به گزارش «شیعه نیوز»، در دوران شیوع ویروس کرونا سلامت تمامی افراد جامعه به یکدیگر وابسته است و در چنین شرایطی که باید کنشهای اجتماعی با تفکر و تعقل بیشتری همراه باشد، متأسفانه برخی اقشار جامعه با خودخواهی و پرداختن به علاقهمندیهای خود سبب ادامهدار شدن زنجیره انتقال کرونا میشوند. برخی مردم همچنان مشغول تفریح، سفر، مهمانی و پاساژگردیاند و برخی دیگر نیز در زمان ممنوعیت حضور در مناسک عبادی در هیئات، مساجد و تجمعات مذهبی شرکت میکنند و بدین ترتیب باعث شیوع بیش از پیش این ویروس میشوند. مصداق این رفتار را میتوان پایمال کردن حقالناس دانست، حقی که مربوط به حیات و سلامت افرادی میشود که برای مصون بودن از ویروس، پروتکلهای بهداشتی را رعایت میکنند اما با بیمبالاتی سایرین در معرض بیماری قرار میگیرند.
تفردگرایی و رفتارهای غیرمسئولانه برخی افراد سلامت تمامی افراد جامعه را تحت تأثیر قرار میدهد و باید برای کاهش آن چارهاندیشی شود. در گام نخست باید به ریشهیابی دقیق این پدیده پرداخت تا متعاقب آن برنامهریزی صحیحی انجام شود. تفاوتهای فرهنگی، شرایط اجتماعی و تاریخی و عوامل دیگر همگی باعث ایجاد این روحیه در شرایط بحران و اپیدمی میشود؛ با ریشهیابی این نوع رفتارها میتوان در سطح فردی و اجتماعی به شکل کارآمدتری سیاستگذاری کرد. مردم و مسئولان در شرایط بحران از وظایف خاصی برخوردار هستند که نمیتوان با سادهنگری از آن گذشت اما باید شرایط را برای تحقق وظایف مهیا کرد.
بررسی چرایی رفتارهای خودنگرانه و بیتوجهی به حقالناس در زمان بحران یکی از اقداماتی است که برای ایجاد همبستگی و همدلی بیشتر باید انجام شود. کنشهای نهادینهشده را که در شرایط حاضر نمود پیدا کرده است میتوان از نگاه جامعهشناسی، روانشناسی و دینی بررسی و از همین مناظر برای کاهش آن چارهاندیشی کرد. ایکنا برای بررسی چرایی رفتارهای خودنگرانه در شرایط بحرانی به گفتوگو با کارشناسان حوزه روانشناسی، اجتماعی و دینی پرداخته است که در ادامه از نظرتان میگذرد.
جمعگرایی در فرهنگ شرقی
علیرضا عابدین، روانشناس اجتماعی، در ریشهیابی رفتارهای خودنگرانه با اشاره به تفاوت فرهنگ شرق و غرب، گفت: هنگامی که رفتار انسان را در طول تاریخ بررسی میکنیم، درمییابیم که انسان موجودی اجتماعی و در عین حال فردی است. در فرهنگهای متفاوت، ابعاد مختلف روحی انسان تشویق میشود و رشد بیشتری پیدا میکند. برای مثال در فرهنگ غرب تفردگرایی از سنین کم رشد میکند و کودکان به عنوان یک جزیره خودکفا و با ساختارهای درونی تربیت میشوند. در جوامع غربی افراد از کودکی به تنها بودن عادت میکنند و این شرایط آسیب روحی کمتری را برای آنها به دنبال دارد اما در جوامع شرقی روحیه افراد بسیار متفاوت است. در فرهنگ شرقی افراد با داربستهای بیرونی رشد میکنند و محیط بیرونی در تربیت و رشد آنها بسیار تأثیرگذار است.
وی با بیان اینکه جامعه ایرانی ویژگی جمعگرایی و خانوادهمحوری دارد و سبک زندگی اسلامی نیز این ویژگی را تقویت میکند، اظهار کرد: مکتب اسلام جمعگرایی را بیش از فردگرایی تشویق میکند، هرچند در اسلام تقویت ریسمان فردی میان هر شخص و خدا تشویق میشود اما همواره به انجام مناسک، تشریفات و آداب و رسوم در قالب جمعی بیشتر توصیه میشود. خانواده ایرانی ـ اسلامی خانوادهای جمعگراست.
آیا تفردگرایی غربی در فرهنگ ایرانی رسوخ کرده است؟
این روانشناس اجتماعی با اشاره به تفاوت تفردگرایی غربی و شرقی، گفت: خودنگری و فردیتجویی غربی در چند قرن گذشته به خصوص در دوران حکومت پهلوی و قاجار و در حال حاضر از سوی رسانههای جمعی در تفکر ایرانیان تقویت شده است. با این حال فردیتگرایی و خوداندیشی در فرهنگ ایرانی از تفردگرایی غربی بسیار متفاوت است و از جنس برآمدن از زندگی شخصی و به اصطلاح گلیم خود را از آب بیرون کشیدن است. خوداندیشی و خودخواهی ایرانیان در شرایط بحرانی در حافظه جمعی چندین ساله آنها از دوران حکومت استبدادی قاجار و پهلوی و همچنین فشار استبدادی دولتهای خارجی در شرایط بحران، جنگ و سختی در قرون گذشته ریشه دارد. این اندیشه در حافظه جمعی ایرانیان وجود دارد و در مواقع بحران با رفتارهای خودنگرانه و پرخاش منفعلانه نمود مییابد.
عابدین با بیان اینکه سیاستگذاران و عاملان دولتی وظیفه افزایش همبستگی در میان افراد جامعه را برعهده دارند، تصریح کرد: سیاستگذاران باید الگوی رفتاری افراد یک جامعه را در شرایط بحرانی شناسایی کنند و برای کاهش آسیبهای اجتماعی، درصدد برطرف کردن موانع همبستگی باشند. اگر افراد یک جامعه نتوانند در مواقع بحرانی احساسات خودشان را تعدیل کنند، جامعه دچار بحران مضاعف میشود و کنترل کردن شرایط سختتر از گذشته خواهد شد.
تفکر آسیبناپذیری
وی با تشریح ویژگیهای روحی افراد در شرایط بحران، گفت: در کنار ویژگیهای اجتماعی ذکرشده باید در نظر داشت که ویژگیهای فکری و روحی نیز در عملکرد افراد جامعه تأثیرگذار است و در شرایط اپیدمی و بحران چنین ویژگیهایی بیش از پیش قابل شناسایی و رؤیت است. از جمله تفکراتی که در شرایط بحرانی در جوامع بسیار افزایش مییابد، تفکر آسیبناپذیری است. افراد جامعه در وضعیت بحرانی خود را از خطر و بیماری به دور میبینند و گمان میکنند که خطر برای دیگری است و آنها از خطر، بیماری و آسیب به دورند.
این روانشناس اجتماعی اطمینان از صحت منبع خبری را از عوامل مهم تأثیرپذیری افراد یک جامعه از منبع خبر در شرایط بحران دانست و ادامه داد: اطمینان از صحت منبع خبر باعث افزایش تطبیقپذیری و رعایت قابل توجه اصول در شرایط بحرانی میشود. برای نمونه اعتماد جهانیان به پروتکلهای سازمان جهانی بهداشت بیشتر از سایر منابع خبری است، چراکه دولتها در جریان اطلاعرسانی به افراد صادق نبودند. دولتها باید در نظر داشته باشند که فرهنگسازی و اطلاعرسانی دقیق در افزایش رعایت دستورالعملها بسیار اثرگذار است و باید اعتماد مردم به رسانه آن جامعه بالا باشد تا اثرگذاری بیشتری را شاهد باشند.
عابدین با تأکید بر اینکه شیوع کرونا نیاز روحی افراد را تغییر نداده است، گفت: نیاز افراد به تفریح، سفر و مهمانی و فعالیتهای مذهبی در قیاس با گذشته کاهش نیافته و شاید بیشتر از غذای فیزیکی مورد نیاز آنان است. البته نمیتوانیم تفریح و نیازهای روحی را نادیده بگیریم و باید فرهنگسازی مناسبی انجام و پروتکلهای بهداشتی برای افراد به درستی تعریف شود تا با کمترین آسیب بتوانیم این نیازها را برطرف کنیم. باید به دنبال راهکار باشیم تا با کمترین آسیب به زیست معمولی خود بازگردیم.
وی با پرداختن به تفکر رایج «ما و آنها» که در دو دهه اخیر میان ایرانیان شکل گرفته است، اظهار کرد: دودستگی میان ما و آنها و برتریجویی گروهی از گروههای دیگر در جامعه ایجاد و باعث شده که از نظر اقلیت قومی و هر عنصر اثرگذار اجتماعی و فرهنگی دیگر همبستگی در کشور بسیار کمرنگ شود. این موضوع صرفاً به ویروس کرونا بازنمیگردد، بلکه در همه زمینهها لازم است که اقداماتی انجام شود تا شاهد یکپارچگی باشیم. باید بدانیم که شعار دادن دردی را دوا نمیکند و برای درمان این تفکر نیاز به اقدامات چندوجهی و فکرشده داریم.
تغییر نگاه سیاستگذاران؛ راه ایجاد همبستگی
این روانشناس اجتماعی با اشاره به مسئولیت سیاستگذاران و دولتمردان به ارائه چند راهکار پرداخت و گفت: در مرحله اول باید به عنوان یک سیاستگذار تمرکز خود را بر روی اوقاتی صرف کنیم که افراد در کنار هم هستند. البته به علت شیوع کرونا محدودند و رسانههای جمعی از جمله ابزارهای مؤثر است و باید از این ابزار برای انتقال اطلاعات استفاده کنیم. بخشی از کاهش اعتبار رسانه ملی نزد عموم مردم به دلیل اخباری است که افراد از صحت آن اطمینان ندارند و به موقع به دست آنها نمیرسد. از طرفی حذف شخصیتهای تأثیرگذار و محبوب نیز باعث کاهش محبوبیت رسانه و اثرگذاری آن در بین مردم میشود. باید تلاش کنیم که اثرگذاری این رسانه را نزد مردم افزایش دهیم و از این ابزار قدرتمند استفاده کنیم.
در ادامه برای کامل کردن این پازل با نگاه دینی به گفتوگو با حجتالاسلام اسماعیل غفاری، کارشناس اخلاق، پرداختیم.
غفلت یا جهل؟
این کارشناس دینی با بیان اینکه بیتوجهی مردم به ویروس کرونا میتواند دلایل متعددی داشته باشد و دلیل اصلی آن را نبود آگاهی و اطلاعات دقیق خواند و گفت: اینکه افراد جامعه خودنگرانه در شرایط اپیدمی رفتار میکنند، دلایل متعدد اجتماعی، رفتاری و ... دارد اما بیشتر از آنکه این موضوع به خودخواهی بازگردد، به فقدان آگاهی و اطلاعرسانی دقیق مربوط و نوعی غفلت محسوب میشود. نوعی از فقدان آگاهی، غفلت و نوع دیگر جهل است. انسانها عمدتاً دچار غفلت میشوند، یعنی جامعه دچار فراموشی در مورد پیامدهای کرونا برای انسان، جامعه و خانواده میشود.
حجتالاسلام غفاری با اشاره به نقش رسانهها، تأکید کرد: باید سعی کنیم که به واسطه تبلیغات صحیح، اطلاعرسانی به موقع و آگاه کردن مستمر افراد، جامعه را از غفلت نجات دهیم. از طرفی جهلی را که در جامعه شایع است درمان کنیم، چراکه افراد از این ویروس آگاهی و اطلاعات دقیقی ندارند.
وی از لزوم نظارت در بهبود این روند نیز سخن گفت و اظهار کرد: نظارت در جوامع بسیار اثرگذار است و افراد اگر بدانند که نظارت دقیق صورت میگیرد، تمام قوانین و پروتکلها را رعایت میکنند. در کنار آگاهی باید به نظارت مستمر نیز توجه کرد، چراکه باعث افزایش رعایت قوانین و پروتکلها میشود.
در ادامه از منظری دیگر در گفتوگو با حجتالاسلام نصیر عابدینی، روانشناس دینی، مفهوم «ناهماهنگی شناختی» بررسی شد و برای بررسی جنبههای روانشناسی خودخواهی در شرایط بحران و نادیده گرفتن مصلحت جمعی، با این روانشناس دینی به گفتوگو نشستیم.
تناقض شناختی
حجتالاسلام نصیر عابدینی با اشاره به مفهوم ناهماهنگی شناختی، بیان کرد: ناهماهنگی شناختی یا ناهمسازی شناختی هنگامی اتفاق میافتد که ما دو اطلاعات با عنوان شناخت در ذهنمان تعریف شده است که با یکدیگر در تضاد و حتی در تناقض هستند. چنین وضعیتی در افراد برای مدتی باعث آشفتگی رفتاری میشود تا در نهایت یک شناخت را به نفع شناخت دیگر کنار بگذارند. در حال حاضر نیز در جوامع چنین اتفاقی در حال رخ دادن است. از طرفی افراد از نیاز به تفریح، ارتباط، دینداری، یادگیری و ... شناخت دارند و از طرف دیگر از ویروس کرونا شناختی دارند که به خطر انداختن سلامت و زندگی سایر افراد جامعه و خانواده آنها را در پی دارد. در چنین شرایطی ابتدا جامعه به واسطه تضاد و تناقض این دو شناخت در شک عمیقی فرومیرود اما در نهایت یکی از آنها پیروز میشود.
این روانشناس با پرداختن به وضعیت موجود در جامعه در پی شیوع کرونا و بیتفاوتی برخی گروهها به رعایت پروتکلهای بهداشتی، گفت: در میان افرادی که به اصطلاح خودنگرانه رفتار میکنند، شناختی که براساس آن نیاز آنها به روابط اجتماعی، تجمعات دینی و... تعریف شده در برابر خطرات ویروس کرونا با توجیهاتی پیروز شده است. بدین ترتیب افراد با مطرح کردن بهانههایی در خصوص خطرات این ویروس مانند استفاده از ماسک و مواد ضد عفونیکننده و رعایت فاصله اجتماعی مسئولیت خود را کنار میگذارند و به رفتارشان مشروعیت میبخشند.
در پایان حجتالاسلام والمسلمین کمال عابدینی، کارشناس دینی، به بررسی برخی از راهکارها برای کاهش رفتارهای غیرمسئولانه در این خصوص پرداخت.
قانونگذاری مؤثر
عابدینی با اشاره به منیتهای کاذب که در وضعیت بحرانی بیش از پیش مشهود است، تصریح کرد: فقط دو راهکار برای کنترل رفتار افراد و افزایش مسئولیتپذیری اجتماعی وجود دارد. نخست، تقویت باور الهی و مفاهیمی همچون حقالناس است که باعث میشود افراد خود را در مقابل دیگران مسئول بدانند و این مهم را بپذیرند که رفتار آنها بر جامعه اثرگذار است. اگر هر فرد بداند که رفتار و کنش او در جامعه اثرگذار است و مسئولیت آن اثر برعهده خودش است باعث میشود که افراد با دقت بیشتری رفتار کنند و به خصوص در شیوع کرونا بدانند که مسئولیت به خطر افتادن سلامت دیگران برعهده آنهاست.
وی از قانونگذاری مؤثر به عنوان راهکاری دیگر یاد کرد و گفت: تقویت قانون و ابزار حاکمیتی میتواند بسیار مؤثر باشد. اگر افراد به لزوم رعایت حق دیگری توجه نکنند، باید بدانند که نظارت جدی صورت میگیرد. این عامل میتواند بسیاری از افراد را به رعایت اصول و قواعد بهداشتی مجاب کند.
شیوع کرونا بر سلامتی تکتک افراد جامعه تأثیرگذار است. با این حال شاهد رفتارهای خودنگرانه هستیم که کارشناسان ریشه آن را حافظه جمعی ایرانیان از دوران استبداد، تفکر آسیبناپذیری، ناهماهنگی شناختی، نبود اطلاع دقیق و... مطرح کردند. بدین سبب باید برای اصلاح جامعه به منظور دستیابی به سلامت هرچه بیشتر چند گام اساسی تعریف کنیم. در گام نخست باید اعتبار رسانه ملی را نزد عموم مردم ترمیم کنیم و پلهای جدیدی میان مردم و مسئول بسازیم. در خصوص تربیت فرزندان باید از ابتدا مسئولیت اجتماعی و نوعدوستی را به آنها آموزش دهیم و در بازیها، مدارس و سرفصلهای تربیتی فرزندان باید چنین مطالبی را بگنجانیم و با آنها تمرین کنیم. در خصوص بزرگسالان نیز باید فرهنگسازی براساس اطلاعات دقیق صورت گیرد و اصول بهداشتی مدام برای آنها تکرار شود. قانونگذاری و نظارت نیز از اصول مهمی است که آن هم از سوی سیاستگذاران باید به درستی انجام شود تا کسی از روی غفلت باعث بیماری و شیوع این ویروس منحوس نشود.