به گزارش «شیعه نیوز»، حجتالاسلام ناصر رفیعی محمدی عضو هیئت علمی جامعةالمصطفی با حضور در برنامه «بدون توقف» که ۲۸ تیرماه از شبکه سه روی آنتن رفت با اشاره به اینکه حوزه علمیه طی این سالها پیشرفت کرده، اما مراجعه به آن کم است، در خصوص اختلاف نظر بین فتاوای مراجع اظهار کرد: دلیل این اختلاف سلیقه شخصی نیست، چرا که این احکام برداشت مراجع بزرگوار از مجموع آیات و روایات و همان اجتهاد است و نباید منشأ گریز از دین شود.
حجتالاسلام ناصر رفیعی محمدی در برنامه تلویزیونی «بدون توقف» با اشاره به اینکه من سالهاست دغدغه گفتوگوی مستقیم با جوانها را دارم، گفت: من معتقدم باید بنشینیم با جوانها رو در رو صحبت کنیم و نباید از گفت و گو بترسیم، به این جهت این برنامه را به فال نیک میگیرم گرچه این را هم کافی نمیدانم.
وی در ادامه تصریح کرد: قرآن میفرماید «دین فطری است» وقتی کسی را در غار هم نگه دارید خود به خود میل به دین دارد، میل به پرستش دارد همانند حضرت ابراهیم (ع) که تا ۱۳ سالگی در غار بود، اما بعد از بیرون آمدن از غار در پی پرستش خدا بود، انسان ذاتا میخواهد بداند از کجا آمده و خالق او کیست.
استاد حوزه و دانشگاه همچنین در خصوص رسالتهای حوزه یادآور شد: حوزه رسالتهای مختلفی دارد، بعد از انقلاب کاری که در حوزه صورت گرفت، تشکیل مؤسسات تخصصی بود، در حال حاضر در حوزه علمیه قم ۵۰۰ مجموعه پژوهشی داریم که قبل از انقلاب ۵، ۶ تا بیشتر نبود، کار آنها این است که مجلات تخصصی منتشر کنند و از طرق مختلف به پاسخ شبهات بپردازند، در فضای مجازی امکان ندارد که یک شبهه را بزنید پاسخ حوزه را پیدا نکنید.
مدیر گروه شیعهشناسی و رئیس مجتمع تاریخ جامعةالمصطفی در پاسخ به این سؤال که «پس چرا با این پیشرفتها عملا کار خاصی از طرف آنها انجام نمیشود» تصریح کرد: حوزه علمیه ما هم مثل حوزه پزشکی پیشرفت کرده، اما مراجعات به آن کم است، الان جوانهای ما چند مجله و سایت حوزوی را میشناسند؟ ایراد به مخاطبانی است که مراجعه نمیکنند.
وی در پاسخ به این مطلب که «عدم مراجعه جوانها به دلیل تضاد در فتاواست، چون بین مراجع اختلاف نظر وجود دارد» اظهار کرد: تضاد به هیچ وجه در اصول و مبانی نیست، کدام شخصت حوزوی در اصل وجود نماز و روزه بحثی دارد، رسالههای مراجع را کنار هم بگذارید بالای ۹۰ درصد مشترک است، به هیچ وجه در اصول دین، فروع دین و احکام این اختلاف وجود ندارد، ممکن است یک مرجع بزرگواری نماز جمعه را واجب بداند، یک مرجعی در زمان غیبت واجب نداند و یکی بگوید تأخیری است، اما دلیل این اختلاف سلیقه شخصی نیست.
حجت الاسلام رفیعی عنوان کرد: احکام دین ما از آیات قرآن و روایات اخذ میشود، یک مرجعی وقتی این روایات را باز میکند از مجموع روایات استنباطش این میشود که نماز جمعه در زمان غیبت واجب نیست نظرش را میدهد و دیگری میگوید واجب است، این برداشت از روایات همان اجتهاد است و نباید منشأ گریز از دین شود، اختلاف فتاوا طبیعی است، اما تشتت هم نمیآورد، چون هر کس تابع مرجع خودش است و به شما نمیگویند از دو مرجع تقلید کن.
این استاد دانشگاه با ارائه تعریفی از دین گفت: آن حسی که در انسان هست به این که از کجا آمده و پی ببرد به این که خالقی دارد که آن را آفریده و وظیفهای در قبال آن خالق دارد اسم آن را دین میگذاریم، دین یعنی رسیدن به اعتقاد به یک خالق، یک نیروی ماوراء الطبیعه و یک جایگاهی که منشأ ایجاد انسان است و رسیدن به این که این مخلوقات ناظمی دارد و تمام پیامبران در اصل دین مساوی هستند، جمعیت زمان حضرت موسی (ع) اقتضا کرده تکالیفی داشته باشند که برای مسلمانها صلاح نبوده، اما در اصل اعتقاد به خداپرستی با هم تفاوتی ندارند.
وی در پاسخ به این سؤال که «بعد از انقلاب بیشتر به سمت مسلکگرایی رفتیم و دچار ظاهرگرایی شدیم» اظهار کرد: دین عملا در سه شاخه تعریف میشود، باورها، مناسک یا احکام و حوزه اخلاق، باورها یعنی اعتقادات که ریشه و اصل و مبناست، باور به اینکه خدا داریم، قیامت داریم، عصمت انبیاء را قائل هستیم، بخش دوم حوزه احکام است و شامل بایدها و نبایدها میشود، شراب ننوشیم، رابطه با نامحرم نداشته باشیم و سوم حوزه اخلاق است که دروغ نگوئیم، تهمت نزنیم، دوستانمان میگویند چرا دینداری را فقط در آن بخش دوم میبینید راست هم میگویند، در مراسم عرفه میلیونی مسجدها پر است، دین هست، اما کامل نیست.
عضو هیئت علمی جامعةالمصطفی در پایان گفت: بدون تردید در سالهای پس از انقلاب اصلا این مواردی که الان در مورد هجمه به دین وجود دارد، نبود، نه شبهات بود، نه سؤالات، الان حفظ دین با این همه هجمه شدید خیلی مشکل است، من در جلسهای شرکت کردم با حضور حدود ۶۰ نفر از جوانها که اغلب آنها میگفتند ما نماز نمیخوانیم به این دلائل که خودش حدود ۵۰ دلیل شد، مثلا یکی میگفت وقتی میبینم فلان اختلاسگر جای مُهر روی پیشانیاش دارد و تسبیح دستش میگیرد و نمازش ترک نمیشود، من میگویم نمازی که از آن اختلاس دربیاید، نمیخوانم.