به گزارش «شیعه نیوز»، این سناریو از زمان امضای موافقتنامه صلح وجود داشت که تعدادی از جنگجویان ناراضی طالبان از موافقتنامهی صلح، به سمت گروههای دیگر بنیادگرا خواهند رفت. در این میان دولت اسلامی شاخهی خراسان یکی از گروههای محتمل بود و این گروه نیز تمایل به جذب این نیروهای ناراضی نشان داد. جذب شدن این نیروها در صف دولت اسلامی شاخهی خراسان، آینده امنیت افغانستان را زیر سایه خواهد برد. در این نوشته تلاش بر آن است تا به این مهم پرداخته شود که چه آیندهای در انتظار این جنگجویان خواهد بود.
معمولاً در مورد جنگجویان ناراضی چند فرضیه وجود دارد. نخستین فرض این است که جنگجویان ناراضی ترک میدان جنگ خواهند کرد و دیگر به میدان نبرد نخواهند رفت. فرضیه دوم این است که این جنگجویان ناخشنود از وضعیت، جذب یکی از گروههای جهادی دیگر خواهند شد. این فرض تا اندازهای در مورد طالبان ناراضی از توافقنامهی صلح با ایالات متحده صدق میکند. آخرین فرض این است که افراد ناراضی از شرایط موجود دست به تشکیل گروه جدید بزنند یا هم تغییر اسم بدهند.
چندی قبل رسانههای بینالمللی از ایجاد دو جریان جدید طالبان به اسم حزب ولایت اسلامی که در مخالفت با جریان قطر به وجود آمده و جریان دوم به نام طالبان ختک، خبر دادهاند؛ این جریان از سوی استخبارات پاکستان به وجود آمده و در صورتی که جریان قطر از اوامر آنها سرپیچی کند، این جریان با آنها مخالفت خواهد کرد.
دولت اسلامی شاخه خراسان در سال ۲۰۱۵ در یکی از بیثباتترین محیطهای ژیوپلیتیکی جهان شروع به فعالیت کرد. افغانستان کشوری جنگزده، بیثبات و شدیداً متکی بر کمکهای خارجی است. وضعیت شکنندهی افغانستان شرایط را برای قدرتگیری بیشتر این گروه آماده میکند و در صورت خروج نیروهای ائتلاف بینالمللی از افغانستان، وضعیت خلاء امنیتی در این کشور شکل خواهد گرفت. در این وضعیت افغانستان دوباره به میدان نبرد میان گروههای جهادی و سازمانهای اطلاعاتی منطقه مبدل خواهد شد. دولت اسلامی شاخه خراسان تلاش دارد تا از این وضعیت پیشآمده به سود خودش استفاده کند و سعی در جذب نیروهای ناراضی دارد.
با توجه به توان عملیاتی و تخریبی و ظرفیت ایجاد وحشت که گروه دولت اسلامی شاخه خراسان دارد، تهدید این گروه دستکم گرفته شده است. در شکنندهگی و بیثباتی سیاسی و امنیتی افغانستان، این گروه فضای بیشتر برای تحرک پیدا خواهد کرد. این مساله نه تنها تهدید برای افغانستان و منطقه است، بلکه یک تهدید عمده برای منافع ایالات متحده نیز است. در این زمینه افغانستان نیازمند همکارهای معنادار بینالمللی در راستای مبارزه با تروریسم در میانمدت و کوتاهمدت است تا این کشور دوباره مکان برای جنگ نیابتی کشورها نگردد. همکارهای منطقهای نیز در راستای خنثا سازی این گروهها حیاتی و حتمی است.
دولت اسلامی شاخه خراسانی ششمین سال حضور خود را با خشونتهای قابل توجهی آغاز کرد و وحشت زیاد را میان مردم افغانستان ایجاد کرد. از این جمله میتوان از حمله بر عبادتگاه سیکها در کابل، حمله بر تحلیف رییس جمهور و حمله بر زایشگاه در کابل را نام برد، هرچند این گروه مسوولیت آن را برعهده نگرفت، ولی ایالات متحده اعلان کرد که کار این گروه بوده و آخرین حمله هم بر زندان جلالآباد بود.
داعش؛ تهدیدی برای امنیت منطقه
داعش شاخه خراسان در سال ۲۰۱۵م پس از بیعت و ادغام چندین گروه جهادی در بعضی از مناطق شرقی افغانستان و شمالی پاکستان به وجود آمد. هر چند این گروه پس از حملات متعدد نیروهای افغان و ائتلاف بینالمللی خسارت شدید مالی و انسانی را متقبل شد، اما هنوز این تهدید به صورت کمال رفع نشده است و وضعیت شکننده سیاسی افغانستان محیط را برای تحرک این گروه مهیا کرده است. حل شدن نیروهای ناراضی در داخل شاخه خراسان داعش به این گروه انرژی تازه ترزیق میکند و این امر میتواند امنیت افغانستان و منطقه را مختل کند. به عقیده نگارنده مبارزه با تروریسم در افغانستان باید در بلندمدت ادامه پیدا کند، در غیر آن افغانستان دوباره به پناهگاه امن تروریستان بینالمللی مبدل خواهد شد. همچنان باید به این مهم پی ببریم که انجام موافقتنامهی صلح و اجرا شدن آن به معنای پایان جنگ در افغانستان نخواهد بود.
منبع : هشت صبح