به گزارش «شیعه نیوز»، در یک نگاه گذرا میتوان درک کرد که جوانانِ امروز هم دیدگاه دارند، هم تجربه و هم تعهد برای توسعه و سازندگی کشور. جوانان با این دیدگاه، دانش، تجربه و تعهد، افغانستان را بهسوی ثبات، صلح، رفاه و توسعه سوق میدهند. این نسل متحول، از گذشته و تاریخ پُر فراز و نشیب کشور آموختههای زیادی دارند که با توجه به آن، قدم برمیدارند و مطمئن در توسعه کشور نقش ارزندهی ایفا خواهند کرد. آنان با اعتماد به نفس، طی دو دهه گذشته، تهداب افغانستانِ نوین را گذاشتهاند و با درس از تجربههای تلخ گذشته، رو به جلو گام برمیدارند. این نسل پُر تحرک به عقبگرد و برگشت به تاریخ تاریک و روزهای دود و آتش، نمیاندیشند. باوجود صدها نوع موانع سد راه جوانان، آنان تا پای جان تلاش کردند و با گذاشتن بنیاد افغانستانِ مرفه و مترقی، رو به پیشرفت هستند.
افغانستان در دهه تحول (۱۳۹۴- ۱۴۰۴) قرار دارد و انتظار میرود در این دهه کشور در عرصههای مختلف به خودکفایی برسد. حال بر جوانان است تا با استفاده از این فرصت و با اتکا بر دانش، تخصص و تجربۀ دو دهۀ گذشته، سهم بارز و قابل توجهی را در حوزههای سیاسی، نظامی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، رفاه و توسعه کشور ایفا کنند و نقش خود را در سطوح بلندِ تصمیمگیری و حکومتداری برجسته و پُررنگ نمایند. با توجه به تجربه دو دهه، دانش و تخصصِ جوانان، این نیروی متحرک میتوانند، نقش تعیین کنندهای در زمینه استفاده بهینه از دهه تحول، جامعه را بهسوی توسعه سوق دهند.
در این نبشته مختصری از دستآوردهای جوانان افغانستان را طی دو دهۀ پسین، مورد بحث و کنکاش قرار میدهم تا باشد بدان بیشتر اندیشید و گامهای مؤثرتر برای رفاه و توسعه این کشور، برداشته شود:
عرصه مشارکت سیاسی و حکومتداری: دو دهه قبل، نقش جوانان در عرصه زراعت، دامداری، جنگها و درگیریهای محلی و آموزش مسایل دینی خلاصه میگردید و فرصت را از جوانان به بهانۀ اینکه شما آینده کشور هستید، گرفته بودند. بعد از شکلگیری حکومت جدید، روزنۀ نو بهروی جوانان باز گردید که طی این دو دهه خود را با اسلحه دانش، تجربه، دیدگاه و برنامه برای کشور، مجهز کردند و آماده مسؤلیتپذیری شدند. در دوران حکومت حامد کرزی، علیرغم موانع توسط تیکهداران قومی/سیاسی، آهسته آهسته دروازههای مشارکت سیاسی برای جوانان باز گردید و آنان وارد مرحله جدیدی سیاسی و حکومتداری گردیدند. با گذشت بیست سال از سقوط نظام طالبانی، در حال حاضر جوانانِ زیادی در پُستهای کلیدی دولتی و خصوصی فعالیت دارند. هم اکنون جوانان عضو پارلمان، شورای ولایتی، والی، ولسوال، و حتی عضو کابینه افغانستان هستند و در تصامیم کلان ملی، سهم و نقش بارزِ دارند. ادارات دولتی رو به جوان شدن اند و حضور جوانان، نسل تحصیلکرده و اهل تخصص روز به روز بیشتر میگردد. جوان سازی اداره در سطوح مختلف اداری کشور از ادارات ملکی گرفته تا ادارات نظامی به وضوح قابل درک است.
عرصه ورزش: جوانان افغان بیشتر از دو دهه بنابر جنگ و سایر موانع از حضور در مسابقات ورزشی داخل و خارج از کشور بازمانده بودند. بعد از سقوط حکومت طالبان و شکلگیری نظام جدید، فضا برای حضور جوانان اعم از دختران و پسران در حوزه ورزشی باز گردید. ورزشکاران با استفاده از این فرصت پیشآمده، در اقصی نقاط کشور به تمرینات ورزشی پرداخته و از مربیان داخلی و خارجی آموختند و با ورزشهای جدید آشنایی پیدا کردند. آنان با استفاده از تجارب بدست آورده، در مسابقات ملی، منطقهایی و حتا در مسابقات بینالمللی المپیک اشتراک و مدالها و نشانهای زیادی به نام افغانستان ثبت و مسیر تاریخ ورزش افغانستان را متحول کردند و بیرق خوشرنگ کشور را با افتخار به اهتزاز درآوردند، که از آن جمله میتوان از راشد خان آرمان در عرصه کرکت، نثار بهاوی و روح الله نیکپا در عرصه تکواندو و یاسین قادری در عرصه وزنهبرداری نامبرد. پیروزی ورزشکاران افغانستان، به کرات باعث اتحاد مردم ساکن این سرزمین گردید و به شادی و پایکوبی پرداختند و از آن به صورت جمعی بدون درنظرداشت مسایل قومی، مذهبی و جغرافیایی، استقبال گرم کردند. حال افغانستان در سطح جهان در حوزه ورزشی نام و افتخار بزرگی دارد. نام و نشانِ تعدادی از ورزشکاران این کشور، در صدر فهرست بهترین ورزشکاران جهان حک گردیده و افغانستان نوین را دیگر بهنام جنگ و بدبختی، کمتر و اما به نام ورزش و پیامآوران صلح، بیشتر میشناسند.
عرصه تجارت/اقتصاد: جوانانِ که دیروز به عنوان افراد بیتجربه، کارآموز و آینده کشور مطرح بودند، امروزه چرخ اقتصاد کشور را به گردش درآوردهاند و بیشترین نهادهای تجاری و اقتصادی را مدیریت میکنند. در واردات و صادرات دست بالا دارند و هزاران فرد را مشغول کار نمودهاند. این نسل به خوبی ثابت ساختند که در تمام عرصهها توانایی و شایستگی دارند.
عرصه فعالیتهای مدنی و رسانهیی: در حال حاضر بیشترین نهادهای اجتماعی-مدنی و رسانهیی توسط جوانان اداره میگردد. جوانان طی دو دهه گذشته در قالب همین نهادها، حامل و پاسبان دموکراسی، حقوق بشر، آزادی بیان و تغییر دهنده مسیر افغانستان بهسوی رفاه و توسعه بودهاند. این نسل نواندیش طی دو دهه گذشته صدای گلوهای خاموش و توده مظلوم شدند و بارها فریاد عدالت، برابری و همدیگرپذیری سردادند و بزرگترین جنبشها و حرکتهای عدالتخواهی، صلحخواهی و اعتراضات مدنی راهاندازی کردند. در نتیجه همین مبارزات و حرکات انسانی است که امروز دیدگاه جهان نسبت به افغانستان تغییر کرده و باورمند شدند که مردم این سرزمین در پی گم گشتۀ خود که همانا صلح و همدیگرپذیری میباشد، هستند.
عرصه مشارکت بینالمللی: امروزه جوانان افغان، نهتنها در داخل کشور، بلکه در سطح منطقه و جهان حرفِ برای گفتن، دیدگاهِ برای مطرح کردن و طرحِ برای ارائه کردن دارند و همه ساله هزاران جوان این سرزمین به نمایندگی از دیگران در کنفرانسها، نشستها و برنامههای بینالمللی اشتراک میکنند و ناگفتههای نسل نوین افغانستان را برای جهانیان بیان میدارند. حال جوانان این کشور در سطح جهان نام و نشان معتبر دارند و عضو صدها نهاد و سازمانهای دولتی و خصوصی جهانی هستند و همه روزه با هزاران جوان و همفکر بینالمللی خود به تماس میباشند.
عرصه تکنالوژی: افغانستان که دو دهه قبل با تکنالوژی مدرن ناآشنا بود و کمتر افرادی پیدا میشد که با کمپیوتر، مبایل و تلویزیون آشنایی میداشت؛ امروزه در سطح جهان به نام افغانستان رُبات دارد و نرمافزار تولید میکند. جوانان این کشور در مسابقات بینالمللی تکنالوژی اشتراک میکنند و اختراعات خود را به نمایش میگذارند. این دستآورد بزرگ مرهون زحمات و تلاشهای پیگیر این نسل طی دو دهۀ گذشته بوده است که با وجود کمبودیها و مشکلات، تلاش کردند و برای کشور عزت به ارمغان آوردند.
عرصه معارف و تحصیلات: یکی از کارکردهای برجسته حکومت طی دو دهه گذشته، فراهم نمودن زمینه آموزش و تحصیلات برای جوانان بوده است و جوانان با استفاده از این فرصت در داخل و خارج از کشور تحصیل کردند و هماکنون تعدادی زیادی از آنان با اخذ مدرک لیسانس، ماستری و دکتورا در مکاتب و دانشگاههای دولتی و خصوصی مصروف آموزش فرزندان این خطه اند. این در حالیست که دو دهه قبل برای جوانان این یک رویا بود که در سن ۲۵ یا ۳۰ سالهگی بتوانند استاد دانشگاه شوند و اندوختههای خود را با دیگران شریک سازند.
عرصه صحت: جوانان در عرصه صحت نیز مؤفقیتهای چشمگیری داشتهاند. آنان با استفاده از فرصت پیشآمده در حوزه صحت تحصیل کردند و تجربه بدست آوردند. هم اکنون در صدها شِفاخانه، کلینیک و سایر مراکز صحی، جوانان مصروف معالجه و تداوی و ارائه خدمات صحی اند. در خط مقدم مبارزه علیه ویروس کرونا قرار دارند و برای نجات جان همنوعان خود، جانها قربان کردند. جوانان افغان با استفاده از آموختههای داخل و خارج از کشور، در حال حاضر مغلقترین و مشکلترین عملیاتها را انجام میدهند و اکثراً تشخیص و تداوی در داخل کشور با دستان همین کادر ورزیده صورت میگیرد که خود باعث نجات هموطنان و جلوگیری انتقال سرمایه افغانستان به کشورهای دیگر میگردد.
عرصه ادبیات و فرهنگ: سرودن شعر و شاعری که در زمان حکومت طالبان، ممنوع بود و جرم پنداشته میشد، امروزه رونق بیسابقه دارد. جوانانِ زیادی در قالبها و سبکهای مختلف شعر مینویسند و مخاطبانِ فراوان برای مطالعه دارند. با سرودن شعر، تاریخ رقم میزنند و اوضاع جاری کشور را برای نسلهای بعدی توضیح میدهند. در کنار آنان، هستند جوانانِ که مقاله، کتاب و روزنامه مینویسند و برای بیداری جامعه خود قلم میزنند. در حال حاضر بیشترین تولید متن، اشعار، کتاب و روزنامهها، بهدست جوانان رقم میخورد و در واقع آنان اند که تاریخ میسازند و اندیشه تولید میکنند.
حضور جوانان در صفوف نیروهای امنیتی و دفاعی کشور: نسل جوان با ایثار و فداکاری با پیوستن به صفوف نیروهای امنیتی و دفاعی کشور، با خون خود، بقای این مملکت را تأمین میکنند. هماکنون هزاران جوان در خط مقدم مبارزه با تروریستان و دشمنان این کشور قرار دارند و سینه سپر کردند تا خاک و عزت این سرزمین را حفظ کنند. این در حالیست که با سقوط حکومت داکتر نجیب الله و حضور طالبان در افغانستان، نظم اردوی ملی و نیروهای امنیتی ازهم پاشید و با شکلگیری حکومت جدید، اردوی ملی و نیروهای امنیتی و دفاعی دوباره با حضور پُرشور جوانان شکل گرفت و در راه حفظ وطن، جانها سپر کردند و قربانیها دادند.
در این نبشته، به دستآوردهای و تحولات عمده جوانان طی دو دهه گذشته پرداخته شد. در حالیکه میتوان صدها دستآورد و تغییر مثبت نسل جوان افغانستان را تحریر کرد که از حوصله این مقاله خارج است.
در اخیر از جوانان انتظار میرود که افغانستان را خانۀ مشترک خود بدانند و هیچ فردی را اجازه ندهند که میان جوانان همگرا و همپذیرِ این مملکت، تفرقه ایجاد کنند و مانع وصل، نسل نوین کشور گردند. از این نسل بیدار انتظار میرود که دهه تحول را مدیریت کنند. بیندیشند و با برنامۀ منسجم و آیندهنگر، این دهه را به نفع مردم افغانستان رقم بزنند.
اگر از واقعیت نگذریم، حکومت به ویژه طی شش سال گذشته، تلاشهای فراوان نموده است که سهمگیری جوانان را در قدرت و تصمیمگیریهای مهم ملی افزایش دهد. خوشبختانه ادارۀ افغانستان، روز به روز، جوانتر و تخصصیتر میگردد. این نسل در محراق توجه حکومت قرار داشته و هماکنون جوانانِ زیادی پُستهای کلیدی حکومت/دولت را مدیریت میکنند. فصل کارآموزی نسل جوان به پایان رسیده و حال زمان کارآمدی این نسل است. برای جوانان فرصت بیشتر داده شود تا بهتر در رفاه و توسعه کشور سهم بگیرند.
در پایان از حکومت و اعضای هیأت مذاکره کننده صلح افغانستان انتظار میرود که دستآوردهای جوانان را قربانی روند صلح نکنند و بدان ارج بگذارند.