۰

روایت یک شاهد عینی از کشتار بی‌رحمانه شیعیان در مسجد سیدآباد

انفجار مرگ‌بار در ولایت قندوز در شمال شرق افغانستان که صدها کشته و زخمی برجای گذاشت، موجی از واکنش‌های ملی و بین‌المللی را برانگیخت و خانواده‌های زیادی را نیز داغدار ساخت. محمدنعیم مظفری، مدرس و فعال مدنی و فرهنگی در قندوز، روایت خود را به شرح زیر از این فاجعه هولناک بیان می کند:
کد خبر: ۲۶۱۵۴۱
۰۸:۴۱ - ۲۲ مهر ۱۴۰۰

به گزارش «شیعه نیوز»، انفجار مرگ‌بار در ولایت قندوز در شمال شرق افغانستان که صدها کشته و زخمی برجای گذاشت، موجی از واکنش‌های ملی و بین‌المللی را برانگیخت و خانواده‌های زیادی را نیز داغدار ساخت. محمدنعیم مظفری، مدرس و فعال مدنی و فرهنگی در قندوز، روایت خود را به شرح زیر از این فاجعه هولناک بیان می کند:

انفجار تروریستی چند روز پیش در مسجد شیعیان قندوز چالش جدیدی برای حکومت طالبان در این ولایت شمال‌شرقی افغانستان به شمار می‌رود.
ساعت ۱۳ و ۱۶ دقیقه تاریخ ۸ اکتبر ۲۰۲۱ همراه با جمعی از جوانان کوچه و محل برای ادای نماز جمعه به‌سوی یکی از مساجد قندوز در شمال‌شرق افغانستان می‌رفتیم که ناگهان صدای انفجار هولناکی در فضا پیچید و آرامش نسبی دوماه گذشته که تنها دلخوشی مردم از کار بیکار شده و فقیر شهرمان بود، را به یاس تبدیل کرد. تا پیش از این تاریخ، ولایت ۱.۵ میلیون نفری قندوز طی دو ماه اخیر حاکمیت اخیر طالبان شاهد هیچگونه درگیری و کشتار و حادثه ناگواری نبود.

انفجار در فاصله حدودا پانصد متری ما رخ داده بود و دود و گرد خاک ناشی از آن را با چشم خود دیدیم، اما گمان نبردیم که محل دقیق حادثه مسجد «سیدآباد» شیعیان باشد. پس از خروج نمازگزاران از دیگر مساجد قندوز، سر و صدا از معابر شهر مسجد بلند شد. به طرف محل حادثه دویدیم. بسیاری از زنان و دختران جوان با شیون و زاری از سمت کوچه «سیدآباد» به طرف بیمارستان مرکزی شهر می‌دویدند. به یکی از آنها گفتم خواهر، خیرت باشد (چه خبر شده است؟) که با جیغ و داد گفت: تباه شدیم. مسجد سیدآباد قتل‌عام شد و تمام!

با چند تن از جوانان به محل انفجار که چند دقیقه با ما فاصله داشت شتافتیم. گویی روز محشر بود و از سراسر کوچه ۳۰۰ متری سیدآباد صدای گریه می‌آمد. زن و مرد، پیر و جوان به‌سوی مسجد و یا به این طرف و آن طرف می‌دویدند و سراغ عزیزان خود را می‌گرفتند. به مسجد که نزدیکتر شدیم، عمق فاجعه ما را بیشتر شوکه کرد.

مردم اجساد قربانیان و مجروحان را با آمبولانس، خودروهای دولتی و شخصی و حتی با فرغون و بر شانه خود از محل انفجار بیرون می‌کشیدند. حدود نیم ساعت از حادثه می گذشت، اما هنوز هم انتقال اجساد ادامه داشت. قصد رفتن به داخل صحن مسجد را داشتیم، اما اعضای پلیس طالبان مانع شده و گفتند که فعلا ورود افراد غیرمسئول در محل انفجار ممنوع است.

مسجد جامع «سیدآباد» که در شرق قندوز و در کوچه و محله‌ای به همین اسم واقع شده است، قدیمی‌ترین مکان مذهبی شیعیان این شهر به شمار می‌رود. این بنای تاریخی تا بیست سال قبل تنها مسجد برادران اهل تشیع در شهر قندوز بود.

