به گزارش «شیعه نیوز»: زنان همواره نقش مهم و کلیدی در عرصه وقف دارند و بخش اعظمی از موقوفات کشور نیز متعلق به بانوان نیکوکاری است که در دورههای مختلف تاریخی با انگیزه تقرب به درگاه احدیت بخشی از اموال خود را در امور خیر وقف کردهاند.
حضور فعال زنان سرزمین ایران در اجتماع حداقل از دوره زندیان و افشاریان تاکنون بوده است و به لحاظ منزلت اجتماعی زنان واقف از طبقات و قشرهای مختلف جامعه در این سنت پسندیده مشارکت داشتهاند.
قدیمیترین موقوفهای که در ایران توسظ یک زن به ثبت رسیده مربوط به خانم «خدیجه خواجهبدیعی» است که در سال پنجم هجری یک قنات را در قزوین به ثبت رساند، در تاریخ همدان نیز نام «زبیدهخانم شاهدخت قجری» بانویی شاعر، ادیب و نیکوکار که مهریهاش را وقف دین و دیانت مردمان این دیار کرد، خودنمایی میکند.
شاید تصور بر این باشد که در دوره اخیر تعداد زنان واقف در مقایسه با دورههای گذشته رو به کاهش بوده است، اما هنوز بزرگ زنانی هستند که بخشی از اموال خود را در امور خیر وقف میکنند و مال و دارایی را نعمت الهی میدانند که وظیفه دارند دیگران را در استفاده از آن سهیم بدانند.
امروز به مناسبت «روز وقف و احسان ماندگار» به سراغ یکی از این بانوان واقف رفتیم و گپ و گفتی با او داشتیم.
لطفا از خودتان بگویید و از انگیزهای که برای وقف داشتید.
اعظم صفیانی هستم، ۶۱ سال دارم. روزی به جایی رسیدم که احساس کردم، تمام آنچه در این دنیا در اختیار ماست متعلق به خداوند است و نعمتهای پروردگار عالم امانتی دست ماست که او به ما این فرصت را داده از این نعمتها استفاده کنیم و به دیگران هم ببخشیم؛ بنابراین تصمیم گرفتم بخشی از اموالم را انفاق کنم. معتقدم آنچه خداوند به دست من سپرده باید بعد از من نیز به دست او و صاحبش برگردد.
از زمانی که خانهام را وقف کردهام برکات زیادی در اموالم دیدهام، شاید خیلیها باور نکنند، ولی به عینه دیدهام آنچه را بخشیدم برایم برکات معنوی و مادی داشته است و به همین خاطر به بخشش اموال و فزونی آن اعتقاد زیادی پیدا کردهام.
توصیه میکنم کسانی که مال و اموالی دارند در حد توان آن را انفاق کنند و آن هم با دست خود و این اقدام مهم را به وراث واگذار نکنند، چراکه چیزی که انسان با دست خود وقف میکند، حسنات بیشتری دارد.
از خانهای که وقف کردهاید بگویید و از نیتی که در وقف آن داشتید
یک آپارتمان ۶۴ متری داشتم که آن را وقف کردم، امروز ارزش این آپارتمان یکمیلیارد و ۵۰۰ میلیون تومان است. این خانه را در راه امام حسین (ع) و خیرات برای پدر و مادرم وقف کردم و برای آن دنیای خود و همه امواتم.
۴۵ درصد عایدات این وقف را برای مسجد امام صادق (ع)، ۱۰ تا ۱۵ درصد آن را وقف سالمندان و مابقی هم برای یتیمان در نظر گرفتم. در وقفنامه ذکر کردهام در مناسبتهای مذهبی مانند شهادت حضرت رقیه (س) و امام حسین (ع) در این منزل روضه خوانده شود.
دلیل اینکه بخشی از مال خود را برای مسجد امام صادق (ع) وقف کردهاید، چیست؟
مسجد امام صادق (ع) مابین منطقه «جوادیه» و «زمانی» در خیابان پاسداران و کوچه ۱۷ شهریور قرار دارد، این مسجد درآمد خاصی نداشت، اغلب نمازهایم را در آن مسجد میخوانم، میدیدم درآمدش از کمکهای مردمی است، ولی کفاف نمیدهد، این مسجد کوچک و بسیار قدیمی است. سعی کردم با وقف منزلم، بخشی از درآمد آن را برای تعمیرات و بازسازی مسجد در نظر بگیرم.
