شیعه نیوز: آیا کمرو هستید؟ اگر این چنین است، شما تنها نیستید .بسیاری از مردم در جهان از کمرویی خفیف تا شدید رنج می برند و در تلاش برای غلبه بر آن هستند. چنانچه در این بخش خواهید خواند برای غلبه بر کمرویی، نیاز به درک شرایطی دارید که باعث کمرویی شما می شوند، تغییر وضعیت ذهنی و چشم انداز در مورد این شرایط و تمرین کردن در موقعیت های ناراحت کننده، تا زمانی که نگرانی ها را پشت سر بگذارید و راحت شوید ؛ به یاد داشته باشید که شکستن پوسته تان جادویی نیست و یک شبه اتفاق نمی افتد طول می کشد، تلاش و البته تمایل به تغییر می خواهد.
راهکارهایی طلایی برای درمان کمرویی به توصیه روانشناس
1. فهمیدن و شناخت ریشه کمرویی خودتان:
در مورد ریشه کمرویی خود فکر کنید ، کمرویی لزوما معادل درون گرا بودن یا خود را دوست نداشتن، نیست به این معنی است که به دلایلی اذیت میشوید و خجالت زده.
ریشه کمرویی شما چیست؟ این به طور کلی علامت یک مشکل بزرگتر است ، در اینجا چند گزینه وجود دارد:
شما یک تصویر ضعیف از خودتان دارید:
این اتفاق زمانی می افتد که ما خودمان را ارزیابی می کنیم و این صدا در سرمان، منفی است. گوش ندادن به آن دشوار است، اما در پایان روز، صدای شماست که صحبت می کند و شما می توانید به آن بگویید که چه بگوید.
شما با چگونگی کنار گذاشتن خود مشغول هستید:
این زمانی اتفاق می افتد که بیش از حد روی خودمان تمرکز می کنیم. چون ما تمام روز را بر اقدامات و کارای خودمان دقت می کنیم و اطمینان حاصل می کنیم که به هم نریخته باشیم و فرض می کنیم که بقیه هم همین کار را می کنند.
شما توسط دیگران خجالت می کشید:
گاهی اوقات، هنگامی که کودک هستیم، خجالتی هستیم. متأسفانه مردم روی آن موضع قرار می گیرند و حتی اگر شخصیت رشد کند، همان گونه با ما رفتار می کنند ، این باعث می شود که دیگران شما را در جای خود نگه دارند.
2. تصویر کمرویی خودتان را بپذیرید:
یکی از اولین قدم ها برای غلبه بر کمروییتان این است که سعی کنید احساس خجالت خود را بپذیرید و با آن راحت باشید. هر چه بیشتر شما ناخودآگاه یا آگاهانه با آن مقاومت کنید، بزرگتر خواهد شد. اگر شما خجالتی هستید، آن را بپذیرید. یکی از راه های انجام این کار این است که با خودتان بگویید 'بله من خجالتی هستم و این را قبول دارم'.
3. عوامل خود را کشف کنید:
آیا شما در مقابل مخاطبان جدید کمرو می شوید؟ هنگامی که در حال یادگیری یک مهارت جدیدی هستید؟ هنگامی که در حال تجربه یک وضعیت جدیدی هستید؟وقتی که توسط افرادی که می شناسید محاصره شده اید و تحسینتان می کنند؟
وقتی در جایی کسی را نمی شناسید؟ قبل از اینکه خجالت بکشید، سعی کنید دقیقا افکاری که از فکر شما می گذرد را مشخص کنید. همه شرایط ها شما را خجالتی نمی کنند ؛ هنگامی که در اطراف خانواده خود هستید، حالتان خوب است، درست است؟ آنها چه تفاوتی با غریبه های در اطراف شما دارند؟
آنها نیستند، شما فقط آنها را بهتر میشناسید و بیشتر و آنها نیز شما را میشناسند ؛ این شما نیستید، فقط وضعیتی است که در آن هستید. ثابت می کند که این جهانی نیست و 100% مربوط به زمان چیزهاست و این عالی است.
4. لیستی از موقعیت هایی را که موجب اضطراب شما می شود، تهیه کنید:
آنها را مرتب کنید تا اولین چیزهایی که باعث کمترین اضطراب شما می شوند، اول باشند و کسانی که بیشترین اضطراب را به شما وارد می کنند، آخرین باشند.هنگامی که همه چیز را در شرایط خاص قرار می دهید، به نظر می رسد این کاری است که می توانید با آن کنار بیایید و حتی با موفقیت.
