به گزارش «شیعه نیوز»، ذوالقرنین یکی از شخصیتهای قرآن و کتاب مقدس است. واژه «ذوالقرنین»سه بار در قرآن مطرح شده است و قرآن کریم او را یکی از پادشاهان کهن می داند و از وی به نیکی یاد میکند.
ذوالقرنین کیست؟
مسئله «ذوالقرنین» مسئله پیچیده ای است که از دیرباز مورخان و مفسران را سرگشته و سردرگم نموده است. اسم ذوالقرنین در سورۀ کهف آیات ۸۳ تا ۹۷ ذكر شده است. قرآن کریم« ذوالقرنین» را یکی از شاهان گذشته می داند و از او به نیکی یاد می کند. داستان ذوالقرنین آن چنان از این آیات برمی آید، این است كه وی پادشاهی جهانگشا، قدرتمند، صالح و دلیر بوده است، و با دو لشگر کشی که به شرق و غرب عالم داشته است مناطقی وسیعی را به تصاحب خود در آورده و به عدالت بر آن حکمرانی می نموده است.
هدفش از آن همه فتوحات کسب مال و استثمار ملل مغلوب نبود، بلکه قصدش گسترش عدل و امنیت در دیگر منطقه های جهان و کوتاه کردن دست ظالمان بوده است. در خصوص این که ذو القرنین چه کسی بوده است اختلاف نظر وجود دارد.
معنای ذوالقرنین:
در مورد معنای ذوالقرنین سه نظر موجود است:
بعضی برای آنکه به استخوان شاخ" قَرن" گفته می شود. وجه تسمیه ذو القرنین را وجود برامدگی مخصوص در دو طرف سر وی دانسته اند یا گفته اند وی تاج مخصوصی داشته كه دارای دو شاخك بوده است.
ولی بعضی گفته اند "قرن" به معنى طرف و جانب است چنانچه رسول الله صلى الله علیه و آله و سلم به امام علی (ع) فرمود:« ان لك بیتا فى الجنة و انك ذوقرنیها؛ برای تو خانه ای در بهشت است و تو صاحب و مالک هر دو طرف آن هستی» و ذوالقرنین را به دلیل این که به دو طرف ارض یعنى مشرق و مغرب آن دست یافت ذوالقرنین گفته اند. این معنی با خود قرآن هم هماهنگ است که در داستان او می گوید:حَتَّى إِذا بَلَغَ مَغْرِبَ الشَّمْسِ» و« حَتَّى إِذا بَلَغَ مَطْلِعَ الشَّمْسِ»
بعضی هم گفته اند به خاطر دو قرن زندگی یا حكومت وی، این نام به او داده شده است.
کدام شخصیت تاریخی ذوالقرنین است؟
ذوالقرنین یكی از ناشناخته ترین و بحث انگیزترین شخصیت های قصص قرآنی می باشد. در خصوص اینكه او چه فردی است، نظرات گوناگون است. معروف ترین این نظریات عبارتند از:
اسكندر:
این قول در بین مفسرین مشهورتر است و نقل شده اسکندر را ذوالقرنین گفتند بدان جهت که کلاه خودی بر سر می گذاشت که دو برامدگی میان تهی داشت و بر هر یک پری از شتر مرغ یا پرنده دیگری می گذاشت.
یكی از شاهان یمن:
گفته اند که ذوالقرنین یکی از پادشاهان حمیر بوده که در یمن سلطنت می کرده. سپس در نام وی اختلاف نموده اند.
كوروش هخامنشی:
این نظر از" ابوالكلام آزاد" است، او معتقد است ذوالقرنین همان "كوروش كبیر" است و صفاتی كه قرآن برای وی ذكر كرده با تاریخ زندگی او مطابق است، بعضی از مفسرین من جمله علامه طباطبائی ره هم این نظریه را پذیرفته اند.
تسن چی هوانگ تی (بزرگ ترين پادشاه قدیم کشور چین):
این نظر با این تصور مطرح شده که دیوار چین همان سد یاجوج و ماجوج است و سازنده آنرا ذوالقرنین دانسته اند. ولی این نظر را با استدلال به این که در ساخت دیوار چین از سنگ و مصالح معمولی استفاده شده و بنابر نقل قرآن، سد ذوالقرنین بین دو کوه و از آهن و مس مذاب ساخته شده، رد کرده اند.
حضرت مهدی( عج)
در کتاب« الخصال» شیخ صدوق از امام باقر (ع) گفته شده که فرمودند:« خداى تعالی پیغمبرى نفرستاده كه پادشاهی كند مگر چهار نفر كه همه پس از نوح مبعوث شده اند؛ ذوالقرنین كه نامش عیاش بود و داوود و سلیمان و یوسف؛ ولی عیاش كه پادشاه میان مشرق تا مغرب بود و اما داوود پادشاه میان شامات تا شهرهاى اصطخر فارس گردید و كشور سلیمان نیز همین اندازه بود. اما یوسف پادشاه مصر و صحراهاى مصر گردید و از آن حدود تجاوز نكرد.»
امام علی (ع) فرماید: بعد از توصیف ملک سلیمان، داوود و یوسف، به ذوالقرنین اشاره نموده و می فرماید: «سپس ذوالقرنین، بنده اى كه خدا دوست بود و خدا هم وی را دوست می داشت، اسباب مكنت را برایش فراهم كرد و خاور و باختر زمین را به تملک وی درآورد، او نیز به حق می گفت و كار به حق می كرد.»
تعداد دیگری از روایات مشابه وجود دارد که همگی گویای زندگی ذوالقرنین قبل از اسلام هستند. ولی شباهت هایی بین ذی القرنین و امام زمان (عج الله) وجود دارد.
منبع: بیتوته
چون به محض رسیدن به قوم غروب دستور بر عذاب و پاداش میدهد چنان که در تاریخ میدانیم حضرت نوح 900 سال مردم را بیم داد و هدایت کرد و در نهایت خدا عذاب را فرستاد نه هیچ شخصی ولی اینجا نه تنها خدا عذاب و پاداش نمیکند که حتی سرعت انجام این امر هم در تاریخ بی نظیر است
که برای همین هم زمان این اتفاق به بعد از خاتم پیامبران که همه چیز به مردم گفته شده میرسد