نظر خانواده در مورد این وقف شما چه بود؟
فرزندان من، فرزندان همسرم هستند و از خودم فرزندی ندارم، وقتی با همسرم و آنها صحبت کردم و از نیتم گفتم، مخالفتی نکردند و گفتند اختیار خانهام دست خودم است. خوشبختانه همسرم به اندازه کافی مال و اموال دارد و نیازی به پول من ندارد.
اگر خودم در این دنیا نباشم، یک ششم مالم به همسرم میرسد و بقیه به خواهر و برادرانم، اما تصمیم گرفتم در زمان حیاتم آن را وقف کنم. البته برادرزادهها و خواهرزادههایم را زیر پوشش قرار دادهام، یعنی به نحوی آنها را بیمه خود کردم، ماهانه ۸۵ هزار تومان برای هر کدام حق بیمه واریز میکنم تا بعد از خودم دلخوری پیش نیاید که از مال من به آنها نرسید و با این کار تقریبا حق آنها را هم میدهم.
خانهای که وقف کردهاید چطور به دست شما رسیده، آیا ارثیهای بوده است؟
خیر ارثیه نبود، بازنشسته آموزش و پرورش هستم و از حقوق خودم آن را خریدم، با وام و پساندازهایم. در حال حاضر یک ماشین دارم و حقوقم، ارثیه پدری هم هنوز تقسیم نشده، خانهای است که چند وارث دارد و اگر تقسیم شود، قصد دارم برای آن هم فکری کنم.
یعنی تصمیم دارید ارث پدری را هم وقف کنید؟
بله، امکان دارد سهمالارثم را در کارهای خیر صرف کنم. در حال حاضر کارهای زیادی انجام میدهم و از حقوقم انفاق میکنم، هر ۴۰ روز یک بار گوسفندی قربانی و بین افراد بیبضاعت تقسیم میکنیم. بانی این کار بنده هستم، اما کل پول از من نیست و از خیرین هم جمع میشود، خودم مبلغی را میگذارم و بعد دوستان و اطرافیان هم که دستی در کار خیر دارند، کمک میکنند. سعی میکنم آنچه نقدینگی دارم در حد توان بین فقرا و نیازمندان تقسیم کنم. برای تمام خمسهایی که پرداخت کردهام رسید دارم.
گویا در امر ازدواج جوانان هم ورود داشتید و به زوجین جوان هم کمکهایی کردهاید؟
بله تا حدودی، نوعروسی پدر نداشت و در تهیه جهیزیه مشکل داشتم، یک سرویس بلور خارجی به او هدیه کردم، در وقفنامه نوشته بودم که بعد از فوتم وقف شود، اما وقتی دیدم آن دختر احتیاج دارد، به اداره اوقاف رفتم و طبق نامهای اطلاع دادم که میخواهم وقتی زنده هستم وقف کنم و این اجازه را دادند. در حال حاضر کم و بیش چنین کمکهای به نیازمندان دارم.
عروس داماد جوانی بودند که خانه آنها آتش گرفته بود و وسایل زندگیشان سوخته بود، برای آنها نیز وسایلی جمع کردم. با این کارها خودم را سرگرم میکنم و از کارم هم خیلی لذت میبرم، چون میدانم خداوند از توصیه به وقف نیتی دارد و عوض آن را میدهد که اول از همه سلامتی است، خوشبختانه این برایم منظور شده است.
از حسی که وقف اموال داشت بیشتر بگویید؟
خیلی روحیه خوبی گرفتم، از زمانی که وارد این کار شدم روحیه بالایی دارم، احساس بسیار خوبی است، شب با آرامش سر بر بالین میگذارم و صبح با امید به خداوند بلند میشوم تا در حد توان به دیگران کمک کنم، از دیگران هم کمک میگیرم؛ خوشبختانه تا امروز با وجود بخشش و وقف اموال به مشکلی برخورد نکردهام.
چطور شد که وارد کارهای خیر شدید؟
همیشه سعی کردهام بر اساس اعتقاداتم رفتار کنم، در قرآن کمک به نیازمندان و یتیمان و دادن خمس اموال تأکید بسیاری شده است، در انجام این امور کوتاهی نمیکنم و از دیگران هم کمک میگیرم. همیشه این نکته که «رسد آدمی به جایی که به جز خدا نبیند» را ملکه ذهنم کردهام و واقعا جز خدا چیز دیگری را نمیبینم. این مال و اموال امانتی در دست ماست و یک امتحان الهی، به لطف خدا فکر میکنم در این امتحان پیروز شدهام و از خداوند میخواهم این روحیه همچنان در من باقی بماند. افتخار میکنم مسلمان هستم و باید به آنچه خداوند و پیامبر (ص) دستور داده عمل کنم.
