به گزارش «شیعه نیوز»، آنچه در ادامه می آید گفتگوی ما با حجت الاسلام و المسلمین« امیر علی حسنلو»، مدیر گروه تاریخ و سیره مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه های علمیه درباره حیات مبارک حضرت امام جواد علیه السلام در یکی از حساس ترین زمان های تاریخ شیعه به ویژه ارتباط این زندگی با جریان مناظره های علمی و پاسخگویی به شبهات و ایستادگی در برابر جریان های انحرافی در حوزه دین است.
شیوه حضرت جوادالائمه(ع) در مواجهه با فرقه های انحرافی و اندیشه های وارداتی چه بود و چه الهامی از این سیره در شرایط امروز جامعه میتوان گرفت؟
امام جواد (ع) روشهای مختلف در برخورد با فرقه های منحرف داشت.
فرقه های منحرفی که در زمان امامت امام جواد علیه السلام فعال بودند چند گروه بودند: واقفیه، مجسمه که به جسمانیت خداوند معتقد بود از گروه اهل حدیث سلفی که وهابیت کنونی و برخی از فرقه های اهل سنت در این عقاید همچنان باقی اند که برای خداوند اعضا و جسم تصور می نمایند. در آثار وهابیت محمد بن عبدالوهاب این انحرافات فکری همچنان دیده می شود . گروه دیگر واقفیه بودند که در امامت امام کاظم متوقف بودند و گروه های دیگر نیز وجود داشتند که امام با هر یک به فراخور جایگاه و میزان تاثیرشان برخورد داشت.
اگر مواضع امام جواد علیه السلام را در مقابل این گروهها دسته بندی قرار بدهیم چه نکاتی برجسته می شود؟
اول: آگاهی دادن به شیعه درباره خطرات آنان. دوم: نفوذ افکار و باورهای منحرف آنان و شناساندن منحرفین و معرفی آنها بر اساس باورهای غلط. سوم: دستور به دوری نمودن شیعه از آنان و اقتدا نکردن در نماز به آنان و زکات ندادن به آنان. چهارم: منزوی کردن این افراد که خود نوعی تنبه جهت بیدار شدن و اصلاح آنان بود. پنجم: گاهی امام در مواجهه با آنان با استدلال به قرآن در راهنمایی آنها اقدام می فرمود، تاثیر داشت و هدایت می فرمود. ششم: آنگاه که هدایت آنان ممکن نبود امام اظهار نفرت می نمود و به شیعیان نیز اینگونه روشی را رهنمود می نمود تا اظهار نفرت و دوری کنند .
مشخصا نوع عکس العمل امام جواد علیه السلام درباره فرقه مجسمه و واقفی ها چه بود؟
امام جواد عليهالسلام در برابر فرقه هايي که در دوران آن حضرت وجود داشت، شيعيان خود را راهنمايي ميکردند. خب يکي از اين فرقهها، مجسِّمه بودند از اهل حدیث و خدا را داراي جسم ميپنداشتند. امام درباره آنان به شيعيان ميفرمود که اجازه ندارند پشت سر کسي که خدا را داراي جسم ميداند، نماز گزارند و به او زکات بپردازند. آن حضرت همچنين واقفي مذهبها که امامت را فقط تا امام کاظم عليهالسلام پذيرفته بودند، شامل اين حکم ميدانستند و شيعيان را از نماز خواندن پشت سر آنان نهي ميکردند. البته گروه های دیگری هم بودند از جمله گروهی به نام غاليان (غلو کنندگان) که در بدنام کردن شيعه سهم به سزايي داشتند، مورد تنفر امامان بودند. خطر اينها براي شيعيان بسيار جدي بود؛ زيرا به نام امامان، رواياتي را جعل ميکردند و بدين وسيله، شيعيان را به انحراف ميکشاندند. امام جواد عليهالسلام از اين گروه اظهار تنفر و نفرين شان ميکرد چون سبب انحراف مردم و در میان مردم فعالیت داشتند.
الهام امروزی ما از این مواضع امام معصوم چه می تواند باشد؟
متولیان فرهنگی برای حراست از باورهای دینی در مقابل فرقه های منحرف از جمله وهابیت و بهائیت که هر دو برساخته استعمارگران هستند می توانند از این مواضع و روشها بهره مند شوند و آنها را با استفاده از ابزارهای وسیع امروز و فضای مجازی عملی سازند. در این میان تشکیل گروههای تخصصی یا برگزاری همایش ها و آگاه نمودن مردم از بنیانها و چگونگی شکل گیری و استعماری بودن این فرقه ها راهگشاست چون مخاطبان و مردم را هشیار می نماید البته نکته مهم این است که ما از نوآوری ها کناره نگیریم و روش های اصیل را روزآمد نگه داریم.
امام جواد علیه السلام از نظر آزاداندیشی و مواجهه با جریان های فکری چه روش و منشی داشتند؟
ایجاد زمینه گفتگو و همکلام شدن نوعی ارج نهادن به شخصیت طرف مقابل است، تقریبا شبیه همان نظریه رهبری معظم که فرمود : تریبون های آزاد و میزهای گفتگو و نظریه پردازی به راه بیندازید. وقتی گفتگو در یک جو تخصصی شکل بگیرد و از طرفی صاحب ایده، دیدگاه و نظربه خود را در این فضا ارائه کند از اشاعه شبهه و ایجاد تنش های فکری جلوگیری می نماید. جلسات گفتگو که در دوره های امامت ائمه برگزار شد و ائمه بویژه امام رضا و امام جواد علیهم السلام از این شیوه استقبال کردند حکمتهای زیادی داشت. این روش آثار فرهنگی و علمی بسیار چشمگیر در پیشبرد گفتمان امامت داشت و امام جواد علیه السلام این شیوه را به کار بست.
نکته دوم، فرصت دادن برای اظهار نظر و گفتگو و پرهیز از تندخویی و تند گویی یکی از روشهای مهم منطقی در تاثیر گذاری در ارشاد و یکی از روشهای اصولی تبلیغ و هدایت گری است. امام جواد علیه السلام این روش را در تمام گفتگوها به کار بست .
نکته دیگر روش منطقی در بحث و اجازه طرح اندیشه و پاسخ دادن به آن بر اساس روشهای علمی مجادله احسن و مناظره و استدلال بر اساس اصول طرف مناظره است. فرضا اگر طرف مناظره از علمای اهل سنت بود به قرآن و سیره پیامبر (ص ) احتجاج می کرد ؛ در بحث با اهل سنت آنچه بین شیعه و سنی مشترک و مورد قبول طرفین بود مورد استناد حضرت بود لذا روایات ساختگی را که درباره خلفا ساخته بودند همه را با قرآن منطبق می کرد و مردود می شمرد . اگر از اهل کتاب بود به کتاب و آنچه آنها قبول داشتند استناد می کرد. آن روش ثابت همه ائمه است در مناظرات امام رضا (ع) هم دیده می شود حضور در جلسات علمی و مناظره با فقیه بزرگ اهل سنت یحی بن اکثم معروف است که امام سئوال او را پاسخ داد و با آرامش و اطمینان که او را در مقابل سئوالات علمی و فقهی قرار داد.
چرا در دوره امامت امام جواد علیه السلام، مجالس گفتگو و مناظره علمی شکل می گیرد و علت این که امام از این فضا استقبال می کند چیست؟
با آغاز امامت امام جواد (ع) سيلي از سوالات متوجه آن حضرت گرديد و اين پرسشها از دو ناحيه مطرح مي شد: نخست از سوي شيعيان و پيروان مکتب اهل بيت(ع) که به خاطر سن کم آن حضرت دچار تشويش و تحير شده بودند و لذا آن حضرت را در مقابل انواع پرسشها قرار داده و از اين طريق، او را به آزمايش و آزمون ميگرفتند تا با اثبات دانش گسترده و علم خدادادي او، به امامتش معتقد و مطمئن شوند و بدين منظور جلسات متعددي تشکيل مي شد. چنانچه در يکي از منابع آمده است: " ... در هنگام شهادت امام رضا(ع) آن جناب - امام جواد - در مدينه بود و بعضي از شيعيان از کم بودن سن آن حضرت تأملي داشتند تا آنکه علما، افاضل، اشراف و بزرگان شيعه از اطراف عالم متوجه حج گرديدند و بعد از فراغت از مناسک حج به خدمت آن حضرت رسيدند و از وفور مشاهده معجزات و کرامات و علوم و کمالات، اقرار به امامت آن منبع سعادت نمودند و زنگ شک و شبهه از آيينه خاطرهاي خود زدودند حتي آنکه شيخ کليني و ديگران روايت کرده اند که در يک مجلس يا در چند روز متوالي، هزار مسأله از غوامض مسائل، از آن معدن علوم و فضائل سوال کردند و از همه جواب شافي شنيدند.... دوم از سوي حکومت، به ويژه مأمون و معتصم دو خليفه معاصر آن حضرت . از آن جا که شيعيان مدعي علم الهي براي امامان خود بودند، خلفا مي کوشيدند تا با تشکيل مجالس مناظره، آنان را رو در روي برخي از دانشمندان بنام زمان قرار دهند تا شايد در پاسخ برخي از پرسشها درمانده شوند و شيعيان از اين رهگذر، در اعتقاد خود - وجود علم الهي نزد ائمه اهل بيت - دچار مشکل شوند و از پيروي آن ها خودداري کنند... افزون بر اين ها علاقه شخصي مأمون در برپايي اين مناظرات بي تأثير نبوده است. او شهرت به علم دوستي داشت و فيلسوف خلفاي عباسي شناخته مي شد.