SHIA-NEWS شیعه نیوز:
به گزارش «شیعه نیوز» ، بیش از 30 سال از حضور فرجالله سلحشور در سینما میگذرد اما نام او بعد از کارگردانی سریال اصحاب کهف بود که سر زبانها افتاد و بعد از سریال حضرت یوسف شناختهتر شد. او همواره دغدغه محتوا و ماهیت سینمای امروز را داشته و بر رویکرد دینی در تولیدات سینمایی تأکید کرده است. وی حتی در آیین اختتامیه تجلی اراده ملی، جایزه خود را به حوزه علمیه قم تقدیم کرد و گفت: «یوسف» پیش از آنکه خروجی و حاصل سینما باشد، حاصل زحمات علمای دین و خروجی تفاسیر علمای اسلام عزیز است، آنچه در فیلم حضرت یوسف (علیهالسلام) دیدید حاصل آموختههای من از محضر بزرگان دین است و لذا آن را به حوزه علمیه قم تقدیم میکنم. گفتوگویی با فرجالله سلحشور ترتیب دادیم و دیدگاههای وی را در خصوص تعامل حوزه و سینما، عرصههای ورود حوزه به این عرصه و کاستیها و بایستههای این تعامل را جویا شدیم که در ادامه میخوانید.
چگونه حوزه و سینما میتوانند در خدمت یکدیگر باشند؟
حوزه بهعنوان متولی امر دین در جامعه میتواند احیاگر سینما باشد و حتی به نوعی تنها راه نجات سینما از وضعیت کنونی، دین است؛ از سوی دیگر سینما نیز میتواند مروّج دین باشد، چون بهترین زبان گویای عصر حاضر، سینما است، بنابراین این دو میتوانند در کنار یکدیگر در خدمت هم باشند.
ظرفیتهایی که حوزه میتواند در عرصه سینما از آنها بهرهمند شود چیست؟
سینما زبان جامعه جهانی است، آیا برای تبلیغ دین زبانی از این گویاتر میتوان یافت؟ حوزههای علمیه وقتی تأثیرگذاری چند اثر مذهبی را در جامعه مشاهده کردند، این تأثیرات را مورد مطالعه و بررسی قرار داده و دریافتند که سینما زبان میلیاردها انسان است که در قالب آن میتوان فرهنگ و فکر را منتقل ساخت. اگر حوزهها و همه امکاناتشان صدها سال هم تلاش کنند، باز هم بعید است به اندازه تأثیری که هنر هفتم و رسانه بر جامعه دارد، بتوانند حرفی برای گفتن داشته باشند، امروز گرچه دیر ولی بهجاست که حوزههای علمیه در این عرصه وارد شوند.
حوزه در چه زمینههایی میتواند وارد عرصه سینما شود؟
معتقدم، حوزه علمیه در همه زمینهها میتواند در سینما و تلویزیون وارد شود، البته این ورود باید بهگونهای باشد که حوزه نیروی انسانی مورد نیاز این عرصه را تربیت کند و بازیگران را با آموزههای دینی و مسائل اعتقادی آشنا سازد تا بتواند در عرصه سینما، بازیگری مؤمن و متقی بهجامعه ارائه کند، اینروند جلوی بسیاری از انحرافات را میگیرد، باید توجه داشته باشید که حوزه نباید طلبه بازیگر به جامعه عرضه کند، چون در شأن طلبگی و حوزه نیست. بلکه طلبه باید بیشتر در بخش فرهنگی، نظارتی و محتوایی حضور داشته باشد و بهترین جایگاهی که حوزه میتواند داشته باشد، بخش تحقیق و نگارش در سینما است و اگر در این دو زمینه بتواند در سینما گامی بردارد، بزرگترین و اساسیترین قدم را برداشته است. بازیگری که زیر نظر حوزه و آموزههای دین تربیت نشود، به راحتی با ورود به عرصه گسترده سینما منحرف میشود، بنابراین حوزه در این زمینه نیز میتواند نقش مهمی ایفا کند.
