شیعه نیوز: تا جایی که یادم میآید در تمام دوران کودکیام فشار کار پدر آنقدر زیاد بود که اغلب در طول هفته، صبحها قبل از بیدارشدن ما ایشان عازم محل کار شده بودند و شبها پیش از رسیدنشان ما خواب بودیم، اما این فشار کار هیچ وقت مانع خوشگذرانی و پیکنیک رفتن در آخر هفتهها و سفرهای جذاب به نقاط دور و نزدیک در تعطیلات مناسبتی نمیشد.
حتی اگر زمان کم بود و امکانات مادی محدود، باز هم بابا با یک خیابانگردی شبانه به صرف بستنی سنتی با خامه یا فالوده شیرازی با شربت، خوب میتوانستند برایمان خاطرهساز شوند. خاطرههای شیرینی که حتی بعدها در دوران دانشجویی دونفره شد وقتی که شروع هر ترم، صبح زود برای ثبتنام راهی میشدیم و در مسیر یک کلهپاچه میهمان پدر میشدم، خاطره دونفرهای که میدانم تجربه مشترک من با خواهر بزرگترم نیز هست! و بعدترها که صبح به صبح، پدر در مسیر اداره مرا هم به محل کارم میرساندند و در راه همیشه دو واحد تعلیم و تربیت پاس میکردم!
همان روزها که پدرم یادم دادند شخصیت من باید بزرگتر از آن باشد که برای رسیدن به خواستههای دنیوی دست به هر کاری بزند. همان روزها که یادم دادند باید در اموری که عهدهدار میشوم، هرآنچه از دستم برمیاید به بهترین نحو انجام دهم و یادم باشد مردمان دنیا بدهکار من نیستند و من همانقدر که از محیط پیرامونم طلبکار هستم باید نسبت به آنها احساس وظیفه داشته باشم و درسهای مهمتر و بزرگتری که آن روزها با تمام لذتی که از همصحبتی با پدر نصیبم میشد عمقشان را درک نمیکردم. این همان نقشی بود که قطعا هیچکس جز پدرم نمیتوانست آن را ایفا کند.
پدرها و آموزش استقلال به دختران
دخترها خواسته و ناخواسته بخشی از ویژگیهای مادرشان را به ارث میبرند چه در نوع پوشش ظاهری یا رفتار و گفتار، یا تفکرات و عادات و…؛ آنها به مادرانشان وابسته هستند و از ایشان الگو میگیرند؛ درددلهایشان را اغلب با مادرشان مطرح میکنند. اما با همه وابستگیشان به مادر، به پدرشان احتیاج دارند. آنها برای آنکه تبدیل به زنی مثل یا بهتر از مادرشان شوند به حضور فعال پدر محتاجند. مادرها به دخترانشان تمام نقشهایی که او میتواند ایفا کند را میآموزند نقشهایی مثل همسری، مادری، خواهری و…، اما پدرها انسانبودن را، مستقل بودن را و مهمبودن را به دخترشان یاد میدهند.
کمی پدر باشیم…
برخلاف فرشته مهربانی به نام مادر که دائم میخواهد از فرزندش محافظت کند و او را در دایره محدودی که قابل مراقبت است نگه دارد پدر مثل کوهی پشت فرزندش میایستد و او را به حرکتکردن، خطر کردن و کمتر ترسیدن تشویق میکند. وقتی مادر به فرزندش که روی میز ایستاده میگوید: «مواظب باشد نیفتی!» پدر تشویقش میکند که «بپر! من میگیرمت!» همانطور که آرامش آغوش و محبت مادر جایگزینی ندارد؛ احساس پشتگرمی و اعتماد به نفس ناشی از حمایت پدرانه نیز هرگز قابل جایگزینکردن نیست.
پدری که با یک ارتباط نزدیک و محبتآمیز از کودکی میتواند به دخترش بیاموزد شخصیت او فارغ از زیبایی و جذابیت ظاهریاش قابل ستایش و احترام است. بهخصوص تجربهها و تفریحات خانوادگی یا پدر و دختری فرصت مناسبی است تا پدر خانواده ضمن خاطرهساختن برای دخترش او را با واقعیتهای مهم زندگی آشنا کند و ارزشها و اولویتها را به او بشناساند. تجربهها و تفریحاتی که میتواند مثل سفر طولانی و هزینهبردار باشد یا به اندازه یک کوهنوردی، قدمزدن و رفتن به مسجد کوتاه باشد و کمخرج!
پدر اولین جنس مذکر زندگی دختر
از طرفی پدر اولین شخص مذکری است که دختر در زندگیاش تجربه میکند در نتیجه، اولین برداشت از جنس مخالف، مثبت یا منفی همینجا محقق میشود. پدر میتواند اولین کسی باشد که به دخترش نشان میدهد آنچه قرار است در پس ازدواج و زندگی با یک مرد تجربه کند چقدر دوستداشتنی و لذتبخش یا تلخ و دردناک است! رفتار محبتآمیز و توام با احترام پدر با مادر در خانه هم صورتی مطلوب از زندگی مشترک به دخترشان ارائه میدهد و هم جایگاهی مناسب و درخور احترام از زن، برای او تصویر میکند.
از سوی دیگر گرچه دختران از تعامل با همجنس خود لذت میبرند، اما تایید و تمجید جنس مخالف برایشان جذابیت بیشتری دارد چرا که آنها ویژگیهایی را در دختران میبینند و تحسین میکنند که خودشان فاقد آنها هستند و همین مساله میتواند جذابیت این تحسین را در نگاه دختران دوچندان کند! برخلاف نیاز جنسی، احساس نیاز به محبت، تایید و تحسین از ابتدای تولد در وجود دختران جاری است و تامین این نیازها از جانب پدر میتواند تا مدتها بعد از بلوغ نیز میل جنسی دختران را مهار کند. توجه و محبت صحیح و در چهارچوب پدر، نه تنها در این زمینه موثر است بلکه باعث میشود دختر در سنین نوجوانی و جوانی و حضور پررنگتر اجتماعی، در برخورد با جنس مخالف، شخصیتی محتاج توجه نداشته باشد.
از دوران نوجوانی به بعد همیشه در موقعیتهای مختلف پدرم این نکته را به من یادآور میشوند که همه تلاشهایشان در زندگی به خاطر فرزندانشان بوده و تا زنده هستند دوست دارند در هر مسئلهای که میتوانند کمکم باشند. این حس اطمینان از حضور پشتوانهای محکم و بدون چشم داشت احساسی است که حداقل برای اولینبار، پدر میتواند برای یک دختر ایجاد کند…
منبع:با حجاب