به گزارش «شیعه نیوز»، دکتر حسین ابراهیمی مقدم، روانشناس و عضو سازمان نظام روانشناسی و مشاوره درباره دلایل و راهکارهای موجود در برابر مساله خودکشی اظهار می دارد: خودکشی مثل قطره آخری است که لیوان پر را لبریز می کند یعنی اتفاقاتی از قبل رخ داده است. به طور معمول می بینیم کسانی که خودکشی می کنند از قبل راجع به آن فکر می کنند. زمان این پروسه به میزان فشار ها بستگی دارد. اگر فرد، ناامیدی زیادی را در زندگی خود تجربه کند خطر خودکشی او تا چهار برابر افزایش پیدا می کند. بنابراین وقتی دیدیم کسی در زندگی خود بسیار ناامید است این می تواند زنگ خطری برای ما باشد. این افراد به شدت حالت های افسردگی را نشان می دهند. این افراد تلاش کمی دارند، امید به آینده ندارند و حتی به مسائل بهداشتی بی توجه هستند. خلق پایینی دارند و عمدتا حرف های منفی می زنند. ما تعارف نداریم جامعه ما جامعه ای افسرده است.
متن گفت وگوی خبرنگار شفقنا زندگی با دکتر ابراهیمی مقدم را می خوانید:
_ با توجه به گذشت یک سال از شیوع کرونا، آیا این همه گیری با فشارها و استرس هایی که به همراه داشت تاثیر خود را بر شیوع بیماری های اعصاب و روان نشان داده و آماری از افزایش افسردگی ثبت شده است؟
در ایران این آمار ها معمولا اعلام نمی شود. ولی در خارج از کشور آمار هایی وجود دارد.
_ در مورد روند خودکشی در ایران چطور؟ مهم ترین دلایل این اقدام را در چه می بینید؟
هیچ مرگی به اندازه خودکشی دوستان و خویشاوندان را دچار احساسات پریشان کننده و حس گناه و سردرگمی و خجالت نمی کند. در سال اول خودکشی آمار مرگ و میر بازماندگان افزایش پیدا می کند و این چیزی است که رخ داده و از قدیم هم وجود داشت و فیلسوفان زیادی در این رابطه صحبت کرده اند. رمان نویسانی چون تولستوی و ویرجینیا ولف در مورد خودکشی صحبت هایی کرده اند.
یکی از اصطلاحات در این رابطه اندیشه پردازی در مورد خودکشی است که به افکاری اشاره می کند که مربوط به قتل نفس است و این در مقایسه با اقدام به خودکشی و یا خودکشی کامل به مراتب بیشتر است. در بسیاری از موارد افراد به خودکشی فکر می کنند ولی اقدام به خودکشی نمی کنند. اقدام به خودکشی شامل رفتارهایی است که فرد انجام می دهد تا بمیرد. حال شاید به مرگ منجر نشود ولی او این کار را کرده است تا بمیرد. اصطلاح دیگری به نام پیرا خودکشی وجود دارد که فرد به طریقی اقدام می کند که نمیرد یعنی به طریقی به دیگران اطلاع می دهد تا جلوی او را بگیرند ولی ظاهر را جوری می سازد که می خواهد این اتفاق بیفتد. خودکشی پیرامون رفتار هایی که با نیت مردن است صورت می گیرد و می تواند جرح و خوردن قرص و… باشد. برآورد های ما نشان می دهد که این موارد زیاد است و گاهی فرد کارهایی را انجام می دهد که به خودش آسیب برساند حتی از جمله وارد کردن خراش به بدنش و مشاهده این موارد در دوره نوجوانی رو به افزایش است. وقتی این آسیب رساندن به خود تا حد مرگ پیش برود گفته می شود که فرد قصد خودکشی داشته است.
بعد از شیوع کرونا نرخ رشد خودکشی بالاتر رفته است
نرخ حقیقی خودکشی بسیار بیشتر از آن چیزی است که ما می بینیم. حتی مرگ هایی که بعضا تصادفی به نظر می رسند می توانند هدف خودکشی را در خود داشته باشند. با این وجود در کشور های جهان اول برآورد شده است که به طور متوسط در هر بیست دقیقه یک نفر در آمریکا اقدام به خودکشی می کند. بعد از شیوع همه گیری کرونا در کشورهایی که آمار ارائه می کنند نرخ رشد خودکشی بالاتر رفته است به طور مثال در آمریکا یک در هزار در هر سال است و تقریبا از هر بیست مورد اقدام به خودکشی یکی منتهی به مرگ می شود.
