به گزارش «شیعه نیوز»، روزنامه اطلاعات در یادداشت سردبیر،علیرضا خانی با عنوان«لایههای یک رویداد» این گونه آورده است:
بنابر گزارش مرکز آمار ترکیه، ایرانیان فقط در ماه آگوست با خرید ۹۱۱ ملک در ترکیه رکورددار خریداران خارجی املاک در این کشور شدند. تا سال گذشته ایرانیان پس از عراقیها دومین خریدار املاک در ترکیه بودند که امسال در جایگاه اول قرار گرفتهاند. میزان خرید ملک توسط ایرانیان در ترکیه طی ۲ سال گذشته ۱۵ برابر شده است.
این اتفاق، به نوبه خود رخداد بسیار مهم و خطیری است که باید در مراکز پژوهشی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی تحلیل و ارزیابی دقیق شود و طبعاً در یک یادداشت نمیتوان ابعاد آن را به مقتضای اهمیتش تشریح کرد. با این حال، نظر به اینکه مراجع پژوهشی کمتر به این موضوع پرداختهاند و چه بسا اصلاً نپرداختهاند در اینجا اشارهای به لایهها و ابعاد این اتفاق میکنیم.
الف ـ از منظر اقتصادی:
کاهش شدید ارزش پول ملی در سالهای اخیر و بیم تداوم روند آن، بسیاری از افراد و حتی صاحبان سرمایههای خرد را به این فکر واداشت که دست کم برای حفظ ارزش پولشان، به خرید ملک رو آورند. افزایش تورم در حوزه ملک و مسکن در ایران، نسبت به تورم سایر حوزهها، خریداران را به سرمایهگذاری در خارج و به طور طبیعی نزدیکترین کشوری که از ثبات و امنیت اقتصادی قابل قبولی برخوردار است، کشاند. افزایش مهارناپذیر بهای ملک در تهران، به حدی است که هماکنون ارزش هر مترمربع مسکن در شمال تهران حدود ۳ برابر شهرهای خوبی نظیر استانبول و آنتالیا است. طبیعی است جریان سرمایه به سمتی حرکت میکند که صرفه اقتصادی داشته باشد. وانگهی برخی افرادی که در ترکیه اقدام به خرید ملک میکنند لزوماً سرمایهدارانی نیستند که ثروت مازادشان را به این کار زدهاند، بلکه کسانی هستند که پولشان به خرید ملک در تهران نمیرسد!
هماکنون میانگین قیمت یک مترمربع آپارتمان در تهران بیش از ۲ هزار دلار است، ولی در شهرهای درجه یک ترکیه، ارمنستان، گرجستان و قبرس با کمتر از هزار دلار به ازای هر متر مربع میتوان خانه خرید. به هم خوردن این بالانس موجب خروج سرمایههای ایرانیان شده است. به گفته رئیس اتحادیه املاک کشور، ماه گذشته میزان خرید خانه در ترکیه سه برابر خرید خانه در منطقه یک تهران بوده است.
ب ـ از منظر جامعهشناسی:
شمار جمعیت متقاضیان مسکن در کشور، کماکان بالاست. نگاهی به آمار موالید در دهههای ۶۰ و ۷۰ نشان میدهد که جمعیت این گروههای سنی، که به طور طبیعی گروههای سنی نیازمند مسکن هستند، بسیار زیاد است. بنابراین تقاضای کل را برای مسکن افزایش میدهد. این تقاضای کل، در شرایطی که تولید مسکن در مناطق قابل سکونت شهری به حد کافی نیست باعث افزایش بهای مسکن نسبت به تورم در سایر حوزهها شده است. آمار متقاضیان جدید مسکن را میتوان با نسبتی منطقی با آمار ازدواج سنجید. اما نکتهای که از آن تا به حال در سنجش آمار تقاضای مسکن غفلت شده، آمار طلاق است. افزایش شدید میزان طلاق به ویژه در دو دهه اخیر به نوبه خود در بازار مسکن تقاضای جدیدی ایجاد میکند؛ زیرا معمولاً زوجین جدا شده به خانواده قبلی خود بر نمیگردند و هر یک در واحد مسکونی مستقلی زندگی میکنند.
طی سالیان اخیر به طور میانگین یک چهارم ازدواجها (۲۵درصد) به طلاق انجامیده است. بنابراین آمار واقعی تقاضای مسکن چه در بخش خرید و چه در بخش اجاره، معادل آمار ازدواجها به علاوه ۲۵درصد است. این نسبت در تهران به شدت بیشتر از ۲۵درصد و در مناطق شمالی تهران تا ۶۰ درصد است.
ج ـ از منظر فرهنگی:
ترکیه، گرجستان و ارمنستان از منظر فرهنگی بسیار به ما نزدیک هستند. کسانی که در این کشورها خانه میخرند، به این دل خوش دارند که در صورت مهاجرت به آنجا، چندان احساس غربت نمیکنند. اما باید پرسید که مگر آنها در وطن خویش غریبند؟! نزدیکی آداب، سنن، رفتار فرهنگی و حتی مراسم و مناسک مذهبی در عمده این کشورها به آداب و سنن و رفتار و خصائل فرهنگی ایرانیان و نیز نزدیکی مسافت بین ایران و این کشورها، ایرانیان را به خرید ملک در آنجا ترغیب کرده است. چه بسا کسانی هستند که میل دارند در این مسیر آمد و شد کنند و هرگز جلای وطن مطلق نداشته باشند. در کنار این امر، آزادیهای فردی بیشتر و مهیا بودن مراکز تفریحی و فرهنگی برای سلایق مختلف از دیگر مشوقها و محرکهای ایرانیان برای خرید ملک در این کشورهاست.
د ـ از منظر سیاسی:
فرار سرمایه همیشه در شرایط ابهام و بیثباتی سیاسی شدت میگیرد. ابهام در امضا یا عدم امضای برجام، پیوستن یا نپیوستن ایران به معاهدههای بینالمللی اف.ای.تی. اف و پالرمو، لغو تحریمها یا تمدید تحریمها، رفع انسداد سیستم بانکی یا تداوم وضع موجود، حل شدن تنشهای سیاسی داخلی و بینالمللی و نهایتاً رسیدن به ثبات اقتصادی یا تداوم بیثباتی، پارهای افراد و خانوادهها را به فکر مهاجرت میاندازد.
دقت در نحوه تبلیغات املاک در ترکیه، گرجستان، دوبی و اسپانیا نشان میدهد، یکی از مهمترین محرکهای ایرانیان برای خرید ملک در خارج دریافت مجوز اقامت دائم است؛ تبلیغی که به گفته رئیس اتحادیه املاک ایران، نوعاً دروغ و اغواکننده است و به قصد ترغیب و وسوسه افراد به خرید است. آنها با توجه به اینکه شرایط و ذهنیت مشتریان ایرانی را میدانند انگشت روی مهاجرت و اقامت میگذارند. برای همین است که خرید ملک ایرانیان در ترکیه طی ۲ سال اخیر ۱۵ برابر شده است.
بیثباتی در تصمیمگیریهای سیاسی درباره پارهای امور اقتصادی از جمله صادرات و واردات باعث شده بخشی از صادرکنندگان برای بازگرداندن ارز حاصل از صادرات احساس زیان کنند و با لطایف الحیلی، بخشی از درآمد ارزی حاصل از صادرات را به خرید ملک در خارج تخصیص دهند تا به کشور برنگردد و به سیستم بانکی عرضه نشود. درباره قاچاق کالا از داخل به خارج این امر عمومیت بیشتری دارد زیرا در قاچاق، اساساً چیزی ثبت و ضبط نمیشود و قاچاقچی به آسانی میتواند بخشی از درآمد خود را به خرید ملک اختصاص دهد تا هم پولشویی کرده و ردّی از منشاء پول برجا نگذارد، هم در نقطهای و حوزهای با ثبات سرمایهگذاری کرده باشد.
کوتاه سخن، در شرایطی که کشور در تحریم است و به شدت به سرمایهگذاری و حفظ سرمایههای موجود نیازمند، شدت گرفتن روند خروج سرمایه از کشور از عواملی که اشارهوار به آن پرداخته شد، برمیخیزد. دولت ناچار است برای کنترل و کاهش این روند، چارهای و چارههایی بیندیشد. قطعاً چاره کار نه جرمانگاری است و نه تصویب قوانین ممنوعیت و مجازات؛ باید عوامل ریشهای این رخداد برچیده شود.
انتهای پیام