به گزارش «شیعه نیوز»، ضرورت توجه به اقتصاد بازار، صادرات و فروش محصولات هنرهای سنتی، استفاده از شیوه های مدرن بازاریابی و قیمت گذاری متناسب با ارزش های هویتی و فرهنگی آثار و صنایع دستی و همچنین لزوم بهره وری و توسعه پایدار در فرایند تولید، فروش و مصرف این محصولات، رویکرد مشترکی را میان پژوهشگران، تولیدکنندگان و صاحب نظران اقتصادی ایجاد کرد و در سال گذشته منجر به تشکیل کارگروهی برای تدوین سند توسعه اقتصادی هنرهای سنتی شد.
در این فرایند با توجه به اینکه بخش عمده فعالان و تولیدکنندگان هنرهای سنتی و صنایع دستی (بیش از ۷۵درصد) را گروه زنان تشکیل می دهند و بیش از ۸۵ درصد محصولات این حوزه را تولید می کنند، نقش آنان را در ارزش آفرینی و تقویت روابط میان نسلی و حفاظت و صیانت از هنرهای سنتی به عنوان میراث فرهنگی و تقویت چرخه اقتصاد مولد کشور را در گفت و گو با زهرا رهایی دانش آموخته دکتری اقتصاد با گرایش توسعه، عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی و مدرس حوزه اقتصاد و دبیر کارگروه اشتغال و کارآفرینی معاونت ریاست جمهوری در امور زنان و خانواده، مورد بررسی قرار دادیم.
رهایی در گفتوگو با خبرنگار فرهنگی ایرنا درباره نقش زنان در ایجاد ارزشهای پایدار در بازار هنرهایسنتی و صنایعدستی گفت: در بخش اقتصادی، زنان به عنوان عاملان اقتصادی قادر هستند در مقیاس کوچک و خرد فعالیت اقتصادی خود را در هر دو بخش ایجاد کرده، توسعه داده و ارزشآفرینی اقتصادی کنند؛ علاوه بر این با شناختی که از نیازهای جامعه زنان دارند میتوانند تغییر کاربری برای یک محصول هنری انجام دهند.
عضو کارگروه اقتصاد هنرهایسنتی پژوهشکده هنرهایسنتی با اشاره به نقش زنان در خانواده در بخش ارزش اجتماعی گفت: زنان بهترین و اثرگذارترین فرد جامعه در انتقال ارزشهای میاننسلی هستند و میتوانند بنیان انسجام اجتماعی را تقویت کنند. آمار و گزارشها نشان میدهد آنها در بحث حفاطت از محیطزیست و مدیریت انرژی در محل زندگی و کار معمولا موفقتر و اثربخش تر عمل کرده و الگوهای مصرف را در بخش تولید بهینه میکنند.
دبیر کارگروه اشتغال و کارآفرینی معاونت ریاست جمهوری در امور زنان و خانواده با بیان اینکه «امروزه باید جهانی فکر کرد و محلی تولید کرد»، افزود: تاکید بر منحصر به فرد بودن یک محصول هنرهایسنتی و صنایعدستی به میزان تطابق آن با ذهنیت هنرمند است که در این میان زنان به دلیل روابط عاطفی و اهمیتی که به میراث گذشتگان دارند بهترین گزینه برای استمرار جریان فرهنگ و هنر در این مناطق خواهند بود.
رهایی بر ضرورت تشکیل کارگروههای مشترک میان دانشگاه و رسانه و بخشهای متولی در حوزه زنان و اقتصاد کشور با محوریت پژوهشکده هنرهایسنتی برای تبیین رویکرد و تقویت نقش و جایگاه زنان در سند توسعه اقتصاد هنرهایی سنتی تاکید کرد.
ضرورت آشنایی و آگاهی هنرمندان و اقتصاددانان از حوزه های یکدیگر
عضو کارگروه اقتصاد هنرهایسنتی پژوهشکده هنرهایسنتی مطالعات میانرشتهای را الزامی برای تدوین سیاستهای اثربخش در این حوزه دانست و افزود: امروزه با پیچیدهتر شدن مناسبات انسانی، پویایی و تغییر مداوم پدیدههای اجتماعی ضرورت توجه به مطالعات میانرشتهای در علوم انسانی بیش از پیش نمایان شده است؛ ایجاد فضای گفتوگو میان صاحبنظران رشتههای مختلف و بررسی ابعاد یک موضوع از منظر تخصصهای گوناگون میتواند به جامعیت نظرات و راهبردها در حل مسایل منجر شود. در سالهای اخیر مشکلات ناشی از تحریم و دشواری های دسترسی به بازار، اقبال به سمت علم اقتصاد و نظریه های اقتصادی را بیشتر کرده است.
