به گزارش «شیعه نیوز»، «گسل شمال تهران» از لشکرک و سوهانک آغاز میشود و به سمت غرب تهران میرود. نیاوران، تجریش، زعفرانیه، الهیه، فرمانیه و سعادتآباد روی این گسل قرار دارند که به بزرگترین گسل تهران معروف است؛ گسلی که دوره بازگشت ۳ هزار ساله دارد و امروز بیش از ۲۰۰ سال از دوره بازگشت زلزله در آن میگذرد.
همشهری آنلاین نوشت: نه اینکه این گسل در این سالها فعال نبوده؛ بلکه منظورمان زلزلههایی با بزرگی بیش از ۶ ریشتر است که اگر رخ بدهد با شرایط فعلی شهرسازی در تهران باید منتظر وقوع یک فاجعه باشیم. روز ایمنی در برابر زلزله بهانهای است برای یادآوری اینکه زلزله قابل پیشبینی نیست و نمیتوان جلو وقوع آن را گرفت. اما میتوان با رعایت اصول اولیه ایمنی در شهرها از خسارتهای آن پیشگیری کرد.
دکتر «مهدی زارع» عضو هیئت علمی پژوهشگاه بینالمللی زلزلهشناسی میگوید: «طبق ارزیابیهای انجام شده بیش از ۲ میلیون نفر روی گسل شمال تهران زندگی میکنند که شمار بسیار قابل توجهی است. این، یکی از بیشترین تراکمهای زندگی روی یک گسل فعال در دنیاست. شهرسازی در تهران بهخصوص در مناطق شمالی که با تراکم بالایی روبه روست دچار پیچیدگیهای زیادی شده و شرایط بدی را در پایتخت رقم زده است.» با این حال ناامیدی از وضع موجود را بهانهای برای دادن مجوز برای ادامه این روند میداند و پیشنهادهایی برای بهتر شدن ایمنی تهران در برابر زلزله دارد.
مناطق یک، ۲ و ۳ تهران از نظر کالبدی تا چه اندازه در برابر وقوع زلزله ایمن هستند؟
در ۲، ۳ دهه گذشته در مناطق یک، ۲ و ۳ شهر تهران شاهد نوسازی بافت فرسوده هستیم. حذف شدن بافت فرسوده و جایگزینی این بافت با ساختمانهای نوساز یک وجه ماجراست. این مسئله روی دیگری هم دارد که در آن باید به ۳ نکته مهم توجه کرد؛ نخست اینکه تراکم در این مناطق عملاً فراتر از ظرفیتشان بود. اجازه ساختوساز در ارتفاعات زیاد در این مناطق داده و این موضوع باعث افزایش تراکم این مناطق نوساز شده است.
این تراکم بالا نفوذپذیری این مناطق برای خودروهای امدادی در حین وقوع حادثه را کم میکند. نکته دوم اینکه این ساختمانهای ظاهراً نوساز که عمدتاً با بیشتر از ۱۰ طبقه ساخته شدهاند طبق اعلام آتشنشانی بیش از ۹۰درصد استانداردهای لازم را برای ایمنی ساختمان در برابر حوادث ندارند. نداشتن استانداردهای اولیه ایمنی در صورت بروز هر حادثهای میتواند گرفتاری بزرگی برای این مناطق ایجاد کند. هر حادثه کوچکی در چنین شرایطی میتواند به فاجعهای بزرگ تبدیل شود. چه برسد به زلزله که احتمالاً در صورت وقوع پهنه وسیعی را دربرمیگیرد.
نمونه این حوادث آتشسوزی در مرکز درمانی سینا اطهر در تجریش بود که ۱۹ نفر از هموطنانمان در آن جان خود را از دست دادند. سومین نکته مورد توجه درباره این نوسازیها اینکه در بسیاری از این موارد انبوهسازی انجام شده است. وقتی حجم انبوهسازی گسترش پیدا میکند میزان اشتباهات هم بالاتر میرود. این نکات را گفتم تا به این مطلب برسیم که در پهنه شمال گرچه با نوسازی بافت فرسوده روبهرو هستیم اما با وضعیت ایجاد شده، شرایط پرریسکی در این منطقه ایجاد کردهایم.
همجواری با کوهپایههای جنوبی البرز تا چه حد در افزایش این ریسک و آسیبپذیری در شمال تهران مؤثر است؟
در انتهای مناطق یک و ۲ به دامنههای کوه میرسیم. علاوه بر اینکه شمال تهران روی گسل قرار دارد در چنین منطقهای امکان لغزش زمین بیشتر است. تازه این تنها خطر وقوع زلزله است. در مسیر رودخانهها ساختمانسازی کرده و خود را در معرض آسیب سیل قرار دادهایم.
نمونه آن ساختوسازهایی که در مسیر نهر دارآباد یا رودخانه ولنجک انجام شده و صددرصد اشتباه است. طبق ارزیابیهای انجام شده بیش از ۲ میلیون نفر روی گسل شمال تهران زندگی میکنند که شمار بسیار قابل توجهی است. این یکی از بیشترین تراکمهای زندگی روی یک گسل فعال در دنیاست. شهرسازی در تهران بهخصوص در مناطق شمالی که با تراکم بالایی روبه روست دچار پیچیدگیهای زیادی شده و شرایط بدی را در پایتخت رقم زده است.
دقایق بعد از وقوع زمین لرزه معمولاً با سلسلهای از حوادث مختلف همراه میشود. از جمله شکسته شدن سدها و وقوع سیل یا آتشسوزیهای بزرگ و… که کاملاً به وضع کالبدی هر منطقه بستگی دارد. آیا الگویی ترسیم شده تا بتوانیم حدس بزنیم در صورت وقوع زمین
لرزه بزرگ در تهران چه وضعی در پهنه شمالی ایجاد خواهد شد؟
آنچه بعد از یک زلزله بزرگ در تهران ممکن است رخ بدهد برای ما خیلی شناخته شده نیست. چون تاکنون موردی اتفاق نیفتاده و تجربهای از آن در دسترس نیست. اما محاسبهها و مطالعاتی، انجام و براساس آن تحلیلهایی ارائه شده است که نشان میدهد در صورت وقوع زمین لرزه بزرگ در تهران، بیشترین حوادث در نقاطی رخ میدهند که بافت فرسوده دارند.
ما هنوز هم در پهنه شمال بافت فرسوده داریم. علاوه بر بافت فرسوده، پیشبینی میکنیم بیشترین خسارتها را در نقاطی داشته باشیم که انبوهسازی شده و تراکم جمعیت بالایی دارد. کیفیت پایین این انبوهسازیها هم مزید بر علت میشود تا برای این نقاط اعلام خطر کنیم. اسم این نقاط را میگذاریم بافت فرسوده جدید. ما در شمال محله سعادتآباد شاهد چنین بافتی هستیم و انبوهسازیهای زیادی اتفاق افتاده که از کیفیت چندانی هم برخوردار نیستند. همچنین در درکه، قاسمآباد، گلابدره و کوی دانشجو هم شاهد بافت آسیبپذیر در برابر زلزله هستیم.
همانطور که گفتید بخش زیادی از کالبد شهری پهنه شمال بافت نوسازی شده و حالا حالاها انتظار نمیرود دوباره از نو ساخته شود. در واقع این بافت تا حد زیادی در این پهنه تثبیت شده است. با توجه به وضعیتی که امروز در این پهنه شاهد هستیم آیا امیدی به بهبود
شرایط تهران از نظر ایمنی در برابر زلزله وجود دارد؟
بله. اینکه ما فکر کنیم از این بدتر امکان ندارد و از بهبود وضعیت ناامید شویم به نوعی مجوزی روانی ایجاد میکند که هر کسی هرکاری دلش میخواهد انجام دهد. باید بدانیم هر رفتار امروز ما میتواند شرایط زندگی ۳۰ سال آینده ما را تحت تأثیر قرار دهد. اگر اینطوری به مسائل نگاه کنیم تا حدی میتوانیم شرایط را به سمت بهتر شدن پیش ببریم. یکی از کارهای مهمی که میتوان انجام داد این است که تهران را بیش از این بدون ضابطه گسترش ندهیم.
در پهنه شمال هنوز فضاهای سبز و زمینهایی هست که میتواند جایی برای نفس کشیدن شهر باقی بگذارد. اقدام مهمی که در پهنه شمال میتوان انجام داد جلوگیری از ساختوساز در این نقاط است. همزمان میتوانیم با برنامهریزی بخشهای قابل حل معضل بیدفاع بودن تهران در برابر زلزله را برطرف کنیم.
این کار به برنامههای کوچکی نیاز دارد که در دل یک برنامهبزرگ و حساب شده، ریسک آسیبپذیری در برابر زلزله را کم کند. از طرف دیگر در ساختوسازها آییننامه ۲۸۰۰ را داریم که براساس آن ناظر ساختمان بر ایمنی در برابر زلزله ساختمانها، نظارت و آن را تأیید میکند. اما این آییننامه برای ساختمانهای معمولی است. ساختمانهای بلندمرتبه که تعدادشان در پهنه شمال روز به روز در حال افزایش است نیاز به نظارتهای بیشتر و قوانین و ضوابط خاص خود دارند.
اتفاقی که از حدود سال ۱۳۴۸ تاکنون در تهران در حال رخ دادن است گسترش این شهر است. در حالی که کمترین توجهها به مسئله ایمنی در تهران شده. مطالعات نشان میدهد بودجهای که طی این سالها صرف سوانح و حوادث در تهران شده ۹۱درصد به امدادرسانی اختصاص داشته و حدود ۸درصد به آمادگی و تنها یکدرصد از آن صرف پیشگیری شده است. از همینجا میتوان به سیاستهایی که از پیشگیری و ایمنسازی اختصاص داشت پی برد که نشان میدهد در توسعه تهران هیچ نگاه پیشگیرانهای وجود ندارد.
فعالیت گسلهای تهران از جمله گسل شمال تهران طی سالهای اخیر را تا چه اندازه باید جدی گرفت؟ آیا زمینلرزههای سالهای اخیر هشداری برای وقوع زمین لرزه بزرگتر است یا با توجه به تخلیه انرژی زمین امکان وقوع زمینلرزه بزرگتر را کمتر میکند؟
آخرین فعالیت گسل شمال تهران که منجر به زمینلرزهای شدید شده مربوط به ۳ هزار و ۲۰۰ سال پیش است. مطالعات زمینشناسی ۸ زمین لرزه مهم و مهیب دیگر را قبل از این تاریخ نشان میدهد. با توجه به این مطالعات به نظر میرسد دوره بازگشت زمین لرزه شدید در این گسل ۳ هزار سال است. به همین دلیل در دورهای هستیم که باید انتظار وقوع یک زمینلرزه بزرگ در تهران را داشته باشیم. اما مسئله این است که بهطور قطع نمیتوان وقوع زمینلرزه را پیشبینی کرد. اکنون روزی ۳ زمین لرزه کوچک در تهران ثبت میشود که نشان از فعال بودن گسلها دارد. مقیاس این زمینلرزههای کوچک گاهی به اندازهای میرسد که قابل حس شدن هم است. اما این نمیتواند دلیلی منطقی برای رخ ندادن زلزلههای بزرگ باشد. این زمین لرزههای کوچک همیشه در طول تاریخ در تهران رخ داده اما زمینلرزههای بزرگتر هم همچنان وجود داشتهاست. با وجود این قرار نیست ما دست روی دست بگذاریم و منتظر بمانیم تا یک روز زلزله اتفاق بیفتد و بعد برای آن چارهای بیندیشیم. بهخصوص حالا که اغلب تمرکز جمعیتی، امکانات و خدمات مختلف کشور و همچنین تمرکز سیاسی و اقتصادی ما در تهران خلاصه شده. بهترین راه این است که برای وقوع این زمینلرزه که زمانش اصلاً مشخص نیست آمادهباشیم.
آموزش برای ساکنان برجهای بلندمرتبهطرح ۹۹۹
رسول هلال ایردموسی /معاون فرهنگی و اجتماعی سازمان آتشنشانی
۲ سال پیش بود که سازمان آتشنشانی طرح «آموزش ساکنان ۹۹۹ برج» را در تهران آغاز کرد؛ طرحی که به آموزش ساکنان نقاط آسیبپذیر شهر تهران در برابر مخاطرات اختصاص داشت. «رسول هلال ایردموسی» معاون فرهنگی و اجتماعی سازمان آتشنشانی و خدمات ایمنی شهر تهران میگوید: «با توجه به اهمیت شناسایی نقاط آسیبپذیر و ساکنان این مناطق در تهران مطالعاتی برای شناسایی این نقاط در آتشنشانی انجام شد. بررسیها نشان داد افرادی که در ساختمانهای بلندمرتبه سکونت دارند به دلیل تراکم بالای جمعیت و ساختمان در این نقاط، آسیبپذیری بیشتری نسبت به حوادث دارند و در صورت وقوع حادثه، کمکرسانی به این مناطق با مشکلات زیادی مواجه خواهد بود. به همین دلیل طرح آموزش به ساکنان این برجها در آتشنشانی آغاز شد.
بیشتر برجهای شناسایی شده که ارتفاع بیش از ۱۰ طبقه داشتند در مناطق یک، ۲، ۳، ۵ و ۲۲ شهر تهران قرار داشتند.» در فاز نخست این طرح ۹۰۰ برج در این مناطق شناسایی شد. فراخوانها برای برگزاری دورههای آموزشی مقابله با حوادث و ایمنی به هیئتمدیره برجها فرستاده و گرچه از این فراخوانها استقبال خوبی شد اما زمان برگزاری کلاسها آتشنشانهای مجری طرح ۹۹۹ استقبال چندانی از طرف ساکنان برجها ندیدند. هلال میگوید: «به دلایل مختلف از کلاسهای آموزشی ما در محوطههای برجهای مسکونی استقبال زیادی نشد.
ما در این طرح بازنگریهایی کردیم و طرح ویرایش شده را دوباره به اجرا درآوردیم. دوره دوم این طرح که همان طرح ویرایش شده است و آموزشهای هدفمندتری در آن گنجانده شده ۳ ماه است که در مناطق ۳، ۵ و ۲۲ آغاز شده. اکنون آموزش شهروندان ۵۰ برج در این مناطق در حال انجام است.»
شیوع کرونا وقفه بزرگی در روند این آموزشها ایجاد کرده بود. اما همین اتفاق آموزشهای ایمنی در برابر مخاطرات را به سمت تولید محتوای فضای مجازی برده است. آتشنشانهای مجری طرح ۹۹۹ این روزها علاوه بر آموزش حضوری در فضای باز مجتمعها، در فضای مجازی هم آموزشها لازم را به شهروندان ارائه میکنند. این آموزشها کاملاً رایگان است و بنا به درخواست ساکنان برج و هیئتمدیره، توسط مربیان آتشنشانی انجام میشود.
معاون فرهنگی و اجتماعی سازمان آتشنشانی میگوید: «آشنایی با اطفای حریق و خاموشکنندهها بخشی از این آموزشهاست. یکی از مهمترین آموزشهای این دورهها نقشه فرار است. شهروندانی که ساکن این برجهای پرتراکم هستند باید بدانند در صورت بروز هر حادثهای چه زمان و چگونه خود را به بیرون از ساختمان برسانند و مسیر امنی برای خروج پیدا کنند.»