به گزارش «شیعه نیوز»، فارینپالیسی در گزارشی خبر از اختلاف و شکاف بین نحلههای مختلف طالبان داده و ادعا کرده که شکاف موجود بین رهبری بینالمللی این گروه با بدنه جنگجویانش هرگز وسیعتر از حالا نبوده است.
آنکال وورا، ستوننویس و کارشناس سیاسی فارینپالیسی گزارش خود را با توصیف شرایط کابل و دیگر شهرهای افغانستان بعد از پیروزی طالبان آغاز کرده است:
از زمان تسلط طالبان بر افغانستان، گزارشهای زیادی درباره غارتها و اعدامهای پرشماری در سراسر کشور منتشر شده است. افغانهای ساکن کابل هم در پیامهایی که به دوستان خود در خارج از کشور ارسال کردهاند، خبر از جستجوی خانه به خانه نیروهای طالبان برای شکار روزنامهنگاران و پزشکان زن دادهاند.
اما در سوی دیگر ماجرا رهبری طالبان در صدد انتقال پیامی متفاوت است. در واقع تلاش آنها این بوده که به نیروهای زمینی خود دستور دهند با خویشتنداری عمل کرده و افغانها را در مورد نیت خوب خود متقاعد کنند. به این منظور رهبران طالبان برای کسانی که برای رژیم قبلی کار میکردند، عفو عمومی اعلام کردهاند و از مقامات دولتی و روزنامهنگاران و در آن روزهای اول حتی از زنان نیز خواستهاند سر کار خود بازگردند. رهبران طالبان حتی برای رفع نگرانیهای گروههای اقلیت با آنها هم تماس گرفتهاند.
در رأس سلسله مراتب طالبان، که بسیاری از آنها سالهای زیادی را طی سالهایی که افغانستان درگیر جنگ بوده، در خارج از کشور گذراندهاند، تمایل برای معرفی خود به عنوان حاکمانی خوشاخلاق و اصلاحشده به وضوح آشکار است. گروهی که خواهان مشروعیت و البته محبوبیت در میان افغانها و به رسمیت شناخته شدن از سوی جامعه بینالمللی هستند. با این حال هنوز روشن نیست که آیا اعضای معمولیتر طالبان نیز که در حال حاضر قدرت را در کل افغانستان در دست دارند، خواهان همان چیزها هستند؟ بگذریم از این که این نیز روشن نیست که اگر این دوگانگی باعث بروز تنش شود، این تنشها چگونه قرار است در داخل طالبان حل شود!
یک روز پس از ورود به کابل، ذبیحالله مجاهد، سخنگوی اصلی این گروه در جریان یک کنفرانس مطبوعاتی گفت که طالبان به دنبال انتقام نیست و قرار نیست کسانی را که قبلاً با آنها مخالف بوده اعدام کند. وی همچنین درباره رعایت حقوق زنان در چارچوب اسلام، تشکیل دولت فراگیر و محافظت شبانهروزی از سفارتخانههای خارجی اطمینان داد.
بسیاری از افغانها و کارشناسانی که از زمان تشکیل این گروه روند حرکت آنها را دنبال کردهاند، معتقدند که این ادعاهای اطمینانبخش بیش از نوعی تمرین روابط عمومی نیست. این گروه به صحبتهای مجاهد در همان کنفرانس مطبوعاتی اشاره میکنند که در کنار ادعاهای اطمینانبخش این را نیز به تاکید گفت که رسانهها در گزارشی که میدهند موظف به رعایت قوانین اسلامی هستند و همچنین درباره شغل زنان نیز چیزهایی که گفت به نظر میرسد که به این معنی بود که زنان مجوز فعالیت در چند حرفه خاص را خواهند داشت.
در این میان سوالاتی هنوز بیپاسخ درباره روند آینده طالبان وجود دارد- که از این جمله میتوان پرسید که آیا رهبری سیاسی طالبان تمایل دارد- و میتواند- امتیازات بیشتری در قیاس با آنچه نیروهای معمولی آنها مایل به پذیرش آن هستند، به مردم بدهد؟ به هر حال گزارشهایی که در حال حاضر همه روزه درباره تیراندازی طالبان به معترضان و پوشاندن تصاویر عمومی زنان در سطح شهرها منتشر میشود چیز دیگری میگویند.
چند روز پیش یکی از جنگجویان طالبان در قندهار که نمیخواست نامش در گزارش ذکر شود، به فارینپالیسی گفت که «طالبان هرگز اجازه برگزاری انتخابات را در افغانستان نخواهد داد». او گفت که «انتخابات در این سرزمین کار نمیکند. ما در ۲۰ سال گذشته انتخابات زیادی داشتیم، اما هیچ نتیجهای از آنها حاصل نشد. طالبان راه و روش خود را خواهد داشت».
سهیل شاهین سخنگوی رسمی گروه در دوحه، البته میگوید که با این دیدگاه مخالفت است: «ما آماده شنیدن و صحبت کردن درباره همه ایدههایی هستیم که روی میز قرار دارد- که برگزاری انتخابات نیز از این جمله است».