آمارهایی از خودکشی در جهان
۹ درصد از انسان ها دست کم یک بار در زندگی خود در مورد خودکشی فکر کرده اند
این احتمال که مردان خود را بکشند چهار برابر است
زنان بیشتر پیراخودکشی می کنند
آمار های جهانی نشان می دهد که حدود ۹ درصد از انسان ها دست کم یک بار در زندگی خود در مورد خودکشی فکر کرده اند. ۲.۵ درصد هم دست کم یک بار اقدام به خودکشی کرده اند. این احتمال که مردان خود را بکشند چهار برابر است. تعداد اقدام به خودکشی در مردان کمتر از زنان است ولی تعداد خودکشی های موفق مردان بیشتر از زنان است. به عبارتی زنان بیشتر پیراخودکشی می کنند و جوری خودکشی می کنند که نمیرند. مرد ها از روش های خاصی از جمله حلق آویز شدن استفاده می کنند و زن ها از مواردی چون خوردن قرص بیشتر استفاده می کنند که همین نرخ خودکشی را کمتر می کند.
خودکشی در دوران نوجوانی و پیری افزایش بیشتری پیدا می کند
اکثر کسانی که دست به خودکشی زده اند در هنگام عمل افسرده بودند
۱۵ درصد از کسانی که با تشخیص افسردگی بستری شده اند در نهایت به علت خودکشی فوت شده اند
گزارشات نشان می دهد که خودکشی در دوران نوجوانی افزایش بیشتری پیدا می کند. ولی می بینیم میزان خودکشی بار دیگر و اینبار در دوران پیری افزایش پیدا می کند. البته دلایل متعدد هستند اینکه حس می کنند نمی توانند مثل گذشته زندگی کنند و ضعف هایی که دارند و یا سندرم آشیانه خالی که فرزندان از دور و بر او می روند و تنها می ماند. یا به درجه ای می رسد که حس می کند نمی تواند بالاتر از این برود و از نظر قدرت و مکنت و پول و بحث های معنویت و بحران میانسالی و افسردگی و… بحث اختلال های روانی هم مطرح است. افرادی که خُلق آنها مشکل دارد در افسردگی های اساسی بیشتر دچار افکار خودکشی می شوند. به عبارتی آمار ها نشان می دهد اکثر کسانی که دست به خودکشی زده اند در هنگام عمل افسرده بودند. ۱۵ درصد از کسانی که با تشخیص افسردگی بستری شده اند در نهایت به علت خودکشی فوت شده اند. بیماری های روانی دیگری هم حائز اهمیت هستند چون ۹۰ درصد کسانی که خودکشی می کنند یک اختلال روانی را نشان داده اند. از میان کسانی که به خاطر اسکیزوفرنی یا اختلال دو قطبی بستری شده اند ۱۰ تا ۱۲ درصد سرانجام بخاطر خودکشی می میرند. در سایر اختلالات روانی نیز مساله به همین شکل است.
مصرف مواد می تواند به این موضوع دامن بزند. در اختلالات روانی خفیفتر مثل وحشت زدگی و یا اختلال خوردن باز با خطر بالای خودکشی روبرو هستیم. در اینجا فرد بیشتر می بیند و بیشتر می فهمد و خود را با دنیای پیرامون مقایسه می کند و احساس می کند نمی تواند مثل دیگران زندگی عادی داشته باشد. آنچه که از همه بیشتر محتمل است همان افسردگی است و ارتباط تنگاتنگی با خودکشی دارد. اگر از نظر عصبی و زیستی به مساله نگاه کنیم مشکل و بدکاری سرتوئین که انتقال دهنده ای شیمیایی در مغز است با افسردگی ارتباط دارد و جالب این است که با خودکشی هم مرتبط است.
تاثیر مشکلات اقتصادی و اجتماعی بر روی خودکشی
نرخ خودکشی در زمانی که دوره های رکود اقتصادی ایجاد شده افزایش یافته است
از منظر اجتماعی رویداد ها و مشکلات اقتصادی و اجتماعی روی خودکشی اثر می گذارد. در پژوهشی که در صد سال گذشته در جهان انجام شد مشخص شد که نرخ خودکشی در زمانی که دوره های رکود اقتصادی ایجاد شده افزایش یافته است. از طرفی در زمانی که اتفاقی خاص افتاده است و شخصیتی برجسته و برگزیده خودکشی می کند میزان خودکشی افزایش پیدا کرده است. این یکی از دلایلی است که گفته می شود برخی از خودکشی ها نباید پررنگ شود. چون الگوبرداری می شود و حتی ممکن است مثل یک راهکار از آن استفاده شود. انزوای اجتماعی و فقدان تحریک اجتماعی از جمله مسائلی است که در خودکشی خود را نشان می دهد.
خودکشی معنای زیادی دارد
معمولا افراد باهوش کمتر دست به خودکشی می زنند
اما از دید روانشناسی صرف باید گفت خودکشی معنای زیادی دارد. بعضی خودکشی می کنند تا در بین اطرافیان حس گناه بوجود بیاورند. مثل کسی که خود را می کشد تا معشوقه او تا پایان عمر با خود درگیری داشته باشد یا کسانی که برای جذب عشق و علاقه و تایید دیگران خودکشی می کنند. برخی برای جبران خطا های خود خودکشی می کنند. برخی برای ملحق شدن به عزیز از دست رفته ای خودکشی می کنند. برخی برای فرار از درد و خلا های عاطفی خودکشی می کنند. انگیزه ها از نفری به نفر بعد متفاوت است و نمی توان به عنوان قاعده ای کلی به آن نگاه کرد. برخی خودکشی را به عنوان مساله گشایی مطرح می کنند و آن را فرایند حل مساله می دانند. خودکشی با هوش هم در ارتباط است و معمولا افراد باهوش کمتر دست به خودکشی می زنند.
_ آیا خودکشی یک فرایند است یا در یک لحظه اتفاق می افتد؟
خودکشی مثل قطره آخری است که لیوان پر را لبریز می کند
خودکشی مثل قطره آخری است که لیوان پر را لبریز می کند یعنی اتفاقاتی از قبل رخ داده است. به طور معمول می بینیم کسانی که خودکشی می کنند از قبل راجع به آن فکر می کنند. زمان این پروسه به میزان فشار ها بستگی دارد؛ در برخی تراکم فشار ها از چند ماه قبل بوده است و آرام آرام روی هم متراکم شده و آرام آرام این فکر را کرده و به این نتیجه رسیده اند ولی در مورد برخی شاید این روند طی یک ماه اتفاق افتاده باشد و به میزان گنجایش و ظرفیت هر فرد بستگی دارد. ظرفیت برخی از آدم ها بسیار کم است. ولی احتمال ناگهانی بودن این تصمیم در افرادی که افسردگی دارند و یا اسکیزوفرنی دارند و یا مواد مصرف می کنند بسیار بیشتر است. ولی در نمونه های دیگر احتمال کند بودن و آرام بودن این روند بیشتر است.
_ آیا این امکان وجود دارد که این افراد توسط اطرافیان و خانواده و دوستان شناسایی شوند؟ ایا آلارمی برای شناسایی فرد مستعد به خودکشی و رصد اقدام احتمالی او به خودکشی وجود دارد؟
اگر فرد، ناامیدی زیادی را در زندگی خود تجربه کند خطر خودکشی او تا چهار برابر افزایش پیدا می کند
تعارف نداریم؛ جامعه ما افسرده است
اگر فرد، ناامیدی زیادی را در زندگی خود تجربه کند خطر خودکشی او تا چهار برابر افزایش پیدا می کند. بنابراین وقتی دیدیم کسی در زندگی خود بسیار ناامید است این می تواند زنگ خطری برای ما باشد. این افراد به شدت حالت های افسردگی را نشان می دهند. این افراد تلاش کمی دارند، امید به آینده ندارند و حتی به مسائل بهداشتی بی توجه هستند. خلق پایینی دارند و عمدتا حرف های منفی می زنند. ما تعارف نداریم جامعه ما جامعه ای افسرده است. باید افراد مدام پیش روانشناس بروند و مدام بررسی صورت بگیرد.
_ آیا این میزان از افسردگی در جامعه ای طبیعی است یا بخشی از این افسردگی توسط خود افراد بزرگ نمایی می شود؟
ما برای شادی و تعطیلات برنامه ای نداریم
نباید حرف زدن در مورد خودکشی را سرکوب کرد
جامعه ما کلا جامعه ای افسرده است؛ ما برای شادی و تعطیلات برنامه ای نداریم. ولی در بحث خودکشی و چگونگی پیشگیری از آن ما بحث دوستان و خانواده و معنویت را نیز در کنار این موضوع داریم. ما متوجه شده ایم که هر چه راحت در مورد خودکشی صحبت کنیم بهتر است. خانواده ها در این شیوه برخورد، آگاه تر می شوند. ما قبلا این مشکل را در مورد ایدز داشتیم و صحبت نمی کردیم و در نتیجه اینهمه آدم مبتلا شدند ولی از زمانی که در مورد پیشگیری صحبت شد و این مسائل مطرح شد کنترلی در میزان ابتلا به ایدز صورت گرفت. این موضوع هم به همان شکل است. وقتی کسی در مورد اقدام به خودکشی اش صحبت می کند احساس انزوای او کمی بهتر می شود. نباید حرف زدن در این موضوع را سرکوب کرد باید اجازه داد فرد به راحتی صحبت کند و بعد او را به روانشناس ارجاع بدهیم.
_ در مورد نحوه برخورد با این افراد صحبت کنیم. اطرافیان با کسی که احتمالا فکر خودکشی را در سر دارد باید چگونه برخورد کنند؟
۸۰ درصد افرادی که از خودکشی آنها جلوگیری شده بعد از دو روز اعلام پشیمانی می کنتد
کسی که اقدام به خودکشی می کند بیمار است
بررسی ها نشان می دهد ۸۰ درصد از کسانی که از خودکشی آن ها جلوگیری شده است در عرض دو روز بعد اعلام می کنند چقدر خوب شد که من نمردم و از زنده ماندن خود خوشحال هستند. باید به خانواده ها آموزش داده شود چون معمولا وقتی شخص از آن پیچ بحرانی عبور می کند به سمت چیزهای دیگری می رود و از فکر خودکشی می افتد. نکته دوم بحث اختلالات است مثلا وقتی ما در خانواده خود کسی را داریم که اختلالات خلقی دارد باید داروهایش را مصرف کند و پیش روانشناسش برود و کارهایی انجام شود. مساله سوم داشتن آمادگی است ما باید اقدامات اولیه را بلد باشیم، من مراجعی داشتم که قرص خورده بود و کسی که بالای سر او رسیده بود جیغ و داد کرده بود و به جای کمک بر سرش داد می زد. باید بدانیم در این لحظات بحرانی با چه ارگانی تماس بگیریم. باید کارهای اورژانسی را بلد بود. مساله بعدی خجالت کشیدن خانواده است یا فکر می کنند با صحبت در مورد این مسائل و مطرح کردن آن برای روانشناس برایشان پرونده ای درست می شود. کسی که اقدام به خودکشی می کند بیمار است و بر انسان بیمار هرجی نیست. کسی که دست به چنین کاری می زند یقینا بیمار است اگر سالم بود که چنین کاری نمی کرد و ما باید در عین حال که این افراد را تشویق نمی کنیم بار گناه را از روی دوش آن ها برداریم. حتی برخی از این افراد از این بابت که حس می کنند آنقدر گناه کرده اند که قادر به پاک کردن آن نیستند دست به خودکشی می زنند.
_ آیا آماری در مورد میزان افسردگی در ایران وجود دارد؟ همین مساله می تواند منجر به بالا رفتن میزان اقدام به خودکشی باشد؟
میزان افسردگی و اقدام به خودکشی زنان در تمام دنیا دو برابر مردان است
باید پزشک خانواده گسترش یابد
میزان افسردگی در بین خانم ها دو برابر آقایان است. متاسفانه میزان ارتکاب به خودکشی هم در بین خانم ها بیشتر است. شاید بخاطر کم بودن تفریح و شادی است. میزان محدودیت های بیشتری در مورد خانم ها اعمال می شود. امکان ارتقای شغلی برای زنان کمتر وجود دارد. جامعه سنتی که زن تبار و یا مرد سالار است می تواند این انگیزه را بوجود بیاورد. حس آزادی در زنان کمتر است. بحث دوران قاعدگی نیز وجود دارد کرومزوم ایکس در خانم ها دو تا است و این مشکلات در تمام زن های دنیا دیده می شود و میزان افسردگی و اقدام به خودکشی زنان در تمام دنیا دو برابر مردان است. برای مقابله با این وضعیت باید پزشک خانواده گسترش پیدا کند و به ما رونشناسان اجازه بدهند که کارمان را انجام بدهیم.