آفتها و آسیبهای پیش روی تعامل میان حوزه و سینما چیست؟
اگر حوزه بخواهد با این سینما به همین شکلی که الان وجود دارد تعامل داشته باشد و فقط رنگ و لعاب را عوض کند و از محتوا و مبانی غافل شود کاری صورت نمیگیرد و فقط اصلاحات ظاهری انجام میشود و بهطور قطع همه عواملی که در این عرصه وارد میشوند، از دست خواهند رفت. همین امروز متأسفانه بسیاری از رزمندگان حزباللهی، طلبهها و مؤمنینی را که وارد عرصه سینما و هنر شدهاند، از دست دادهایم. چون این نیروها سعی کردند وارد سینمای موجود شده و این سینمای غرب زده را اصلاح کنند، غافل از اینکه این سینما ماهیتا با فکر و فرهنگ ما در تضاد است، مشکل سینمای امروز ظاهر، آرایش لباسهای ناجور وگریمهای بد نیست، مشکل تفاوت در ماهیت تفکر است، سینمای غرب اومانیستی و ماتریالیستی است و ما از اسلام و معنی و خدا سخن میگوییم!
میخواهید بفرمایید سینمای امروز با مبانی اسلامی سازگار نیست؟
سینمای غربی میگوید: انسان، محور است و باید مادیگرا بود، ماهیتش مادیگرایی و اومانیستی است و بر پایه دروغ و توهم بنا شده، آیا چنین سینمایی مخرب و مضر نیست؟ ارکان سهگانه سینمای غرب، دروغ، توهم و مادیگرایی است، هرگز این سه محور با مبانی اسلامی سازگاری نخواهد داشت.
چه راهکاری برای برون رفت از این وضعیت پیشنهاد میکنید؟
راهکار این است که حوزه برای سینمای موجود، مبانی اسلامی تعریف کند و سینما را در خدمت اسلام در آورد، میبایست گروههایی ایجاد شوند تا مبانی اسلامی سینما را تعریف کنند، حوزه میتواند ماهیت حقیقی سینما را از طریق قرآن و اهل بیت تعریف کند و حتی در ظواهر قرآن کریم هم به چنین ماهیتی اشاره شده؛ ولی از آنجایی که تاکنون حوزویان در این زمینه وارد نشدهاند، مشکلات و نابهسامانیها کماکان وجود دارد و اگر هم مشکلی حل میشود، کاملا سطحی و ظاهری است. اگر از ابتدا، حوزویان اصول سینمای غرب را تحلیل و مطالعه میکردند و در برابر آن، اصول و مبانی سینمای اسلامی را تبیین میکردند، امروز به نتیجه میرسیدیم.
رشد سینمای دینی را چگونه ارزیابی میکنید؟
اگر دین درست تفسیر نشود، مانند پوستین وارونه است. وقتی ترکیب دین با سینما به شکلی غلط انجام پذیرد، نتیجه آن نیز خطرناک و وحشتناک است. امروز همه اذعان دارند که اگر در سال 100 فیلم در کشور ما ساخته میشود، قریب به 97 فیلم آن مستهجن و بد است؛ البته از ترکیب دین و سینمای امروز چنین مسألهای قابل پیشبینی است. مسئولین این کشور مذهبی هستند، حکومت مذهبی است و خاستگاه رهبری در این زمینه درست و بهجا است؛ اما چون ذات سینما با این فکر و فرهنگ همخوانی ندارد، بنابراین از این سینما نمیتوانید در خدمت اهداف خود استفاده کنید. غرب سینما را برای اهداف خود تعریف کرده و هرچقدر هم که مذهبی باشید، وقتی وارد سینما میشوید وارد زمینی میشوید که آن را دشمن طراحی و قواعد بازی را او تعریف کرده بنابراین برای او بازی میکنید.
با سینما میتوان روحانیت، مسلک، مرام و سیره و زندگی آنها را به تصویر کشید و به مردم معرفی کرد، فداکاریها، توانمندیها و ارزشها را بهجامعه معرفی نمود، ولی چون سینماگر، روحانیت را نمیشناسد و تعریف صحیحی از آن ندارد و تنها حوزه را بهصورت سطحی میشناسد، نه تنها کار خوبی از حوزه ارائه نمیدهد، بلکه گاهی هم انحراف ایجاد میکند، چون درست نمیشناسد و با خلق و خوی حوزویان و تعریف آنها آشنا نیست، شعاری عمل میکند و فیلمهایش درباره روحانیت دم دستی است و نمیتواند روحانیت را با همه عمق و عظمتش به تصویر بکشد، در ضمن این شعاری بودن برای مردم زدگی ایجاد میکند و در مخاطب واکنش منفی بهوجود میآورد.
