به گزارش «شیعه نیوز»، استاد اخلاق حوزه بیان داشت: در کتاب «توحید» شیخ صدوق(ره) آمده است که پیامبر(ص) فرمودند: «مَنْ قَالَ لا إلهَ إلّا اللّهُ مُخلِصاً دَخَل الْجَنّه وَ اِخلاصُهُ اَن یَحجُزَهُ لا الهَ الا اللهُ عَمَّا حَرَّمَ اللهُ»؛ هر کسی خالصانه بگوید لا إلهَ إلّا اللّهُ در صورتی وارد بهشت میشود که «لا إلهَ إلّا اللّهُ» او را از هرچه حرام است، مانع شود. بنابراین منظورِ امام لفظ نیست، بلکه حقیقت است. وگرنه بیشتر مسلمانان دنیا «لا إلهَ إلّا اللّهُ» را میگویند؛ اما همهٔ بازیگریها را هم دارند، در حرامها غلت میزنند و ستمکار، ظالم و مال مردمخور هم هستند.
استاد حسین انصاریان در شبستان امام خمینی(ره) حرم حضرت معصومه(س) با بیان اینکه دینِ خدا علم، فلسفه، عرفان یا عقل نیست، اظهار کرد: براساس تمام آیات قرآن کریم «دین» راه است. ما در شبانهروز ده بار بهصورت واجب در تمام رکعتهای اول و دوم نماز میخوانیم: «إهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقیم» که «صراط» به معنای راه مستقیم، استوار و پابرجاست. در سورهٔ مبارکهٔ انعام میخوانیم: «وَأَنَّ هٰذٰا صِرٰاطِی»( سورهٔ انعام، آیهٔ ۱۵۳) مسائلی که وحی شده، راه من است. این راه است که سالک، مسافر و حرکتکنندهٔ در این راه به علم واقعی، آگاهی و فلسفهٔ الهی میرسد که تغییر نمیکند.
وی ادامه داد: منظور از فلسفه، فلسفهٔ بشری نیست که از ایران، اسکندریهٔ و یونان قدیم و حکمای سبعهٔ قبل از میلاد مسیح(ع) دست به دست گشته و هر مکتبی براساس آرای خودش به این مجموعه اضافه کرده است. این مجموعه وقتی به دست دانشمندان اسلامی هم رسید، آنان نیز یک سلسله مسائل عقلی و اسلامی را به همان فلسفه آمیختند. در حقیقت، یک مکتب التقاطی و ترکیبی شد؛ ترکیبی از بعضی از مسائل اسلام و مسائلی که فلاسفهٔ قبل از اسلام تدوین کرده بودند.
استاد اخلاق حوزههای علمیه با بیان اینکه راه «دین» ما را به فلسفهٔ حقیقی و الهی میرساند، بیان کرد: فلسفهٔ الهی به فلسفه ای گفته میشود که در «نهجالبلاغه» و فرمایشات بسیار مهم، ریشهدار و عمیق وجود مبارک حضرت رضا(ع) مطرح است. این راه ما را به عرفان میرساند؛ البته نه عرفان صوفیه، نه عرفان هند و نه عرفان چین و بودا، بلکه به عرفان اهلبیت(ع) که بخشی از این عرفان، مناجات خمسعشر، دعای کمیل، دعای ابوحمزهٔ ثمالی، دعای عرفهٔ حضرت ابیعبداللهالحسین(ع) و دعای بعد از زیارت حضرت رضا(ع) است.
راه دین انسان را به حقایق میرساند
وی با تأکید بر اینکه راه دین انسان را به حقایق میرساند؛ گفت: راه دین ما را به یک عقل پخته میرساند و کمال این عقل در آنهایی وجود دارد که خدا از آنها در سورههای متعدد قرآن به «أُولُوا اَلْأَلْبٰابِ» تعبیر کرده است؛ چنانکه در این آیه میخوانیم: «اَلَّذِینَ یسْتَمِعُونَ اَلْقَوْلَ فَیتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُولٰئِک اَلَّذِینَ هَدٰاهُمُ اَللّٰهُ وَ أُولٰئِک هُمْ أُولُوا اَلْأَلْبٰابِ»(سورهٔ زمر، آیهٔ ۱۸) کسانی که عقل و خرد تقلیدی ندارند و عقلشان در درونشان خورشید و نورافکن پیشانی لوکوموتیو قطار است یا آنهایی که عقلشان در درونشان به فرمودهٔ حضرت موسیبنجعفر(ع)، حجت باطنی است.
راه دین، نیازمند راهنمای منتخب پروردگار
استاد انصاریان افزود: در کل کشور ایران و کشورهای دیگر جهان (شرق، غرب، شمال و جنوب) با هر وسیله نقلیهای از جمله ماشین، هواپیما، کشتی و… که حرکت کنید و بخواهید از مقصدی به مقصدی بروید، تابلوی راهنما در تمام مسیرها بیاستثنا نصب شده است؛ اگر جاده راهنما نداشته باشد، شما گم میشوید. حال مگر میشود که اتوبانها، جادهها و مسیرهای هوایی راهنما داشته باشد، ولی راهِ خدا راهنما نداشته باشد؟! اگر کسی در راه الهی بدون راهنمای انتخابشدهٔ خدا حرکت کند، چنانکه اتفاق افتاده است، آدم از کفر، شرک، گمراهی یا تحریف حقایق سر درمیآورد.
نویسنده کتاب «هدایت تکوینی و تشریعی» با بیان اینکه قرآن مجید هدایتگر و درمانکننده است؛ گفت: قرآن میفرماید: «وَنُنَزِّلُ مِنَ اَلْقُرْآنِ مٰا هُوَ شِفٰاءٌ وَرَحْمَهٌ لِلْمُؤْمِنِینَ»(سورهٔ إسراء، آیهٔ ۸۲)؛ اگر کسی بدون راهنما وارد قرآن شود، «وَلاٰ یزِیدُ اَلظّٰالِمِینَ إِلاّٰ خَسٰاراً» ظالم (بیرونافتادهٔ از حدود و جاده) میشود. آنکه بدون راهنما بهسراغ قرآن مجید برود، خسارت میبیند و خسارتش هم افزوده میشود. در واقع، روزی چشم باز میکند و میبیند تمام سرمایههای انسانیاش هدر رفته و نابود شده است. خداوند در قرآن میفرماید: «قُلْ هَلْ نُنَبِّئُکمْ بِالْأَخْسَرِینَ أَعْمٰالاً، اَلَّذِینَ ضَلَّ سَعْیهُمْ فِی اَلْحَیٰاهِ اَلدُّنْیٰا وَهُمْ یحْسَبُونَ أَنَّهُمْ یحْسِنُونَ صُنْعاً»(سورهٔ کهف، آیات ۱۰۳ و۱۰۴) کسی که در زندگی دنیا گمراه هست، تمام کوششهای او هم گمراهی است و چون در تاریکیِ گمراهی است، خیال میکند که درست میگوید، درست میفهمد، درست مینویسد و درست راهنمایی میکند. درحالیکه روزی چشم باز میکند و میبیند سر تا پای وجودش اشتباه بوده و دیگران را هم به اشتباه انداخته است. قرآن میفرماید: «أَ لَمْ تَرَ إِلَی اَلَّذِینَ بَدَّلُوا نِعْمَتَ اللّٰه کفْراً وَأَحَلُّوا قَوْمَهُمْ دٰارَ اَلْبَوٰارِ»(سورهٔ ابراهیم، آیهٔ ۲۸) آیا کسانی که نعمت خدا را تغییر دادند و ملت، همشهریها و حزب خودش را داخل جهنم انداخت، ندیدهای؟
وی با اشاره به اینکه بالاترین نعمت خدا در اسلام، راهنمای الهی است، تصریح کرد: انبیا و امامان معصوم(ع)، راهنمایان الهی و صراط مستقیم هستند. اگر ما با تکیهٔ بر راهنمایی، هدایت و دلالت انبیاء و امامان جاده را طی کنیم، گم و گمراه نمیشویم، ضرر نمیکنیم و نسبت به قرآن کج فهم نمیشویم، توحید و نبوت و قیامت را اشتباه نمیفهمیم و درک نمیکنیم. این راهنمایان ما را به توحید واقعی، نبوت، عصمت انبیا، قرآن، مفاهیم قرآن، مسائل الهی و دینی، سعادت دنیا و آخرت راهنمایی میکنند.
مبلغ برجسته بین الملل در ادامه افزود: راهنمایِ دینِ اکثر مردم، علمای تربیتشدهٔ مدرسهٔ سقیفه بودند و عالم درجهٔ یک آن روزگار، یحیی بن اکثم عمری بود. افرادی در نیشابور بودند که به عالمان بنیعباس مراجعه میکردند. در واقع، هیچکدام از اینهایی که مردم به آنها مراجعه میکردند، راهنما نبودند و اشتباهی مراجعه میکردند. خود آنها به راهنما نیاز داشتند! لحظهٔ آخری که حضرت رضا(ع) میخواستند از نیشابور بیرون بروند، کسانی که اهلش بودند و بهنظر میرسد شیعهٔ واقعی بودند، به حضرت عرض کردند: یک یادگاری به ما بدهید که خیر دنیا و آخرت ما را تأمین کند. امام فرمودند: من از پدرم موسیبنجعفر(ع)، او از پدرش، همینطور تا امیرالمؤمنین(ع) و پیغمبر(ص)، پیغمبر(ص) هم فرمودند که من از جبرئیل، جبرئیل هم گفت من از پروردگار شنیدم که فرمود: «کَلِمَهُ لا إلهَ إلّا اللّهُ حِصنی فَمَن دَخَلَ حِصنی اَمِنَ مِن عَذابی بِشُروطِها وَ أنَا مِن شُروطِها».
راه حفظ انسان از شرک، ظلم، حرام خوری و معاصی کبیره
وی در معنای سخن اشاره شده از امام رضا(ع) بیان کرد: خداوند فرموده که حقیقت توحید قلعهٔ من است و هر کسی وارد این قلعه شود، خداوند او را از شرک، کفر، نفاق، فسق، ظلموجور، حرامخوری و معاصی کبیره حفظ میکند. سپس امام هشتم(ع) فرمودند: «بِشُروطِها وَ أنَا مِن شُروطِها» فهم توحید راهنما میخواهد و من از نشانهها، علائم و شرایط توحید هستم که امام معصوم هستم و علم پیغمبر(ص) و امیرالمؤمنین(ع) به من رسیده است. من میتوانم شما را درست به توحید راهنمایی کنم. امام هشتم با این روایت فرمودند: کسانی که در نیشابور، خراسان بزرگ و مرو بهعنوان عالم دین هستند، راهزن دین و دزدان این جاده هستند، نه راهنما!
استاد انصاریان در پایان به روایاتی درباره «لا إلهَ إلّا اللّهُ» اشاره و خاطرنشان کرد: در کتاب «توحید» شیخ صدوق(ره) آمده است که پیامبر(ص) فرمودند: «مَنْ قَالَ لا إلهَ إلّا اللّهُ مُخلِصاً دَخَل الْجَنّه وَ اِخلاصُهُ اَن یَحجُزَهُ لا الهَ الا اللهُ عَمَّا حَرَّمَ اللهُ»؛ هر کسی خالصانه بگوید لا إلهَ إلّا اللّهُ در صورتی وارد بهشت میشود که «لا إلهَ إلّا اللّهُ» او را از هرچه حرام است، مانع شود. بنابراین منظورِ امام لفظ نیست، بلکه حقیقت است. وگرنه بیشتر مسلمانان دنیا «لا إلهَ إلّا اللّهُ» را میگویند؛ اما همهٔ بازیگریها را هم دارند، در حرامها غلت میزنند و ستمکار، ظالم و مال مردمخور هم هستند.
انتهای پیام