به گزارش «شیعه نیوز»، در حوالی مناسبت تقویمی مبارزه با کار کودک و روز دختر، با هدف بررسی وضعیت دختر بچههایی که برای کار مورد بهرهکشی قرار میگیرند با لطفالله محسنی، معاون اجتماعی انجمن حمایت از کودکان کار و عضو هیئت مدیره این انجمن به گفتوگو پرداختیم.
وی در پاسخ به اینکه آیا آماری از تعداد دختران کار در ایران موجود هست؟ گفت: آماری در این زمینه وجود ندارد و نمونهگیریهایی که به صورت جسته و گریخته انجام شده، قابل تعمیم به جامعه کودکان کار نیست اما در مجموع بررسیهای موجود نشان میدهد دختران ۱۰ درصد کودکان کار کشور را تشکیل میدهند.
محسنی در تشریح دلایل کم بودن نسبت دختران کار به پسران کار، گفت: البته در محیطهای روستایی آمار دختر بچههایی که کار میکنند بیشتر است. این بچهها در کارهایی که در خانه انجام میشود، میوه چینی، سبزی چینی، قالیبافی و ... و پسرها در کارهای سنگینتر به کار گرفته میشوند، اما در محیطهای شهری دختربچهها بیشتر برای کارهایی مثل بستهبندی و خدمتکاری به کار گرفته میشوند.
وی ضمن هشدار نسبت به این مسئله که وقتی دخترها در کار درون خانه به کار گرفته میشوند، فشار بیشتری را متحمل میشوند، گفت: دختران هم مسئولیت مراقبت از فرزندان کوچکتر را بر عهده دارند هم در امور خانه کمک میکنند و هم در کاری که در خانه انجام میشود.
شهرها؛ خطرناکترین محل برای دختران کار
معاون اجتماعی انجمن حمایت از کودکان کار در تشریح بیشترین آسیبهایی که دختران کار متحمل میشوند، گفت: همه آسیبهایی که پسربچههای کار متحمل میشوند برای دختران نیز وجود دارد البته با درجات شدیدتر؛ مطالعاتی که در دنیا صورت گرفته نشان میدهد دخترانی که در مشاغلی مانند خدمتکاری به کار گرفته میشوند اغلب در معرض سوء استفادههای دیگر نیز قرار میگیرند. در جامعه روستایی کار برای دختربچهها شرایط امنتری دارد اما در جوامع شهری مخاطرات برای دختران بسیار بیشتر است.
وی اضافه کرد: در محیطهای شهری ایران بیشتر کودکان کار خیابان را اتباع افغانستانی تشکیل میدهند که وضعیت برای این دختران بسیار مخاطرهآمیز است چراکه ترکیبی از فقر، محرومیت، کار، شرایط نامناسب محیطی و ... به دختران آسیب زیادی میزند. تعداد زیادی از بچههایی که با آنها سروکار داریم درگیر سوء رفتارهای مختلف از جمله سوء رفتار جنسی هستند و تجربه دیدن صحنههای نامناسب، مورد هتک حرمت قرار گرفتن و ... را دارند.
دختران کار در سن بلوغ به ازدواج وادار میشوند
محسنی در ادامه به این مسئله نیز اشاره کرد که دختران افغانستانی با رسیدن به سن بلوغ از سوی خانوادههایشان از کار منع میشوند و تشریح کرد: دختر بچههای افغانستانی با رسیدن به سن بلوغ، کار در خیابان یا بیرون از منزل را ترک میکنند و پس از بلوغ در معرض ازدواج قرار میگیرند؛ حتی شاهد ازدواجهایی در سن ۹ و ۱۰ سال برای این دختران هستیم و با توجه به اینکه کودکان کار افغانستانی بیشترین جمعیت کودکان کار کشور را تشکیل میدهند، تلفیق این مسئله با ویژگیهای فرهنگی این جمعیت دختران را آسیبپذیرتر میکند.
سوء تغذیه از زمان جنینی تا مادری
وی ادامه داد: این دختران پس از ازدواج کار بیرون از منزل انجام نمیدهند اما فقر فرهنگی و اقتصادی که با آن درگیر هستند موجب میشود در همه جنبههای رشدی با تأخیر مواجه شوند. سوء تغذیه یکی از مسائل جدی این بچههاست و این دختران از زمان جنینی و پس از تولید خوب تغذیه نمیشوند و در مراحل رشد نیز این سوء تغذیه ادامه دارد، به همین دلیل رشد جسمانی مناسبی ندارند. از نظر رشد شناختی نیز بسیار عقب هستند. رشد عاطفی و اجتماعی مناسبی هم ندارند و اگرچه ممکن است در برخی از حوزهها مثل ارتباط با دیگران پرجرئتتر و توانمند به نظر برسند اما در رشد شناختی بسیار عقب هستند و در نتیجه در مواجهه با مسائل و مشکلات فردی قدرت حل مسئله و تصمیمگیری ندارند.
این فعال اجتماعی حوزه کودکان کار در ادامه به اعتماد به نفس و عزت نفس پایین کودکان کار اشاره کرد و گفت: خودپندارهای آنها بسیار آسیب دیده و در معرض آسیبهای روانی قرار گرفتهاند. میزان اختلالهای روانشناختی آنها نیز زیاد و سلامت روان آنها به شدت در معرض خطر است. همچنین تجربههای بد دوران کودکی و آزارهایی که دیدهاند به شدت آنها را تحت تأثیر قرار داده است؛ در نتیجه این دختران به افراد بالغ، سالم و توانمند تبدیل نمیشوند و ازدواجهای زودهنگام هم این مشکلات را تشدید میکند.
دختران؛ کودکان کاری که کودک کار به دنیا میآورند
وی از مادر شدن زودهنگام این دختران نیز سخن گفت و افزود: این دختران بچههای ناپختهای هستند که شکل و شمایل زنان بزرگسال را میگیرند در حالی که با نقششان قرابتی ندارند و خیلی زود مادران دخترانی میشوند که به سرنوشت کودکی خودشان دچار میشود و این روند معیوب به همین شکل ادامه پیدا میکند، به ویژه اینکه این دختران از حداقل آموزشها نیز با رسیدن به سن بلوغ منع میشوند.
وی در پاسخ به این سؤال که اگر بخواهیم این روند معیوب را قطع و ظلم به بچههای کار را از بین ببریم چه میتوان کرد؟ گفت: در سطحی که اکنون با آن مواجه هستیم انتظار اینکه اتفاق مهمی بیفتد و چرخه فقر شکسته شود وجود ندارد. احتمال اینکه فرهنگ غلط بهرهکشی از کودکان برای درآمدزایی را قطع کنیم نیز در کوتاه مدت وجود ندارد اما حداقل کاری که میتوان در جامعه امروزی انجام داد این است که تمرکز را روی سیستمهای رفاه اجتماعی قرار دهیم. بچهها فارغ از اینکه چه ملیتی دارند برابر قوانین موجود باید حداقل حقوق آنها تأمین شود. چترهای حمایتی، سیستم رفاه اجتماعی و آموزش اجباری این بچهها باید مورد توجه قرار گیرد. آنها باید دورههای حرفهآموزی را بگذرانند و خدمات روانشناسی دریافت کنند تا حداقل آسیبها کاهش یابد.
معاون اجتماعی انجمن حمایت از کودکان کار از لزوم ارائه آموزشهای متناسب با نیاز کودکان کار سخن گفت و اظهار کرد: در ایران برای کودکان غیرایرانی آموزشهایی داریم که متناسب با فرهنگ آنها نیست. این اقدامات فقط آسیبها را تا حدودی کاهش میدهد اما مشکل را حل نمیکند. مشکل در کوتاه مدت فقط در صورتی حل میشود که تصمیمات جدی در سطح کلان رخ دهد و شرایط اقتصادی ـ اجتماعی اصلاح و نابرابریها در جامعه کاهش یابد و سیستمهای رفاهی بتوانند همه نیازهای این کودکان را پوشش دهند.
وی در پایان گفت: در جوامع روستایی و حاشیه شهرها کودکان ایرانی هم همین مشکلات را دارند و فقط شکل مشکلات کمی تفاوت دارد. در جوامع روستایی ما بچهها نوع دیگری از کار را تجربه میکنند و در مشاغل خانگی، کشاورزی، صنایع دستی و ... بچهها کماکان مورد استثمار قرار میگیرند. هر جا که شرایط مالی و اقتصادی بهتر و امکانات دسترسی به آموزش بیشتر میشود وضعیت کودکان نیز بهبود مییابد؛ ریشه اصلی مشکلات در واقع فقر است و البته فقر فرهنگی نیز در کنار فقر اقتصادی قرار دارد. فشار اصلی از سمت فقر وارد میشود و مسائل فرهنگی آن را تشدید میکند که برای رفع مشکل باید روی این دو مسئله به شکل همزمان کار کرد.
انتهای پیام