۰

سیره اخلاقی امام رضا(ع) در مناظرات علمی

امام رضا(ع) به علوم و زبان های مختلف آگاه بودند و در مناظرات با زبان خودشان و با استناد و استدلال به منابع علمی خصم دلایل آن ها را باطل و آن ها را مغلوب دانش بی کران خود می نمودند.
کد خبر: ۲۳۱۸۹۴
۱۶:۰۸ - ۱۲ تير ۱۳۹۹

به گزارش «شیعه نیوز»، امام رضا(ع) به علوم و زبان های مختلف آگاه بودند و در مناظرات با زبان خودشان و با استناد و استدلال به منابع علمی خصم دلایل آن ها را باطل و آن ها را مغلوب دانش بی کران خود می نمودند.

 یکی از مهم ترین نعمت هایی که خداوند متعال به انسان عطا کرده است، آموختن بیان است، چنانچه می فرماید: «(الرَّحْمنُ عَلَّمَ الْقُرْآن، خَلَقَ الْإِنْسانَ عَلَّمَهُ الْبَیان)؛ خدای رحمان، قرآن را تعلیم داد انسان را آفرید، به او بیان آموخت.» (الرحمن: ۱-۴) علامه طباطبائی در ذیل این آیه چنین می نویسد:

«تعلیم این بیان خود از عظیم ترین نعمت های الهی و از بزرگ ترین عنایات خدایی به انسان ها است، آری اینکه خدای سبحان ابزار سخن گفتن را به ما داده و طرز آن را به ما آموخته تا آنچه در دل خود داریم به دیگران منتقل کنیم و به آن ها بفهمانیم که چه می خواهیم و چه می فهمیم، به راستی از عظیم ترین نعمت ها است.» (طباطبایی، ۱۴۱۷، ج ۱۹: ص ۹۵)

آزادی بحث و انتقاد در مسائل مختلف علمی و مذهبی یکی از ویژگی های فرهنگ اصیل اسلامی است. در تاریخ زندگی پیامبر گرامی اسلام (ص) و همچنین سیره اهل بیت(ع) موارد بسیاری یافت می شود که مخالفین با آن ها به مناظره و بحث و گفتگو می نشستند و نقدها و اشکالات خود را با کمال آزادی و صراحت بیان می نمودند بدون این که کوچک ترین اهانت و تعرضی نسبت به آن ها واقع شود. (ری شهری، ۱۳۷۲، ص۱۱-۱۳) مناظره در کنار برهان و موعظه یکی از روش های مبارزه با عقاید و باورهای نادرست و دعوت به راه حق و درست است؛ چنانچه در قرآن کریم خطاب به پیغمبر اکرم(ص) چنین آمده است: (ادْعُ إِلی سَبِیلِ رَبِّک بِالْحِکمَهِ وَ الْمَوْعِظَهِ الْحَسَنَهِ وَ جادِلْهُمْ بِالَّتِی هِی أَحْسَنُ)؛ مردم را با حکمت و اندرز نیکو به راه پروردگارت دعوت کن و با آنان به نیکوترین شیوه به بحث بپرداز. (نحل: ۱۲۵) در قرآن، از این روش، با واژه های «جدال» و «مِراء» تعبیر شده است. قرآن کریم از برخوردهای سالم اندیشه ها در مناظره که موجب روشن شدن حقایق و رشد باورهای صحیح می شود دو تعبیر ارائه کرده است: تعبیر اوّل، که در آیه مورد بحث آمده، «جدال احسن» و تعبیر دوم «مِراء ظاهر» است. جدال احسن، سالم ترین و نیکوترین روش در مناظره برای روشن شدن حق است و مِراء ظاهر، برخورد روشن و استفاده از ادلّه ای است که حجّیت و قطعیت آن ها بر همگان آشکار باشد، به گونه ای که طرف مقابل نتواند به آن ها پاسخ بگوید.

تأثیر و نقش گفتگوها و مناظرات علمی در اقناع اندیشه ها و تبلیغ معارف اسلامی به گونه است که در قرآن کریم و سیره پیامبر و اهل بیت (ع) همواره مورد توجه و تأکید واقع شده است، چراکه یک گفتگوی علمی سالم و مطلوب، چراغ روشنگری است برای هدایت و سعادت انسان هایی که با فطرت پاک خویش در پی حقیقت و زدودن خس و خاشاک جهل و گمراهی از دل خویش هستند. شکوفایی اندیشه ها و رفع جهالت ها و شبهات فکری و اعتقادی در حوزه های مختلف و توسعه و گسترش فرهنگ اسلام، در پرتو مناظرات علمی، تنها با رعایت اصول و ارزش های اخلاقی امکان پذیر هست؛ چراکه در غیر این صورت، این گونه محافل، جز تکبر، خود بزرگ بینی، شکستن حرمت ها، دشمنی ها و کینه توزی ها و پایمال شدن عزت و کرامت انسانی و گرفتاری در دام وسوسه انگیز مراء و جدال شیطانی، نتیجه ای در برنخواهد داشت.

در جامعه کنونی برای رشد کمی و کیفی مناظرات علمی، تبیین الگو و مدل یک گفتگو و مناظره مناسب و ثمربخش با توجه به تعالیم اسلامی و سیره اهل بیت(ع)، امری لازم و ضروری است. برای نیل به این مهم نیازمند به بررسی و واکاوی اصول و ارزش های اخلاقی است که بر سیره ارتباطی آن حضرات عظام(ع) با سائر مردم و ازجمله مخالفان و معاندان و پیروان سائر ادیان حاکم بوده است. با سیری در حیات فکری پیشوایان دین و نهضت های علمی آن بزرگواران و بررسی خصوصیات و روش های رفتاری آن ها با پرسش گران و مخالفان، می توانیم به الگو و مدلی تعلیمی – تربیتی برای سبک و شیوه صحیح گفتگو و مناظره دست یابیم. بنابراین، مسأله این پژوهش این است که با بررسی و بازخوانی سیره علمی امام رضا(ع) ، به چه طرح کلی از یک مدل و الگوی تربیتی برای مناظره علمی، دست می یابیم؟ البته با توجه به این که بررسی و تبیین تمام اصول، ارزش ها، بایدهای و نباید اخلاقی حاکم بر مناظره علمی، نیاز به مجال و بحث بیشتری دارد، در این پژوهش برخی از مهم ترین و اساسی ترین ارزش های اخلاقی که برای تعیین و ترسیم یک چهارچوب اصلی و مدل صحیح مناظره و گفت وگوی علمی لازم و ضروری هستند را با توجه به سیره امام رضا(ع) مورد بررسی و تحلیل قرار می دهیم.
۱. پیشینه بحث:

تاکنون پژوهش های متعددی در خصوص مناظره های امام رضا(ع) انجام شده که از جمله مهم ترین آن ها می توان به «اصول علمی و اخلاقی مناظره های رضوی»؛ (رضازاده کهنگی و دیگران، ۱۳۹۴، ص۳۷)؛ «تحلیل گفتمان مناظره های امام رضا(ع)»، (مجیدی،۱۳۹۲: ص۹)؛ «شیوه ها و ویژگی های مناظره امام رضا(ع)» (شریفی، ۱۳۹۲: ص ۱۰۹) «اخلاق مناظراتی و مناظرات اخلاقی در سیره رضوی و شیوه بکارگیری آن در کرسی های آزاداندیشی»؛ (محمودی، ۱۳۹۴: ص ۱۶۳)؛ «شاخص های اخلاقی در مناظرات رضوی»؛ (غفاری، ۱۳۹۶: ص ۱۰۳) اشاره کرد. اگرچه در برخی از این پژوهش ها به ارزش ها و اصول اخلاقی مناظره، نظیر حق جویی عدالت، انصاف، رعایت ادب و غیره اشاره شده است؛ اما در پژوهش حاضر تلاش شده با توجه به مناظرات امام رضا(ع) ، الگویی کامل تر و جامع تر از مهم ترین ارزش های و اصول اخلاقی مناظره ارائه گردد که شامل الزامات اخلاقی- حرفه ای قبل از مناظره، ارزش ها و اصول اخلاقی حین مناظره؛ و آداب علمی و هنجارهای رفتاری حین مناظره می شود.
۲. مفاهیم:
۲-۱.اخلاق کاربردی:

