شیعه نیوز: بسیاری از رفتارهای بد و آزاردهندهای که والدین از کودک و نوجوان خود مشاهده میکنند، ریشه در نوع رفتار خود آنها با فرزندشان دارد. درواقع تربیت کردن کودک و نوجوان تنها با آموزههای گفتاری و کلامی ممکن نمیشود، بلکه فرزندان بسیاری از رفتارها و کنشهای خود را از نوع رفتار و عملکرد والدین دریافت کرده و یاد میگیرند و بعدها در زندگی همان رفتارها را از خود بروز میدهند.
بر اساس آموزههای دین اسلام در قرآن کریم و سیره و سبک زندگی اهل بیت علیهم السلام، والدین و بزرگترهای هر خانواده باید در رفتار خود دقت ویژهای داشته باشند و بدانند که فرزندان و خردسالان در خانواده مانند آینهای همان رفتار را منعکس خواهند کرد.
در این میان، برای اینکه فرزند راستگویی داشته باشیم و او را از دروغ گفتن پرهیز بدهیم، باید در وهله اول خودمان در این مورد دقت داشته باشیم و در تربیت او از رفتار و گفتار خودمان غفلت نکنیم.
خبرنگار ما در گفتگویی که با دکتر زهره حجازی دوست، محقق اسلامی و کارشناس سبک زندگی دینی انجام داده به بررسی موضوع دروغ گفتن و ریشهها و دلایل آن در تربیت فرزندان و راهکارهای تربیتی در این مورد از منظر اسلام و قرآن پرداخته است.
آن طور که این کارشناس سبک زندگی اسلامی توضیح میدهد، در جلد هشتم کتاب وسائل الشیعه و همچنین کتاب تحف العقول، روایتی از امام باقر علیه السلام نوشته شده است که آن حضرت فرمودند که پدر بزرگوارش، امام سجاد زینالعابدین علیه السلام، فرزندان خود را نصیحت میکردند و میفرمودند: «اتقوا الکذب الصغیر منه و الکبیر فی کل جد و هزل فان الرجل اذا کذب فی الصغیر اجترا علی الکبیر؛ از دروغ کوچک و بزرگ، چه به صورت جدی و چه در حالت شوخی، دوری کنید و اطراف آن نگردید. چراکه انسان وقتی دروغ کوچک گفت، جرأت میکند که دروغ بزرگ بگوید.»
امام صادق علیه السلام تصریح کردهاند که اصل انسان بر اساس صداقت و راستگویی سرشته شده است. بر همین اساس است که فرمودهاند: «در آغاز انسان صدیق و راستگو به دنیا میآید و عملی برخلاف عقیده خود نمیکند. ولی بعداً در بعضی از اشخاص این پدیده به وجود میآید که عملشان برخلاف عقیدهشان باشد و دروغ بگویند.»
همچنین آن حضرت فرمودهاند: «کودک خردسال دروغ نمیگوید و عملش مطابق عقیدهاش است. اگر از کسی خوشش بیاید خود را در آغوش او میاندازد و اگر از کسی بدش بیاید از او روی برمیگرداند. هر چه بخواهد به سوی او دست دراز میکند و اگر نخواهند محال است چیزی را به او بدهند.
اینها نشان میدهد که انسان صدیق به وجود میآید و اعمالش مطابق با پندارش است. اما بعد از این که به سن رشد رسید در بعضی از اشخاص کردار، برخلاف پندار میشود و دروغگویی جای راست گفتن را میگیرد.» از اینجا مشخص میشود که دروغ گفتن، یک امر اکتسابی است. یعنی انسان ذاتاً راستگو است، اما بنا بر دلایلی به دام دروغ گفتن میافتد. به همین دلیل بزرگترها و والدین کودک و نوجوان باید در عین حال که فرزند خود را به راستگویی تشویق میکنند، شرایط دروغ گفتن را هم برای او ایجاد نکنند تا این صفت را از او دور نگه دارند.