فیلمهایی که زندگی روحانیون را به تصویر کشیده و تأثیرمثبتی در جامعه گذاشته باشند انگشت شمارند؛ کسی میتواند از روحانیت فیلم بسازد که در مکتب روحانیت تلمذ کرده باشد. حقیقت این است که سینما را هالیوود و کمپانیهای صهیونیستی برای تفریح و درآمدزایی ایجاد کردند و به مرور به توانمندی این ابزار در انتقال فکر و فرهنگ پیبرده و بهتدریج اهداف استکباری و استعماری و فرهنگ منحط و غلط خود را به جهانیان منتقل کردند، فرهنگ غرب فرهنگ بیخدایی و انسان محوری است، معنویت و خدا در این فرهنگ جایی ندارد.
چگونه میتوان در مقابل سینمای غرب ایستادگی کرد؟
در شرایط موجود اگر بخواهیم با سینمای غرب مقابله کنیم، لازمهاش این است که خودمان از سینما تعریف داشته باشیم، آیات قران را بررسی کنیم که درباره قصه و داستان و داستان نویسی چه تعبیری دارد.
با توجه به تجربیاتی که در همین زمینه داشتهاید، بهنظر شما قصه و داستان از نظر قرآن دارای چه ویژگیهایی باید باشد؟
قرآن در آیه 111 سوره یوسف تأکید میکند که خدا باید قصه بگوید، قصهها باید واقعی و عبرت آموز باشند و این قصه باید تشریح شود تا مردم بتوانند جواب سؤالاتشان را بگیرند و در نهایت موجب هدایت جامعه شود. همه تعریف اسلام از داستان، سازندگان آن و ویژگیها و مختصات آن در این آیه نهفته است و به نوعی ارکان سینمای اسلامی و داستاننویسی در این سینما تبیین شده است، بهگونهای که طبق این آیه قصهگو خداست، باید قصهای را انتخاب کنیم که خدا در شکلگیری آن تصرف داشته و دست خدا در شکلگیری آن نقش داشته، میبایست عبرت آموز باشد، بتواند فکر ایجاد کند و مردم را به اعمال خوب دعوت کرده و بتواند بازگشت به خویشتن را در جامعه نهادینه کند، بنابراین قصهها نباید دروغ و افتراآمیز باشد. در سینما قصههایی را سرهم میکنند که واقعیت نداشته و دروغین است، در اسلام چنین چیزی مقبول نیست، ذهن هر انسانی حق ندارد از خودش قصه و داستان بسازد و در جامعه ترویج دهد، این سبک و روش قرآن کریم است، قرآن تأکید دارد تنها کسانی میتوانند داستان بنویسند که متصل به حق باشند، یعنی امثال حافظ و مولانا باشند، تا بتوانند با این قصههای سازنده و تمثیلهای درست جامعه را بسازند.
جایگاه فیلمهای تاریخی و قرآنی در سینمای دینی ما کجاست؟
جایگاه تاریخ اسلام و تبیین قصص قرآنی در سینمای دینی و مذهبی، محدود به چند درصد از سینمای مذهبی و دینی است و اینگونه نیست که بتوان فیلمهای دینی را در تاریخ و قصص قرآن منحصر کرد، به جرأت میتوان گفت اینگونه فیلمها تنها 30 درصد سینمای دینی را شامل میشوند و 70 درصد دیگر آن فضای خالی برای انجام ایدهها و کارهای روز است. بهعنوان کارگردانی که 33 سال تنها کار مذهبی در سینما و تلویزیون ارائه کرده، باید بگویم که بعد از گذشت سه سال از پخش سریال حضرت یوسف، کاری تحقیقاتی انجام شد و طی آن نزدیک به 4 هزار سوژه مورد ارزیابی و بررسی قرار گرفت، از داستانهای شهید مطهری گرفته تا حکایات جبهه و جنگ و بیانات بزرگان حوزه و عرفا همه مورد بررسی قرار گرفت و از این میان تنها 100 داستان و حکایت که به درد جامعه امروز میخورد و مطابق با نیازهای روز است انتخاب و از این میان 30 سناریو نوشته شد و از این تعداد 9 فیلم در موضوعات روز جامعه و نیازهای آن جلوی دوربین رفته است / رضا طهرانی
منیع : انتخاب