جمعیت شیعیان قندوز (شامل هزاره‌ها، قزل‌باشان و سادات) همانند دیگر اقوام و مذاهب افغانستان بطور دقیق مشخص نیست، چون در طول ۴۳ سال گذشته هیچگونه آمارگیری رسمی صورت نگرفته، اما از روی بافت جمعیتی شهرها و روستاها می‌توان حدس زد که حدودا ۳ الی ۵ درصد جمعیت این ولایت باشند. خوشبختانه علی‌رغم تمام مشکلات و جنگ‌ها در طول این سال‌ها هیچ تضاد و درگیری مذهبی بین مردم قندوز رخ نداده و شیعه و سنی مانند برادر همدیگر در کنار هم زندگی کرده و در غم و شادی یکدیگر شریک بوده‌اند.

فاجعه روز جمعه، بنا بر اظهارات یکی از نمازگزاران حاضر در صحن (نه افراد داخل مسجد، چون تمام آنها کشته و زخمی شده و قادر به سخن گفتن نبودند)، پس از اتمام خطبه و توصیه امام به تنظیم صفوف رخ داد. در همین لحظه، فردی که جلیقه انتحاری به تن داشته و دقیقا در وسط مسجد نشسته بوده، تکبیرگویان خود را منفجر کرده و خلقی را به عزا نشاند.

تعداد رسمی قربانیان حدود شصت نفر اعلام شده، اما به گفته شاهدان محلی تمام نمازگزاران حاضر در داخل مسجد که تعدادشان بیش از ۳۰۰ تن بوده است شهید یا مجروح شده‌اند. براساس اظهارات یک منبع موثق شمار قربانیان به حدود ۱۵۰ نفر می‌رسد. حتی برخی خانواده‌ها هنوز هم اجساد عزیزان‌شان را شناسایی نکرده تا با دستان خود به خاک بسپارند. به گفته گزارش وکیل (معتمد) گذر (کوچه)، ۱۸ نفر نیز هنوز مفقودند. یکی از امدادگران به بنده گفت که با دستان خودش سه گونی بزرگ حاوی بقایای اجساد را در قبرستان دفن کرده است.

ساعاتی بعد از وقوع این فاجعه، گروه تروریستی داعش در شبکه‌های اجتماعی خود مسئولیت آن را بر عهده گرفت. حکومت طالبان از همان ابتدا این جنایت را محکوم کرد و انگشت اتهام را به‌سوی داعش گرفت. ذبیح‌الله مجاهد، «وزیر فرهنگ و اطلاع‌رسانی دولت طالبان» گفته است: داعش در افغانستان، تهدید نه، بلکه یک دردسر است و ما به زودی این گروه را از بین خواهیم برد.

آیا طالبان موافق به اجرای این تعهد خود خواهد شد؟ گذشت زمان به این سوال پاسخ خواهد داد. طالبان که نزدیک به سه ماه از حاکمیت‌شان بر کل جغرافیای افغانستان می‌گذرد، با بزرگترین چالش دوران حیات سیاسی و نظامی خود مواجه شده‌اند. آنها از یک سو با مشکلات درون گروهی میان جناح کویته (ملا برادر و اطرافیانش) و شبکه حقانی و از دیگر سو با چالش اقتصادی و فقر مردم که هر روز بدتر از دیروز می‌شود، دست و پنجه نرم می‌کنند.

چالش مشروعیت بین‌المللی طالبان هم که دیگر نیازی به اشاره و توضیح ندارد. حتی کشورهایی مانند پاکستان، قطر، چین و غیره هم جرات نمی‌کنند که دولت این گروه را به‌رسمیت بشناسند. مهم‌ترین چالش آنها اما همین داعش است، چون این گروه تروریستی از ابزاری استفاده می‌کند که تا سه ماه پیش خوراک خود طالبان بود؛ انتحار، انفجار، ترور، بمب‌گذاری و تهدید.

از قضا، بنیانگذار این جنایات در افغانستان در ابتدا خود طالبان بودند و در طول این بیست سال هیچ حرمت و حریم دینی و فرهنگی برای مردم قائل نشدند. نه مسجد شناختند و نه قبرستان، نه پاس عروسی را کردند و نه احترام جنازه را. نه دانشگاه باقی گذاشتند و نه مدرسه. خلاصه؛ انواع و اقسام جنایات را اختراع و بر مردم بیچاره افغانستان اجرا کردند. حال که آمریکا قدرت را دو دستی تسلیم طالبان کرده، این گروه خود به مصیبت دولت سابق افغانستان دچار شده است.

انتهای پیام

ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: