۲

حکایت ضرب‌المثل هرکه بامش بیش برفش بیشتر را می‌دانید

در ضرب‌المثل امروز حکایت کوتاهی را از ضرب المثل «هرکه بامش بیش، برفش بیشتر» می‌خوانید.
کد خبر: ۲۳۸۵۶۰
۱۵:۴۹ - ۲۲ شهريور ۱۳۹۹

به گزارش «شیعه نیوز»، مَثَل‌ها داستان زندگی مردم‌اند و چون آیینه‌ای روشن، آیین‌ها، تاریخ، هوش، بینش و فرهنگ ملت را در خود نشان می‌دهند. «مَثَل واژه‌ای است که از عربی به فارسی راه یافته و آنچنان که می‌نویسند از ماده مثول بر وزن عقول به معنی شبیه بودن چیزی به چیز دیگر یا به معنای راست ایستادن و بر پای بودن آمده است». این واژه در عربی به چند معنا به کار رفته است: مانند و شبیه، برهان و دلیل، مطلق سخن و حدیث، پند و عبرت، نشانه و علامت. در اصطلاح اهل ادب مثل نوعی خاص از سخن است که آن را به فارسی داستان و و گاهی به تخفیف دستان می‌گویند (رحیمی، 1389).

با این وصف در ضرب‌المثل امروز به نقل حکایت کوتاهی از ضرب‌المثل «هرکه بامش بیش، برفش بیشتر» می‌پردازیم.

این ضرب‌المثل را معمولا در مورد افرادی به کار می‌برند که به لحاظ مکنت، جایگاه و مقام مادی و معنوی در مکان رفیعی باشند. آن هم در زمانی که این افراد از زیادی سختی‌ها در زندگی و یا کار و ... گله داشته باشند.

حال ببینیم چه داستانی در پس این ضرب‌المثل قرار دارد؟

می‌گویند که در روزگاران قدیم پادشاهی بود که در اثر بیماری در می گذرد. قبل از مرگ وصیت می‌کند چون وارث و جانشینی نداشته، فردای آن روز اول کسی که وارد شهر شد را بر جایگاه قدرت بنشانند و او را پادشاه جدید شهر معرفی کنند.

فردای آن روز مردم و امرا دستور شاه درگذشته را بر سر می‌گذارند و گدایی را که در تمام عمر تنها اندوخته‌اش خرده پولی بوده و لباس کهنه‌ای، به عنوان شاه معرفی می‌کنند و او را بر تخت پادشاهی می‌نشانند.

روزها می‌گذرد و این گدا که حالا شاه شده و البته معتبر، بر تخت می‌نشیند و امور را اداره می‌کند. تا اینکه برخی از امیران شهر و زیردستانش سر ناسازگاری با او بر می‌دارند و با دشمنان دست به یکی می‌کنند و شاه تازه هم که توان مدیریت امور را از کف داده، بخشی از قدرت را به آن‌ها واگذار می‌کند.

روزی یکی از دوستان دیرینش که از قضا رفیق گرمابه و گلستانش بود، وارد شهر می‌شود و می‌شنود که رفیقش حال پادشاه آن دیار است. برای تجدید دیدار و البته عرض تبریک نزد او می‌رود.

پادشاه جدید در پاسخ تبریک و تعریف و تمجید دوستش می‌گوید: ای رفیق بیچاره من، بدان که اکنون حال تو بسیار از من بهتر است. آن زمان غم نانی داشتم و اینک تشوش جهانی را بر دوش می‌کشم. سختی‌ها و رنج‌های بسیاری را متحمل گشته‌ام.

و در اینجاست که رفیق دیرینش می‌گوید: هرکه بامش بیش، برفش بیشتر.

ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر:
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۲
نظرات بینندگان
hesam
Iran (Islamic Republic of)
۱۹:۱۷ - ۱۴۰۰/۰۱/۲۳
خیلی عالی و کوتاه بود خیلی ممنون از متنتون عالی بود
لیلا فتحی ذکاء پایه هفتم
Iran (Islamic Republic of)
۱۹:۴۸ - ۱۴۰۰/۰۸/۲۹
خیلی داستان جالبی بود و لذت بردم از خواندن این داستان ممنون که داستان رو در اختیار ما گذاشتید
خیلی خیلی متشکرم