رهایی گفت: تجربه نشان داده که در غیاب کرسیهای نظریهپردازی میانرشتهای و تنها با اتکا به روشهای بازاریابی و فروش نمیتوان انتظار بازار پایدار برای فروش محصولات را داشت. اثرات منفی این شکاف در سیاستگذاریهایی که برای رونق بازار فروش محصولات هنرهای سنتی و صنایعدستی اتخاذ میشود، مشهود است. در واقع دانش ناکافی هنرمندان و متخصصان هنری از اقتصاد و عدم آگاهی برنامه ریزان و سیاستگذاران اقتصادی از هنر باعث شده تا اتخاذ روشهای عبور از بحران فروش این محصولات، ناپایدار باشد.
عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی افزود: ایجاد اشتراک ذهنی میان دانش صاحبنظران حوزه اقتصاد و هنرهای سنتی و صنایعدستی امری اجتنابناپذیر برای توسعه بازار این محصولات است؛ تجربه ای که در کارگروه اقتصاد هنرهای سنتی اتفاق افتاد و منجر به ارایه یک سند توسعه اقتصاد هنرهای سنتی شد.
هنرهایسنتی را نمیتوان فقط در چارچوب قیمت بازاری ارزشگذاری کرد
رهایی با تشریح سیر تکامل مفهوم ارزش در اقتصاد گفت: بسیاری از محصولات صنایعدستی و هنرهایسنتی، مولفههایی متمایز از آنچه که در ارزش اقتصادی دیده میشود را در خود دارند. به عبارتی اصول، ارزشها و باورهای حاکم بر هنرهایسنتی و صنایعدستی نمیتواند تنها در چارچوب ارزشهای بازاری و قیمت بازاری به تمامی پوشش داده شود؛ لذا آشنایی با انواع ارزشهای یک محصول صنایعدستی یا هنرهایسنتی در قیاس با آنچه اقتصاد به عنوان ارزش تعریف میکند، میتواند مبنای گفتوگوی یک مطالعه میان رشتهای باشد.
عضو کارگروه اقتصاد هنرهایسنتی پژوهشکده هنرهایسنتی وزارت میراثفرهنگی با اشاره به دو دیدگاه غالب درباره ارزش صنایعدستی و هنرهایسنتی در میان صاحبنظران این بخش گفت: گروهی معتقدند تعیین ارزش یا نظام واحد ارزشی برای صنایعدستی و هنرهایسنتی ممکن نیست و به دلیل پیوند این ارزش با میراثفرهنگی، تعیین ارزش در هر کشوری تجربه متفاوتی را ایجاد میکند و در مقابل گروهی دیگر با شاخصهای اقتصادی و اجتماعی به دنبال ارزشگذاری محصولات صنایعدستی و هنرهایسنتی هستند.
مدرس و پژوهشگر حوزه اقتصاد با اشاره به تعاریف و تعابیر ارزش و اقتصاد هنر در یونسکو، گفت: در بخش ارزشهای اقتصادی بر منفعت اقتصادی ناشی از تجارت و خریدوفروش محصولات صنایعدستی و هنرهایسنتی و در شاخه اجتماعی به مهارتهای فراگرفته شده و تاثیر آن بر جوامع تاکید و توجه میشود. در واقع برای مطلوبیت، از بعد کمی و کیفی ابتدا به کارکردی که محصول دارد و نیازی که برطرف میکند و سپس به اثربخشی که بر اجتماع دارد، تمرکز می شود؛ به این معنا که یک محصول تا چه حد بر ثبات اجتماعی و مشارکت مردم تاثیر داشته است. در مراحل بعد از منظر احساسی اینکه تا چه حد تولید و مصرف آن محصول احساس خوشایندی در افراد جامعه ایجاد میکند و در نهایت ارزش اقتصادی را یعنی میزان هزینه و فایده تولید محصول به عبارتی مطلوبیت اقتصادی محصول چه میزان است، مورد بررسی قرار می گیرد.
توسعه پایدار و سازگاری مواد تولید صنایع دستی با محیط زیست
رهایی با اشاره به مفاهیم توسعه پایدار در حوزه محصولات هنرهایسنتی اظهار داشت: در سالهای اخیر به دلیل اهمیت مباحث محیطزیستی موضوع پایداری نیز به شاخصهای تعیین ارزش اضافه شده است؛ به این معنا که مواد اولیه و فرآیند تولید محصول صنایعدستی یا هنرهایسنتی تا چه میزان با اصول محیطزیست سازگار است؛ و میزان و روش استفاده از انرژی و همچنین مواد تجدیدشونده در طبیعت تا چه حد در تولید محصول جدی گرفته میشود.
مدرس دانشگاه بیان کرد: علاوه بر مباحث محیطزیستی، ادبیات توسعه اجتماعمحور و جامعه محلی نیز در ارزشگذاری محصولات صنایعدستی دیده میشود؛ اینکه در تولید محصول مورد نظر تا چه میزان از دانشمحلی بهره گرفته شده است و کالای تولیدی مبتنی بر سیستم زندگی جامعه محلی و متناسب با نیازهای انسانهای محلی و درچارچوب هویت فرهنگی آنها قرار دارد.
عضو کارگروه اقتصاد هنرهایسنتی پژوهشکده هنرهایسنتی وزارت میراثفرهنگی با اشاره به اهمیت بعد زیباشناختی محصولات هنری، گفت: توجه به ارزشهای زیباشناختی در تعیین نهایی ارزش یک محصول و اینکه تا چه حد این ارزشها توانسته باعث شکوفایی خلاقیت و بهبود کیفیت زندگی درونی فرد شود، بسیار مهم است؛ این موضوع هم در مورد مصرفکننده و هم در مورد تولیدکننده صادق است.
رهایی با اشاره به نمودار ارزشهای پنجگانه تولید و مصرف صنایعدستی و هنرهایسنتی بیان کرد: در این نموار حرکت از سمت ارزشهای بیرونی به سمت ارزشهای درونی است. ارزشهای اقتصادی و زیستمحیطی بیشتر جلوه بیرونی و عملی دارند و قابل اندازهگیری هستند، اما ارزشهای درونی یا ذاتی هر شاخه هنری مانند دانش فنی و مهارت فرد، اخلاق اجتماعی، هویت، هنر به مثابه شیوه تفکر میان مردم و هنرمندان و ارزشهای متعالی باید کشف شود.
هر گروهی از محصولات هنرهایسنتی و صنایعدستی نسبت به ارزش و قیمت حساس هستند و باید برای هر گروه در این زمینه راهبردهای مناسب توسعه بازار انتخاب شود.وی تصریح کرد: توجه به این ارزشها میتواند دستهبندیهای جدیدی در محصولات هنری در شاخه هنرهایسنتی و صنایعدستی ایجاد کند؛ برای مثال چادرشب گیلان که از ابریشم و به شیوه سنتی تهیه میشود را میتوان در ردیف کالاهای تزیینی سنتی در نظر گرفت که در بعد ارزشهای زیباشناختی و هنر متعالی و نیز ارزش زیستمحیطی دارای بالاترین امتیاز است.
دبیر کارگروه اشتغال و کارآفرینی معاونت ریاست جمهوری در امور زنان و خانواده افزود: محصول هنر سنتی و صنایع دستی میتواند با ایجاد فضای تعاملی میاننسلی منجر به ایجاد ارزش اجتماعی هم بشود، اما قیمت بالای یک محصول در ایجاد ارزش ذهنی اقتصادی برای مصرفکننده موفق نیست، مگر اینکه سایر ابعاد ارزشی آن نیز به مصرفکننده منتقل شود.
مدرس دانشگاه گفت: در نقطه مقابل وقتی در تولید چادر شب به جای ابریشم از کاموا استفاده شود و با دستگاههای نیمه خودکار بافته شود در ردیف محصولات تجاری قرار میگیرد که به دلیل قیمت تمام شده پایینتر به نظر مصرفکننده مطلوب بوده و ارزش اقتصادی دارد و حاضر به خرید آن میشود، اما به دلیل آنکه خریدار نسبت به ارزشهای محیط زیستی و زیباشناختی محصول (به دلیل بی اطلاعی) ناآگاه است، این عدم مطلوبیت را در محاسبات خود نادیده میگیرد.
انتهای پیام