به گزارش «شیعه نیوز»، صحبت های جنجالی رد و بدل شده توسط یک کاربر ۱۴ ساله پسر و یک بلاگر در فضای مجازی در شبکه اجتماعی اینستاگرام واکنش های زیادی را باعث شده است. تا جایی که برخی کارشناسان اجتماعی بر آسیب های اجتماعی موجود در بطن و نهان جامعه به خصوص در میان نوجوانان صحه گذاشته اند. از خودکشی پسر ۱۲ ساله یک نوجوان در سعادت آباد تا مسایل و آسیب های جنسی در میان نوجوانان می تواند صحه ای بر این ادعا باشد اما چه می توان کرد؟ راه چاره برای کاهش چنین آسیبهای اجتماعی و اخلاقی در جامعه چیست؟
سیده مریم ظهوریان، روانشناس خانواده درباره تاثیر شبکه های اجتماعی بر میزان آسیب های اجتماعی در میان نوجوانان و جوانان می گوید: اینستاگرام بسیار گسترده و افسار گسیخته و غیر قابل کنترل است و خود من احساس می کنم ورود بچه ها به این برنامه ضرورتی ندارد. به نظر من بچه ها نباید قبل از ۱۷ ، ۱۸ سالگی وارد اینستاگرام شوند. البته اینستا بیشتر دیدنی است و جنبه بازی ندارد و حتی ار بحث آموزش داشته باشد آموزش هایی برای سنین بالا و سطحی بالاتر است و بیشتر حالت نمایشگاهی دارد. از این رو بچه ها در سنین زیر نوجوانی اصلا نباید به این اپ ورود کنند.
ما امروز هر صدمه ای که می بینیم از محدودیت هایی است که در گذشته ایجاد کرده ایم
دکتر ظهوریان در گفت وگو با خبرنگار شفقنا در خصوص اینکه بسیاری از مردم به دلیل محدودیت هایی که کرونا ایجاد کرده است به سمت استفاده از اینترنت سوق داده شده اند. در این بین آسیب های استفاده از شبکه های اجتماعی بخصوص برای نوجوانان مطرح می شود. آیا برآوردی در این زمینه وجود دارد؟ برخی عقیده دارند این فضا باید محدود شود و به نظر بسیاری محدود کردن نتیجه بدتری به جا می گذارد. در مجموع چه باید کرد؟ گفت: برای اینکه آماری در این زمینه داشته باشد و بتوانیم نتیجه گیری کنیم بسیار زود است. ما هنوز هم محدودیت های حضور در خانه را داریم. وقتی این محدودیت از بین برود ما می توانیم نتیجه و اثر بخشی ان وضعیت را مشاهده کنیم. در مورد محدودیت ها به عقیده من ما امروز هر صدمه ای که می بینیم از محدودیت هایی است که در گذشته ایجاد کرده ایم. البته ما نمی خواهیم آزادی افسار گسیخته ای داشته باشیم ولی نباید وضعیت طوری باشد که از این سوی بام بیفتیم. ما جامعه ای فیزیکی داریم؛ وقتی بچه ای دو ساله را وارد اجتماع می کنیم او را رها نخواهیم کرد و نمی گوییم هر چه باید آباد بلکه ابتدا حریمی برای او ایجاد می کنیم و ابتدا از پارک شروع می کنیم و سپس به محیط بالاتری می بریم و بعد او را وارد محدوده هایی می کنیم که برای کودکان بزرگتر مناسب است. ما باید این فضای گام به گام فیزیکی را قبلا در مورد فضاهای مجازی هم ایجاد می کردیم. ما باید این فضا را قبلا به بچه ها می دادیم و با تله ها و طعمه هایی که امکان دارد وجود داشته باشد آشنا می کردیم که نکرده ایم. با محدودیت بیشتر قطعا به این قضیه دامن زده می شود چون بچه ها کمی طعم آن را چشیده اند و محدودیت از این به بعد سخت تر می شود. آموزش های نادیده گشته را باید از این به بعد به بچه ها داد و با سرعت و به شکلی دوستانه تر و حرفه ای تر این کار را انجام بدهیم و در این قضیه تربیت لازم را انجام بدهیم. حال آنها وارد شده اند و هر آنچه را که قبلا منع می کردیم حالا تشویق هم می کنیم. اگر گوشی اش مدل پایین بود آن را ارتقا می دهیم تا بهتر درس بخواند و هدف ما چیز دیگری است ولی بچه ها مسیر باز تری را برای استفاده پیش رو دارند. در چنین شرایطی محدودیت ها اصلن جواب نمی دهد. وقتی توجه والدین وجود داشته باشد خواه ناخواه آموزش ها انجام خواهد شد. اما اگر آموزش را والدین به گردن هم بیندازند و یا به گردن مدرسه بیفتد و یا مدرسه آن را بر عهده خانواده بداند و بگوید پیش زمینه شما مناسب نبود نمی شود. اگر تربیت به درستی انجام شود و وقت گذاری سالمی صورت بگیرد آموزش هم در آن گنجانده خواهد شد. همکاران من هم این مساله را امروز دارند. این اتفاق و تهدید فرصتی است تا بازنگری داشته باشیم و به همه عملکرد هایمان بنگریم و هم خانواده و هم حوزه وزارت بداند که کارهایی که قبلا باید انجام می شد به این صورت به یکباره ما را در چنگ خود می گیرد.
