۰

ضرب المثل لن ترانی

هر کس سخنی نابجا و زشت بگوید شنونده زبان به اعتراض گشوده می گوید: لن ترانی نگو.
کد خبر: ۲۴۸۳۱۱
۱۳:۳۵ - ۱۷ دی ۱۳۹۹

شیعه نیوز: لن ترانی کلام الهی است و در کتاب آسمانی قرآن سوره اعراب ریشه و علت شأن نزول آن به طور وضوح شرح داده شده ولی جای تعجب است که این کلام مقدس در مواردی به صورت ضرب المثل درآمده که به هیچ وجه در شأن و مقام رفیع آن نیست.

اگر به منظور ایراد پاسخ منفی از آن استفاده می شد زیاد اشکال نداشت ولی با نهایت تأسف در موارد سخنان نکوهیده و نامعقول به آن استناد می کنند که قویاً باید از آن احتراز جست.

برای روشن شدن حقیقت مطلب به ریشه تاریخی آن می پردازد تا خواننده محترم این صفحه، عامه مردم را عنداللزم از استناد به این کلام ربانی باز دارد:
به شرحی که در کتب تاریخی مسطور است پس از آنکه حضرت موسی قوم بنی اسرائیل را از ظلم و تعدی فرعون نجات بخشید و آنان را از سرزمین مصر به کنعان و بیت المقدس معاوت داد بنی اسرائیل به عرض رسانیدند که شریعتی دیگر می خواهند تا به مقتضای آن عمل کنند.

کلیم الله این خواهش و تقاضا را معروض بارگاه حضرت احدیت گردانید. خطاب آمد به طور سینا بشتابد و سی روز روزه بگیرد تا مسئولش اجابت گردد.
حضرت موسی با هفتاد تن از صلحا و سران بنی اسرائیل اجرای امر کرد و از غره ذیقعده تا عشره ذیحجه یعنی چهل روز روزه گرفته سپس به کوه طور بالا رفتند.
حضرت موسی به همراهان سبقت گرفت و ابری رقیق میان او و اسرائیلیان حایل شده ایزد متعال با او در تکلم آمد و الواحی که تورات بر آن مکتوب بود. ارزانی فرمود.

موسی در اثنای مناجات طالب دیدار پروردگار شد و عرض کرد:«رب ارنی انظر الیک.» یعنی: خدایا، خود را به من نشان ده که می خواهم ترا ببینم. از درگاه حکیم علی الاطلاق خطاب آمد: لن ترانی. یعنی: مرا نخواهی دید ولی به آن کوه نگاه کن، اگر در جایش استقرار یافت تو نیز مرا خواهی دید. چون حضرت موسی به کوه نگریست ملاحظه کرد که پرتو جمال ربانی بر آن کوه چنان تجلی کرد که کوه از هیبت آن به کلی متلاشی شد و موسی با دیدن آن صحنه از هوش رفت: فلما تجلی ربه للجبل جعله دکاً و خرموسی صعقاً.

پس از آنکه به هوش آمد متوجه شد آنجا که کمترین تجلی خداوندی کوه را با آن هیبت و عظمت پاره پاره کند قهراً آدمی را یارای دیدار جمال حق نخواهد بود پس به قدم عجز و انکسار پیش آمده زبان به اعتذار و استغفار گشود و عرض کرد:«سبحانک تبت الیک و انا اول المؤمنین»:خدایا، تو منزه و برتری از رؤیت و حس جسمانی. به درگاه تو توبه کردم و من اول شخصی هستم که به تو و تنزه ذات پاک تو ایمان دارم. از درگاه پروردگار توانا خطاب آمد: یا موسی، اصطفنیک علی الناس برسالاتی و بکلامی.

چون حضرت موسی پیام رسالت خویش را شنید ما وقع را به همراهان گفت و آنان اصرار ورزیدند که تا کلام خداوندی را شخصاً استماع نکنند ازادای شهادت در نزد بنی اسرائیل معذور خواهند بود، کلیم الله ناچار شد ملتمس ایشان را معروض دارد.

مجدداً ابری رقیق پدیدار شد و حضرت موسی با هفتاد تن مجتمعاً کلام الهی را شنیدند و از آنها پرسید:«دیگر چه می خواهید؟» همراهان جواب دادند:«راستش را بخواهی، تا خدایت را به چشم نبینم از قبول رسالت تو معذورم.»

موسی گفت:«جایی که حضرت رب العزه به رسول و فرستاده اش جواب لن ترانی بدهد شما را آن قدرت و توانایی نیست که جمال بی مثالش را از نزدیک ببینید چه دیدارش زهره کوه را آب می کند و زمین از هیبتش به لرزه درخواهد آمد.» چون سران بنی اسرائیل قانع نشدند فی الحال صاعقه ای در رسید و همه را خاکستر گردانید.
کاری به فرجام این واقعه نداریم که چگونه آن عده بر اثر استدعای حضرت موسی دوباره زنده شده زبان به استغفار گشوده اند. مقصود این است که ضرب المثل لن ترانی کلام الهی است و از کتاب آسمانی قرآن مجید و داستان حضرت موسی و اشتیاقش به دیدار جمال حق ریشه گرفته است.

لن ترانی پاسخ منفی خداوند متعال به رسولش بوده است که وی را نخواهد دید و اصولاً یارای دیدار جمال بی چون را ندارد ولی چگونه این کلام ربانی در غیر ما وضع له مورد استناد و ضرب المثل قرار گرفته جداً محل تأمل و تعجب است.
باید دانست که عبارت لن ترانی در ابتدای امر به معنی جواب کسانی که خواهش نابجا کرده به اصطلاح پا را از گلیم خودشان بیشتر دراز می کرده اند مصطلح شده ولی متأسفانه بعدها به این صورت نامطلوب درآمده است.

منبع:avaxnet.com

ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: