به گزارش «شیعه نیوز»، یک جامعه شناس گفت: در برخی جوامع ازدواج در سنین پایین با مناسبات هویتی قوی برای خانوادهها و دخترانشان گره میخورد، به گونهای هویت دختران در گرو ازدواج کردن است و خانوادهها ازدواج دخترانشان در سن پایین را عامل فخر میدانند.
دکتر سمیه فریدونی با اشاره به اهمیت بازنمایی "نقش" و "مسئولیت" زنان در جوامع، اظهار کرد: بدلیل فرهنگ موجود در جامعه و نوع نقش های تعریف شده، ازدواج برای یک زن امر متفاوتی با ازدواج برای یک مرد است و به همین دلیل است که رویکرد افراد در مواجهه با یک دختر ازدواج نکرده بسیار متفاوتتر از مواجهه با پسر ازدواج نکرده است و لذا ازدواج کردن برای دختران حتی در سنین کودکی تا این اندازه اهمیت می یابد.
در برخی جوامع دختری که نتواند ازدواج کند کارکرد خود را از دست داده است
وی افزود: معمولا مردان در چنین جوامعی با درآمدزایی تعریف میشوند و "نان آور" بودن اولین نقش هویتی آنها در این جوامع است، به طوری که اگر نتوانند از سن ۱۵ یا ۱۷ سال به بعد درآمدی داشته باشند مورد نکوهش قرار میگیرند. مناسبات ازدواج برای دختران در این جوامع نیز همین شرایط را دارد، دختری که نتواند ازدواج کند در واقع کارکرد خود را از دست داده است و اینگونه با حجمی از استرس، اضطراب، فشار و نگرانی برای ازدواج نکردن آن دختر مواجه میشویم.
به گفته این جامعه شناس، اغلب در جوامع سنتیتری که در آنها باورهای جنسیتی، تقسیم کار جنسیتی، هنجارهای مبتنی بر جنسیت، ارزشها و نظم جنسیتی بسیار رواج دارد، کودک همسری و یا ازدواج کودکان نیز قویتر است.
تشکیل خانواده باید با کیفیت مناسبی همراه باشد
فریدونی درباره علت نگرانی از کودک همسری و اهمیت پرداختن به آن، تصریح کرد: خانواده در عصر جدید مبنای توسعه هر کشوری تلقی میشود، به طوری که کشورهای توسعه یافته بالاترین توجه خود را به مباحث خانواده معطوف کردهاند بنابراین خانواده باید از کیفیت مناسبی برخوردار باشد و این کیفیت مناسب به طرفین تشکیل دهنده خانواده وابسته است. چگونه از دختر ۱۳ سالهای که از آگاهی کافی برخوردار نیست و دورههای سنی خود را تکمیل نکرده است انتظار تشکیل یک خانواده باکیفیت را داریم؟.
وی با تاکید بر نادیده گرفتن رشد کودک و ایجاد یک خانواده باکیفیت در مقوله ازدواج کودکان، افزود: حتی اگر فرض را بر ازدواج کودکان در سن ۱۳ سالگی بگذاریم آیا آن کودک میتواند با ازدواج خود به تشکیل خانوادهای با کیفیت و در نهایت تربیت و رشد درست فرزندان در آن خانواده کمک کند؟.
فریدونی تاکید کرد: نمیگویم این مساله غیر ممکن است چراکه ممکن است با نسبت بسیار پایین در برخی جوامع ازدواج کودکان به تشکیل خانواده با کیفیت بیانجامد اما یافتهها به ما نشان میدهد این اتفاقی نادر است. چگونه از کودکی انتظار پذیرفتن بار مسئولیت یک خانواده را داریم؟. آنچه در حوزه خانواده نیازمند آن هستیم اطمینان از استحکام و کیفیت خانواده است که مطابق با یافتهها ازدواج کودکان این اطمینان را به ما نمیدهد.
باور ازدواج در سن پایین برای "تربیت زن" توسط مرد
این پژوهشگر حوزه جامعه شناسی زنان به ازدواج دختربچههای کم سن با مردان نیز اشاره کرد و گفت: متاسفانه باوری در برخی جوامع وجود دارد که زنان در سن پایین پیروی بیشتری از مردان دارند و اصطلاحا "حرف شنوی" بیشتری از مردان دارند. از این رو زنان را در سن پایین به عقد مردان در میآورند. حتی در برخی جوامع این باور وجود دارد که مردان میتوانند زنان در سن کم را "تربیت" کنند چراکه آنها در سن پایین "حرف شنوی" بیشتری از مردان دارند و این اختلاف سنی در ازدواج را مناسب هم میپندارند.
فریدونی با تاکید بر اهمیت توان افزایی زنان در راستای مقابله با ازدواج کودکان این را هم گفت که زنان ما توانا نیستند و برای توانا شدن به ابزارهای مختلفی احتیاج داریم. همچنین در این حوزه تغییر فرهنگ، باورهای اجتماعی، تغییر باورهای خانوادهها و تغییر باورهای خود دختران نقش ویژهای دارد.
اهمیت ایجاد گفتمانی برای شنیده شدن دیدگاههای ازدواج کودکان
این جامعه شناس با اشاره به اهمیت انجام پژوهش در این زمینه و ایجاد گفتمان برای جلوگیری از کودک همسری، افزود: ما باید گفتمانی برای شنیده شدن دیدگاه کسانی که درگیر این پدیده هستند و همچنین دیدگاه حاکمیت ایجاد کنیم. کسانی که درباره مقوله کودک همسری یا ازدواج کودکان صحبت میکنند به دنبال اثبات خود نیستند بلکه دلنگران خانوادهها و رشد کودکاناند. کما اینکه اگر پژوهشها و گفتمانهایی در سطح وسیع در این زمینه انجام شود مشخص شود آیا ما در حال اشتباه هستیم و کودکانی که ازدواج کردهاند اکنون خانوادههای باکیفیتی دارند؟.
وی معتقد است که اگر تشکیل خانواده با کیفیت برایمان بحث تخصصی محسوب نشود و تنها به افزایش آمار ازدواج تکیه کنیم کودک همسری پدیده ناخوشایندی است که عوارضی در پی خواهد داشت. همچنین کودک همسری فرآیند کیفیت نسل را نیز زیر سوال میبرد چراکه بچهای که ازدواج میکند خود کودک است و میخواهد کودک دیگری را وارد اجتماع کند و مشخص نیست چه آسیبهایی در انتظار کیفیت آن نسل خواهد بود.
این پژوهشگر در پایان تصریح کرد: برای مقابله با ازدواج کودکان نیازمند ترکیبی از رویکردهای خرد و کلان در حوزههای مختلف هستیم چراکه کودک همسری و یا ازدواج کودکان پدیدهای پیچیده است. از سوی دیگر برای حل بحرانهای اجتماعی باید از قضاوتها دست برداریم. زمانی که قضاوت از یک پدیده به قضاوت انسانها معطوف میشود منجر به ایجاد مواجهه اجتماعی میشود که نتیجه عکس بر جای میگذارد.