استفاده از شبکه های اجتماعی باید محدودیت سنی داشته باشد
وی در مورد اینکه آیا استفاده از شبکه های اجتماعی رده سنی مشخصی باید داشته باشد؟ اظهار داشت: قطعا باید محدودیت داشته باشد، ولی چگونگی اعمال این محدودیت اهمیت دارد. اگر از ابتدا بخواهیم با محدودیت او را کنجکاو کنیم او راهی را که ما یک روزه می رفتیم یک ساعته طی خواهد کرد. در هر حال باید گام به گام شروع کرد و با توجه به رنج سنی و نیازهای آنها و عقل و فهم و شعور و کنجکاوی بچه ها و سطح نیازهایشان به آنها اطلاعات بدهیم تا وارد شوند و بعد دوباره اطلاعات و بعد دوباره ورود داشته باشند.
چرا باید در دست بچه ای دو یا سه ساله موبایل باشد؟
وی افزود: در سنین ۵ و ۶ سال استفاده از این ابزار قطعا برای پیشرفت درسی بچه ها نیست، بلکه برای باز کردن مسئولیت از سر من والد است. و والدین به جای طی کردن مسیر درست این ابزار را به عنوان یک اسباب بازی و نه ابزاری فرهنگی در اختیار بچه ها قرار می دهند. مسیر فیزیکی برای همه ما بسیار ملموس است. آیا ما مداد و خودکار را به دست بچه ای دو ساله می دهیم؟ آیا برای او کارایی دارد؟ اگر این ابزار به عنوان ابزاری آموزشی استفاده می شود چرا باید در دست بچه ای دو سه ساله باشد؟ زمانی در دست یک بچه قرار می گیرد که من مادر می خواهم خود را از وقت گذاشتن رها کنم و زمانی را که باید برای کارکرد فکری بچه بگذارم به دنبال کار های خودم می روم و امروز این مساله بسیار احساس می شود چون بچه ها قبلا به مدرسه می رفتند و پدر و مادر به دنبال کار خود بودند. امروز آن فراغت از آنها گرفته شده و با دادن این ابزار به دست بچه ها به راحتی به دنبال اهداف شخصی خود می روند. در اینجا کارکرد دیگر کارکرد ابزار آموزشی نیست و نباید در آن سنین در اختیار بچه ها قرار بگیرد. گذشته از این داستان ها از لحاظ فیزیکی هم برای بچه ها آسیب رسان و آزار دهنده است. حتی اگر این وسیله به عنوان اسباب بازی در اختیار بچه ها قرار می گیرد، باز هم باید در حد گروه سنی خودش استفاده شود. ما قبلا در کتاب ها گروه سنی الف و ب و جیم داشتیم. هر سطحی ذهنیت خودش را دارد. و در عین حال گیرایی بچه ها که ما در احادیث و اصول اخلاقی و قانون نیز این موارد را داریم. گیرایی بچه ها در این سن بسیار بهتر از یک آدم ۴۰ یا ۵۰ ساله است و حتی یک تصویر بدون توضیح هم از ذهنشان نمی رود.
بچه ها نباید قبل از ۱۷ ، ۱۸ سالگی وارد اینستاگرام شوند
دکتر ظهوریان درباره اینکه در مورد شبکه های اجتماعی مثل اینستاگرام بچه ها باید از چه سنی ورود کنند؟ گفت: اینستاگرام بسیار گسترده و افسار گسیخته و غیر قابل کنترل است و خود من احساس می کنم ورود بچه ها به این برنامه ضرورتی ندارد. به نظر من بچه ها نباید قبل از ۱۷ ، ۱۸ سالگی وارد اینستاگرام شوند. البته اینستا بیشتر دیدنی است و جنبه بازی ندارد و حتی ار بحث آموزش داشته باشد آموزش هایی برای سنین بالا و سطحی بالاتر است و بیشتر حالت نمایشگاهی دارد. از این رو بچه ها در سنین زیر نوجوانی اصلا نباید به این اپ ورود کنند.