داگلاس لندن، رئیس سابق عملیات ضد تروریسم سیا در جنوب و جنوب غربی آسیا میگوید که «طالبان بهطور خارقالعادهای به آگاهی در مورد رسانهها رسیدهاند. این پیچیدگی نویافته میتواند این گروه را از ارتکاب نسلکشی آشکار مثلا علیه اقلیت هزاره بازدارد. اما این به این معنی نیست که این گروه به بیاحترامی به حقوق بشر اولیه ادامه نخواهد داد یا از تروریستها حمایت نخواهد کرد». به گفته لندن «طالبان با سرکوب زنان، محدود کردن ارتباط با غرب، سرکوب دموکراسی و بیاحترامی به حقوق بشر میکوشد موجودیت افراطگرای خود را در بین هوادارانش حفظ کند. آنها گروههای تروریستی را محدود نخواهند کرد، بلکه ممکن است فقط از آنها بخواهند که به طور پنهانی کار کنند. به هر حال فراموش نکردهایم که طالبان پیش از این شماری از جنگجویان مهم القاعده را در شبه قاره هند را که توسط مقامات افغان در بازداشتگاهی در پایگاه هوایی بگرام نگهداری شده بودند، آزاد کرده است».
گفتگوهای فارینپالیسی با نمایندگان طالبان در مراحل مختلف سلسله مراتبی این گروه نشان میدهد که آنها در حال برنامهریزی برای احیای یک رژیم استبدادی هستند که ظلم و بیرحمیاش در قیاس با گذشته تعدیل شده باشد. برخی معتقدند که طالبان قصد دارد نسخه سختگیرانهتری از حاکمیتی را که قبلاً در سایر کشورهای اسلامی وجود داشته اتخاذ کند. یا در واقع یک رژیم معتدلتر و خویشتندارتر از طالبان بیست سال پیش».
رهبران طالبان در حال حاضر در حال بحث و بررسی در مورد چگونگی و میزان اعطای آزادیهای فردی و اجتماعی به جمعیت شهری افغانستان هستند- که در قیاس با زمانی که طالبان قدرت را در دست داشت، از نظر اندازه افزایش یافته و البته از نظر عقاید کمتر از آن زمان به ارزشهای محافظهکاری پایبند هستند. هدف رهبران طالبان در اصل این است که منتقدان ساکن در خارج از کشور را ساکت کرده و در عین حال پایگاه حمایتی سختگیرانه گروه را دستنخورده باقی گذارند.
حبیب آقا، پسر سید اکبر آقا رهبر ارشد طالبان که ادعا میکند با رهبری طالبان در دوحه و کویته و همچنین سربازان پیاده این گروه در کابل ارتباط نزدیک دارد، به فارینپالیسی درباره برنامههای سیاسی این گروه میگوید: «دختران مجاز خواهند بود به مدرسه و حتی دانشگاه بروند. آنها میتوانند پزشک شوند، زیرا زنان به پزشکان زن نیاز دارند. اما فکر نمیکنم به راحتی بتوانند روزنامهنگار یا وکیل شوند».
حبیبآقا میافزاید که «ممکن است زنان محجبه مجبور به پوشیدن حجاب کامل نشوند». به گفته او «طالبان به احتمال زیاد اجرای برنامههای سرگرمکننده تلویزیونی را متوقف خواهد کرد، زیرا جوانان را از مطالعه منصرف میکند و وقت افراد مسن را هم هدر میدهد، اما ممکن است جایی برای گوش دادن به موسیقی خوب وجود داشته باشد. با این حال همه اینها توسط وزارت ترویج فضیلت تحت نظارت خواهد بود». این چهره نزدیک به طالبان میپذیرد که «ممکن است برخی از افراد در جنوب توسط طالبان اعدام شده باشند»، اما به گفته وی «فقط دزدان و برخی از کسانی که سلاح مخفی کردهاند یا دارای کالاهای دولتی از جمله وسایل نقلیه دولتی را در اختیار دارند، مورد تفتیش خانه به خانه قرار گرفتهاند».
احمد رشید روزنامهنگار و نویسنده کتاب ایدئولوژی این گروه میگوید که «طالبان سعی خواهند کرد سیستم اقتصادی کشور را برای حفظ دسترسی خود به داراییهای دولتی در اختیار بگیرند، اما این امر در مورد حقوق بشر صدق نمیکند. دلیلش هم این است که آنها به دموکراسی اعتقاد ندارند».
اما گروهی که به دموکراسی اعتقاد ندارد، پس چگونه- مثلا- رهبرشان را انتخاب میکنند؟ رشید میگوید: «سوالات زیادی وجود دارد که هنوز بیپاسخ ماندهاند. اما در کل فکر میکنم طالبان سخت تلاش خواهد کرد تا خود را در جامعه بینالمللی ادغام کرده و به رسمیت شناخته شود. با این حال همه صحبتهایی که درباره حقوق زنان به زبان میآورند، تنها و تنها حرف است. و گرنه این نسل جدید غیرتپرستان که از زندانهای افغانستان و حتی گوانتانامو آزاد شده و در واقع تجربیات بدی از غرب دارند، مواضع بسیار سختی درباره چنین مباحثی خواهند گرفت. نسل جوان جنگجویان طالبان که بیشتر نبردها را انجام دادهاند، قطعا از دادن هرگونه امتیاز به لیبرالیسم و مدرنیسم اجتناب خواهند کرد».
روسیه، چین و البته پاکستان به بازگشت طالبان به قدرت اعتماد کردهاند. اما بسیاری در غرب به سختی میتوانند سیمای جدید این گروه را، بدون یادآوری تاریخ بیرحمی و وحشتی که در افغانستان حاکم کرده بود، بپذیرند. در واقع جهان منتظر است بفهمد که آیا طالبان سزاوار فرصتی جدید برای حکومت است یا نه.
انتهای پیام