به گزارش «شیعه نیوز»، عبدالله بلواسی، فعال صنفی کارگران مریوان در استان کردستان میگوید: اینکه ۱۱۰ زن را شناسایی کردهاند، اول ماجراست؛ بدون تردید آمار واقعی بسیار بیشتر از این عددها است؛ همانطور که اعلام کردهاند این آمار فقط متعلق به هفت روستای استان کرمانشاه است؛ بنابراین اگر کل استانهای غربی را پایش کنند، آمار واقعی چند برابر این عدد است.
سیام بهمن در خبری اعلام شد: «طی ماههای گذشته ۱۱۰ زن کولبر در روستاهای ۷ شهرستان سروآباد، بانه و کامیاران در استان کردستان و پاوه، ثلاث باباجانی، جوانرود و روانسر استان کرمانشاه شناسایی شدهاند و تحت پوشش فعالیتهای اشتغالزایی بنیاد برکت قرار گرفتهاند.»
عبدالله بلواسی (فعال صنفی کارگران مریوان در استان کردستان) در این رابطه با اشاره به فقدان فرصتهای شغلی در استان کردستان حتی برای مردان، به ایلنا میگوید: چرا باید یک زن، کوله بار بر دوشش بگذارد و به اسم کولبر، از کوهستانهای سخت و پرخطر بگذرد؟ آیا این کار، دلیلی جز استیصال و ناچاری میتواند داشته باشد؟!
وی ادامه میدهد: در استانهای مرزی فرصتهای اشتغال بسیار محدود است؛ از معدود فرصتهای شغلی موجود نیز هرگز حمایتی صورت نگرفته است؛ به همین دلیل است که نیروی جویای کار، چارهای ندارد جز اینکه به کولبری پناه ببرد؛ اما اینکه زنان بخواهند چنین شغل پرخطری را که اصلاً «شغل» نیست، برعهده بگیرند، بسیار دلخراش و ناراحت کننده است.
به گفته بلواسی، در کشور اسلامی، وضع زندگی و معاشِ زنان بدسرپرست یا خودسرپرست، نباید اینگونه باشد؛ وقتی شعار مبارزه با بیعدالتی میدهیم، باید حواسمان به شهروندانمان باشد؛ به این زنان محروم که جان خود را بر سرِ «نان» به قمار گذاشتهاند!
او اضافه میکند: اینکه ۱۱۰ زن را شناسایی کردهاند، اول ماجراست؛ بدون تردید آمار واقعی بسیار بیشتر از این عددها است؛ همانطور که اعلام کردهاند این آمار فقط متعلق به هفت روستای استان کرمانشاه است؛ بنابراین اگر کل استانهای غربی را پایش کنند، آمار واقعی چند برابر این عدد است.
بلواسی در پایان میگوید: مسئولان باید پاسخ بدهند سرمایههای عظیم این مملکت، کجا و برای چه کسانی هزینه میشود؟ چرا یک زن باید بار بر دوش بگذارد و به کولبری پناه بیاورد؟ چرا هیچ حمایتی از این زنان تنها نمیشود؟ وقتی این زنان، دچار مصدومیت و بیماری میشوند، چه کسی حامی آنهاست؛ کدام نهاد به داد خانوادههای محروم آنها میرسد؟! مگر اصل ۲۹ قانون اساسی نمیگوید برخورداری از بیمه و حمایتهای اجتماعی، حقی است همگانی! پس حق این زنان کجا رفته است؟!