این روانشاس در پاسخ به این سوال که آموزش استفاده از شبکه های مجازی و اینترنت چگونه باید باشد؟ گفت:آموزش باید از کودکی شروع شود. وقتی کودک به سنی رسید که حس کردیم می فهمد و برخی چیزها روی رودربایستی و لجبازی نیست باید برخی مسایل را به آنها توضیح بدهیم و قبل از اینکه بچه ها با برخی پدیده ها روبرو بشوند خودمان آنها را با آن مسایل روبرو کنیم. چون ممکن است بچه من بیرون از خانه خود با برخی چیزها روبرو بشود از این رو بهتر است خود من این موارد را پیش از اینکه بچه برخورد داشته باشد به او توضیح بدهم. این ها یک سری از مشکلاتی هستند که ما بعد ها هم در زندگی بچه ها با آنها روبرو می شویم و در ازدواج و… نیز دیده خواهد شد و آن نشناختن طرف مقابل است. اگر من مادر به پسرم بگویم که یک دختر چنین ویژگی هایی دارد ولی ممکن است تله هایی هم سر راهت قرار بگیرد. یک جوان یا یک نوجوان ممکن است در جامعه با این مسائل روبرو بشود و نقاب هایی را ببیند که ممکن است پشت سر آنها هزاران شکل و شمایل دیگر باشد و والدین باید قبل از آن آنها را راهنمایی کنند.
کنترل و آموزش تماما نمی تواند توسط والدین انجام شود
وی در مورد اینکه بسیاری نوجوانان عقیده دارند باید خودشان بیشتر مسائل را تجربه کنند اما فضای مجازی بسیار گسترده است و آپشن های متعددی وجود دارد. بحث کنجکاوی و تجربه طلبی بچه ها در این فضا چگونه قابل کنترل است؟ اظهار داشت: در ارتباط با این مساله باید گفت کنترل و آموزش تماما نمی تواند توسط والدین انجام شود، چون والدین تا حدی نفوذ دارند و بعد حرف شنوی که بچه ها از هم سالان خود و حتی مربیان غریبه دارند بسیار بیشتر از والدین آنها است. این مساله بسیار طبیعی است ولی بچه ها در حال حاضر و در سنین پایین فقط با والدینشان در ارتباط هستند. مساله تجربه کردن حرف درستی است و حتی ما بزرگسالان هم می خواهیم بسیاری از مسائل را خودمان تجربه کنیم ولی در چنین شرایطی نیز اگر بچه ها بدانند که اگر سوار ماشین شوند شاید روزی تصادف کنند با اینکه فکر کنند اصلن امکان تصادف برای آنها وجود ندارد فرق می کند. کسانی که در خانواده خود چه دور و چه نزدیک و حتی در حد کلام برخی بزه ها را حتی شنیده باشند انجام آن کار برایشان بسیار راحتتر خواهد بود.
این روانشناس افزود:حتی اگر به بهترین مدرسه هر شهری بروید که از نظر تربیتی سرآمد و زبانزد باشد باز هم کاملا ملموس است که بچه ها در چه خانواده ای بزرگ شده اند. در صورتی که عملکرد اولیای مدرسه یکی است ولی چون پیشینه بچه ها متفاوت است واکنش های بچه ها نیز متفاوت خواهد بود.
وی در مورد اینکه امروز به دلیل محدودیت ها همه خانه نشین شده اند و تمرکز همه بر تلفن همراه است گفت:بله موبایل ها مشوق آنها است و باز هم زمان کمتری را برای بچه هایشان اختصاص می دهند. ولی قرار نیست من والد حالا که در خانه هستم بنشینم و به مشکلات شخصی ام برسم. باید ارتباط اجتماعی که قبلا داشتیم و با هم به رستوران می رفتیم و با هم به سینما می رفتیم و با هم مهمانی می رفتیم حالا هم با هم بنشینیم و به طور مجازی با فلان فرد دیدار کنیم و با هم بنشینیم و فیلم ببینیم.
