شیعه نیوز: راحیل شمسایی روانشناس در رابطه با منع خشونت علیه زنان اظهار کرد: هر نوع خشونتی چه از نوع جنسی، کلامی، رفتاری بر علیه یک خانم، خشونت نام دارد. حالا باید چه کار کرد؟ اخباری که منتشر شده است نشان میدهد در کل دنیا یک سوم زنان یعنی ۳۳ درصد آنها دچار خشونت میشوند، اما بیشتر آن را خشونت جنسی در بر میگیرد که اگر بخواهیم علاوه بر آن، خشونتهای عاطفی، زبانی و کلامی هم حساب کنیم آمار خشونت علیه زنان بالاتر از آمار حال حاضر خواهد بود.
وی بیان کرد: کاری که باید در این رابطه انجام شود این است که باید یک سازمان حمایتی در مورد خشونتهای رفتاری و عاطفی که بیشتر یک زن را اذیت میکند، تشکیل شود. چون خانمها احساساتی هستند و در اغلب موارد، کاملا احساساتی برخورد میکنند و احساسات آنها بر زندگیشان غلبه دارد و همین ویژگی مثبت خانمها است که باعث میشود فرزندان بهتری تربیت کنند، امّا متأسفانه برخی از افراد از این احساساتی بودن و عواطف زن سوءاستفاده میکنند و این شخص میتواند هرکسی از جمله اعضای خانواده و یا همکاران زن باشند که در این میان، خشونت عاطفی همسران از بقیه موارد بیشتر است.
این روانشناس تصریح کرد: قهر را میتوان یکی از مثالهای خشونت عاطفی عنوان کرد. چون مرد میداند که زن از لحاظ عاطفی به حمایت نیاز دارد و برخی از آنها با قهر کردن حمایت را از زن دریغ کرده و در پی آن توبیخ، توهین و تحقیر میکنند و بدین ترتیب میتوان گفت که خشونت عاطفی با خشونت کلامی هم پوشانی دارد و ممکن است مردان در زمان بارداری همسر خود، به او بخاطر شرایط پیش آمده در بارداری زخم زبان بزنند و او را تحقیر کنند.
وی گفت: نادیده گرفتن استعدادها، تواناییها و زحمات یک زن همه میتواند یک نوع خشونت عاطفی علیه او تلقی شود، چون زنان هم بیرون از خانه و هم داخل خانه همپای شوهرشان میدوند و همه جوره خانواده را حمایت میکنند، اما واقعیت این است آن طور که باید دیده نمیشوند. چون همه ما نیاز به دیدن و دیده شدن داریم و این ویژگی انسانی است که توجه مثبت دیگران به خودمان را دوست داریم، امّا با وجود اینکه یک زن تمام تلاش خود را برای همسر، فرزندان و در نهایت جامعهاش انجام میدهد، اما سرانجام دیده نمیشود و این در حالی است که شاید باوجود کمتر تلاش کردن برخی از مردان، امّا آنها به راحتی دیده میشوند که همین موضوع هم میتواند خشونت علیه زنان باشد چراکه این موضوع باعث آزار عاطفی یک زن میشود.
شمسایی ادامه داد: گاهی اوقات احساس میشود کل جامعه یک حالت زن ستیزی پیدا میکند و میتوانیم این مسئله را در دادگاههای خانواده مشاهده کنیم و آن هم وقتی میبینیم زنی که فرزند خود را به دنیا آورده است و به سختی آن کودک را تربیت میکند و از مادر جدا میشود و یا وقتی میبینیم که سرپرست خانواده از دنیا میرود و زن برای قیومیت و سرپرستی فرزندش تا چه اندازه اذیت میشود و یا حتی مردی هم که حاضر نیست به همسر خود نفقه بپردازد نمونه بارزی از خشونت است. چرا که خشونت حتما نباید به معنای کتک زدن و یا خشونت جنسی باشد بلکه اغلب خشونتها و ناراحتیهای زنان از بی محلیها و دیده نشدن آنها است.
وی افزود: در جامعه کنونی، خشونتها علیه زنان مطلقه هم زیاد دیده میشود. مردانی که زن مطلقه یا زنان بیوه را میبینند به خود اجازه میدهند تا هر طور دلشان میخواهد با آنها صحبت کنند در صورتی که اتفاقی نیفتاده است و آن زن فقط همسر ندارد و قرار نیست هرکسی او را اینگونه تحت تأثیر قرار دهد یا بخاطر مسائل مالی برای سپردن کار به این زن، از وی تقاضای نامتعارف داشته باشد که تمامی اینها نمونه خشونت علیه زنان است که مهمترین بحث در این خصوص، خشونت جنسی است.
این روانشناس تصریح کرد: باید از تفکیک جنسیتی دست برداشت و همه نهادها و ارگانها دست به دست هم دهند تا دید مردم را نسبت به زنان تغییر دهند که این کار با آموزش صحیح انجام پذیر است.
وی ادامه داد: کار خانه فقط مخصوص خانمها نیست و کار بیرون هم فقط مخصوص آقایان نیست و یک زن حق دارد بیرون از خانه کار کند و در این میان، نگاه به زن نباید نگاه وسیلهای باشد، چون آنها هم اجر و قربی دارند و وقتی مانند وسیله به آنها نگاه میشود به شدن اذیت میشوند؛ بنابراین به پسران و فرزندان خود بیاموزیم که چگونه با خانمها رفتار کنند.
این روانشناس افزود: یکی از مسائلی که میتواند خشونت علیه زنان را افزایش دهد بحث خیانت آقایان است که در این خصوص، خانمها باید یاد بگیرند که به یکدیگر خیانت نکنند و از همجنس خود حمایت کنند، چون اگر زنی نباشدکه وارد رابطه شود، هیچ خیانتی صورت نمیگیرد و در نتیجه، هیچ خشونتی علیه زنان هم شکل نمیگیرد و اگر زنان از هم حمایت کنند و وارد زندگی همدیگر نشوند، دیگر خشونتی شکل نخواهد گرفت. ما باید سعی کنیم که زندگیها را اصلاح کنیم و تفاوت زن و مرد را بدانیم و به فرزندان خود بیاموزیم و دوران مختلف را به آنها آموزش دهیم.
شمسایی خاطرنشان کرد: ما نباید تفکیک جنسیتی داشته باشیم، چون زن و مرد برابر هستند، ولی جنسشان با یکدیگر متفاوت است. باید به خلق و خو و رفتار یک زن احترام گذاشت و باید توجه کرد که حتی تفاوت قائل شدن بین هوش، رانندگی یا کارهای دیگر خانمها و آقایان همگی مصداقهایی از خشونت علیه زنان محسوب میشوند.