به گزارش «شیعه نیوز»، رئیس سازمان نظام روانشناسی ایران گفت: بدگویی والدین از هم موجب غمزدگی، گوشهگیری، خانهگریزی، اضطراب و افسردگی فرزندان طلاق میشود. غلامعلی افروز اظهار کرد: یکی از آثار شوم طلاق، سرگردانی، نگرانی و تعارضهای روانی فرزند یا فرزندان است که میتواند به صورتهای مختلف همچون غمزدگی، گوشهگیری، خانهگریزی، اضطراب، افسردگی، عصبانیت و پرخاشگری آشکار شود.
وی با بیان اینکه فرزندان برای تربیت به سرپرستی مهربان و صبور نیازمندند و همواره بدسرپرستی به مراتب بدتر از بیسرپرستی است، افزود: در مراحل اولیه رشد و تربیت بیشترین نقش به عهده مادر است؛ البته مادری که از امنیت روانی برخوردار بوده و همواره دلی آرام و وجودی آرامشگر داشته باشد که این جز با وجود همسری مهربان و سنگربانی صبور و آرامشبخش مقدور نخواهد بود.
افروز با بیان اینکه مادر هرگز در نزد فرزندان نباید از پدرش بدگویی و انتقاد کند و پدر هم همینطور تصریح کرد: باید در نظر داشت که فرزند خردسال قاضی نیست که بین مادر و پدرش به قضاوت بنشیند و حکم صادر کند؛ لذا وقتی فرزند چند ساعتی نزد مادر است، مادر به لحاظ ناراحتیها و دلگیریها، نباید پدرش را متهم و محکوم و از او با زبان تند و کلام زشت یاد کند.این متخصص روانشناسی گفت: اگر پدر یک فرزند طلاق هم شیوه نامطلوب بدگویی از مادر را داشته باشد یقینا فرزند دچار تعارض روانی و پریشانی عاطفی شده، بهتدریج نسبت به هر 2 نفر احساسی ناخوشایند و تدافعی پیدا میکند.وی افزود: پس از این حالت کودک طلاق به لحاظ احساس سردی که پیدا میکند، بودن در کنار والدین برایش ناخوشایند میشود و تمایل دارد که بیشتر تنها باشد یا در کنار کسانی باشد که زبانی جز تایید و تکریم نداشته باشند.
رئیس سازمان نظام روانشناسی ایران خاطرنشان کرد: اگر فرزند از مادر خود پرسید که «اگر بابا خوبه پس چرا جدا شدید» مادر در جواب فقط در مورد بعضی مسائل که با هم توافق نداشتهاند اشاره کند و دیگر نیازی به توضیح مفصل ندارد.
وی افزود: ریشه اصلی همسرگریزی و جدایی و طلاق دافعههای فکری، کلامی و رفتاری است و همسران خوشبخت و آرامشگر آنهایی هستند که وجودشان پر از جاذبه فکری، کلامی و رفتاری است.
افروز یادآور شد: نباید هیچ عجلهای داشت که فرزند خردسال همه مسائل زندگی گذشته را بداند و به نفع یکی از والدین رای دهد و دوستدار یکی از آنها باشد.
هر کدام از همسران ممکن است ويژگي اخلاقي خاصي داشته باشد که همسرش را آزرده گرداند.
در اين شرايط بزرگترين اشتباه بدگويي کردن از همسر پيش فرزندان است.
پدر و مادرهمه هستي کودک هستند.
پدر تکيه گاه محکم و منبع قدرت و مادر پناهگاه عواطف و احساسات اوست.
تخريب شخصيت هر کدام از والدين در مقابل کودک، علاوه بر ويران کردن امنيت عاطفي و آرامش کودک، موجب پايين آمدن اعتماد به نفس و از بين رفتن شادماني و احساس رضايت در او خواهد شد.
همچنين وقتي يک از همسران ديگري را به باد انتقاد مي گيرد زمينه بي احترامي و سرپيچي از والدين در فرزندان تقويت مي شود. در اين خانه کسي حرف پدر را نمي خواند و مادر احترامي نخواهد داشت. همچنین فرزندان از فرد بدگو بیشتر احساس بد و تنفر خواهند داشت و بیشتر اوقات نتایج بالعکس اثر خواهند داشت.
يادمان باشد هر کدام از همسران علاوه بر نقش همسري، نقش پدر يا مادر خانواده را نيز به عهده دارد.
ويران کردن شخصيت همسر موجب ويران کردن نقشهاي ديگر او نيز خواهد شد.