«هـ.ح» جواني 18 ساله ميباشد که عليرغم ميل بسياري از اطرافيان به مذهب تشيع گراييده است. او که پيش از اين مثل بقيه اعضاي خانواده و فاميل سني مذهب بوده است از فرقه شافعي به شيعه 12 امامي تغيير مذهب داده است. گفتگوي زير براي شيعيان و همچنين برادران اهل تسنن که جوياي حقيقت ميباشند ميتواند خواندني باشد:
چه مسئلهاي باعث شد که شما به مذهب شيعه دوازده امامي مشرف شديد؟
من از مدتها پيش برايم اين سوال مطرح بود که تفاوت شيعيان و اهل تسنن در چيست. اين انگيزه ابتدايي و اوليه من بود که البته خفيف هم بود،دوست داشتم دليل اکثريت بودن اهل تسنن و اقليت شيعيان را بدانم اما اين انگيزه براي حرکت کافي نبود. روزي در شهر اروميه کتابي از يکي از علماي شافعي خريدم. با جواني هم صحبت شدم او جناب آقاي دکتر محمد تيجاني را به من معرفي کرد و به من پيشنهاد داد که به کتابهايش نگاهي بيندازم من اين اسم را يادداشت کردم ولي مدت زيادي در ذهنم نماند.
من ارتباطي با مسجد محل داشتم. روزي تصميم گرفتم که به پايگاه بسيج مسجد سري بزنم. وقتي که مسئول پايگاه بسيج از شافعي بودن من مطلع شد نه تنها تندي نکرد بلکه ابراز برادري کرد وب ر نقاط مشترک ميان دو مذهب تاکيد کرد. اين رفتار براي من بسيار جالب و در نوع خود بديع بود. بدين ترتيب ارتباطم با پايگاه بسيج و مسجد قويتر شد و دوستاني نيز پيدا کردم.
در يکي از اردوها وقتي از مناطق جنگي و جبهههاي جنوب کشور به قصد زيارت حضرت معصومه(س) عازم قم بوديم يکي از دوستانم سوالاتي در مورد تاريخ اسلام و مصايب دختر رسول گرامي اسلام حضرت فاطمه زهرا(سلام الله عليها) در فاصله چند روزه پس از رحلت حضرت رسول(ص) از من پرسيد. من اظهار بياطلاعي کردم. مطالبي گفت که تا به حال نشنيده بودم. مسائلي که با عقايدم بسيار تعارض داشت. نام دکتر محمد تيجاني را به خاطر آوردم ديگر اينقدر کنجکاو شدم که تحقيقاتم را شروع کردم.
حدود دو تا سه سال از آن جرقههاي اولي ميگذشت. نهايتا در اينترنت با دکتر محمد تيجاني بيشتر آشنا شدم. کتابهاي ايشان را خواندم و به اين نتيجه رسيدم که تشيع،مذهب حقاني است.
از دکتر تيجاني نام برديد. چقدر ايشان را ميشناسيد؟
ايشان در مرکز «العالم الاسلاميه» در کشور عربستان سعودي تحصيل ميکردند. در کتابخانه دانشگاه متوجه قسمتي ميشوند که اصطلاحا «منطقه ممنوعه» خوانده ميشده و دسترسي به کتب آن قسمت براي عده معدودي و مخصوصي ميسر بوده است او با پرداخت مبلغي به کارمند و نگهبان آن قسمت شبانه و پنهاني ساعاتي به خواندن کتب آنجا ميپردازد و متوجه پايههاي سست و شيطاني وهابيت ميشود. به فاصله اندکي «أشهد» خود را ميگويد و با تحقيقات گستردهتر به مذهب تشيع مشرف ميشود.
ايشان تا کنون بسياري از مسلمانان غيرشيعه را با حقايق و معارف شيعه آشنا کرده و حدود دو ميليون نفر از طريق ايشان به تشيع گرويدهاند. اميدوارم که خدا توفيقاتش را برايشان نازل کنند. من کتاب «آنگاه هدايت شدم» ايشان را خواندم کتب ديگري هم دارند مثل «مع الصادقين» با راستگويان و...
واکنش اطرافيان شما نسبت به تشرف شما چه بوده است؟
من پيش از تشرف با علماي مذهب شافعي صحبت کردم سوالاتم را پرسيدم جوابهاي نامعقول و غيرقابل قبول آنها بحث را به جايي کشانيد که خادم مسجد من را از مسجد بيرون انداخت!