چطور شد که خواستید اموال خود را در اداره اوقاف ثبت کنید؟
تحقیقاتی داشتم و سوالهایی در مورد وقف که چند نفر به اجماع گفتند که به اداره اوقاف مراجعه کنم و آنجا رفتم و از نیتم گفتم. البته قبل از حضورم در اداره اوقاف احساس کردم به درجهای رسیدهام که دل از مال این دنیا کنده باشم. اینطور هم نیست که مال و اموال را دوست نداشته باشم، اما در اندازهای است که محتاج و سربار دیگران نباشم و بقیه آن را در راه خدا صرف میکنم؛ قطعا خداوند هم اجر چند برابری برای واقف در نظر میگیرد، خودم به عینه برکاتی در مالم میبینم که که قبلا آن را حس نمیکردم.
مادری داشتم که ۱۱ سال زمین گیر بود و پیر، خودم به تنهایی از او پرستاری میکردم و بعد از فوتش تصمیم گرفتم خانهام را وقف کنم، شبی هم که نیت کردم صبح به اداره اوقاف بروم، او را در خواب دیدم، خیلی سرحال و خوشحال بود، صبح که بلند شدم خداوند را شکر کردم مادرم از قصدم آگاه شده و خوشحال است. درست روز تولد حضرت فاطمه زهرا (س) بود که به دفترخانه اداره اوقاف رفتم و خانهام را وقف کنم، بدون اینکه از قبل بدانم و تاریخ این روز را زده باشم. روز سالگرد فوت مادرم رفتم و وقف کردم که به تولد بانوی دو عالم برخوردم.
کارشناسان اوقاف در مورد چگونگی وقف به شما پیشنهادی دادند یا خود تصمیم گرفتید به این نیتهایی که گفتید خانه را وقف کنید؟
در آنجا پرسیدم در چه زمینههایی میتوانم وقف کنم، البته یک شب خواب مسجد امام صادق (ع) را دیده بودم و نیتم برای آنجا بود، خواب دیدم پشت سر سیدی نماز میخوانم. در آن خواب پیرمردی بسیار باوقار و آراسته در مسجد نشسته بود و به من خیره شده بود، به نظرم امام جعفر صادق (ع) بود، وقتی بیدار شدم، به یک باره تصمیم گرفتم خانهام را وقف مسجد امام صادق (ع) کنم.
خانهام نزدیک این مسجد است و اکثر نمازهای جماعتم را در آنجا میخوانم، قبل از اینکه آن خانه را بخرم، دوست داشتم خانهای بخرم که کنار مسجد باشد و بتوانم هر روز در آن جا عبادت کنم، مدتی است درد پا مانع از حضورم در مسجد شده؛ اما دلم آنجاست. میگویم خانهای که دارم، خانه امام صادق (ع) است و خوشبختانه خیلی خیر و برکت در آن است.
از خانمهایی که دور هم جمع میشوید و کارهای خیر انجام میدهید بیشتر بگویید
آنها بیشتر همکاران و بازنشستگان آموزش و پرورش و همسایههایم هستند، افرادی هم توسط این افراد معرفی شده اند. یک شماره حسابی است که افراد پولهایی را به آن واریز میکنند و ما هم در امور خیر هزینه میکنیم. برای ۲۸ صفر هم تصمیم گرفتم یک گوسفند ذبح کنم که خیرین هم کمک کردهاند. این گوشتهای قربانی توسط افراد معتمد بین نیازمندان در نقاط مختلف شهر توزیع میشود.
ممنون که وقتی را برای مصاحبه اختصاص دادید، اگر صحبت پایانی دارید بفرمایید
من هم از شما سپاسگزارم؛ خیر؛ حرفی باقی نمانده، فقط از این فرصت استفاده میکنم برای تاکید بر این نکته که آنچه از نعمتهای خداوندی در اختیار ماست امانت است، پس باید بدانیم چطور از آن استفاده کنیم، اسم «مال دنیا» روی آن است، یعنی کسی آن را با خود آن دنیا نبرده، آنچه برده اعمال نیک و بد است، پس چه خوب که اعمال نیک را انتخاب کرده باشیم. امیدوارم خداوند این قدمها را از ما قبول کند و ما را مورد لطف خویش قرار دهد.
انتهای پیام