پژوهش های اخلاقی در یک نگاه به سه نوع توصیفی، فرا اخلاق و هنجاری تقسیم می شوند. اخلاق توصیفی صبغه ای تجربی دارد و به بیان و توصیف اخلاقیات افراد، گروه ها، تمدن ها و ادیان مختلف می پردازد. فرا اخلاق و یا اخلاق تحلیلی به طرح موضوعاتی اساسی و بنیادی در مورد گزاره های اخلاقی می پردازد. در اخلاق هنجاری، معیار فعل اخلاقی و احکام و الزامات اخلاقی مورد بررسی قرار می گیرد؛ یعنی در حقیقت یک نظام اخلاقی با بیان مصداق های مختلف از مفاهیم اخلاقی ارائه می شود. (فرانکنا، ۱۳۷۶: ص۲۵؛ مصباح، ۱۳۸۶: ص ۱۸) اخلاق کاربردی در حقیقت زیرمجموعه اخلاق هنجاری و به عبارتی همان اخلاق هنجاری، البته در حوزه خاصی از مسائل زندگی است؛ بنابراین اخلاق کاربردی کاربست مفاهیم اخلاقی در بخشی از زندگی است. اخلاق نقد، اخلاق مناظره، اخلاق محیط زیست، اخلاق سیاسی، اخلاق پژوهش بخش هایی از مبحث اخلاق کاربردی به شمار می آیند. (جمعی از نویسندگان، ۱۳۸۸: ص ۲۳)
۲-۲.اخلاق مناظره علمی:

از منظر برخی از لغت شناسان، مناظره (Dialogue) واژه عربی و از ریشه نظَر، نظَراً، مَنْظَراً و مَنْظَرهً می باشد و اصل معنای «النَظَر» دیدن با چشم است. مناظره در اصطلاح آن است که با طرف مقابل خود برای رسیدن به نتیجه در موضوعی مشخص به گفتگو و سخن بنشینی. (ابن منظور، ۱۴۱۴: ص ۲۱۵-۲۱۷) مناظره در ادب فارسی به معنای جدال کردن، باهم بحث کردن، باهم سؤال و جواب کردن، باهم نظر کردن، یعنی فکر کردن در حقیقت و ماهیت چیزی، به کار رفته است. علم مناظره نیز علمی است که به وسیله آن آداب طرق اثبات مطلوب و نفی آن و یا نفی دلیل آن با خصم شناخته می شود. (دهخدا، ۱۳۷۷، ج۱۴: ص ۲۱۵۶۳؛ عمید، ۱۳۷۹، ج۱۲: ص ۱۸۵۲) در دائره المعارف فارسی چنین آمده است که مناظره به معنی ستیز کردن با یکدیگر، دو شخص و یا دو چیز را باهم همانند کردن است و در ادب به معنای سخن گفتن و استدلال دو شخص درباره موضوعی است تا در این میان صواب و حقیقت درباره آن چیز مشخص شود و غلبه یک طرف آشکار شود و اگر بحث و گفتگو تنها به قصد غلبه بر دیگری باشد و نه کشف حقیقت، آن را مکابره می گویند. (مصاحب۱۳۸۰،ج ۲: ص ۲۸۵۹) برخی نیز مانند مرحوم مظفر مجادله و مناظره را به یک معنا گرفته اند و با ارائه تعریفی منطقی گفته اند: «مناظره گفتاری است بر اساس قواعد و قوانین مشهور، مسلم و مورد قبول طرف مقابل و با شیوه های علمی که با اقامه حجت و برهان، توان نقض و عدم قبول از طرف مقابل سلب می گردد.» (مظفر، ۱۳۸۸: ص۳۸۲)

اما برخی دیگر مناظره را معادل مذاکره (Debate) گرفته و چنین تعریف کرده اند: مناظره گفت وگویی دوطرفه که راجع به مسائل اخلاقی، سیاسی، مذهبی، قانونی و نظایر آن به تبادل نظر می پردازند و در پایان قضاوت نهایی توسط فرد سومی به عنوان حکم، بیان می شود. (میرصادقی،۱۳۷۳، ج ۴: ص۴۳۷۴) بنابراین می توان گفت: «مناظره گفت وگویی دوطرفه است که در حضور داور و حکمی صورت می گیرد و هریک از طرفین با ارائه برهان و استدلال تلاش می کنند برتری عقیده خویش را بر دیگری اثبات نمایند.» (رزمجو،۱۳۷۰: ص۱۳۳)

با توجه به آن چه بیان شد؛ اخلاق مناظره، به مجموعه ای از مباحث اطلاق می شود که توصیف و تبیین بایدها و نبایدهای هنجاری حاکم بر سطح گفت وگوهای علمی می پردازد. (رک: جمعی از نویسندگان، ۱۳۸۸: ص ۷۸؛ شریفی، ۱۳۸۴: ص ۲۴۳) به عبارتی اخلاق مناظره، ارزش ها و فضائل اخلاقی را که هریک از طرفین گفتگو ملزم به رعایت آن می باشند را مورد بحث و بررسی قرار می دهد؛ ارزش های اخلاقی که در صورت عدم رعایت آن ها مناظره از هدف اصلی خویش که کشف حقیقت باشد دور می شود.
۳. الزامات اخلاقی -حرفه ای قبل از ورود به مناظره
۳-۱. اخلاص در نیت:

در نظام اخلاقی اسلام علاوه بر حسن فعلی، حسن فاعلی و نیت و انگیزه فاعل نیز اهمیت ویژه ای دارد و به عنوان روح عمل و پایه و اساس فضائل اخلاقی معرفی شده است. توضیح اینکه درواقع کارهایی که از انسان صادر می شود، اگر ارادی و اختیاری باشند با نفس ارتباط دارند و در حقیقت منشأ این اراده توجه نفس است به آن شأن و کمالی که در اثر آن فعل برایش حاصل می شود؛ بنابراین کارهای بدنی ازآن جهت برای نفس موجب کمال می شوند که از مسیر اراده و توجه نفس تحقق می یابد. انگیزه نفس برای انجام یک کار چیزی است که از خود نفس سرچشمه می گیرد. آن توجهی که نفس پیدا می کند و انگیزه می شود تا بدن را بکار گیرد و کاری را انجام دهد؛ همان است که به این کار ارزش می بخشد و این کار را مؤثر قرار می دهد تا کمال برای نفس حاصل شود. (مصباح، ۱۳۸۷: ص ۳۳۷)

پاک سازی نیت از شائبه های غیر الهی و سازماندهی کوشش های علمی در جهت اهداف الهی، در حقیقت از محوری ترین الزامات اخلاقی است که در حوزه علم و دانش اندوزی مطرح می شود، اما گاهی برخی از اهداف و اغراض دنیایی و نادرست مانند مال دوستی، جاه طلبی، شهرت طلبی، برتری جویی و فخرفروشی سبب می شود انسان از مسیر صحیح حرکت علمی خارج شده و در این مسیر جز خسران و زیانکاری برایش حاصل نشود. اباصلت می گوید؛ خدمت امام رضا(ع) عرض کردم: از حضرت صادق( برای ما روایت شده است که «اگر کسی علم و دانش را از آن جهت بخواهد که با دانشمندان دیگر به ستیز درافتد و یا بر سفیهان و سبک مغزان بتازد و یا برای جلب نظر مردم از آن استفاده کند، جایگاه خویش را در آتش جهنم آماده ساخته است». امام فرمود: «جدم درست فرموده اند.» (صدوق، ۱۳۷۸، ج۱: ص ۳۰۷) از سوی دیگر اگر هدف از انجام مناظره روشن شدن حقیقت و برطرف شدن شبهات و تبیین مشترکات و مواضع وفاق باشد، طرفین مناظره باید همواره به این امر توجه داشته باشند و با دیدن خود در محضر خداوند، از مسیر انصاف و حقیقت طلبی خارج نشوند؛ چراکه در غیر این صورت نه تنها هیچ فایده علمی بر مناظره مرتب نمی شود، بلکه نتایج سوء و بدی ازجمله کینه توزی ها، لجاجت ها و بدبینی ها و غیره را در برخواهد داشت؛ چنانچه امام باقر (ع) در این خصوص می فرماید:

«ادْفَعْ عنْ نفْسِک حَاضِرَ الشَّرِّ بِحَاضِرِ الْعِلْمِ وَ استَعْمِلْ حاضِرَ الْعلْمِ بِخَالِصِ الْعَمَل؛ شر موجود را از خود به وسیله دانش حاضر دفع کن، و علم حاضر خود را با عمل خالص بکار بند.» (مجلسی، ۱۴۰۳، ج ۷۵: ص ۱۶۳)

اگر می خواهی به علمی دست یابی که دفع کننده شر است، نه علمی که خودش شر می آفریند، باید عمل خویش را خالص کنی، بنابراین مناظره با نیت فخرفروشی و مباهات به مردم و یا هر انگیزه به غیر از انگیزه الهی، ثمره ای جز جهل و آسیب های دیگری که بیان شد، در برنخواهد داشت. از امام رضا(ع) به نقل از پدرانشان و به نقل از امیرالمؤمنین علی(چنین روایت شده است که «قدر علم این است که از خداوند بترسی و به علم و فضیلت خود عمل کنی و از جهالت برای تو همین کفایت است که به علم خویش فخر و مباهات کنی». (طوسی، ۱۴۱۴، ج۱: ص ۵۵)
۳-۲.بهره مندی از دانش و تخصص لازم

احادیث متعددی از امام رضا(ع) پیرامون کسب معرفت، علم و دانش به نقل از پیامبر و امیرالمؤمنین(روایت شده است که فراگیری دانش را وظیفه هر مسلمانی برمی شمارد و حکمت و دانش را گمشده انسان مؤمن معرفی می کند. (رک: طوسی، ۱۴۱۴: ص ۵۶۹ و۶۲۵؛ دیلمی،۱۴۱۲، ج ۱: ۱۶۵؛ مجلسی، ۱۴۰۳، ج۱: ص ۱۷۱؛ ج ۲: ص ۹۷؛ حر عاملی، ۱۴۰۹: ص ۲۷ – ۲۸) اساس مناظره های علمی بر فضیلت دانش و معرفت بنیان نهاده شده است. در بسیاری از آیات قرآن کریم گفتگو و مناظره بدون علم مورد مذمت و نکوهش خداوند متعال واقع شده است. ازجمله این آیه شریفه که می فرماید: (وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یجادِلُ فِی اللَّهِ بغَیرِ علْم وَ یتَّبِعُ کلَّ شَیطانٍ مَرِید)؛ و بعضی از مردم کسانی اند که بدون هیچ دانشی، درباره خدا مجادله می کنند و از هر شیطان سرکشی پیروی می نمایند.» (حج: ۳) در این آیه شریفه مجادله بدون علم و آگاهی مذمت شده است. در آیه دیگر چنین آمده است: «(وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ یجادِلُ فِی اللَّهِ بِغَیرِ عِلْمٍ وَ لا هُدی وَ لا کتابٍ مُنِیر)؛ و بعضی از مردم کسانی اند که بدون هیچ دانش و بی هیچ هدایت و کتاب روشنگری، درباره خدا مجادله می کنند.» (حج: ۸)در این آیه شریف نیز کسانی که با تعصب و بدون علم و آگاهی و با پیروی از هواهای نفسانی به مجادله و گفت وگو در مورد خداوند می پردازند؛ مورد سرزنش واقع شده اند.

این ها کسانی است که از نور هدایت دور شده و از شیاطین پیروی می کنند. در آیه دیگر خداوند متعال می فرماید: (ها أَنْتُمْ هؤُلاءِ حاجَجْتُمْ فیما لَکمْ بِهِ عِلْمٌ فَلِمَ تُحَاجُّونَ فیما لَیسَ لَکمْ بِهِ عِلْمٌ وَ اللَّهُ یعْلَمُ وَ أَنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ)؛ هان، شما همانهایی هستید که درباره آنچه به آن علمی داشتید محاجّه کردید، پس چرا درباره آنچه به آن علمی ندارید محاجّه می کنید؟ و خدا می داند و شما نمی دانید.» (آل عمران: ۶۶) مناظره و گفت وگوی بدون علم، موجب خشم و غضب الهی است؛ چنانچه پیامبر گرامی اسلام می فرماید: (منْ جَادَلَ فِی خُصُومَهٍ بِغَیرِ عِلْمٍ لَمْ یزَلْ فِی سَخَطِ اللَّهِ حَتَّی ینْزِع)؛ هر کس بدون اطلاع و علم کافی در مسئله ای با دیگری مجادله و بحث کند تا زمانی که از جدال دست نکشیده است، مورد خشم و غضب الهی است.» (پاینده، ۱۳۸۲: ص ۷۴۲) در مورد دانش امام رضا(ع) از اسحاق بن موسی بن جعفر چنین نقل شده است که:

«پدرم به فرزندانش می فرمود: این برادر شما علی عالم آل محمد است، مسائل خود را از وی بپرسید و مطالب او را نگهداری کنید.» (طبرسی ۱۴۱۷، ج ۲: ص ۶۴)

همچنین از ابراهیم بن عباس صولی در مورد علم حضرت چنین نقل شده است که هیچ گاه ندیدم از امام رضا (سؤالی بشود که حضرت پاسخش را نداند. مأمون بارها او را در مور موضوعات مختلف می آزمود و امام هر بار با تمسک به آیات قرآن کریم، به طور کامل به او پاسخ می داد. هیچ کس را داناتر از علی بن موسی الرضا ندیدم و هیچ دانشمندی را ندیدم جز این که به آنچه من می گویم شهادت دهد. (امین، ۱۳۷۶،ج ۵: ص ۱۴۷)

فضائل علمی اهل بیت(ع) به گونه ای است که دشمنان ایشان با تمام کینه ها و خصومت ها زبان اعتراف به تمجید و تحسین می گشودند. مأمون در طول مدت زمامداریش بارها به فضائل امام رضا(ع) اعتراف می کند. مأمون در مورد علم امام رضا چنین می گوید:

«مَا أَعْلَمُ أَحَداً أَفْضَلَ مِنْ هَذَا الرَّجُلِ عَلَی وَجْهِ الْأَرْضِ؛ من کسی داناتر و برتر ایشان بر روی زمین سراغ ندارم.» (مجلسی، ۱۴۰۳،ج ۴۹: ۱۴۵؛ مفید، ۱۴۱۳«ب»، ج ۲: ص ۲۵۹؛ شامی، ۱۴۲۰: ص ۶۷۹)

خباثت دشمنان اهل بیت(تا حدی بوده است که گرچه خود معترف به فضائل خاندان رسالت و نبوت اند؛ اما به دلیل حفظ منافع شخصی و موقعیت اجتماعی خویش مذبوحانه تلاش می کردند که به گونه ای این فضائل را کتمان کنند و مخفی نگاه دارند و یا به گونه ای در راستای منافع شخصی خود از آن بهره ببرند. زمانی که ابن ابی ضحاک از رفتار، کردار و فضائل امام به مأمون گزارش می دهد، وی به او چنین می گوید: ای پسر أبی ضحاک! این مرد بهترین خلق روی زمین و علمش از همه بیشتر و عبادتش افزون تر و درست و بجاتر است، پس آنچه از وی دیده ای را به احدی بازگو مکن تا فضل و بزرگواریش بر کسی ظاهر نگردد. (صدوق، ۱۳۷۸، ج۲: ص ۱۸۳؛ مجلسی، ۱۴۰۳،ج ۴۹: ص۹۵؛ بحرانی اصفهانی، ۱۴۱۳،ج ۲۲: ۱۷۲)

از این گذشته امام رضا(ع) به علوم و زبان های مختلف آگاه بودند و در مناظرات با زبان خودشان و با استناد و استدلال به منابع علمی خصم دلایل آن ها را باطل و آن ها را مغلوب دانش بی کران خود می نمودند. چنانچه امام در جواب حسن بن محمد فرمود:

«نوفلی می دانی مأمون چه وقت پشیمان می شود؟ گفتم آری. فرمود: وقتی بشنود که با اهل تورات توراتشان و با انجیلیان با انجیل خود آن ها و با اهل زبور به وسیله زبور و با ستاره پرستان با زبان عبری و با زردشتیان به زبان فارسی و با رومیان با زبان رومی و با مذهب شناسان مختلف به زبان خودشان استدلال نمایم. وقتی همه را مغلوب نمایم و استدلالشان را باطل کنیم و حرف خود را پس بگیرند و سخن مرا بپذیرند، آن وقت می فهمد که مسندی که بر آن تکیه نموده استحقاق ندارد در این موقع پشیمان می شود.» (صدوق، ۱۳۹۸: ص ۴۱۹؛ مجلسی،۱۴۰۳، ج ۱۰: ص ۳۰۱، طبرسی ۱۴۰۳، ج۲: ص ۴۱۶)

بنابراین یکی دیگر از مهم ترین الزامات اخلاقی-حرفه ای قبل از مناظره، آگاهی و تخصص است. طرفین مناظره باید در حوزه و مسئله موردبحث از توانایی لازم علمی برخوردار باشند؛ چراکه طرح مطالبی که انسان از آن ها آگاهی لازم و کافی ندارد و یا اظهار سخنانی که به ظاهر سطح دانش انسان را فراتر از آنچه که هست نشان می دهد؛ مهم ترین عامل به جود آمدن شایعات و شبهه ها و اختلافات جدید می باشد. همچنین زمینه های خود خودفریبی علمی و فخرفروشی و برتر بینی را نزد فرد فراهم می آورد و مناظره علمی را از مسیر صحیح و نیل به اهداف مدنظر باز می دارد.
۴. ارزش ها و اصول اخلاقی حین مناظره
۴-۱.صداقت و راستی:

صداقت و راستی را می توان شالوده تمام صفات نیکو و یکی از برترین صفات و نشانه های مؤمنان و پرهیزگاران دانست. خداوند متعال در قرآن کریم درباره راست گویان چنین می فرماید: (هذا یوْمُ ینْفَعُ الصَّادِقینَ صِدْقُهُمْ لَهُمْ جَنَّاتٌ تجْری منْ تَحْتِهَا الْأَنْهار…)؛ این روزی است که راستی پیشگان را راستی شان سود می بخشد. برای آنان باغ هایی است که از زیر [درختان ] نهرها جاری است. ..» (مائده: ۱۱۹) در کلام اهل بیت(ع) نیز به این فضیلت اخلاقی توجه ویژه ای شده است. در روایتی از فضل بن شاذان نقل شده است که وی از امام رضا(ع) می خواهد تا پیام اسلام را به صورت مختصر و موجز برای او بنویسد. حضرت پس از شهادت به یکتایی خداوند و رسالت و خاتمیت پیامبر و وصایت و ولایت امیرالمؤمنین علی و سائر ائمه ( تا حضرت حجت(عج)، به بیان برخی از مهم ترین اصول اخلاقی می پردازند که عبارت اند از: ورع، عفت، صدق و راستی، صلاح و خیرخواهی، استقامت، اجتهاد و اداء امانت. (صدوق، ۱۳۷۸: ص ۱۲۲) در روایتی دیگر از امام رضا(ع) خطاب به حضرت عبدالعظیم چنین آمده است که:

«ای عبدالعظیم به دوستان ما از جانب ما سلام برسان و به آنان بگو که راهی برای نفوذ شیطان در خودشان قرار ندهند و آنان را به راست گویی در سخن و ادای امانت امر کن. همچنین به آنان امر کن که سکوت کنند و در آنچه برای آن ها فایده ای ندارد، جدال و گفتگو را ترک کنند.» (مفید، ۱۴۱۳«الف»: ص ۲۴۷؛ مجلسی، ۱۴۰۳،ج ۷۱: ص ۲۳۰؛ نوری، ۱۴۰۸، ج۲: ص ۱۰۲)

بنابراین راست گویی و صداقت از مهم ترین اصول و ارزش های اخلاقی است که طرفین گفت وگو باید در تمام مراحل مناظره مدنظر داشته باشند، چراکه بدون رعایت آن مناظره علمی از مسیر حقیقت جویی خارج می شود. دروغ، نیرنگ، فریب، نفاق و دورویی، مردم فریبی و بسیاری از رذایل و آسیب های اخلاقی دیگر، سبب از بین رفتن بنیان و اساس ارزش های اخلاقی در مناظرات علمی است.
۴-۲.عدالت و انصاف:

امام رضا(ع) همواره در مناظرات علمی خویش به این نکته توجه داشت که جانب عدل و انصاف رعایت شود و این نکته را به خصم خود نیز گوشزد می کرد. تأکید امام بر این مسئله حاکی از این است که اصولاً بدون رعایت این نکته، روند مناظره از هدف و مقصود که کشف حقایق و رفع ابهامات و جهالت هاست؛ دور می گردد و جز سردرگمی و جهالت بیشتر نتیجه ای در بر نخواهد داشت. به عنوان مثال حضرت در یکی از مناظرات خویش با شخصی به نام عمران صابی می فرماید: «بپرس ولی انصاف را از دست مده و از سخن باطل و فاسد و منحرف از حقّ بپرهیز» (صدوق، ۱۳۷۸، ج ۱: ص ۱۶۸، همو، ۱۳۹۸: ص۴۳۰؛ مجلسی، ۱۴۰۳،ج ۴۹: ص ۱۷۶؛ خسروی، ۱۳۷۹،ج ۲: ص ۳۰۳) و یا در مناظره امام و جاثلیق چنین آمده است که وقتی او از امام می خواهد تا دو شاهد عادل نصرانی بر نبوت پیامبر شهادت دهند، امام رضا(ع) خطاب به وی چنین می فرماید که:

«اکنون انصاف را رعایت کردی ای نصرانی» (صدوق، ۱۳۷۸، ج۱: ص ۱۵۷؛ همو، ۱۳۹۸: ص۴۲۰؛ خسروی، ۱۳۷۹،ج ۲: ص۲۹۴، مجلسی، ۱۴۰۳، ج ۱۰: ص ۳۰۲).

امام رضا(ع) در مناظرات و گفتگوها، علاوه بر اینکه خود جانب انصاف و عدالت را رعایت می نمود، طرف مقابل را نیز به رعایت این فضیلت اخلاقی توصیه و تشویق می کرد. رعایت انصاف و عدالت در هنگام گفتگو و مناظره علاوه بر این که به ارتقاء سطح مناظره و جذابیت آن کمک می کند، تنش ها و دشمنی ها را می زداید و مناظره را به گفت وگویی ثمربخش و موفق تبدیل می سازد به نحوی که اختلافات و کج فهمی ها را از بین برده و دوستی و محبت و همبستگی را به ارمغان می آورد. چنانچه در روایتی از امیر بیان، امیرمؤمنان علی(چنین آمده است که: «الْإِنْصَافُ یرْفَعُ الْخِلَافَ وَ یوجِبُ الِائْتِلَاف؛ انصاف اختلاف را زایل می کند و باعث الفت و همبستگی می شود.» (تمیمی آمدی، ۱۳۶۶: ص ۸۸)
۴-۳.فروتنی:

فروتنی در برابر انسان در سائر روابط اجتماعی و ازجمله روابط گفتاری، نشان از خودساختگی و پاکی درونی فرد است. تواضع در گفتگوهای علمی سبب ایجاد تعامل و جذب طرف مقابل و درنهایت تسخیر قلوب دیگران می شود. خودبینی، خودبزرگ بینی، خودستایی و خودبرتربینی از رذایل نفسانی هستند که از خوی استکباری و شیطانی نشأت می گیرند. (احمدی، ۱۳۸۸: ص۸۳) امام رضا ( می فرماید: «بِالتَّوَاضُعِ فِی الدُّنْیا أَرْجُو الرِّفْعَهَ عِنْدَ اللَّه؛با فروتنی و تواضع امید بلندمرتبگی و عزت نزد خداوند متعال دارم.» (صدوق، ۱۳۷۸، ج ۲: ص۱۳۹؛ همو، ج ۱: ص ۲۳۷؛ همو، ۱۴۰۰: ص ۶۹)

از ابراهیم بن عباس نقل شده است که هرگاه امام رضا(ع) تنها بود و برای او غذا می آوردند آن حضرت غلامان و خادمان و حتی دربان و نگهبان را بر سر سفره اش می نشاند و با آن ها غذا می خورد. همچنین از یاسر، خادم امام نقل شده است که گفت: چون آن حضرت تنها می شد؛ همه خادمان خود از بزرگ و کوچک را جمع می کرد و با آنان سخن می گفت و انس می گرفت. کلینی در کافی به سند خود از مردی بلخی روایت می کند که گفت: با امام رضا(ع) در سفر به خراسان همراه بودم. پس روزی خواستار غذا شد و خادمان سیه چرده خود را نیز بر سفره خود نشاند. یکی از یارانش به او عرض کرد: ای کاش غذای اینان را جدا می کردی. امام فرمود: پروردگار تبارک وتعالی یکی است و مادر و پدر همه یکی؛ و پاداش ها بسته به اعمال و کردارهاست. (عاملی، ۱۳۷۶، ج۵: ص۱۴۹)

تواضع و فروتنی چنانچه برای هر فرد یک ارزش اخلاقی به حساب می آید، برای اهل علم و دانش که بیشتر در معرض خودبینی و تکبر، بزرگ بینی و استبداد رأی هستند، از اهمیت و ارزش بیشتری برخوردار است. انسان عالمی که متواضع است؛ قول حق را به راحتی می پذیرد، اگرچه آن سخن از زبان شخص پست و یا کودکی صادر شده باشد. درحالی که تکبر مانع از فراگیری علم و بهره از اهل علم و معرفت شده و قبول قول حق می شود. امام صادق( فرمود: «طالبان علم سه دسته هستند؛ آن ها را بشناسید. دسته ای برای جدال و سخن رانی های جاه طلبانه علم را فرامی گیرند و این ها درواقع جاهلانی هستند که لباس علماء را در برکرده و به صورت آن ها درآمده اند. گروهی علم را برای تکبر و سواری گرفتن از مردم می آموزند و جماعتی هم برای فقه و درک مسائل دنبال علم و کمال می روند. آن کسی که برای جدال و مباحثه علم فراگرفته او مردی موذی و مضر است و جاهلی است به صورت عالم. او در اجتماعات شرکت می کند و با مطالب علمی و ادبی مردم را مشغول می نماید و خود را حلیم و بردبار و خاشع و فروتن نشان می دهد، درصورتی که اصلاً تقوی ندارد. خداوند این عالم را رسوا می کند و دماغش را می کوبد. کسی که برای تکبر علم فرا می گیرد و با افرادی نظیر خود به گفتگو مشغول می شود، برای توانگران تواضع می کند و از لذت ها و حلاوت مجالس آن ها برخوردار است؛ خداوند دیده بصیرت او را کور می کند و آثار او را از میان علماء می برد.» (طبرسی، ۱۳۷۴: ص۱۳۱) بنابراین یک نکته کلیدی و اساسی در ارتباط و گفتگوهای موفق و به خصوص گفت وگوهای علمی، تواضع و فروتنی طرفین است که سبب کسب روحیه حق پذیری و دانش افزایی می شود.
۴-۴.بردباری و سعه صدر:

در یکی از مناظرات امام رضا(ع) زمانی که سلیمان مروزی برای چندمین بار ادعای غلط خویش را تکرار می کند؛ مأمون به او می گوید: وای بر تو ای سلیمان! چقدر این حرف غلط را تکرار می کنی؟! این سخن را قطع کن و به سراغ مطلب دیگری برو چون نمی توانی جواب دیگری بدهی، اما امام با کمال احترام فرمودند: رهایش کن! صحبتش را قطع نکن و بعد از سلیمان خواستند که کلامش را ادامه دهد. (صدوق، ۱۳۹۸: ص۴۵۰؛ همو، ۱۳۷۸، ج ۱: ص ۱۸۸) امام در حقیقت با صبر و حوصله خویش چندین بار به سلیمان فرصت می دهند تا سخن بگوید و دلایل خویش را به وجوه مختلف بیان نماید تا اینکه خود به جایی برسد که حقیقت را بشناسد و در برابر آن تسلیم شود. بااینکه سلیمان در این مناظره چندین مرتبه مطالب اشتباه خود را تکرار می کرد و به دفعات دچار تناقض در گفتار شده بود، امام با صبر و متانت با او سخن می گفت و به او این فرصت را می داد تا سؤال خویش را دوباره مطرح کند تا این که در نهایت با پاسخ های محکم و قطعی امام نشانه های عجز و شکست بر صورت سلیمان ظاهر گردید و او در برابر اقیانوس علم و شایستگی امام حیران شد و سکوت اختیار کرد. مأمون رو به او کرد و بحث امام را ستود، گفت: ای سلیمان، او داناترین هاشمی است. (شریف قرشی،۱۳۸۲، ص: ۱۹۲-۲۰۰)
۵. آداب علمی و هنجارهای رفتاری در مناظره
۵-۱.حسن استماع و دریافتن مقصود مخاطب:

در گفت وگوهای علمی که در حقیقت هدف، بیان درستی ها و نادرستی های یک اندیشه است؛ طبیعتاً نخستین شرط این کار، آن است که آن سخن را به درستی فهمیده باشد. نقد بدون فهم و رد بدون درک، نشانه گستاخی جاهلانه و حق ناشناسی نقاد است.

هیچ کس اخلاقاً مجاز نیست پیش از فهم درست و دقیق یک مدعا و به صرف داشتن تصوری مبهم و اجمالی از یک نظریه به نقد آن بپردازد. شاید بتوان گفت بسیاری از اختلافات میان اندیشمندان مختلف از همین جا ناشی می شود. (شریفی، ۱۳۸۴: ص ۸۷) البته در اینجا نکته قابل توجه دیگر نیز وجود دارد. طرفین مناظره که اندیشه و گفتار یکدیگر را نقد می کنند؛ نباید فوراً یکدیگر را به عدم فهم مطالب خود متهم کند؛ آفت بزرگی که متأسفانه در عرصه نقد و نقادی و مناظرات علمی به وفور مشاهده می شود. (همان، ص: ۸۸)

برای فهم سخن طرف مقابل، طرفین مناظره باید خوب به سخنان یکدیگر گوش فرا دهند و فکر و ذهن خود را به آنچه بیان می شود؛ معطوف کنند و قبل از پایان یافتن سخن و یا سؤال گوینده، کلام او را قطع نکنند. امام رضا(ع) در مناظرات خویش این نکات را رعایت و در برخی از موارد نیز به طرف مقابل گوشزد می کردند. در مناظره ایشان با عمران صابی، امام می فرماید: پاسخ سؤالت را می دهم ولی خوب دقت کن و گوش فرا بده و در آنچه پرسیدی خوب تأمل و تعقل کن، زیرا که این سؤال از مشکل ترین مسائلی است که بر مخلوقین وارد می شود و کسی که عقل او متفاوت باشد یعنی حواس او جمع نباشد، آن را نمی فهمد و لیکن صاحبان عقل و تفکر که انصاف داشته باشند از فهم آن عاجز نیستند. (صدوق، ۱۳۹۸: ص ۴۳۹؛ همو، ۱۳۷۸: ص ۱۳۷۸) بنابراین در موقع مناظره، به ویژه در مناظرات علمی طرفین باید ذهن و حواس خود را بر شنیدن سخن یکدیگر معطوف و متمرکز کنند و علاوه بر این کلام یکدیگر را قطع نکنند تا مناظره به جدال و منازعه کشیده نشود.

۵-۲.سخن گفتن به اندازه فهم مخاطب

اصولاً توجه به مخاطب و فهم در مناظرات امام رضا(ع) نقش ویژه ای داشته است. امام همواره بر سخن گفتن با مردم به اندازه فهم آن ها تأکید می کند: (وَ یکلِّمِ النَّاسَ بِمَا یعْرِفُونَ وَ یکفَّ عَمَّا ینْکرُونَ)؛ و با مردم به آنچه می شناسند سخن گوید و از آنچه انکار می نمایند و نمی دانند باز ایستد.»

در این حدیث امام (به این نکته اشاره می کند که هنگامی که مردم در گفتگوهای خویش از مسائل پیچیده و غامضی مثل توحید و صفات الهی سؤال می کنند، پاسخ گو باید به اندازه فهم و درک آن ها پاسخ بگوید. از این گذشته گاهی از اوقات در چنین مسائلی امام به پاسخ های ساده و مناسب فهم و اجماع عموم استناد می نمود، چنانچه در سؤال از توحید، امام می فرمودند که آیات سوره توحید را در پاسخ به مردم و در پاسخ از کیفیت صفات الهی آیه شریفه (لَیس کمثْلِهِ شَیء) بخوانید. (صدوق، ۱۳۹۸: ص ۹۵؛ العروسی الحویزی، ۱۴۱۵: ص ۷۰۷)

این در حالی است که امام در مناظره خویش با یکی از دانشمندان کلامی به نام سلیمان مروزی پیرامون اراده الهی و سائر صفات خداوند به تفصیل گفتگو و با دلایل عقلی و نقلی خصم خود را ساکت می نمایند. (صدوق، ۱۳۷۸: ص ۱۸۳ -۱۹۳؛ مکارم شیرازی، ۱۳۹۳: ص ۷۴ -۷۸) در مناظره باید شأن و جایگاه علمی مخاطب و افراد دیگری که شاهد مناظره هستند، در نظر گرفته شود و از همین جهت است که در روایات فراوان باید با افراد گوناگون به اندازه فهم و ظرفیت علمی آن ها سخن گفت؛ چنان که امام صادق(ع) دراین باره می فرماید:

«ما کلَّمَ رَسُولُ اللَّهِ(ص) الْعِبَادَ بِکنْهِ عَقْلِهِ قَطُّ وَ قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ(ص) إِنَّا مَعَاشِرَ الْأَنْبِیاءِ أُمِرْنَا أَنْ نُکلِّمَ النَّاسَ علَی قدْرِ عُقُولِهِمْ؛ پیامبر اکرم (هرگز با کنه عقلش با خلایق سخن نگفت. پیامبر فرمود: همانا ما گروه پیامبران مأمور هستیم که با مردمان سخن نگوییم مگر به اندازه عقل ایشان» (کلینی ۱۴۰۷،ج ۸: ص۲۶۷)

بنابراین در مناظرات علمی تخصصی در حوزه های مختلف، به ویژه مناظره هایی که از رسانه های عمومی پخش می شود، همواره باید به این نکته ها و ظرافت ها توجه شود و مناظره کنندگان مسائلی را مطرح نکنند که فهم آن برای عامه سخت و پیچیده است و سبب القاء شبهه در سطح کلان جامعه و ساده ترین مسائل اعتقادی عامه مردم می شود.
۵-۳.دلیل و منطق داشتن دعاوی و مستند گویی:

اقامه استدلال یعنی طرح یک ادعا و بیان ادعاهای دیگر برای قبول و اثبات آن؛ بنابراین هر استدلالی از مجموعه ای از ادعاها تشکیل می شود که باید یکی از آن ها به وسیله ادعاهای دیگر تائید شود. (رانلدمانسون، ۱۳۹۱: ص ۱۹) عقل و منطق ریشه در نهاد و فطرت آدمی دارند و آنچه مطابق با آن ها باشد؛ به طور غریزی موردپذیرش آدمی در مجامع علمی و غیرعلمی قرار می گیرد. اندیشمندانی که از نگرش های غیردینی و البته اندکی انصاف برخوردارند، نیز هرگز در برابر گزاره های عقلی و اندیشه هایی که منطبق با عقل و منطق هستند، ایستادگی نکرده و آن را می پذیرند. پیشوایان دینی نیز با توجه به همین ویژگی و با ادله منطقی و عقلی در میدان مناظره با افکار فاسد به مبارزه می پرداختند و طرف مقابل خویش را به سوی یک بن بست فکری سوق می دادند. (انصاری پور، ۱۳۹۴: ص ۱۱۰ -۱۱۱)

امام رضا(ع) نیز در مناظرات علمی خود به مراتب از استدلالات عقلی برای اثبات مدعیات دینی بهره برده اند. بازگشت بسیاری از این استدلالات به اصول اولیه عقلی همچون استحاله اجتماع نقیضین و غیره می باشد. به عنوان نمونه هنگامی که سلیمان مروزی به ایشان عرض می کند که اراده خداوند عین ذات خداوند نیست؛ ولی اراده او چیزی غیر از ذات خداوند هم نیست، امام در پاسخ به او چنین می فرماید که: هنگامی که می گویی اراده خداوند عین ذات او نیست، بایستی چیزی غیر از او باشد و هنگامی که می گویی اراده چیزی غیر از ذات خداوند نیست، نتیجه آن می شود که اراده خداوند عین ذات اوست. (صدوق، ۱۳۹۸: ص ۴۵۳؛ همو، ۱۳۷۸، ج ۱: ص ۱۹۰)

در این استدلال امام با تکیه بر اصل بدیهی عقلی یعنی محال بودن اجتماع نقیضین، بر طرف گفت وگوی خویش احتجاج و استدلال می آورد که عینیت و غیریت دو امر نقیض اند که رفع هر دو موضوع ممکن نیست؛ زیرا اگر موجودی عین موجود دیگر نباشد، ناچار باید غیر آن باشد و نیز اگر موجودی غیر موجود دیگر نباشد به ناچار باید عین آن موجود باشد. نمی توانیم هر دو طرف عینیت و غیریت را باهم سلب کنیم؛ چراکه رفع نقیضین محال است. (عباس نژاد، ۱۳۹۲: ص ۳۲) امام رضا(ع) در برابر علمای سائر فرق همواره با صبر و حوصله به سخنان و اشکالات آن ها گوش فرا می داد و پس از آن با ذکر دلیل و سند متقن به آن ها پاسخ می گفت و مانع از مکابره و لجاجت ورزی آن ها می شد. (کارخانه، ۱۳۹۲: ص ۱۰۵)

امام در مناظرات خود به گونه ای منطقی بحث را مطرح می کرد تا تمام راه ها بر مخالف بسته شود و سرانجام با ارائه ادله محکم طرف مقابل خویش را قانع می نمود.

بهترین نمونه از استدلال ها و تحلیل های عقلی امام را می توان در مناظره امام با عمران صابی متکلم متعلق به مذهب صائبان مشاهده کرد. در موضعی از این مناظره که از حسن بن محمد نوفلی روایت شده، چنین آمده که عمران خطاب به آن حضرت گفت: «آیا خداوند که وجود او ثابت بود، نزد خودش وجودش معلوم بود» و حضرت در جوابش فرمود: «که علم پیدا کردن نزد خلق به جهت نفی خلاف آن است که جهل باشد. پس باید جهلی وجود داشته باشد تا با نفی آن علم حاصل شود و این در حالی است که نسبت به خداوند جهلی تصور نمی شود که مخالف با علم او باشد و از این روی حاجت داشته باشد که این جهل را با تشخیص معلومات خویش نفی کند و از بین ببرد.» (صدوق، ۱۳۹۸: ص ۴۳۱؛ همو، ۱۳۷۸، ج۱: ص ۱۷۰؛ سلمان نژاد و پاکتچی، ۱۳۹۲، ج۲: ص ۴۱۰-۴۱۱)

همچنین امام در مناظرات خویش با توجه به مبانی مورد قبول خصم و استناد به منابع دینی آن ها، به گفت وگو می پرداختند و از این طریق ایشان را به قول حق و نور هدایت رهنمون می ساختند. به عنوان مثال در مناظره امام با جاثلیق می فرماید: ای جاثلیق، آیا تو یوحنای دیلمی را قبول داری؟ وی یوحنا را به عنوان محبوب ترین فرد نزد حضرت عیسی یاد می کند.

پس از آن امام با شاهد گرفتن نسطاس رومی و رأس الجالوت یهودی، با ذکر آیاتی از انجیل پیرامون رسالت حضرت محمد (ص)، از جاثلیق اقرار و اعتراف می گیرد و ادعای خویش را ثابت می کند تا این که در پایان وی به علم و دانش امام اعتراف می نماید. (رک: صدوق، ۱۳۸۹: ص ۴۲۰؛ همو، ۱۳۷۸: ص ۱۵۷) بنابراین در مناظره های علمی که هدف کشف حقیقت است، طرفین باید برای تبیین نظر خود از دلایل و مستندات عقلی استفاده کنند و به منابع خصم خویش نیز تسلط علمی کافی داشته باشند؛ تا بتوانند در صورت نیاز با استناد به مقبولات طرف مقابل خود، حقیقت را به درستی اثبات کنند و از بحث های بیهوده که جزء اتلاف زمان نتیجه ای در بر ندارد بر حذر باشند.
۵-۴.احترام و تکریم:

یکی دیگر از ارزش های رفتاری و ارکان مهم در ایجاد مناظره سالم و نتیجه بخش، احترام متقابل است. احترام به معنی ارزش و اعتبار و حفظ کرامت انسان هاست به گونه ای که از سبک کردن و پایین آوردن منزلت و شخصیت آن ها پرهیز شود. حرمت شکنی مخاطب حتی در نحوه صدازدن و یا در گونه نگاه کردن حالت روانی را برای مخاطب ایجاد می کند که سبب می شود سخنان گوینده را نپذیرد و علاوه بر آن خشم و تنفر را نسبت به او برمی انگیزد؛ بنابراین حفظ حرمت و ادب حتی درجایی که طرف مقابل آن را رعایت نمی کند، امری ضروری می نماید. (ایروانی، ۱۳۹۳: ص ۱۵) انبیاء الهی و ائمه اطهار (در مناظرات خود جانب احترام و ادب را نگه می داشتند و حتی در صورت بی ادبی خصم، با سعه صدر و رعایت کامل احترام با آن ها برخورد می کردند و همین ادب و احترام و اخلاق بزرگ منشانه در بسیاری از موارد، سبب تأثیر در مخاطب و پذیرش حق از سوی آنان می شد.

در مناظره امام رضا (ع) با سلیمان مروزی، وقتی که حضرت با بیان قاطع، دلایل سلیمان را رد نمودند و تناقض گویی وی آشکار شد، همه حاضران در جلسه و از جمله مأمون خندیدند، ولی امام از مردم خواستند که نسبت به سلیمان رفق و مدارا و ملایمت به خرج دهند. (صدوق، ۱۳۹۸: ص ۴۴۵؛ همو، ۱۳۷۸،ج ۱: ص ۱۸۳؛ شریف قرشی، ج ۱: ص ۱۹۵) علاوه بر این امام در مناظره فرصت را در اختیار طرف مقابل خویش می گذاشت و با تکریم و احترام اجازه می داد تا سؤالات خود را بپرسد و حتی خود ایشان گاهی بر فهم مطلب تأکید نموده و می فرمود: «باز سؤالت را ادامه بده» (صدوق، ۱۳۹۸: ص ۴۵۱؛ همو، ۱۳۷۸،ج ۱: ص ۱۸۹)

اگر هدف از مناظرات علمی در عرصه های مختلف، کشف حقیقت و روشن شدن پیچیدگی های علمی باشد، دیگر دلیل برای بی احترامی و سخنان ناشایست وجود ندارد. در چنین مناظره ای هیچ گاه الفاظ و کنایات اهانت آمیز ردوبدل نمی شود تا موجب برانگیخته شدن احساسات منفی و کینه توزی گردد، بلکه طرفین همواره با تکریم و گرامیداشت یکدیگر بدون در نظر گرفتن سائر عناوین مانند کیش، آیین، مذهب، ملیت، قومیت و جنسیت به آرامی و با لحنی متین سخن می گویند و به سخنان یکدیگر گوش فرا می دهند.
نتیجه گیری:

در فرهنگ اسلامی که پیامبر و اهل بیت(مهم ترین الگوها و اسوه های زندگی سعادت بخش در همه حوزه های الهی، فردی و اجتماعی هستند؛ می توان با تحقیق و تفحص در سیره علمی و عملی آن حضرات، به مدل های بدیعی برای سبک زندگی صحیح بشریت در عرصه های مختلف دست یافت. مناظره علمی که در حقیقت روش ارتباطی مؤثری برای بیان دیدگاه های علمی، روشن شدن حقیقت، تبیین نقاط و مواضع مشترک علمی و پاسخ به شبهات باطل است، تنها درصورتی که بر اساس چنین مدل الهی صورت بگیرد؛ می تواند راهکار و روش مناسبی برای نیل به چنین اهدافی باشد و در غیر این صورت نتیجه ای جزء خصومت و دشمنی، اهانت و تحقیر، خودستایی و فخرفروشی و بسیاری از رذایل اخلاقی دیگر، در برنخواهد داشت. در مدلی که از کاوش در مناظرات امام رضا(ع) و سیره علمی و عملی آن حضرت به دست می آید؛ در یک چهارچوب کلی در حوزه الزامات اخلاقی – حرفه ای قبل از مناظره، مهم ترین ارزش های اخلاقی حاکم بر مناظره؛ از یک سو نیت و انگیزه درست و از سوی دیگر علم، دانش و تخصص است. در حوزه الزامات اخلاقی – حرفه ای حین مناظره، صداقت و راستی، عدالت و انصاف، تواضع و فروتنی و شرح صدر و بردباری از محوری ترین ارزش ها و اصول اخلاقی هستند که باید بر فضای مناظره و بر همه شئون آن حاکم باشند.

با رعایت این الزامات در مناظره، طرفین از لغزش و گرفتار شدن در دام بسیاری از رذایل اخلاقی ازجمله تکبر، تعصب، غرور، خودستایی، فخرفروشی و مباهات مصون می مانند. در بعد سوم که آداب علمی و هنجارهای رفتاری حین مناظره را تشکیل می دهد؛ الزامات اخلاقی- حرفه ای مانند حسن استماع و دریافتن مقصود مخاطب، احترام و تکریم، سخن گفتن به اندازه فهم مخاطب، دلیل و منطق داشتن دعاوی، سبب می شود مناظره از مسیر صحیح خود خارج نشده و به محفلی برای مجادله، مغالطه گری و کج روی، زیاده گویی، کینه توزی و اتلاف وقت تبدیل نشود و همچنین سبب القاء برخی از شبهات در سطح کلان جامعه و عموم مردم نگردد.

کتابنامه

قرآن کریم

۱. ابن بابویه، محمد بن علی، (۱۳۷۸)، عیون أخبار الرضا (چاپ اول، تهران: نشر جهان.

۲. ——————-، (۱۳۹۸)، التوحید، چاپ اول، قم: جامعه مدرسین.

۳. ——————–، (بی تا)، علل الشرائع، چاپ اول، قم : انتشارات داوری.

۴. ——————–، (۱۴۰۰)، أمالی الصدوق، چاپ پنجم، بیروت: انتشارات اعلمی.

۵. ——————–، (۱۳۷۲)، عیون أخبار الرضا(ع) ، مترجم حمیدرضا مستفید- علی اکبر غفاری ، چاپ اوّل، تهران: نشر صدوق.

۶. ابن منظور، محمد بن مکرم ( ۱۴۱۴)، لسان العرب، چاپ سوم، بیروت: دار صادر.

۷. احمدی، حبیب الله (۱۳۸۸)، امام رضا الگوی زندگی، چاپ اول، قم: فاطیما.

۸. انصاری پور، صادق (۱۳۹۴)، مناظره در قرآن، تهران: رشحات المعارف.

۹. امین، محسن (۱۳۷۶)، سیره معصومان، چاپ دوم ، تهران: سروش.

۱۰. ایروانی، جواد (۱۳۹۳)، فرهنگ روابط اجتماعی در آموزه های اسلامی، مهارت گفتگو، چاپ دوازدهم، مشهد: دانشگاه علوم اسلامی رضوی.

۱۱. بحرانی اصفهانی، عبدالله (۱۴۱۳)، عوالم العلوم و المعارف والأحوال، محقق و مصحح: موحد ابطحی اصفهانی، محمد باقر، چاپ اول، قم: مؤسسه الإمام المهدی(().

۱۲. پاینده، ابوالقاسم (۱۳۸۲)، نهج الفصاحه، چاپ چهارم، تهران: دنیای دانش.