حالا آنها را طبق راحت تر انجام دادنشان مرتب کنید ؛ مثلا "صحبت در مقابل مردم" ممکن است یک پرتاب باشد، اما شما می توانید راحت ترش کنید. صحبت کردن در برابر کسانی که قدرت بیشتری از شما دارند؟ صحبت کردن با کسانی که برایتان جذابیت دارند؟ هر چه مشخص تر باشد، شناسایی وضعیت برایتان آسان تر خواهد بود که از طریق آن کار کنید.
5. لیستی که تهیه کرده اید را تسخیر کنید:
هنگامی که شما یک لیست از 10-15 وضعیت استرس زا را کامل کردید، شروع کنید تا روی تک تک آنها کار کنید. چندین مورد موقعیت "ساده تر" به شما کمک می کند اعتماد به نفس خود را بالا ببرید تا بتوانید در لیست خود به شرایط سخت تر ادامه دهید.
نگران نباشید اگر مجبور باشید گاهی اوقات در لیست به عقب برگردید مهم نیست، آن را با سرعت خودتان پیش ببرید، اما تلاش کنید تا خودتان را به جلو هل دهید.
بخش دوم درمان کمرویی
ذهنتان را تسخیر کنید :
از این خجالت به عنوان نشانه استفاده کنید ؛ هرچیزی که در درون شماست، باعث خجالت می شود زیرا ما آن را به عنوان یک عامل برای کمرویی می بینیم به همین ترتیب ذهن ما نیز می تواند برنامه ریزی شده باشد.
به طریقی، از دوران کودکی ما برنامه ریزی شده بودیم تا به محرک های خاصی نظیر دور بودن از غریبه ها، ارتفاع ها، حیوانات خطرناک و غیره واکنش نشان دهیم. ما اغلب به طور خودکار واکنش نشان می دهیم، واکنش به طور طبیعی (یا به طور پیش فرض) است و این واکنش می تواند ناقص باشد به عنوان مثال:هنگامی که مردم یک مارمولک را ببینند، برخی یک خزنده زشت را می بینند، در حالی که بعضی دیگر یک حیوان خانگی زیبا را می بینند این تفاوت از خاطرات و تجربیات آنها (یا کم تجربه) با محرک ها (مارمولک) می آید.
به همان شیوه، زمانی که افراد خجالتی، مردم را می بینند (محرک ها) پاسخ طبیعی آنها خجالت و کمرویی است حقیقت این است که شما می توانید این پاسخ را با تجدید برنامه ریزی در ذهنتان تغییر دهید.
از خودتان سوال کنید و اعتبار دلایل خود را بررسی کنید:
برای مثال، ضروری است که برای غلبه بر مشکل خجالتتان با مردم صحبت کنید، و زمانی که احساس خجالت می کنید، سعی کنید این خجالت را به عنوان یک نشانه برای سختی خودتان مطرح کنید و در مقابل آنچه که انجام داده اید.
زمانی که شما احساس خجالت و کمرویی می کنید، احتمالا به مکان آرام و ساکتی می روید زیرا این مدت زمان زیادی می با شد که تا به حال واکنش پیش فرض شما بوده است اما این بار زمانی که احساس خجالت می کنید، خودتان را هل دهید و مخالفت کنید، یعنی با مردم صحبت کنید بله، شما احساس بسیار ناراحت کننده ای خواهید داشت، اما دوباره این احساسات را به عنوان یک ماشه ای برای فشار خودتان بدانید.
پس از چند بار انجام این کار متوجه خواهید شد که این احساسات منفی در واقع دوستان خوب شما هستند، زیرا به شما انگیزه می دهند که به خودتان سخت تر فشار وارد کنید.
توجه خود را روی دیگران معظوف کنید:
99% از ماها، زمانی که فکر می کنیم اگر حرفی بزنیم یا کاری کنیم، خجالت می کشیم به همین دلیل مهم است که روی دیگران متمرکز شویم، توجه (ذهنی) خودمان را در جای دیگر قرار دهیم.
ساده ترین راه برای انجام این کار این است که بر دلسوزی تمرکز کنید ؛ زمانی که احساس دلسوزی یا همدردی می کنیم، تمرکز را از روی خودمان برمیداریم و همه منابع ذهنی مان را به درک کردن دیگران اختصاص می دهیم.
به یاد داشته باشید که هر کس در حال مبارزه با نوعی اتفاق هست - بزرگ یا کوچک (بزرگ برای خودشان!) - و به ما کمک می کند تا به یاد داشته باشیم که همه سزاوار مراقبت های ما هستند.
اگر این کار نکرد، یک الگوی تفکری را تصور کنید مانند الگویی که فکر می کنید دیگران دارند ، اگر شما در مورد چگونگی نگاهتان نگران هستید، فرض می کنید دیگران به طور ناخودآگاه متمرکز هستند (توجه کنید که آنها واقعا نیستند). الگوهای ذهنی مسری هستند، هنگامی که شروع می کنید، نمی توانید متوقف شوید.
موفقیت را تجسم کنید :
چشمانتان را ببندید و وضعیتی را که ممکن است در آن خجالت بکشید را تجسم کنید حالا در ذهنتان، در مورد اعتماد به نفس خود فکر کنید. این کار را زیاد انجام دهید و برای شرایط مختلف انجامش دهید ، این کار موثرتر خواهد بود اگر شما آن را روزانه انجام دهید، خصوصا در صبح.
ممکن است احساستان احمقانه باشد، اما ورزشکاران از تجسم برای توسعه مهارت های خود استفاده می کنند، پس چرا شما انجام ندهید؟ تمام حواس خود را درگیر کنید تا آن را واقعی تر احساس کنید:در مورد شاد و راحت بودنتان فکر کنید.
چه احساسی دارید؟
چه کار می کنید؟
به این ترتیب زمانی این اتفاق ها پیش بیاید، راحت تر و آماده تر خواهید بود.
تمرین وضعیت خوب بدن را انجام دهید :
صاف ایستادن به جهان این تصور از شما را می دهد که اعتماد به نفس خوبی دارید و آن را به دیگران قبولانده اید. اغلب ما با روشی که احساس می کنیم رفتار می کنیم.
بنابراین اگر احساس باز و قابل دسترسی بودن دارید، بدن شما این احساس را تقلید می کند. بدن بیش از یک ماده است ، این هم مغز شما را نیز احمق خواهد کرد. تحقیقات می گویند که وضعیت خوب (سر بالا، شانه ها عقب و بازوهای باز) باعث احساس اعتماد به نفس و این موارد را می دهد و استرس را کاهش می دهد. شما حتی نیازی به دلایل بیشتری ندارید!
با خودتان برای واضح صحبت کردن تمرین کنید :
این به جلوگیری از خجالت و کمرویی شما کمک می کند و نیاز به تکرار آنچه که یواش با خودتان در سکوت پچ پچ می کنید دارد. شما باید صدای خود را بشنوید. حتی باید دوستش داشته باشید، صدای حرف زدن خودتان را ضبط کنید به نظر می رسد که مسخره است، اما شما متوجه الگوها خواهید شد، در چه زمانی و چرا آن را رها می کنید، چه زمانی فکر می کنید که صدایتان بلند می شود و غیره.
در ابتدا احساس یک بازیگر را دارید (و انجام چیزهایی که بازیگران در لحظه انجام می دهند)، اما این به یک عادت قدیمی تبدیل خواهد شد. تمرین باعث عادت می شود، این را بدانید!
خودتان را با دیگران مقایسه نکنید:
هرچه بیشتر خودتان را با دیگران مقایسه کنید، بیشتر احساس می کنید که قادر به اندازه گیری با بقیه نیستید و بیشتر می ترسید که باعث می شود کمرو شوید. هیچ استفاده دیگری برای مقایسه کردن با دیگران وجود ندارد. اما اگر انجام دادید، واقع بینانه انجام دهید ، هر کس دیگری مشکلات خودش را دارد!
به طور جدی اگر شما دوستان یا اعضای خانواده ای با اعتماد به نفس بالا دارید، از آنها در مورد این موضوع سوال بپرسید. آنها احتمالا چیزی در این حد می گویند "آه، آره، من آن را کاملا آگاهانه برای خودم انجام می دهم" و غیره..