تصویر روی آینهها
گفته میشود که برخی از رفتارهای بد مانند دروغ گفتن کودک و نوجوان ریشه در رفتار والدین آنها دارد. آیا این مطلب صحیح است؟
همین طور است. خانوادهها برای اینکه مشکل دروغگویی در کودک خود را حل کنند یا مانع از دروغ گفتن او بشنوند، باید در اولین مرحله مراقب رفتار و گفتار خودشان باشند. درواقع والدین و بزرگترهای اطراف کودک، برای او به منزله الگویی هستند که رفتار آنها را تکرار میکند و مانند یک آینه، تصویر کارها و حرفهایشان را منعکس میکند. پس برای اینکه آینه، تصویر زیبایی خالی از هر نوع دروغ و فریب را نشان بدهد، باید بزرگترها خودشان را اصلاح کنند.
در همین مورد، روایتی از پیغمبر اسلام صلیالله علیه و آله در جلد سوم کتاب کنز العمال فی سنن الأقوال و الأفعال نوشته است که آن را عبدالله بن عامر روایت کرده است. او تعریف کرده که: کودک بودم که یک روز پیغمبر اسلام صلیالله علیه و آله به خانه ما آمدند. من در حضور حضرت ایستاده بودم و بازی میکردم، اما مادرم که نمیخواست من آنجا باشم، صدایم زد و گفت: بیا اینجا تا چیزی به تو بدهم. پیامبر اکرم صلیالله علیه و آله پرسید: چه چیزی میخواهی به او بدهی؟ و مادرم جواب داد: خرما. پس حضرت فرمود: «أما إنک لو لم تعطیه شیئا کتبت علیک کذبه؛ اگر چیزی را که به او گفتهای ندهی، به او دروغ گفتهای.»
اگر در هر صورت، کودکی دروغ گفت واکنش والدین در برابر او چگونه باید باشد؟
نکته قابل توجه این است که اگر کودکی برای جلب توجه یا از روی ترس و یا به هر دلیل دیگری دروغ گفت، بزرگترها نباید به سادگی در مورد او اغماض کنند و بگویند: اشکال ندارد، بچه است! چراکه اصل تربیت فرزند در دوران کودکی او باید انجام شود.
در این دوران است که والدین و اطرافیان کودک باید مراقب رفتارها و حرفهای خود باشند و بدانند که کودک از آنها الگوبرداری میکند و رفتاری را که یاد بگیرد تا همیشه تکرار خواهد کرد.
بر همین اساس است که طبق نامه سی و یکم نهجالبلاغه، امام علی علیه السلام در وصیت به فرزندش امام حسن علیه السلام فرموده است: «دل جوان مانند زمین کشت نشده است، آنچه در آن افکنده شود، میپذیرد. از این رو، پیش از آنکه دلت سخت گردد و عقلت سرگرم شود، به تربیت تو همت گماشتم.»
به قولهایتان وفا کنید
گاهی والدین به کودک و نوجوان خود وعدهای میدهند، ولی به عهد خود وفا نمیکنند. در این شرایط از فرزند خود میشنوند که آنها را به صفت دروغگویی توبیخ میکند. آیا عمل نکردن به وعده در برابر کودک، میتواند زمینه آموزش دروغگویی به او باشد؟
در جلد ششم کتاب کافی به نقل از پیامبر اکرم صلیالله علیه و آله آمده است که آن حضرت فرمود: «اَحِبُّوا الصِّبیانَ وَ ارحَمُوهُم، وَ اِذا وَ عَدتُموهُم شَیئا فَفُوا لَهُم؛ کودکان را دوست بدارید و با آنان مهربان باشید و هرگاه به آنان وعده دادید، به آن وفا کنید.»
وفا کردن به وعدههایی که والدین به کودک میدهند، به منزله تائید راستگویی و صداقت آنهاست. به عنوان مثال، مادری به کودک خود میگوید: اگر فلان کار مثبت را انجام بدهی، به عنوان پاداش بعد از ظهر به پارک میرویم. کودک هم به شوق رفتن به پارک، همان کاری که مادر گفته را انجام میدهد، اما هر قدر که میگذرد متوجه میشود که از پاداش و پارک خبری نیست.
این کار وقتی چندین بار تکرار شود، کودک یا والدین خود را دروغگو میداند و مانند آنها در رفتارها و کارهایش دروغ میگوید و یا تصور میکند که او را فریب دادهاند و بعد از آن به سختی، امر و نهی پدر و مادر را اطاعت میکند. وفای به عهد و صداقت داشتن در برخورد با کودکان، نکته بسیار مهمی است که تبعات و آثار آن در رفتار کودک دیده میشود.
تربیت صحیح
به نظر میرسد که بزرگترها علاوه بر اینکه باید مراقب رفتار و گفتار خودشان باشند تا الگوی درستی برای کودک قرار بگیرند، لازم است که با نصیحت کردن و برقراری ارتباطی دوستانه با کودک و نوجوان خود، به او زشتی دروغ گفتن و زیبایی راستگویی را یاد بدهند.
بله. به این ترتیب آنها میتوانند از بسیاری از خطاهای احتمالی فرزند خود جلوگیری کنند و مانع از این شوند که او برای به دست آوردن موفقیت یا موقعیت خاصی راستگویی را کنار بگذارد و دروغ بگوید. یادآوری زشتی کارهای نادرست و نصیحت کردن و تشویق کردن فرزندان برای انجام کارهای درست یکی از شیوههای متداول در بین امامان معصوم علیهم السلام است.
به عنوان مثال، در جلد هشتم کتاب وسائل الشیعه و همچنین کتاب تحف العقول، روایتی از امام باقر علیه السلام نوشته شده است که آن حضرت فرمودند که پدر بزرگوارش، امام سجاد زینالعابدین علیه السلام، فرزندان خود را نصیحت میکردند و میفرمودند: «اتقوا الکذب الصغیر منه و الکبیر فی کل جد و هزل فان الرجل اذا کذب فی الصغیر اجترا علی الکبیر؛ از دروغ کوچک و بزرگ، چه به صورت جدی و چه در حالت شوخی، دوری کنید و اطراف آن نگردید. چراکه انسان وقتی دروغ کوچک گفت، جرأت میکند که دروغ بزرگ بگوید.»
امام صادق علیه السلام تصریح کردهاند که اصل انسان بر اساس صداقت و راستگویی سرشته شده است. بر همین اساس است که فرمودهاند: «در آغاز انسان صدیق و راستگو به دنیا میآید و عملی برخلاف عقیده خود نمیکند. ولی بعداً در بعضی از اشخاص این پدیده به وجود میآید که عملشان برخلاف عقیدهشان باشد و دروغ بگویند.»
همچنین آن حضرت فرمودهاند: «کودک خردسال دروغ نمیگوید و عملش مطابق عقیدهاش است. اگر از کسی خوشش بیاید خود را در آغوش او میاندازد و اگر از کسی بدش بیاید از او روی برمیگرداند. هر چه بخواهد به سوی او دست دراز میکند و اگر نخواهند محال است چیزی را به او بدهند. اینها نشان میدهد که انسان صدیق به وجود میآید و اعمالش مطابق با پندارش است. اما بعد از این که به سن رشد رسید در بعضی از اشخاص کردار، برخلاف پندار میشود و دروغگویی جای راست گفتن را میگیرد.»
از اینجا مشخص میشود که دروغ گفتن، یک امر اکتسابی است. یعنی انسان ذاتاً راستگو است، اما بنا بر دلایلی به دام دروغ گفتن میافتد. به همین دلیل بزرگترها و والدین کودک و نوجوان باید در عین حال که فرزند خود را به راستگویی تشویق میکنند، شرایط دروغ گفتن را هم برای او ایجاد نکنند تا این صفت را از او دور نگه دارند.
مقایسه نکنید
بعضی از والدین برای اینکه فرزند خود را به سمت کارهای درست تشویق کنند و صفتهای بد را از او دور کنند، فرزند خود را با همسنهایش مقایسه میکنند. آیا این کار میتواند زمینه فریبکاری را در وجود کودک ایجاد کند؟
این کار گاهی آنقدر ادامه پیدا میکند که والدین آنقدر صفات خوب کودک دیگری را به او میگویند که کودک یا نوجوان به جای یاد گرفتن آن کار، دچار حس حسادت شده و کارهای بدتری را مرتکب میشود. در کتاب غرر الحکم، روایتی به نقل از حضرت امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام نوشته شده، با این مضمون که آن حضرت فرمودهاند: «الحسود لا یسود» درواقع حسادت باعث میشود که شخص آرام نگیرد و احتمالا به کارهای بسیار بدی دست بزند.
مشخص است که وقتی والدین نوجوانی، او را با دیگران مقایسه کرده و برای اینکه صفات خوبی مثل آنها ندارد سرزنشش میکنند، حس حسادت را در او ایجاد میکنند. ممکن است این نوجوان برای اینکه نظر والدین و بزرگترها را به خودش جلب کرده و در عین حال دیگری را سرکوب کند و بد نشان دهد، دروغ بگوید.
مسئولیت به اندازه
گاهی نیز والدین مسئولیتی بیشتر از توان کودک و نوجوان به او واگذار میکنند و با این کار زمینه فریبکاری و دروغگویی او را ایجاد میکنند.
بله. یکی دیگر از کارهایی که ممکن است نوجوان را به دروغ گفتن وادار کند، این است که بیشتر از توانش به او مسئولیت داده شود و یا بزرگترها از او بخواهند کاری را انجام بدهد که توانایی آن را ندارد. در این شرایط، امکان دارد که نوجوان برای جلب نظر بزرگترها و برای اینکه خودش را انسانی توانمند و بزرگ نشان دهد و یا از تنبیه آنها در امان بماند، از گفتن این حقیقت که توان انجام آن کار را نداشته خودداری کند و دروغ بگوید.
رویکرد اسلام در این باره چیست؟
در کتاب فروع کافی، روایتی آمده که آن را امام صادق علیه السلام از پیامبر اسلام صلیالله علیه و آله و سلم نقل فرمودهاند. امام صادق علیه السلام فرمودهاند: پیغمبر اسلام صلیالله علیه و آله و سلم درباره کسی که فرزند خود را به کارهای صحیح و نیکو تشویق کند، دعا کردهاند که: «رحم الله من اعان ولده علی بره؛ خداوند متعال رحمت کند کسی را که فرزند خود را به نیکوکاری دعوت میکند و او را در این راه کمک میکند.» پرسیدند: چگونه او را به نیکوکاری کمک کند؟ پیغمبر اکرم صلیالله علیه و آله پاسخ دادند: «یقبل المیسور و یتجاور عن المعسور؛ بسیار خوب است والدین فرزندشان را آنچه در توان داشته انجام داده از او بپذیرند و آنچه توان انجام دادنش را ندارند یعنی آنچه برای کودک غیرقابلتحمل است از او نخواهند.»
درنتیجه، واگذاری مسئولیت بیشتر از حد توان یا خواسته، ممکن است زمینهساز کارهای بدی مانند دروغ گفتن شود. درحالیکه اگر بزرگترها با نوجوان خود دوست و همراه باشند و کارهایی را به او واگذار کنند که هم توان انجام آنها را دارد و هم مطابق با خواسته اوست، در عین حال که موجب رشد شخصیتی و مسئولیتپذیری میشود، مانع از این میشود که مرتکب دروغگویی شود.