۰

داستان ارزش یک انسان

در این مطلب داستان ارزش یک انسان را برای شما آورده ایم.
کد خبر: ۲۵۰۹۵۲
۱۲:۴۲ - ۲۲ بهمن ۱۳۹۹

«شیعه نیوز»: سخنران در حالی که یک بیست دلاری را بالای دست برده بود، از افراد حاضر در سمینار پرسید: چه کسی این ۲۰ دلار را می‌خواهد !؟ دست‌ ها همه بالا رفت، او گفت: قصد دارم این اسکناس را به یکی از شما بدهم ؛ اما اول اجازه بدهید کارم را انجام دهم .

سخنران ۲۰ دلاری را مچاله کرد و دوباره پرسید: هنوز کسی هست که این اسکناس را بخواهد !؟ دست‌ ها همچنان بالا بود...

او گفت: خب اگر این کار را بکنم، چه می‌ کنید؟

سپس اسکناس را به زمین انداخت و آن را زیر پایش لگد کرد . او ۲۰ دلاری مچاله و کثیف را، از روی زمین برداشت و گفت: کسی هنوز این را می‌خواهد !؟ دست‌ها باز هم بالا بود !

سخنران گفت: دوستان من، شما همگی درس ارزشمندی را فرا گرفتید، در واقع چه اهمیتی دارد که من با این ۲۰ دلاری چه کار کردم ؛ مهم این است که شما هنوز آن را می‌ خواهید . چون ارزش آن کم نشده است، این اسکناس هنوز ۲۰ دلار می‌ ارزد.

خیلی وقت‌ ها در زندگی به خاطر شرایطی که پیش می‌آید، زمین می‌خوریم، مچاله و کثیف می‌شویم، احساس می‌کنیم که بی‌ ارزش شدیم، اما اصلاً مهم نیست که چه اتفاقی افتاده و چه اتفاقی خواهد افتاد! شما هرگز ارزش خود را از دست نخواهید داد؛ کثیف یا تمیز، مچاله یا تاخورده، هنوز برای کسانی که شما را دوست دارند ارزشمند هستید.

منبع : میگنا

ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: