به گزارش «شیعه نیوز»، تلاشهای سعودیها برای تغییر فضای فرهنگی- رسانهای کشورهای مختلف چند سالی است که به شکل وسیعتری و با رنگ و بوی متفاوتی دنبال میشود به طوری که سعودیها چند سال است با سرمایهگذاری در برنامههای شبکههای تلویزیونی و راهاندازی کانالهای جدید زیرمجموعه شبکههای مختلف، حسابی به دنبال نفوذ فرهنگی در میان مردم کشورهای مسلمان و منطقه هستند. سعودیها در کنار این نفوذ فرهنگی، به ارائه تصویری غیرواقعی از شرایط فرهنگی و اجتماعی عربستان هم فکر میکنند.
شاهزادههای سعودی طی سالیان اخیر با راهاندازی شبکههای مختلف سعی کردهاند خوراک فرهنگی خود را به مخاطبان کشورهای مختلف ارائه دهند، بر همین اساس سعودیها سالها پیش با راهاندازی یکی از بزرگترین شرکتهای خصوصی رسانهای با عنوان «MBC» یکی از عظیمترین پروژههای رسانهای خود را کلید زدند.
امبیسی تابستان ۱۹۹۱ توسط ولید بن ابراهیم «برادر همسر سوم ملک فهد» اولین شبکه تلویزیونی خود را در لندن تأسیس کرد. امبیسی به طور مستقیم توسط خاندان پادشاهی سعودی اداره میشود. سیاستهای بینالمللی این خاندان در شبکه خبری العربیه اعمال میشود، اما خاندان سعودی به نوعی همیشه به طور مضحک و تکراری مسأله دخالت در شبکههای امبیسی را رد میکنند. این در حالی است که شبکههای امبیسی در زمان مرگ اعضای خاندان پادشاهی سعودی برنامههای خود را به حالت تعلیق درمیآورند.
عبدالعزیز بن فهد (برادرزاده ولید ابراهیم و مؤسس امبیسی) ۵۰ درصد از سهام امبیسی را در اختیار دارد و بسیاری از برنامههای امبیسی را او تأمین کرده و نفوذ بسیاری در العربیه دارد. شرکت رسانهای MBC سالیان طولانی است برنامههای سرگرمی، فیلم، سریال و اخبار را به صورت رایگان در ۱۰ شبکه تلویزیونی برای جهان عرب پخش میکند. در حال حاضر مقر اصلی MBC GROUP در جده است، اما شبکهها در مدیا سیتی دوبی پخش میشوند و اغلب استودیوهای این شبکه در استان جبل در کشور لبنان قرار دارند.
گروه امبیسی در سال ۲۰۱۱ تصمیم به پخش ۷ شبکه خود به صورت HD گرفت. این شبکهها برخلاف شبکههای معمولی که آزاد پخش میشوند، با سیستم CONAX کدگذاری شدهاند. MBC همچنین علاوه بر ۱۰ شبکه تلویزیونی و ۲ شبکه رادیویی خود شرکت «O۳production» را هم در اختیار دارد که به پخش و فروش سریالهای دوبلهشده خارجی در کشورهای عربی و سرمایهگذاری در ساخت و تولید مجموعههای تلویزیونی تاریخی نظیر مجموعههای تلویزیونی عمرفاروق و کلوپاترا و برنامههای مستند میپردازد. این گروه قصد دارد در آیندهای نزدیک شبکههایی در زمینه ورزشی، موزیک و فیلم به زبان عربی عرضه کند.
شرکت MBC دارای چندین شبکه رادیویی و تلویزیونی است که از طریق ماهوارههای عربست، نایلست و یاهست قابل دریافت است. اولین شبکه این گروه MBC۱ بود که در ۱۸ سپتامبر۱۹۹۱ تأسیس شد و به پخش رویدادهای روز جهان عرب و همچنین فیلمها و سریالهای عربی و اخبار میپردازد. این شبکه به نوعی شبکه اصلی و عمومی این گروه تلقی میشود. شبکه MBC۲ در سال ۲۰۰۳ راهاندازی شد و صرفاً به پخش فیلمهای سینمایی هالیوود میپردازد.
امبیسی به سرعت فهمید که ۴۰ درصد از بینندگانش را افراد زیر ۱۵ سال تشکیل میدهند، به همین منظور سال ۲۰۰۴ شبکه مخصوص کودکان و نوجوانان را در قالب شبکه MBC۳ تأسیس کرد که به پخش کارتون و برنامههای مخصوص نوجوانان میپرداخت. اما این شرکت رسانهای سعودی از مخاطبان آمریکایی هم غافل نشد و در سال ۲۰۰۵ با راهاندازی MBC۵ به پخش برنامههای تلویزیونی و بهخصوص برنامههای شبکههای تلویزیونی سیبیاس و ایبیسی پرداخت.
۵ مارس ۲۰۰۵ شبکهای جدید از این شرکت رسانهای پا به عرضه ظهور گذاشت و به پربینندهترین شبکه امبیسی تبدیل شد؛ شبکه «امبیسیاکشن» فقط به پخش فیلم و سریالهای جدید آمریکایی در ژانر اکشن وحشت و تخیلی به زبان اصلی و با زیرنویس عربی میپردازد. همچنین برنامهها و مسابقات ورزشی نظیر کشتیکج را به طور مفصل پخش میکند. از جمله سریالهای پخش شده در این شبکه میتوان به سریالهای معروفی همچون: «۲۴»، «فرار از زندان»، «لاست»، و سری مجموعه «سیاسای» اشاره کرد.
اما بالاخره همانطور که انتظار میرفت، شرکت MBC سال ۲۰۰۸ رسما شبکه «امبیسیپرشیا» را برای جذب مخاطبان ایرانی سراسر دنیا راهاندازی کرد و هفتمین شبکه خود را به ایرانیان اختصاص داد. این شبکه که مدتی هم فعالیت چندانی نداشت و به حالت تعلیق درآمد، ۶ اکتبر ۲۰۱۸ با تولید برنامههای متنوع در حوزه ورزش و سرگرمی و سینما دوباره احیا شد. این شبکه که در سالهای ابتدایی فعالیت خود برای جذب مخاطبان ایرانی، فیلمهای مطرح سینمای جهان را در ژانرهای مختلف با زیرنویس فارسی پخش میکرد که به زعم رئیس تلویزیونی گروه MBC این فیلمها با نگاهی هدفمند انتخاب و پخش میشدند.
وی گفته بود: «فیلمها زبانی جهانی دارند که فراتر از مرزها میروند و ما با راهاندازی این شبکه بسیار هیجانزده هستیم، چون این شبکه برای ارتباط با جامعه فارسیزبان است و نشانگر سیاستهای راهبردی برای بینندگان خاص ایرانی است. تعهد ما ارائه بهترینهای جهانی به تماشاگران منطقه است و توجه بینندگان فارسیزبان، بازگوکننده راهبرد ما برای راهاندازی شبکههای ویژه تخصصی است که گروههای سنی و سلیقههای گوناگون را مخاطب قرار دهد و پاسخگوی سلیقهها و انتظار قشرهای مختلف تماشاگران باشد».
سخنان ۱۰ سال پیش رئیس تلویزیونی گروه MBC نشاندهنده اهمیت فوقالعاده راهاندازی شبکه «امبیسیفارسی» برای گردانندههای سعودی این شرکت رسانهای است که برای تأسیس این شبکه سالها برنامهریزی دقیق و مدونی را همراه با هزینههای نجومی انجام دادهاند تا به بهترین شکل ممکن به اهداف خود دست یابند.
یکی از هزینههای نجومی مربوط به ساخت گات تلنتی با حضور خوانندههای مشهور لسآنجلسی و مهناز افشار است؛ پرشیا گات تلنت یک مسابقه تلویزیونی است که امتیاز آن از مجموعه گاتتلنت توسط شبکه امبیسی پرشیا خریداری شده و هماکنون در حال پخش است. سازندگان این برنامه برای متفاوت بودن با برنامه عصر جدید شبکه ۳ سیما بیشتر بر نشان دادن رقاصان تمرکز کردهاند که برخلاف انتظار گردانندگانش به کمترین توفیق ممکن در جذب مخاطب رسید.
یکی از هزینههای نجومی که سازندگان این برنامه به شبکه «امبیسیفارسی» تحمیل کردهاند مربوط به هزینه برپایی فصل نخست این مسابقه در کشور اروپایی سوئد است؛ فصل اول این برنامه در استکهلم سوئد فیلمبرداری شد که محل اقامت بسیاری از فارسیزبانان است. هزینه رفتوآمد و اسکان داوران، عوامل اصلی و شرکتکنندگان به کشور سوئد مسلما یک رقم نجومی را میطلبد که مدیران شرکت MBC حاضر به پرداخت این هزینه شدند؛ اینکه مدیران سعودی این شبکه با چه انگیزهای حاضر به پرداخت این هزینههای نجومی شدند نشان از اهمیت بالای جذب بیشتر مخاطبان ایرانی نزد سعودیهاست. حتی تلاش سازندگان «گات تلنت» برای حضور برخی زنان برای ایجاد جاذبه جنسی در این برنامه هم فایده چندانی نداشت و این برنامه تاکنون به هیچ عنوان نتوانسته در جذب مخاطب به توفیقی دست یایند و نهایت دیده شدن این برنامه به کلیپهای کوتاه اینستاگرامی خلاصه میشود.
گفتنی است، شرکت رسانهای «MBC» طی سالهای اخیر شبکههایی، چون «امبیسی مکس» (مخصوص پخش فیلمهای کمدی)، امبیسی درام (مخصوص پخش سریالهای عاشقانه ترکیهای)، امبیسی مصر (مخصوص پخش فیلمها و سریالهای کشور مصر و رویدادهای فرهنگی- هنری این کشور) و امبیسی عراق (مخصوص بخش برنامهها و سریالهای عراقی) را راهاندازی کرده که تاسیس این شبکهها نشاندهنده نفوذ سعودیها در میان کشورهای منطقه است.
همچنین جالب است بدانید شرکت رسانهای «MBC» در حوزه شبکههای رادیویی هم فعال بوده و دارای ۲ شبکه رادیویی بزرگ است که بر کشورهای خلیج فارس تمرکز دارد. این رادیوها جدیدترین آهنگهای جهان عرب را برای مخاطبان پخش میکند و همچنین به مسائل روزمره جوانان میپردازد.
اما یکی از جنجالیترین شبکههایی که سعودیها طی سالهای اخیر در زیرمجموعه «MBC» راهاندازی کردهاند، شبکه خبری العربیه است؛ شبکهای که بشدت وابسته به خاندان سعود و یکی از رقیبان اصلی الجزیره و بیبیسی عربی در جذب مخاطبان عربزبان است. این شبکه که در ۳ مارس ۲۰۰۳ همزمان با ورود نیروهای نظامی آمریکا به عراق و چند روز قبل از سقوط بغداد تأسیس شد تا به امروز یکی از مهمترین شبکههای سعودی در فرافکنی و مسموم کردن فضای اخبار منطقه محسوب میشود.
اما سادهلوحانه است اگر تصور کنیم سعودیها پروژه نفوذ خود در میان مخاطبان ایرانی را تنها در قالب شبکه MBC دنبال میکنند. در راستای توسعه جنگ رسانهای سعودیها علیه ایران، شبکه ایران اینترنشنال از روز پنجشنبه ۲۵ اردیبهشت ۱۳۹۶ در آستانه انتخابات ریاست جمهوری ایران، پخش برنامههای خود را به صورت زنده آغاز کرد. این شبکه به سرعت عوامل سایر شبکههای ماهوارهای فارسیزبان نظیر برخی عوامل متوسط صداوسیما را جذب کرد و با هزینه بسیار کلان برای جذب سریع مخاطب تحرکاتی انجام داد.
اما از زمان تاسیس این شبکه تلویزیونی صحبت از چهره پنهان و موسس شبکه سعودی ایران اینترنشنال بوده است. طبق مدارک منتشر شده، فهد ابراهیم الدغیثر، موسس تلویزیون ایران اینترنشنال است. اما این چهره پنهان که هیچ رسانهای تا به حال ارتباطش با تلویزیون ایران اینترنشنال را بررسی نکرده است، کارنامه کاری قابل توجهی دارد. فهد ابراهیم الدغیثر در سال ۲۰۱۳ به سمت ریاست شرکت مخابراتی عربستان سعودی به نام «زین» منصوب شد. زین سومین اپراتور تلفن همراه در عربستان است که شاهزادگان و اعضای خاندان سلطنتی از جمله شاهزاده سلطان آن را تاسیس کردهاند. در فوریه ۲۰۱۶ و پس از ۳ سال ریاست، شاهزاده حسام از خاندان سلطنتی سعودی، جانشین فهد ابراهیم شد، اما فهد ابراهیم همچنان عضو هیأتمدیره این شرکت باقی ماند.
فهد ابراهیم تنها ۴ ماه پس از ترک سمت خود در شرکت زین و در مه ۲۰۱۶ شرکت Volant Media را خریداری کرد و یک سال پس از آن یعنی مه ۲۰۱۷ تلویزیون ایران اینترنشنال، متعلق به شرکت Volant Media تاسیس میشود. فهد ابراهیم مقالات زیادی را در روزنامه الحیات متعلق به یکی از شاهزادگان سعودی، منتشر کرده است. در بحبوحه قتل خاشقجی، وی با انتشار مقالهای در الحیات از بن سلمان رفع اتهام کرد و نوشت: «شیاطین در همه جا برای جلب توجه به رقص درآمدهاند و خاشقجی آخرین فصل این تلاش است». وی همچنین در این مقاله قتل خاشقجی را توطئهای برای بدنام کردن محمد بنسلمان دانست و گفت دشمنان تاب تحمل محبوبیت (!) محمد بنسلمان را ندارند!
اما مدیر شبکه ایران اینترنشنال در فضای توئیتر هم دست از اهانت به ایرانیها برنمیدارد و توئیتهای بسیار زیادی در مدح خاندان سعودی و علیه ایران منتشر کرده است.
به عنوان مثال، وی در توئیتی با انتشار ویدئویی از مردمی که در ایران در صف خرید مرغ منجمد ایستاده بودند، نوشت: «خدای را حمد و سپاس... ایرانیان مجبورند برای دریافت ۲ عدد مرغ برای کل یک خانواده آن هم با سوبسید ۲۰ درصدی دولت صف ببندند. فقر ریشه این رژیم را میخشکاند». فهد ابراهیم که ولیعهد سعودی را «مظهر و مفهوم بزرگ عشق» و «اسطوره ما» معرفی میکند، در واکنش به این حرف محمد بنسلمان که جنگ را به داخل مرزهای ایران خواهد کشاند، در توئیتی نوشت: «خداوند این عقل و منطق و عزم و شجاعت را برای ما حفظ کند».
فهد ابراهیم همچنین یکی از طرفداران سرسخت تجزیه خوزستان از ایران است. در جریان حمله تروریستی الاحوازیه، با انتشار عکسی از سربازی مجروح، ایران را پلنگی کاغذی خواند و نوشت: «عملیات شجاعانه که امروز در طول رژه نظامی در اهواز رخ داد منجر به کشته شدن ۲۴ تن از سربازان سپاه پاسداران ایران شد؛ عملیاتی که ترس از مقابله را از بین برد و سرآغاز جنگ با نیروهای سرکوبگر خواهد شد. در همین زمان بود که تلویزیون ایران اینترنشنال به یعقوب حر التسطری، سخنگوی گروه تروریستی الاحوازیه که ادعا کرده بود این حمله تروریستی توسط این گروه انجام شده، تریبون داد که این کار خشم ایرانیان را برانگیخت.
مواردی که در این گزارش مطرح شده تنها نمونههایی از پروژههای آشکار «نفوذ» سعودیها در میان مردم منطقه و جهان است و به طور حتم سعودیها با سرمایهگذاریهای پنهان در حوزههای مختلف فرهنگی و رسانهای به دنبال آن هستند که به افکار فتنهانگیزانه خود جامه عمل بپوشانند.
فتنه بنسلمان در سریالسازی
سعودیها به سرکردگی بنسلمان طی سالهای اخیر تمام فعالیتهای فرهنگی و رسانهای خود را معطوف به راهاندازی شبکههای مختلف تلویزیونی و رادیویی نکردهاند و در راستای اهداف و سیاستهای خود نسبت به تولید مجموعههای نمایشی هم اقدام کردهاند که در این میان میتوان به پخش ۲ سریال که به مناسبت ماه مبارک رمضان در شبکه سعودی «امبیسی» (MBC) روی آنتن رفت اشاره کرد. بنسلمان در این مجموعهها تلاش زیادی برای نمایش عادیسازی روابط با رژیم اسرائیل انجام داد که این موضوع موجی از اعتراضها و انتقادها در فضای مجازی و خشم بسیاری از فلسطینیها و فعالان رسانهای را برانگیخت.
ورود سعودیها به سریالسازی، پروژهای است که از مدتها پیش در دستور کار سران رژیم سعودی قرار گرفته بود و از طریق بنگاههای رسانهای آن دنبال میشد و حالا طی یک سال اخیر با پخش سریالهای «ام هارون» و «مخرج۷» به عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی و بهبود وجهه این رژیم و در مقابل بد جلوه دادن فلسطینیان میاندیشند.
سریال «ام هارون» قصد دارد با روایتها و داستانهای جعلی و دروغین، از ابزار انسانیت، همزیستی با ادیان و تسامح انسانی برای توجیه اشغالگری صهیونیستها استفاده کند به طوری که برخی کاربران فضای مجازی معتقدند «ام هارون» چهره بد و خشنی از زنان حاشیه خلیج فارس به نمایش میگذارد و در مقابل زن یهودی را به عنوان نماد مهر و عاطفه معرفی میکند.
از سویی «ام هارون» به دلیل داستان خود که پرداختن به زندگی یهودیان عرب ساکن کشورهای عربی حوزه خلیج فارس در دهه ۴۰ قرن گذشته است، باعث چنین بازخوردهایی شده است. این سریال اینطور وانمود میکند که یهودیان به دلیل دیانت خود مورد ظلم و ستم واقع شده و از جامعه عربی- اسلامی طرد شدهاند.
سریال «ام هارون» که در آن تحریف علنی تاریخ درباره اعلامیه بالفور و تاسیس رژیم جعلی اسرائیل دیده میشود، باعث ایجاد موجی از اعتراضات از سوی کاربران عربزبان نسبت به این سریال شد. «ام هارون» قصه یک پزشک یهودی ساکن کویت است که در دوران رخدادهایی که منجر به اشغال فلسطین و تاسیس رژیم اسرائیل شد، زندگی میکند؛ رخدادهایی که با مشکلات یهودیهای ساکن در کشورهای عربی خلیج فارس گره خورده است و در نهایت هدفی جز عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی ندارد.
تولید و پخش این سریالها در ایام ماه مبارک رمضان هم دلیل روشنی بر برنامهریزی و عملیات روانی مشترک میان رژیم سعودی و رژیم اشغالگر قدس است. با توجه به اینکه جمعه آخر ماه مبارک رمضان برای مسلمانان و آزادیخواهان در اقصی نقاط دنیا به عنوان یک نماد و سمبل برای یادآوری مسأله فلسطین شناخته میشود، تلاش سعودی کاستن از اهمیت این روز مهم در قالب سریالهایی به نفع رژیم صهیونیستی بوده است.
اما سریال «مخرج ۷» هم یکی دیگر از سریالهایی است که پخش آن در ماه مبارک رمضان با اعتراض مواجه شد. این سریال نیز محصول سعودی است که در MBC پخش میشود. قابل تأمل است که در قسمت اول این سریال یک بازیگر صراحتا به عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی در زمینه تجارت فرامیخواند و فلسطینیها را «دشمن» توصیف میکند.
سریال «مخرج۷» به صراحت با بیان جملات تفرقهافکنانه، فلسطینیان را شایسته کمکهای پیشین عربستان همچون ارسال کمکهای مالی و قطع صادرات نفت پس از جنگ اعراب و رژیم صهیونیستی نمیداند.
اما در پایان باید گفت یکی از بهترین توصیفهای خیانتهای بنسلمان به مسلمانان فلسطینی را محمد عبدالسلام، سخنگوی جنبش انصارالله یمن در صفحه کاربری خود در توئیتر اینچنین نوشت: «پناه بردن عربستان سعودی به سریالهای تلویزیونی برای ترویج عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی و چشمپوشی و کوتاه آمدن از آرمانها و آرزوهای فلسطین، خیانت بزرگی به امت [عربی و اسلامی]است که باید این امر برملا شود. همگان باید با عادیسازان روابط و جنایتکارانی که در خدمت دشمن صهیونیستی هستند، مقابله کنند».
تقلید از سینمای مبتذل قبل از انقلاب
سعودیها علاوه بر اهداف تعیینشدهای که از راهاندازی شبکههای رادیویی و تلویزیونی برای نفوذ در کشورهای اسلامی دارند، تلاشهای گستردهای را برای تغییر فضای فرهنگی عربستان داشتهاند که تولید اولین سریال توسط عربستان سعودی برای شبکه جهانی نتفلیکس با عنوان «وسوسهها» را میتوان شروعی جدی در راستای نشان دادن فضای توهمی و تصنعی از کشور عربستان قلمداد کرد. رژیم سعودی به سرکردگی بنسلمان طی سالهای اخیر تلاش کرده عقبماندگی ۸۰ و چند سالهاش در سینما را با کارهایی که از جهت محتوایی شبیه آثار دوران قهقرای سینمای قبل از انقلاب اسلامی در ایران است، جبران کند. تغییر فضای فرهنگی مبتنی بر ایدههایی افراطگرایانه که متناسب با جامعه عربستان نیست، شبیه کاری است که ۶۰ سال پیش رژیم پهلوی با محوریت دربار برای تغییر فضای فرهنگی ایران کلید زد.
اما انگار سعودیها این بار درباره این پروژه بزرگ هوشمندی به خرج ندادهاند، زیرا کافی است سعودیها به سرنوشت سینمایی که فیلمها و آثارش در قالب سینمای قبل از انقلاب اسلامی با هدایت درباریهای پهلوی ساخته میشد نگاهی بیندازند تا متوجه شوند این راهی که شروع کردهاند، پایانی نافرجام خواهد داشت. در حال حاضر نیز رژیم سعودی در همان مسیر قرار گرفته و البته با سرعت عجیب و غریبتر به فعالیتهای سینمایی و هنری ضداسلامی رو آورده است.
در این بین یک نکته قابل تامل، عقبماندگی چند دههای سینمای عربستان نسبت به سینمای دنیاست، که رژیم سعودی تلاشهایی را برای جبران این عقبماندگی و مقایسه شدن با سینمای ایران انجام داده است. این مقایسه از آنجایی خندهدار است که جایگاه سینمای ایران در دنیا اساسا قابل مقایسه با عربستان نیست که اولین سریال خود را در فضای عمومی میسازد و تنها ۲ سال از عمر بازگشایی سینماها در آن میگذرد. آن هم سینمای ایران دوران پس از انقلاب که رشد و توسعه آن از دید هیچ کس پنهان نیست، آنچنان که تلاشهای بیبیسی نیز برای پررنگ کردن سینمای ورشکسته پیش از انقلاب همواره با شکست مواجه شده است.
بتازگی و پس از فوت محمدعلی کشاورز، رسانه سلطنتی انگلیس در گفتگو با «زری خوشکام» سعی میکند درخشش مرحوم کشاورز را به دوران پیش از انقلاب نسبت دهد. مجری خطاب به خوشکام میگوید: «این روزها خیلی دوران قبل و بعد از انقلاب با هم مقایسه میشود. غیر از آثاری که مرحوم محمدعلی کشاورز با همسر شما کار کردهاند، شما کارهای قبل از انقلاب وی را میپسندید یا کارهای بعد از انقلاب را؟» پاسخ همسر علی حاتمی، اما قابل تامل است: «من باز هم میگویم محمدعلی کشاورز بعد از انقلاب بیشتر درخشید.
این مسأله را همه میدانند، خیلی از بازیگران دیگر هم مانند آقای انتظامی عزیزم که روحشان شاد باشد انشاءالله، همه اینها و هنرمندان تئاتر که قبل از انقلاب کمتر کسی به آنها توجه میکرد و الان توجه بیشتری میکنند و باید هم اینجور باشد، اینها بعد از انقلاب بویژه در کارهای علی حاتمی خیلی درخشیدند». علاوه بر درخشش و دیده شدن بازیگران در سینمای پس از انقلاب، حتی موفقیتهای بینالمللی سینمای ایران هم به روزگار پس از انقلاب بازمیگردد.
از عمر اسکار به عنوان مهمترین جشنواره سینمایی حداقل ۷۰ سال میگذرد و نیمی از عمر اسکار به دوران پیش از انقلاب بازمیگردد، اما نکته قابل تأمل آنکه در همه سالهای پیش از انقلاب، سینمای ایران نهتنها نتوانسته موفق به کسب جایزه قابل توجه سینمایی شود، بلکه موفق به ارسال اثری در خور جایزه اسکار هم به این فستیوال بزرگ نشده است و این موضوع نشاندهنده ضعف بزرگ سیستم فاسد حاکم بر سینمای قبل از انقلاب اسلامی است، اما سینمای ایران پس از انقلاب اسلامی با یک جهش فوقالعاده نهتنها به یک محتوای غنی در برخی آثار دست یافته، بلکه در عرصه بینالملل هم سینماگران پس از انقلاب حرفهای زیادی برای گفتن داشته و دارند. در هر صورت تلاش سعودیها برای تولید و پیش بردن سینمایی شبیه سینمای شکستخورده پیش از انقلاب و ترویج اباحهگری از این طریق نکتهای قابل تامل است.
منبع: وطن امروز