی این کشور محصور نمیماند و اغلب کشورها از همسایگی آنها تا بسیار فراتر را «آلوده» خواهد کرد.
۴ـ از هماکنون طالبان شعار یا تمکین و پذیرش ما و «ترک کشور» را در اذهان عمومی مردم افغانستان اشاعه میدهد. دادن پاسپورت جدید و باز گذاشتن مسیر برای فرار از کشور ناشی از چنین سیاست و طراحی است. طالبان شعارش «بیعت» همه به معنای تمکین به اصول رفتاری و زندگی از سوی آنها در افغانستان است، در غیر اینصورت بهقول معروف «جاده بسته» نیست، هرکه نمیخواهد، برود!»
۵ـ ترور و انفجارها که بهدنبال تصفیه «قومی ـ مذهبی» در افغانستان آغاز شده است، طالبان را نمیآزارد اگرچه و در ظاهر اینگونه عملیات را محکوم میکند. خود طالبان در بخشهایی از ولایت افغانستان، جابجایی قومی و مصادره اموال و بیخانمان کردن آنها را به صورت غیرمستقیم طراحی و اجرا میکند.
۶ـ سران طالبان میدانند کشورهای اسلامی آنقدر گرفتاریهای درونی و بیرونی دارند که نوبت به مقابله یا محکوم کردن روش حکومتی آنها از سوی این دولتها یا صورت نمیپذیرد یا تأثیر چندانی ندارد. بهخصوص که اغلب کشورهای اسلامی یا با همدیگر تقابل دارند یا دست در دست رژیم صهیونیستی (اسرائیل) گذاشتهاند.
استقرار طالبان در کابل، مشکلات افغانستان را دو چندان کرده است، بهطوری که افغانها آیندهای در «صلح و ثبات»برای کشور خود نمیبینند. افغانستان بحرانزده به سوی مرکزیت بحران در منطقه میرود.
انتهای پیام