۱۳. تمیمی آمدی، عبدالواحد (۱۳۶۶)، تصنیف غررالحکم و درر الکلم، محقق / مصحح: درایتی، مصطفی ، قم : دفتر تبلیغات حوزه علمیه قم.

۱۴. جمعی از نویسندگان (۱۳۸۸)، اخلاق کاربردی، چاپ دوم، قم: پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی.

۱۵. حر عاملی، محمد بن حسن (۱۴۰۹)، وسائل الشیعه، چاپ اول، قم: مؤسسه آل البیت(ع).

۱۶. خسروی، موسی (۱۳۷۹)، احتجاجات، چاپ اول، تهران: انتشارات اسلامیه.

۱۷. دهخدا، علی اکبر (۱۳۷۷)، لغت نامه دهخدا، زیر نظر دکتر محمد معین و دکتر سید جعفر شهیدی، چاپ دوم، تهران: انتشارات دانشگاه تهران.

۱۸. دیلمی، حسن بن محمد (۱۴۱۲)، إرشاد القلوب إلی الصواب، چاپ اول ، قم : نشر الشریف الرضی.

۱۹. رانلدمانسون، دیوید ا. کانوی (۱۳۹۱)، مبانی استدلال، ترجمه قانونی، تورج، چاپ اول، تهران: ققنوس.

۲۰. رزمجو، حسی (۱۳۷۰)، انواع ادبی و آثار آن در زبان فارسی، چاپ اول، مشهد: انتشارات آستان قدس رضوی.

۲۱. رضازاده کهنگی، فریبا؛ فارسی نژاد، علیرضا (۱۳۹۴)، «اصول علمی و اخلاقی مناظره های رضوی»، مجله فرهنگ رضوی، سال سوم، شماره ۹۱، ص ۳۷-۵۸.

۲۲. سلمان نژاد، مرتضی، پاکتچی، احمد (۱۳۹۲)، ابعاد شخصیت و زندگی حضرت امام رضا(ع) ، چاپ اول، تهران: دانشگاه امام صادق (ع).

۲۳. شامی، یوسف بن حاتم (۱۴۲۰)، الدر النظیم فی مناقب الأئمه اللهامیم ، چاپ اول، قم: جامعه مدرسین.

۲۴. شریفی، احمد حسین (۱۳۸۴)، آیین زندگی، چاپ اول، قم: دانشگاه معارف.

۲۵. شریفی، عنایت الله؛ دنیادیده، حسین (۱۳۹۲)؛ «شیوه ها و ویژگی های مناظره امام رضا (»، مجموعه مقالات دانشگاه علامه طباطبایی، زمستان، شماره ۲۹۰، ص۱۰۹ – ۱۲۲.

۲۶. شریف قرشی، باقر (۱۳۸۲)، پژوهشی دقیق در زندگانی امام رضا(ع) ، ترجمه صالحی، سید محمد، چاپ اوّل، تهران: اسلامیه.

۲۷. طباطبایی، سید محمدحسین(۱۴۱۷)، المیزان فی تفسیر القرآن، چاپ پنجم، قم: دفتر انتشارات اسلامی جامعه ی مدرسین حوزه علمیه قم.

۲۸. طبرسی، فضل بن حسن (۱۴۱۷)، إعلام الوری بأعلام الهدی، چاپ اول، قم: آل البیت.

۲۹. طبرسی، احمد بن علی (۱۴۰۳)، الإحتجاج علی أهل اللجاج، محقق و مصحح: خرسان، محمدباقر، چاپ اول، مشهد: نشر مرتضی.

۳۰. طبرسی، علی بن حسن (۱۳۷۴)، مشکاه الأنوار، ترجمه عطاردی، چاپ اول، تهران، عطارد.

۳۱. طوسی، محمد بن الحسن (۱۴۱۴)، الأمالی، مصحح: مؤسسه البعثه، چاپ اول، قم: دار الثقافه.

۳۲. عاملی، سید محسن امین (۱۳۷۶)، سیره معصومان، ترجمه حجتی کرمانی ، علی، چاپ دوم، تهران: سروش.

۳۳. عباس نژاد، محسن (۱۳۹۳)، امام رضا و مناسبات دین و عقل، چاپ اول، مشهد: نشر بنیاد پژوهش های قرآن حوزه و دانشگاه.

۳۴. العروسی الحویزی، عبد علی بن جمعه (۱۴۱۵)، تفسیر نور الثقلین، مصحح: رسولی محلاتی، سید هاشم ، چاپ چهارم، قم.

۳۵. عمید، حسن (۱۳۷۹)، فرهنگ عمید، چاپ ۲۱، تهران: امیرکبیر.

۳۶. غفاری، محمد هادی؛ باغبانزاده، محمد رضا ( ۱۳۹۶)، « شاخص های اخلاقی در مناظرات رضوی»، مجله پژوهش نامه اخلاق، شماره ۳۵ ، ص ۱۰۳ – ۱۲۲.

۳۷. فرانکنا، ویلیام کی (۱۳۷۶)، فلسفه اخلاق، ترجمه هادی صادقی، چاپ اول، قم: موسسه فرهنگی طه.

۳۸. کارخانه، علی (۱۳۹۲)، سیره سیاسی امام رضا(ع) و تحلیل مسئله ولایت عهدی، قم: بوستان کتاب.

۳۹. کلینی، محمدبن یعقوب (۱۴۰۷)، الکافی، چاپ چهارم، تهران: دار الکتب الإسلامیه.

۴۰. مجلسی، محمدباقر بن محمدتقی (۱۴۰۳)، بحار الأنوار، چاپ دوم، بیروت: دار إحیاء التراث العربی.

۴۱. محمودی، مرضیه؛ خاکپور، حسین؛ گلی، مهرناز؛ نوری، ابراهیم ( ۱۳۹۴)؛ «اخلاق مناظراتی و مناظرات اخلاقی در سیره رضوی و شیوه بکارگیری آن در کرسی های آزاداندیشی»، مجله اخلاق زیستی، شماره ۱۵، ص ۱۶۳ – ۱۹۴.

۴۲. محمدی ری شهری، محمد (۱۳۷۲)، بحث آزاد در اسلام چاپ دوم، قم: دفتر تبلیغات حوزه علمیه.

۴۳. ————— (۱۳۸۶)، دانش نامه عقاید اسلامی، چاپ دوم، قم: موسسه علمی فرهنگی دار الحدیث.

۴۴. مجیدی، حسن (۱۳۹۲)؛ «تحلیل گفتمان مناظره های امام رضا (ع)»، مجله فرهنگ رضوی، سال اول، شماره ۲، ص ۹ – ۴۰.

۴۵. مصاحب، غلامحسین (۱۳۸۰)، دائره المعارف فارسی، چاپ دوم، تهران: امیرکبیر.

۴۶. مصباح یزدی، محمدتقی (۱۳۸۷)، نقد و بررسی مکاتب اخلاقی، تحقیق و نگارش احمد حسین شریفی، چاپ دوم، قم: انتشارات موسسه امام خمینی(ره).

۴۷. ————– (۱۳۸۶)، فلسفه اخلاق، چاپ سوم، تهران: شرکت چاپ و نشر بین الملل.

۴۸. مفید، محمد بن محمد (۱۴۱۳)، الإختصاص، محقق و مصحح: غفاری، علی اکبر و محرمی زرندی، محمود، چاپ اول، قم: الموتمر العالمی لالفیه الشیخ المفید.

۴۹. ————– (۱۴۱۳)، «ب»، الإرشاد فی معرفه حجج الله علی العباد، چاپ اول، قم: نشر کنگره شیخ مفید.

۵۰. مکارم شیرازی، ناصر (۱۳۹۳)، مناظرات تاریخی امام رضا(ع) ، چاپ چهارم، مشهد: بنیاد پژوهش های اسلامی.

۵۱. مظفر، محمدرضا (۱۳۸۲)، المنطق، قم: جامعه مدرسین.

۵۲. میرصادقی، میمنت (۱۳۷۳)، واژه نامه هنر شاعری، چاپ اول، تهران: کتاب مهناز

۵۳. نوری، حسین بن محمدتقی (۱۴۰۸)، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، چاپ اول، قم: مؤسسه آل البیت(ع).

منبع: حوزه نت

ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: