۰

شیعیان هزاره و آینده صلح در افغانستان

کد خبر: ۲۵۶۹۱۵
۱۲:۳۵ - ۲۴ خرداد ۱۴۰۰

به گزارش «شیعه نیوز»، شیعیان هزاره در افغانستان بیش از یک قرن است که مورد خشونت، تبعید اجباری و حملات تروریستی قرار می گیرند. در آخرین جنایتی که علیه این گروه از شیعیان اعمال شد منجر به کشته و زخمی شدن ده ها تن از دخترکان معصوم و بیگناهی شد که به جرم رفتن بر سر کلاس مورد هجوم وحشیانه گروه های تروریستی قرار گرفتند. البته این آخرین حمله تروریستی علیه شیعیان هزاره نبود و به نظر می رسد پس از خروج نظامیان آمریکایی و قدرت گیری طالبان در این کشور اوضاع افغانستان بیش از پیش مبهم و غبارآلود شود. اینکه در آینده وضعیت این مردمان و دیگر گروه ها و قومیت های افغانستان چه خواهد شد را با آقای پیرمحمد ملازهی، کارشناس مسائل افغانستان به بحث و تبادل نظر نشستیم.

متن گفت وگوی خبرنگار شفقنا آینده با پیرمحمد ملازهی را می خوانید:

_ بحث ترورها و کشتارهای جمعی شیعیان هزاره در افغانستان شدت پیدا کرده است. آیا این مساله به خروج نظامیان آمریکایی از این کشور و قدرت گرفتن طالبان مرتبط است یا این نسل کشی سابقه ای دیرینه دارد؟

اگر از منظر تاریخی نگاه کنیم، کشتار شیعیان هزاره به دوران حکومت امیر عبدالرحمان خان بر می گردد. در آن زمان انگیزه اصلی این بود که برخی از سران طوایف و خوانین شیعه مذهب حاکمیت را به رسمیت نمی شناختند و نوعی خودمختاری در مناطق شیعه نشین دیده می شد. انگیزه اصلی عبدالرحمان خان در حمله به این مناطق حذف مخالفان خود و تصرف سرزمین های مرغوب کشاورزی بود که در پوشش یک روحانی که شیعه را خارج از اسلام معرفی کرد و جهاد را برای امیر عبدالرحمان خان واجب دانست، حمله شد و در آن زمان کشتار وسیعی صورت گرفت و مهاجرت های گسترده هزار ها به کویته صورت گرفت و امروز جمعیت بالایی در آن جا وجود دارد. این وقایع در یک قرن پیش رخ داد. در آن زمان هم همین مشکل در مقصد وجود داشت و آنجا هم تعداد بالایی از شیعیان کشته شدند. بخشی از شیعیان به ایران آمدند و جذب شدند و به نوعی تغییر قومیت دادند و تحت عنوان خاوریان در مشهد ساکن شدند و عده ای هنوز هم خود را به عنوان هزاره معرفی می کنند، ولی عمدتا قومیت تیموری و خاوری در شرق ایران و در مناطق خراسان و سیستان و بلوچستان از بازماندگان آن جریان هستند.

شدت بخشیدن بر تضادهای قومی و مذهبی توسط داعش

حملات انتحاری و کشتار های هدفمند به نوعی معادله قدرت را به زیان شیعیان رقم می زند

خروج آمریکایی ها و ناتو فضا را برای حملات بیشتر به شیعیان باز کرده است

در شرایط کنونی نیروهای داعش و نیرو های افراطی برای بدست آوردن جایگاهی برای خود به مساله شدت بخشیدن بر تضادهای قومی و مذهبی روی آورده اند تا بتوان در آن منطقه جنگ شیعه و سنی به راه انداخت. درست مثل چیزی است که در عراق و سوریه پیگیری کردند و در پاکستان پیگیری می کنند. خط فکری جریان خلافت مثل داعش وجود دارد که به دنبال این هستند که از فضای موجود بهره ببرند چون آمریکایی ها خارج شده اند و شیعیان در موضع ضعف قرار دارند و حملات انتحاری و کشتار های هدفمند به نوعی معادله قدرت را به زیان شیعیان رقم می زند. بخصوص که در قانون اساسی جدید افغانستان، مذهب شیعه به عنوان مذهب رسمی وارد شده است و این برای آن جریان افراطی قابل قبول نیست. از این منظر خروج آمریکاییها و ناتو فضا را برای حملات بیشتر به شیعیان باز کرده است. البته من فکر می کنم این کشتارها تنها مخصوص شیعه نیست و هر کسی با آن جریان افراط و طالبان و حکومت اسلامی آنها مخالف باشد چه شیعه و چه سنی و چه روحانی تفاوتی برایش نمی کند ولی در مورد شیعیان نمود بیشتری دارد و طرحی خطرناک است.

_ ترکیب جمعیتی و قومی و مذهبی افغانستان چگونه است؟

در افغانستان ۵۴ قومیت بزرگ و کوچک و ۴ قومیت اصلی وجود دارد

در افغانستان ۵۴ قومیت بزرگ و کوچک وجود دارد که تداوم قومیت های کشور های همجوار هستند. مثلا ازبک ها تداوم قومیت ازبک از کشور ازبکستان هستند. تاجیک ها تداوم قومیت تاجیک از کشور تاجیکستان است. ایغورها تداوم سینک یانگ چین هستند. قرقیزها تداوم قرقیزستانی ها هستند. در این سو فارس ها تداوم ایران و ترکمن ها تداوم ترکمن ها هستند. در جنوب غرب افغانستان اقوام بلوچ هستند و در آن سو پشتون ها تداوم پشتون های پاکستان هستند. در این فضا ۵۴ قومیت بزرگ و کوچک وجود دارد ولی افغانستان ۴ قومیت اصلی دارد؛ یکی قومیت پشتون است که اکثریت جمعیت را دارد. پشتون ها ادعا دارند بالای ۵۰% از جمعیت کشور را در اختیار دارند ولی دیگران ۴۳ تا ۴۷ درصد را دارند. قومیت تاجیک در رتبه بعدی است که ۳۸ درصد جمعیت را در اختیار دارد و بعد هزاره ها با ۲۵% جمعیت هستند و بعد ترک زبان ها هستند که ازبک ها بیشترین جمعیت را دارند. ولی بیشتر قومیت های کوچک، ترک زبان ها هستند که ادامه قومیت های مناطق آسیای مرکزی هستند.

_ ترکیب مذهبی در حال حاضر به چه صورت است؟

اکثریت سنی مذهب و حنفیه هستند و ۲۰ تا ۲۵ درصد شیعه هستند.

_ در مورد قدرت گرفتن طالبان آیا می توان در سیاست آینده افغانستان برای آنها جایگاهی متصور شد؟

طالبان هم از طریق سیاسی و هم نظامی در موضع قدرت قرار دارند

اگر طالبان راه حلی نظامی در پیش بگیرد افغانستان شاهد جنگی خطرناک و طولانی مدت خواهد بود

احتمال تقسیم افغانستان به دو بخش شمالی و جنوبی

طالبان هم از طریق سیاسی و هم از طریق نظامی در موضع قدرت قرار دارند. در چند روز اخیر طالبان ۷ تا ۸ شهرستان را به تصرف خود درآورده است. دو نگاه وجود دارد؛ یکی این نگاه که آیا مشکلات افغانستان از طریق سیاسی حل و فصل می شود؟ که مذاکرات دوحه و مسکو و سایر مذاکرات در این راستا است و بنا بر قاعده باید حکومتی ترکیبی از تمام اقوام به نسبت وضعیت سیاسی و جمعیتی آنها بوجود بیاید ولی اگر طالبان این راه حل را نپذیرند و به سراغ راه حل نظامی بروند این توان را دارند که امروز کابل را بگیرند. اتفاقی که می افتد این است که بقیه قومیت ها نیز دست به سلاح ببرند. امروز تاجیک ها دست به سلاح برده اند و مسلح می شوند. حزب جهاد اسلامی مسلح می شوند، ازبک ها در جنگ شرکت کرده اند و امروز با طالبان می جنگند. شیعه ها نیز این آمادگی را دارند که امروز سلاح به دست بگیرند چون جریان علیپور نیز وجود دارد و امروز سلاح به دست گرفته و آنجا خیزشی مردمی بوجود آمده است. اگر طالبان راه حلی نظامی در پیش بگیرد افغانستان شاهد جنگی خطرناک و طولانی مدت خواهد شد و در نهایت افغانستان به دو کشور شمالی و جنوبی تقسیم می شود که بخش شمالی آن تحت عنوان خراسان و بخش جنوبی آن تحت عنوان پشتونستان خواهد بود و این خطر احساس می شود.

_ نقش دولت های همسایه از جمله ایران و پاکستان چگونه است؟ آیا این دو کشور نقش سیاسی فعالی در قبال افغانستان ایفا کرده اند؟

راه حل سیاسی امکان پذیر نخواهد بود مگر اینکه همسایگان افغانستان نیز توافق کنند

مشکلات افغانستان سه سطح دارد

راه حل سیاسی امکان پذیر نخواهد بود مگر اینکه همسایگان افغانستان نیز توافق کنند، چون مشکلات افغانستان سه سطح دارد؛ اول اختلافات داخلی است که اختلافات قومی و مذهبی در درون جامعه است و دوم در عرصه سیاسی و قومی و مذهبی و انواع اختلافاتی که وجود دارد. سطح دوم رقابت کشور های منطقه است. رقابت با پاکستان و هند سیاسی و سرزمینی است و ایران و عربستان سعودی نیز رقابت های ایدئولوژیک دارند. رقابت هایی در سطح بالاتر نیز وجود دارد که بین چین و روسیه و آمریکا و اروپا است. برای صلح در افغانستان این سه سطح باید با هم به توافق برسند. اگر داخل به تفاهم نرسد امکان پذیر نخواهد بود. در مورد سطح منطقه و بین الملل نیز اگر به تفاهم نرسند امکان پذیر نخواهد بود. این سه سطح صلح در افغانستان را تضمین می کنند. باید توزیع قدرت نیز مورد توافق هر سه جریان قرار بگیرد.

_ آیا رسیدن به این توافق در مدت زمانی کوتاه قابل تصور است؟

کشورهای منطقه، بین المللی و وضعیت داخلی افغانستان باید در مورد صلح به تفاهم برسند

احتمال وجود دارد، اگر راه حل سیاسی در پیش گرفته شود این سه جریان می توانند موفق شوند. مثل بار اول که آمریکا طالبان را سرنگون کرد، سازمان ملل می تواند وضعیتی ایجاد کند و قدرت ایجاد شده را حمایت کند. هم کشور های منطقه و هم کشورهای بین المللی و هم وضعیت داخلی افغانستان باید در مورد صلح افغانستان به تفاهم برسند، راه حل سیاسی این است.

_ امروز کدام وضعیت برای افغانستان پیش بینی می شود؟ جنگ داخلی و تجزیه یا صلح؟

احتمالا طالبان در نهایت راه حل سیاسی را می پذیرد

فشار نظامی طالبان امروز برای کسب حداکثر امتیاز در مذاکرات پیش رو است

در این وضعیت پیش بینی بسیار سخت است ولی من فکر می کنم طالبان در نهایت راه حل سیاسی را می پذیرد چون فشاری که می آورند و سرزمین های بیشتری را تصاحب می کنند با این هدف نیست که کابل را بگیرند چون می دانند که گرفتن کابل شروع جنگ داخلی است و آنها به شکل کامل برنده جنگ داخلی نخواهند بود و برای سهم بیشتر در صخنه داخلی قدرت اینچنین فشار می آورند. امروز ۶۰ به ۴۰ را پذیرفته اند این را امریکایی ها و دولت افغانستان پذیرفته اند ولی طالبان بیشتر از ۶۰% قدرت را می خواهد و ۸۰ به ۲۰ را در نظر گرفته و فشار نظامی طالبان امروز برای کسب حداکثر امتیاز در مذاکرات پیش رو است.

_ آیا طالبان موفق می شود؟

به نظر من امکان دارد.

_ طالبان سال ها با عملیات نظامی از بین نرفته و تضعیف نشده این وضعیت در افغانستان قابل تشدید است؟

طالبان پشتوانه خوبی دارد، پشتون ها ۴۵ میلیون جمعیت دارند.

_ امروز طالبان از نظر اقتصادی چگونه تامین می شوند؟

طالبان منبع درآمد قوی دارند و تضعیف نمی شوند

افغانستان ۹۰ درصد تریاک دنیا را در هیلمند می کارد و از این طریق درآمد بالایی دارند. از طرفی کمک های خارجی قطر و عربستان و امارات را دریافت می کنند. از این رو منبع درآمد قوی دارند و تضعیف نمی شوند.

انتهای پیام

ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: