به گزارش «شیعه نیوز»، نتایج بررسیهای مطالعه مرکز پژوهشهای مجلس بین ۲ میلیون ۸۷۰ تا ۶ میلیون و ۴۳۱ هزار نفر از شاغلان فعلی، متأثر از شیوع ویروس شغل خود را از دست خواهند داد؛ این علاوه بر نرخ بیکاری ۱۰.۶ درصد ی اعلام شده در زمستان است.
بیکاری ناشی از کرونا زندگی و معیشت کارگران زیادی را تحت تاثیر قرار داده است. سیاستگذاری دولتها برای حفظ سطح معیشت کارگران از تخصیص تسهیلات تا مزایای بیمه بیکاری به آمار و ارقام دقیق در خصوص بیکاری نیاز دارد. نرخ بیکاری در ایران به صورت فصلی اعلام میشود؛ با اینحال مرکز پژوهشهای مجلس تعداد شاغلانی که متاثر از شیوع کرونا بیکار شدهاند را بین ۲ میلیون ۸۷۰ تا ۶ میلیون و ۴۳۱ هزار نفر از شاغلان فعلی تخمین زده است. در واقع عدد دقیقی از بیکارشدگانِ در روزهای کرونایی به صورت ماهانه در دست نیست. این درحالی است که در برخی کشورها نرخ بیکاری به صورت ماهانه گزارش میشود و طبعاً بررسی واقعیت بیکاری در ایام کرونا سهلتر خواهد بود. ارائه آمار دقیق یک شاخصه اصلی در سیاستگذاریهای اشتغال به حساب میآید.
بیکاری بزرگ در مشاغل غیررسمی
در روزهای گذشته اعداد و ارقام متفاوتی از سوی دولت در مورد بیکاری ارائه شده است. از یکسو به گفتهی مدیرکل بیمه بیکاری و حمایت از مشاغل وزارت کار تاکنون ۹۰۰ هزار نفر در سامانه بیمه بیکاری ثبتنام کردهاند و از سوی دیگر نتایج بررسیهای مطالعه مرکز پژوهشهای مجلس نشان میدهد بین ۲ میلیون ۸۷۰ تا ۶ میلیون و ۴۳۱ هزار نفر از شاغلان فعلی، متأثر از شیوع ویروس شغل خود را از دست خواهند داد. این رقم علاوه بر نرخ بیکاری ۱۰.۶ درصدی اعلام شده در زمستان است.
در مورد تعداد بیکاران تهران نیز به گفته حشمتالله عسگری (معاون هماهنگی امور اقتصادی استاندار تهران)؛ شیوع ویروس کرونا موجب بیکار شدن چهار درصد از سه میلیون و ۴۰۰ هزار شاغل رسمی در پایتخت شد.
اما برای اینکه دید بهتری از رقم ۹۰۰ هزار بیکار داشته باشیم، باید بدانیم که جمعیت شاغل «در محاسبات زمستان» مرکز آمار ۲۳ میلیون و ۴۳۵ هزار نفر و جمعیت شاغل و بیکار ۲۶ میلیون و ۲۲۳ هزار نفر بوده است. این افراد شامل بیکاری افرادی است که اولاً بهطور کامل تعطیل شدهاند؛ دوما افرادی هستند که در دی ماه بیمهپردازی کردهاند. مشخص است که شاغلان زیادی در کشور هستند که در بخش غیررسمی شاغلاند و بیمه نیستند. از آنجا که عمده آسیب کرونا به مشاغل خدماتی و اشتغال پارهوقت است که به علت عدم نظارت بازرسان کار، اغلب بیمه نیستند، ۴ درصدی که عسگری بیان کرده چندان منعکسکننده واقعیت بیکاری در ایام کرونا نیست و واقعیت بیکاری کرونا را باید در بخش غیررسمی اشتغال جستجو کرد.
ابعاد واقعیت بیکاری کرونا
تخمینی که از تعداد بیکاران کرونا از سوی مرکز پژوهشهای مجلس اعلام شده بازه بزرگی دارد. در حالت حداکثری یعنی ۶ میلیون و ۴۳۱ هزار نفر بیکار شده به نسبت تعداد شاغلان، بیش از ۲۷.۴ درصد جمعیت شاغلان(ذکر شده در محاسبات زمستان مرکز آمار ایران) است که با یک تقسیم ساده به دست میآید. در حالتی که رقم میانگین بیکاران اعلام شده از سوی مرکز پژوهشهای مجلس را در نظر بگیریم ۱۹.۸ درصد بیکارسازی شاغلان در طی کرونا را نشان میدهد. به این اعداد و ارقام باید کارگران بیکار کشور(نرخ بیکاری) را نیز افزود که طبق محاسبه مرکز آمار ایران در زمستان ۲ میلیون و ۷۷۸ هزار نفر بودهاند. اگرچه این اعداد و ارقام باید دقیق شوند و از آنجا که بعد از گذشت سه ماه درباره تبعات بیکاری کرونا هنوز ارقام تفکیکی ماه به ماه و نرخ بیکاری دقیقی ارائه نشده است اما میتوان تصویری از آنچه زیر پوست بیکارسازی کرونا گذشته، به دست داد.
با این وجود این اعداد در مورد واقعیتها به اندازه کافی گویا نیست و در میان این اعداد و ارقام درباره شاغلانی که ساعات کارشان کاهش یافته است، عددی نداریم.
بیکارسازی واقعی در آمریکا نیز با نرخ بیکاری اعلامی تفاوت دارد
برای نمونه اخیراً در روزنامه نیویورک تایمز یک تحلیلگر اقتصادی درباره آمار بیکاری در آمریکا ارقامی ارائه داده است که نشان میدهد، نرخ بیکاری آمریکا در خیلی از موارد گویا نیست. اگرچه این روزها اخبار مبنی بر کاهش نرخ بیکاری آمریکا به زیر ۱۴ درصد منتشر شده است، با اینحال نیویورک تایمز طی گزارشی به بیکارانی پرداخته که در محاسبات نرخ بیکاری به حساب نمیآیند. طبق این گزارش؛ وزارت کار ایالات متحده آمریکا اعلام کرده که با از سرگیری فعالیت اقتصادی، نرخ بیکاری ماه مه به ۱۳.۳ درصد رسیده است اگرچه این رقم در مقایسه با استانداردهای گذشته این کشور بسیار زیاد است اما این رقم نسبت به نرخ بیکاری ماه آوریل که ۱۴.۷ درصد بوده، کمتر است. در ایالاتمتحده بیکار کسی است که علاقه دارد کار کند و در چهار هفته گذشته بهصورت فعال به دنبال کار گشته باشد.
158019731_222781336aacee
نیویورک تایمز معتقد است که اگر نگاه واقعبینانهتری به مسئله بیکاری داشته باشیم، نرخ بیکاری بزرگتر خواهد بود. در طی ایام کرونا کارگران زیادی آسیبدیده یا با کاهش ساعات کار مواجه شدهاند که به هیچ وجه در نرخ بیکاری عنوان نشدهاند. برای مثال برخی از کارگرانی که ساعات کاری خود را به میزان قابل توجهی کاهش دادهاند، در آمار بیکاری آمریکا همچنان شاغل به حساب میآیند اما دریافتی آنها بسیار کاهش یافته و دچار مشکل شدهاند. بسیاری از ایالتها در محاسبه با درج این شرط که فرد بیکار باید به طور جدی به دنبال کار باشد، از این افراد چشمپوشی میکنند.
استفانی آرونسون (مدیر مطالعات اقتصادی مؤسسه بروکینگز) در گزارش نیویورک تایمز نرخ بیکاری را حاصل تقسیم تعداد بیکاران بر کل تعداد نیروی کار- شاغل و بیکار- میداند. این نرخ شامل ۱۵ میلیون کارگر در ایالات متحده است که انتظار دارند به مشاغل خود فراخوانده شوند و همچنین افرادی که به صورت دائم از کار اخراج شده و مجدداً متقاضی بازگشت به کار هستند.
تخمین واقعیت بیکاری آمریکا تا ۲۷ درصد
کارگران در آمریکا برای اینکه در نرخ بیکاری قرار بگیرند، باید نشان دهند که در طی چهار هفته گذشته به دنبال کار بودهاند و در این میان برخی کارگران هستند که در طولانی مدت به دنبال کار بودهاند. برخی از این کارگران از یک سال گذشته در پی یافتن شغل بودهاند. اگر این کارگران به نرخ بیکاری اضافه شود، از ۱۳.۳ درصد به ۱۴.۲ درصد میرسیم. نکته دیگر اینکه ممکن است برخی به علت ترس از بیمار شدن یا مسئولیتهایی مثل مراقبت از کودکان به علت تعطیلی مدارس به دنبال کار نباشند. درنهایت اگر همه افرادی که میگویند میخواهند شغل داشته باشند را در نظر بگیریم، این نرخ به ۱۷.۹ درصد افزایش مییابد.
در عینحال اگر کسانی که شغل نیمه وقت دارند و در پی شیوع کرونا با کاهش ساعات کار مواجه شده باشند یا نتوانند شغل پیدا کنند را در نظر بگیریم، ارقام بازهم افزایش مییابد. وزارت کار آمریکا اعلام کرد: ۴.۹ میلیون کارگر هستند که شاغل به حساب میآیند اما به «دلایل دیگر» از کار غایب هستند. برخی از این افراد هنوز دستمزد دریافت میکنند اما عدم حضور آنها باعث افت فعالیت اقتصادی میشود.
تلفیق این گروهها منجر به افزایش بیکاری تا حدود ۲۷ درصد میشود که بیشتر نمایانگر سهم نیروی کار است که اشتغال آن تحت تأثیر منفی قرار گرفته است. نکته مهم این است که ادعاهای اولیه بیکاری فقط اخراج اولیه را منعکس میکند نه تغییر خالص در تعداد افراد شاغل.
اعداد و ارقام برای اینکه واقعیت زندگی ما را توصیف کنند، باید به اندازه کافی دقیق باشند. تفاوت فاحش افرادی که بیمه بیکاری دریافت میکنند و نرخی که مرکز پژوهشهای مجلس بیانگر این مسئله است که عمده بیکاران افراد بیپشتوانهای هستند که حمایتهای تامین اجتماعی در اثر اجرای سیاستهای نئولیبرالیستی از آنها کمتر شده است. دولت طبق اصل ۴۳ قانون اساسی موظف به ایجاد اشتغال کامل در کشور است اما سیاستهای نئولیبرالیستی با از بین بردن امنیت شغلی کارگران عملاً عکس این وظیفه دولتی را به واقعیت بدل کرده است.