سواد رسانه ای جنسی لازمه نسل نو
امیرحسین عباسی، کارشناسی ارشد علوم ارتباطات اجتماعی در یادداشتی در شفقنا رسانه نوشته است: مثل همیشه صبح از خواب برخواستم؛ قبل از اینکه از رختخواب بلند شوم به تلفن همراهم سلام کردم و وارد اینستاگرام شدم. عادت هر روزه ام است اول اینستاگرام، بعد دیدن ترافیک که چقدر قرار است به محل کارم دیر برسم و پیامی در واتس آپ که میزان تاخیرم را اعلام کنم. آن روز وقتی که صفحه اینستاگرام را باز کردم لایو یکی از بلاگرهای اینستاگرام با یک نوجوان ۱۴ ساله را دیدم، آنقدر درگیر این گفتگو شدم که زمان را از دست دادم، بارها دیدمش، هر بار از هر زاویه ای دیدم؛ یکبار آن پسر بچه می گفت مادر و پدرم را مخفی می کنم تا نبینند یکبار آن خانم گفت: جمهوری اسلامی حق دارد مرا مفسد فی الارض بشناسد، بار دیگر نوجوان ۱۴ ساله گفت: دوستانم از من بدتر هستند، الفاظ جدیدی می شنیدم « تو گَنگِت بالاست و ..»، آنقدر که دیدم نگران حال مادر این پسر که ظاهرا هم زنی مذهبی است، شدم. امیدوارم که هنوز ندیده باشد…
درهفته گذشته هر کسی که در دنیای اینستاگرام کمی هم فعال بود حتما مکالمه زنده یکی از بلاگر های این پلتفرم را با یک نوجوان ۱۴ ساله دیده است و حتما محتوی منزجر کننده این مکالمه مانند زنگی در گوشش به صدا درآمد و هر بار این کلمات و جملات پتکی بر افکارش بود، پیش خودش در حال فکر است که نکند فرزند من هم اینگونه باشد، نکند فلان دانش آموز من هم نسبت به من اینچنین است و هزاران نکند دیگر در ذهن….
اگر اینستاگرام را یک رسانه در نظر بگیریم ، می توانیم با وام گرفتن از نظریه «لاسول» که برای رسانه ها کارکردهایی تعریف کرده، کارکرد این پلتفرم هم بر ۴ وجه «نظارت بر محیط»، «همبستگی اجتماعی»، « انتقال میراث فرهنگی» و «سرگرمی» قابل تقسیم است. از طرفی دیگر اگر بدون آموزش و داشتن مهارت کافی از این رسانه استفاده شود، تبعات بدی برای جامعه و فرد به همراه خواهد داشت و تمام آن کارکرد هایی که در بالا ذکر شد، تبدیل به کژکارکرد خواهد شد.
در این میان عده ای هستند که بر طبل فیلتر می کوبند و می گویند که این ابزار نمایش صور قبیحه است و هرچه زودتر باید جلوی رشد این جرثومه فساد گرفته شود، برخی دیگر هم می گویند که همین الان هم دیر شده و خدا می داند که چقدر از جوانان ما به ابتدال کشیده شده اند و یک طرف دیگر خانواده هایی که نگران فرزند خودشان هستند.
روی صحبت نگارنده ابتدا با خانواده هاست و سپس با این دوستان به ظاهر خیر خواه فیلتر دوست. شاید در روزگار های گذشته که خیلی هم دور نیست، نام بردن از پزشک خانوادگی، معنی فانتزی و لاکچری بودن را می داد، اگر می گفتید اجازه بدهید از پزشک کودکم سوال کنم طوری نگاهتان می کردند که انگار آدم های فضایی می خواهند از سفینه برای یک حمله کسب اجازه کنند، اما امروز این موضوع نه تنها امری طبیعی است بلکه اگر کسی این کار را نکرده باشد مورد نکوهش قرار می گیرد. پس خانواده های باید امروز مانند یک پزشک خانواده از متخصصین رسانه ای در مورد نحوه، نوع ومیزان استفاده فرزندان از این شبکه ها و یک روانشناس برای جلوگیری و یا درمان ناهنجاری های جنسی راهنمایی بگیرند و این امر را یک مساله فانتزی تلقی نکنند و هرگز از گفتن مطالب و مساله های مربوطه گریزان نباشند چون اگر از زبان پدر، مادر و یا فرد معتمد نشنوند قطعا در جایی از این دهکده جهانی خواهند شنید. اما آن دسته از دوستانی که تا کوچکترین اتفاقی رخ می دهد سریع به اصل پاک کردن صورت مساله و بستن و فیلتر کردن فکر می کنند و برای هر دردی فقط یک نسخه صادر می کنند « مصادق محتوای مجرمانه» و فیلتر.!!!
دوست عزیز؛ ما و شما همه از یک خانواده هستیم و قطعا همه هم نگران رشد و تربیت کودکانمان هستیم، اما مگر نه اینکه آزموده را آزمودن خطا ست؟ مگر همین طرز فکر دستگاه های ویدیو خانگی، ماهواره ها را جمع نمی کرد؟ مگر همین طرز فکر نبود که باعث فیلتر شدن فیس بوک و توییتر و دیگر تارنما شد؟ مگر نه اینکه همین تفکر، که نکند به بیراهه برویم و به ابتذال کشیده شویم، باعث نشد تا تلگرام را با هزار زور و زحمت باز کنیم؟ خب اکنون که همه اینها را همه در دسترس دارند و دیگر فیلتر بی اثر است، یادمان باشد که خودمان و خانواده مان را به سلاح آگاهی مسلح و واکسینه کنیم تا دیگر هیچ فرهنگی تهاجمی رفتار نکند.