SHIA-NEWS شيعه نيوز:
به گزارش «شيعه نيوز» ، در فرهنگ تعالي بخش اسلام، لقمه حرام مختص مواد خوراكي نبوده و حرام بودنش
هم منحصر در روانه كردن آن به دستگاه گوارش نميباشد. لقمه حرام، اصطلاحاً
به مالي گفته ميشود كه از راه غير شرعي به دست آمده و هرگونه تصرف در آن
(نه فقط خوردن) نيز ممنوع است و حرام.
دليل اين گستردگي در عنوان بحث، همترازي واژههايي نظير «لقمه حرام» و
«اللقمة من الحرام» با «أكل مال به باطل» يا «أكل سحت(1)» در آيات و
روايات است كه اين تعابير را ميتوان با عبارتهايي مانند «أكل ...
بالباطل» و «أكل السحت» در منابع قرآني و حديثي جستجو كرد.
توضيح واژگان
«أكل» بر خلاف تصور عمومي كه آن را منحصر در خوردن از راه دستگاه بلع
و گوارش ميدانند؛ در خوردن خلاصه نشده(2) و دامنه معنائيش هر گونه تصرف
را شامل ميشود؛ خواه اين تصرف، خوردني باشد؛ خواه پوشيدني و خواه هر گونه
دخل و تصرف ديگر.(3) به عبارت ديگر اين واژه در عربي همان كاربردي را دارد
كه ما در فارسي داريم. ما نيز وقتي ميگوييم پول فلاني را خوردند منظورمان
وارد كردن آن در دهان نيست بلكه منظورمان از خوردن يك تعبير عرفي براي هر
گونه تصرف و مال خود كردن است.
قرآن كريم هم براي بيان هر گونه تصرف در مال ديگري از واژه «أكل»
استفاده كرده است؛ مانند اين آيه كه ميفرمايد «وَ لا تَأْكُلُوا
أَمْوالَكُمْ بَيْنَكُمْ بِالْباطِل»(4)؛ بر اساس اين آيه؛ هر گونه تصرف
در اموال ديگران از غير طريق صحيح و به ناحق؛ مورد نهي خداوند متعال قرار
گرفته است.(5)
بنابراين لقمه حرامي كه با تعابير گوناگون در آيات و روايات مشاهده
ميشود محدود به چند دانه برنج و لقمهاي نان نميشود؛ بلكه مراد از اين
واژه هر گونه ما لي است كه از راهي ناحق و بدون مجوز شرعي به دست آيد و
مراد از خوردن آن نيز فرو بردن آن به داخل گلو نميباشد بلكه منظور هر
گونه تصرف در آن مال، بدون مجوز شرعي و رضايت صاحب آن است.
پس اگر كسي پولي را ظالمانه به دست آورد؛ اما آن را خرج خوراك نكرد؛
بلكه لباسي خريد و پوشيد يا با آن كرايه ماشين داد او نيز مصداق خورنده
مال حرام محسوب ميشود و اين همان تعبيري است كه آيات و روايات هماهنگ با
فرهنگ محاوره مردم از آن استفاده كرده است و ميگويد كه او پول مردم را
خورد در حالي كه ريالي از اين پول لقمهاي نشد و از گلوي او پايين نرفت.
با اين مقدمه وارد گستره عظيم و مهمي به نام مال حرام ميشويم.
مال حرام چيست؟
مال حرام مالي است كه از راه نامشروع به دست آيد و مطلق تصرّف در آن،
حرام است. خواه به مصرف خوردن و آشاميدن برسد، خواه صرف پوشاك و مسكن و
نظير آن شود. و حرامخوار علاوه بر اينكه گناه بزرگي مرتكب شده است، از
مال حرام كه در آن تصرّف نموده، نفع نميبرد و آن مال بركت ندارد.(6)
دليل حرمت
در اسلام، أكل يا همان مطلق تصرف در اينگونه اموال، حرام است زيرا
آيات و روايات فراواني با صراحت تمام مردم را از هر گونه تصرف در اموالي
كه از راه نامشروع به دست آمده و مصداق مال حرام شدهاند باز ميدارند و
اجازه چنين كاري را به آنها نميدهند.
نمونهاي از آيات و روايات بازدارنده
1. «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تَأْكُلُوا أَمْوالَكُمْ
بَيْنَكُمْ بِالْباطِلِ إِلاَّ أَنْ تَكُونَ تِجارَةً عَنْ تَراضٍ
مِنْكُمْ »(7): اي كساني كه ايمان آوردهايد! هر گونه تصرف در مال ديگري
كه بدون حق و بدون يك مجوز شرعي باشد ممنوع است مگر آنكه بر اساس تجارتي
از روي خشنودي و رضايت ميان خودتان انجام بگيرد.(8)
2. امير المومنين عليه السلام ميفرمايد: «لَا تُدْخِلُوا بُطُونَكُمْ لُعَقَ الْحَرَامِ»
«لُعَق» جمع «لعقهي» است و لعقة به مقدار كمي از غذا ميگويند كه در
يك قاشق يا بين انگشتان جا ميشود.(9) كه اينجا كنايه از نهايت كوچكي آن
مال حرام است. اميرالمومنين عليه السلام در اين فراز از كلام گهربارشان
مردم را از هر گونه تصرف حتي در ذرهاي از مال حرام هم نهي ميكند. سپس
براي آنكه شنونده از پشتوانه ايماني بيشتري برخوردار شود و اين معصيت را
راحتتر ترك كند بلافاصله فرمودند: «فَإِنَّكُمْ به عين مَنْ حَرَّمَ
عَلَيْكُمُ الْمَعْصِيَةَ وَ سَهَّلَ لَكُمْ سُبُلَ الطَّاعَةِ »(10)؛
زيرا در برابر مراقبت خداوندي هستيد كه گناه را بر شما حرام كرده و راه
بندگي را بر شما آسان نموده است.
پي نوشت ها:
(1) «كل ما لا يحل كسبه: هر آنچه كه به دست آوردن آن حرام باشد. محمع
البحرين 2/204؛ مراد از سحت در آيات قرآن كريم، حرام است. قاموس قرآن
3/237
(2) ليس المراد خصوص الأكل بمعناه الحقيقي و هو عن طريق الفم ؛ الفقه، السلم و السلام، ص 197
(3) الأكل: حظّ الرجل و ما يعطاه من الدنيا: هر گونه بهره و هر چيزي كه فرد از دنيا ميبرد. مقاييس اللغة به نقل از التحقيق 1/103
(4) بقره /188
(5) تفسير نمونه ج2 ص4
(6) عصاره دين، آيت الله العظمي مظاهري، مساله 31
(7) نساء/29
(8) ر.ك: تفسير نمونه 3/355
(9) الشيء القليل به قدر ما تأخذه الملعقهي أو الإصبع. المعجم الوسيط ص 828
(10) نهج البلاغه خطبه 151
منبع : تبيان