فکر کنید که در مورد چه چیزی عالی هستید:
هر کسی هدیه یا علم خاصی برای ارائه به جهان دارد و ممکن است فریاد نزند، اما درست است در مورد آنچه می دانید، آنچه می توانید انجام دهید، و آنچه که انجام داده اید، فکر کنید، به جای فکر و نگرانی در مورد ظاهرتان، صدایتان یا لباستان. به یاد داشته باشید که هر کسی، حتی "افراد زیبا" چیزی در مورد خود و یا زندگیشان دارند که دوستش ندارند.
هیچ دلیلی وجود ندارد که چرا "مشکل" شما باید خجالت کشیدن و کمرویی باشد، در حالی که "مشکل" بقیه باعث خجالت و کمرویی شان نمی شود. هنگامی که روی این تمرکز می کنید متوجه مقدار زیادی آفر و پیشنهاد برای ارائه به هر گونه گروه یا موقعیت دارید ؛
منابع و مهارت های شما نیاز به بهبود مسائلتان، گفتگو کردنتان یا هزر چیز دیگر را دارد و با دانستن این موضوع، احساس می کنید بیشتر تمایل به صحبت کردن دارید.
ارزش اجتماعی و نقاط قوت خود را شناسایی کنید:
آیا شما یک شنونده عالی هستید؟ آیا جزئیات را کامل می بینید؟ ممکن است این چیزی باشد که حتی برای شما اتفاق نیفتاده باشد، بنابراین برای یک ثانیه بنشینید. آیا شما در مقایسه با بسیاری از کسانی که در اطراف شما هستند بهتر متوجه می شوید و مشاهده می کنید؟شاید.
نقاط قوت شما می تواند مزیتی را به شما بدهند:
اگر شما یک شنونده بزرگ هستید، احتمالا خواهید دید که فردی مشکل دارد و نیاز به کمی درد و دل دارند به شما رجوع می کنند. بنابراین از آنها بپرسید که چه خبر شده. شما متوجه می شوید که کمی حرف دارند. آیا می توانید به من گوش بدهید؟
در هر گروه اجتماعی، همه نقشها باید پر شوند:
حتی اگر شما آن را نبینید اما شما هم یک جایی دارید. هیچ کدام بهتر از بقیه نیستند. بدانید که ارزش شما، هر چه که باشد، پویایی گروه را تکمیل می کند.
در برچسب ها نباشید نه به دیگران برچسب بزنید، نه اجازه دهید به شما برچسب بزنند :
برای ثبت، مردم مشهور و محبوب، خوشحال نیستند. معروف ها لزوما محبوب و یا خوشحال نیستند و مردم خجالتی و کمرو لزوما درونگرا، ناراحت یا سرد نیستند. درست همانطور که نمیخواهید در برچسبها قرار بگیرید، آنها را بر روی هرکسی هم قرار ندهید.
بچه های محبوب در مدرسه سعی می کنند فوق العاده سخت، به روز و محبوب باشند. آنها در تلاش هستند تا خوش تیپ و خوش هیکل و موفق باشند. خوش به حال آنها، اما این بدان معنا نیست که آنها خوشحال هستند. تلاش برای تقلید چیزی نیست که به نظر برسد شما را به جایی ببرد.
بخش سوم:درمان کمرویی
این بخش را تیتر وار عنوان می کنیم چراکه به سادگی مراحل قابل درک هستند.
1. اطلاعات تان را بالا ببرید.
2. به مراحل مختلف یک مکالمه فکر کنید.
3. مکالمه را شما آغاز کنید.
4. از مکالمات قبلی به عنوان دست گرمی استفاده کنید.
5. دوستانه نگاه و اقدام کنید.
6. لبخند بزنید و ارتباط چشمی برقرار کنید.
7. به وضعیت بدن تان توجه کنید.
بخش چهارم در درمان کمرویی:خودتان را به چالش بکشید
1. برای خود اهدافی مشخص کنید
2. کاری را انجام دهید که دوست دارید
3. تمرین کنید که خودتان را در موقعیت های ناخوشایند نیز قرار دهید
4. هر روز خودتان را به یک فرد جدید معرفی کنید
5. خودتان را در بطن جامعه قرار دهید
6. موفقیت های خود را ثبت کنید و به همین راه ادامه دهید
منبع : نمناک