واقعا اطلاعات برخي اهل تسنن نسبت به مذهبشان بسيار کم است. همين سبب شده است که بسياري از حقايق را آن طور که بايد متوجه نميشوند. براي وقايع متقن و استواري مثل غديرخم دلايلي غيرمنطقي ذکر ميکنند در صورتي که با سياق خطابه مفاهيم بسيار واضح است. (کلمه ولايت را ميگويم پس از جمله معروف «من کنت مولاه فهذا علي مولاه» تعابير «من اولي بکم من انفسکم» از حضرت رسول مويد و مصدق نظريات شيعيان است. حال از احاديث يوم الدار، سفينه نوح،آيات تطهير و.. بگذريم.)
به هر حال، وقتي دو سه روز پيش از عيد غدير به تشيع مشرف شدم تا حدي که ميدانستم اعمالم را بر طبق احکام آنها عوض کردم. ولي متاسفانه بهطور اتفاقي پدرم متوجه شد. متاسفانه او ديگر با من صحبت نميکند. مرا تحريم اقتصادي کرده است؛ از ارث محرومم کرده و... مادرم هم خيلي ناراحت شد. متاسفانه اگرعلماي مذهب هم بفهمند اگر حکم قتلم را صادر نکنند، به ديوانگي متهمم ميکنند.
پس با اين تفاسير چه چيز باعث شده که حاضر به مصاحبه شدهاي؟
اينکه جوانان سني که اطلاعات زيادي در مورد عقايدشان ندارند و حق جو هستند اين سوال را از خود بپرسند که : «چرا امثال من شيعه شدهاند؟» اين باعث ميشود که آنها تحقيقات جدي خود را شروع کنند و به دين و مذهب پدرانشان تکيه نکنند چرا که در مقابل خدا جوابي نخواهند داشت.
چه آرماني داري؟
ميخواهم به اميد خدا تحقيقاتم را بيشتر کنم،اطلاعاتم بيشتر شود و چندين زبان دنيا را بياموزم تا بتوانم معارف شيعه را به مردم نقاط مختلف دنيا برسانم. دوست دارم راه دکتر تيجاني را بپيمايم.
خيلي خوشحالم از اينکه نامم در زمره شيعيان مولا اميرالمومنين علي (عليه السلام) ثبت شده است.داستان مردي که ادعاي شيعه بودن مولا را داشت برايم جالب بود. مولا فرمود: «تو دروغ ميگويي! چرا که ما نام شيعيانمان را از ازل تا ابد نزد خود داريم! نام تو را در آنها نديدم!» اين براي من افتخار است که نامم در ليست شيعيان حضرت بوده است.
اهل بيت همگي نورند و از يک منبع که حقتعالي باشد طلب فيض ميکنند اما به دلايل زماني و اقتضائات موجود يکي درخشش بيشتري کرده و ديگري کمتر تابيده است اما ميان اهل بيت عصمت وطهارت و 14 معصوم با کدام يک ارتباط بيشتري داري؟
من ارادت خاصي به مولا اميرالمومنين علي(عليهالسلام) و همچنين حضرت صديقه کبري، فاطمه زهرا (سلام الله عليها) دارم. طبيعي است که سيدالکونين حضرت ابا عبدالله الحسين (عليه السلام ) را هم بسيار دوست دارم.
چه آرزويي داري؟
آرزو دارم که شهيد بشوم. دوست دارم اگر شهيد شدم مثل آقا ابيعبدالله الحسين (عليه السلام) بي سر شوم. مثل آقا قمر بني هاشم (عليه السلام) بي دست شوم. و در آن دنيا مثل بي بي دو عالم حضرت صديقه کبري (س) قدرت عنايت به ديگران را داشته باشم.
مسئله ديگري هست که عنوان نماييد؟
دوست دارم مردم جداي از دين آبا واجدادشان دست به تحقيقات بزنند. واقعا پيگير دين الهي باشند چرا که کسي واقعا دنبال مسير حقيقت تلاش کند خداوند متعال راه را برايش نمايان ميسازد. «من يتق الله يجعل له مخرجا» اين قدر در قرآن به تفکر وتعقل سفارش شده است.
واقعا فکر کنند تحقيق و پژوهش کنند و آخرت دائمي را به دنياي زودگذر نفروشند.همچنين دوست دارم که به جوانترها بگويم فکر نکنيد که فرصت زياد داريد.
نگوييد: الان هر کاري خواستيم ميکنيم. وقت پيري مکه ميرويم و توبهاي ميکنيم و تازه مسير حق را ميرويم. خير. اين اشتباه است. جوانترها فرصت را از دست ندهند و سريعتر جهتگيري خودشان را ايجاد کنند.